به گزارش انتخاب، اين روزها جبهه مردمي نيروهاي انقلاب با مشكلات زيادي روبه شده است. از يك طرف تيم احمدينژاد با معرفي حميد بقايي به عنوان كانديداي خود، سعي در ايجاد شكاف ميان بدنه راي اصولگرايان دارد و از سوي ديگر برخي از اعضاي جبهه پايداري با مطرح كردن نام حجت الاسلام والمسلمین رئيسي ترديدهايي را در مورد سازوكار اجرايي اين جبهه ايجاد كرده اند.
آنطور كه شنيده ميشود قرار است روز پنجشنبه بعد از چند بار تاخير همايش سراسري جبهه مردمي نيروهاي انقلاب (جمنا) در تهران برگزار شود. اين همايش دو بار به تعويق افتاد. همايشي كه در آن قرار است شوراي مركزي انتخاب شوند و به احتمال زياد شاهد معرفي چند گزينه از سوي آنها براي انتخابات خواهيم بود. گزينههايي كه در نهايت و با جمع بندي كلي اين جبهه به يك نفر كاهش پيدا كرده و آن فرد در انتخابات شركت خواهد كرد.
در اين وضعيت اميرحسين قاضيزاده هاشمي كه از اعضاي جبهه پايداري است و مدتي نیز مسئوليت سخنگويي اين حزب را برعهده داشت در گفتوگويي با هفته نامه مثلث به سازوكار وحدت انتقاد كرده و ميگويد: «خیلی وحدت و مدحت به نظر من موضوعیت ندارد..... وحدت زورکی بهوجود نمیآید و دلها به زور همراه نمیشود. نیروهایی که از سر اجبار برای یکی کار کنند حداکثر آن است که به او رای میدهند. اما برایش جانفشانی نمیکنند. مدل نیروهای اعتقادی و حزباللهی کف خیابانی این است.»
مدل انتخاباتی پایداری ها به خاطر تبعیت از تفکر آیت الله مصباح بر این امر استوار است که آنها باید به دنبال «کاندیدای اصلح» بگردند و آن را بیابند.
قاضی زاده با همین نگاه می گوید: «ما وظیفه داریم اصلح را بشناسیم و با تمام وجود از او بخواهیم تا به میدان بیاید. امامحسین(ع) با وجودی که به نامردی کوفیان آگاه بود براساس اصرار مردم حجت به او تمام شد و آمد.» (هفته نامه مثلث ۳۰ بهمن ۹۵)
او يك روز بعد در مصاحبهاي ديگر موضوع «اصلح» را بازتر ميكند. او به نامه نيوز گفته: «به نظر من اصلح در مقطع زمانی کنونی متعیّن در آقای رئیسی است. نفر دوم نمی شناسم. البته گزینه های دیگری مثل آقای زاکانی و حاجی بابایی هستند که برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری خوب محسوب می شوند اما در سطح آقای رئیسی کسی را سراغ ندارم. باید گفتمان نامزد اصلح روشن و تراز در سطح نفر دوم نظام باشد که این دو ویژگی در آقای رئیسی وجود دارد. منظور این نیست که سایر رفقا این طور نیستند همه خوب و قابل قبولند اما این کنش و اجماع و تعیّن در مورد آنها نیست.»
اما يكي از مشكلات اساسي اين است كه در حال حاضر ايشان يكي از اعضاي شوراي نظارت بر انتخابات است و براساس قانون نميتواند فعاليت انتخاباتي كند. مگر اينكه يك ماه پيش از انتخابات از سمت خود استعفا دهد. قاضي زاده ميگويد كه عدهاي رفتند و از او درخواست كردند از شورا استعفا داده و كانديدا شود. كدخدايي نيز در گفتوگو با خبر آنلاين ميگويد منعي براي اين كار وجود ندارد و گفته: «هر عضو هیأت نظارت نامزد انتخابات شود از سمت خود استعفا میدهد اما زمان خاصی برای این کار در قانون مشخص نشده است.»
قاضيزاده در عين حال در پاسخ به اين سئوال كه «برخی معتقدند تأکید به حمایت اصلح یک نوع بازی سیاسی برای فرار از وحدت و همگرایی با سایر اصولگرایان است.» ميگويد: «بازی سیاسی است یا نیست را ما نمی فهمیم. چون اهل بازی نیستم چیزی را که فکر می کنم درست است می گویم.»
این اظهارات نشان می دهد اصولگرایان هنوز نتوانسته اند به طور مشخص روی فرد خاصی به وحدت برسند. درحال حاضر وضعيت اصولگرايي براي انتخابات را ميتوان اينگونه خلاصه و صورتبندي كرد:
اول: احمدينژاديها: آنها با اعلام كانديداتوري بقايي از دوران افسردگي پس از نهي خارج شدند و روح تازهاي در جريان آنها دميده شده است.
دوم: «جبهه مردمي نيروهاي انقلاب» (جمنا): گروهی که جریان تندرو با پرچم اصولگرایی معرفی کرده و سعی دارد گروه های نزدیک به خود را در طیف اصولگرا به وحدت به سمت و سوی یک کاندیدای واحد برساند، با این حل روند اتفاقات و میل بسیاری از چهره ها از جمله حجت الاسلام تقوی برای کاندیداتوری و همچنین کاندیداتوری یک نفر از تیم احمدی نژاد آنها را با مانع بزرگی روبه رو کرده است.
سوم: پايداري و بخشي از اصولگرايان: اگرچه متقيفر (سخنگوي پايداري) برخلاف قاضيزاده هاشمي گفته: «گزینه نهایی جبهه پایداری هنوز مشخص نشده و این جبهه بر روی کاندیدها به جمع بندی نرسیده است.» اما اين بخش باتوجه به «اصلحگرايي» در انتخابات بدون توجه به نتيجه همچنان در عين سكوت به تلاش براي راضي كردن حجت الاسلام رئيسي ادامه خواهند داد.
در مجموع به نظر بعید می رسد که حجت الاسلام والمسلمین رئیسی خود را هزینه ی جبهه پایداری و امثالهم کند و تا زمانیکه اصولگرایان به طور واحد روی این مقام سابق قضایی و تولیت آستان قدس، اجماع نکنند، او پا پیش نمی گذارد و به کاندیداتوری تن نمی دهد.
- 19
- 5