محمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاح طلب، درباره پیام انتخابات و میزان مشارکت به انتخاب گفت: انتخابات پیامهای مختلفی به همراه داشت. طبق اعلام وزارت کشور قرار بود ۶۱ میلیون واجد شرایط رأی دهند، ولی ۲۵ میلیون نفر آمدند. این عدد پیامهای زیادی دارد که بالاخره ترکیب اینها چگونه است. آیا این عدد را باید ۱۰ درصد برای پایداریها و پیروزهای تهران درنظر بگیریم؟ در تهران ۸۰ درصد مردم پای صندوق نیامدند و آن ۲۰ درصدی که آمدند، ۱۰ درصد متعلق به لیست پایداری است، ۵ درصد کسانی هستند که هنوز تحت تأثیر صدا و سیما رأی میدهند، ۵ درصد هم اصلوگرایانی هستند که در لیست دوم اصولگرایان مطرح شدند. اما در هر حال ۸۰ درصد تهران و شهرهای بزرگ رأی ندادند و باید پیام آنها شنیده شود. بالاخره میانگین مجلس عموماً ۶۰ درصد بوده است و حالا با کاهش شدید مشارکت، چه باید کرد؟ ۲۰ درصد عموماً پای صندوق نمیآیند، ۶۰ درصد دیگر چرا نیامدند؟ این ۶۰ درصد انتظار ساختار اصلاح سیاستهای کلی کشور را دارند؟ اعتراض به یک دستسازی دارند؟ آیا در سیاستهای داخلی و خارجی اقتصادی و فرهنگی معترض هستند؟ کارشناسان باید این اعداد را آنالیز کنند.
وی در ادامه درباره ایجاد شکاف میان اصولگرایان بیان کرد: در هر حال معلوم بود که مسیر خالصسازی فقط تا وقتی رقیبی به نام اصلاح طلبان و جریان غیراصولگرایی وجود داشته باشد خودشون را متحد میکند؛ اما وقتی اصلاح طلبان از صحنه بیرون شوند، خالص سازان به جان هم میافتند و قانع هم نیستند و حس میکنند صبح تا شب باید طرحهای صیانت و حجاب را پیگیری کنند. من به عنوان کسی که در مجلس کار کردم میگویم که میتوان مدتی در مجلس هماهنگ بود، اما پایدار نخواهد ماند.
او در رابطه با کنار زدن قالیباف در این انتخابات توسط دولت و جبهه پایداری اظهار داشت: این انتخابات پایان تئوری یکدستسازی و خالصسازی است. بالاخره باید به یک انتخابات رقابتی برگردند وگرنه قالیباف هم که خودش این جریانی که انتخابات را به اینجا رسانده را مدیریت کرد و دورهاش تمام شد. لیستی که بستهاند، تقریباً به معنای کنار زدن قالیباف بود؛ او میخواست دیگر هم تیمیهایش را از شهرداری بیاورد، اما دولت جلو او ایستاد و افراد نزدیک به دولت وارد شدند. پیام انتخابات را باید فراتر از این افراد ببینیم. تقسیم قدرت طبیعت انتخابات است.
میرلوحی درباره شکست میانه روها و اصلاح طلبان در انتخابات گفت: جبهه اصلاحات شرایط را درست برآورد کرده بود. تصمیماتی که در جبهه اصلاحات گرفته شده بود در دو بیانیه اخیر و راهبرد، ۳۴ و ۲۷ رأی از حاضرین گرفت. این یعنی اکثریت جبهه اصلاحات که فعلا نهاد رسمی و مورد اعتماد و قبول اصلاح طلبان است، چنین شرایطی را پیشبینی کردند. جلسات گستردهای برگزار شد، ما از انتخابات ۹۸ مرتباً شرایط را میسنجیدیم. در این دوره وزرای اطلاعات را هم رد صلاحیت کردند و پیامشان مشارکت حداکثری نبود. دوستانیکه میگفتند لیست میدهیم، من در برخی جلسات به آنها گفتم شما جمیعا ۵۰ نفر را نهایت اگر بتوانید معرفی کنید. وقتی تجمیع ۴ حزب، نهایت ۵۰ کاندیدا شده است، یعنی شرایطشان خوب نیست. اینها نخواستند پایگاه رأی را بررسی کنند؛ تیم مطهری هم به این خاطر شکست خورد. حزب اعتدال و توسعه هم کارشناس قوی نداشت که روحانی را درست راهنمایی کند. معلوم شد فضای دوستان از جامعه دور است.
***
آرای باطله در تهران چندم شد؟
سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاحطلب، در یادداشتی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«آرای باطله در شهر تهران هم دوم شد. بیش از ۵۰۰ هزار رای باطله در تهران. (۲۷ درصد آرای ماخوذه)»
***
مقایسه آرای باطله انتخابات مجلس ۱۴۰۲ با انتخابات ۱۴۰۰ به روایت عباس عبدی
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح طلب، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «جدولی دیدم از ۱.۴۴ میلیون رای خوانده شده از ۸۰ درصد صندوق های حوزه تهران که نفر اول ۳۵٪ آرا را با ۴۲۷ هزار رای آورده بود. یعنی آرای صحیح حدود ۱.۲۱ میلیون رای بوده. پس ارای باطله حدود ۱۶٪ و تا اینجا بیش از ۲۲۰ هزار بوده است. رای باطله حتی در سال ۱۴۰۰ هم کمتر و حدود ۱۴ درصد بود.»
- 11
- 2