برای خیلی ها قابل پیش بینی بود اما برای خودش شاید نه. روی این اردیبهشت خیلی حساب باز کرده بود. همه کار هم کرد؛ خاصه در جمنا. همان سازوکاری که اصولگرایان برای رسیدن به مصداق واحد پدید آورده بودند. علیرضا زاکانی حالا در انتخابات نیست اما خیلی از اصولگرایان می گویند اگر او دوباره برای حضورش اصرار نکرده بود و آن سعی و تلاش تشکیلاتی اش را به کار نبسته بود حالا چهره های دیگری از اصولگرایان می توانستند خود را از فیلتر شورای نگهبان عبور دهند؛ کسانی مانند عزت الله ضرغامی. اين روزها برخي به او همانگونه نگاه می کنند که بعد از انتخابات سال ۹۲ سعید جلیلی را با آن نگاه تحلیل میکردند؛ یک «بازی خرابکن»!
پیش به سوی رئیس جمهور شدن
زاکانی مسیر متفاوتی را طی کرد تا به نامزد شدن در فروردین ۹۶ برسد. اگر از نقش او در ماجراهای انتخابات سال ۸۴ و مسایل مربوط به محمدباقر قالیباف بگذریم به انتخابات سال ۹۲ می رسیم. یعنی زمانی که قرار بود اصولگرایان یک نفر را برای جانشینی محمود احمدی نژاد آماده کنند. خیلیها منتظر تصمیم نهایی تحولخواهان و علیرضا زاکانی بودند. گمانه اصلی این بود آنها به سمت حمایت از محمدباقر قالیباف یا غلامعلی حدادعادل بروند اما نشانهها حکایت از تصمیمات دیگری داشت.
علیرضا زاکانی کاندیدای انتخابات شد و حتی با اعلام نامزدی سعید جلیلی هم حاضر به انصراف نشد. مولفه ای که البته چندان هم طولانی نشد. زاکانی از شورای نگهبان مجوز ورود به انتخابات دریافت نکرد و در عوض یک بیانیه صادر کرد. او حمایت از حدادعادل و سعید جلیلی را وظیفه خود دانست، آن هم درست در شرایطی که خبرها حکایت از استقرار اعضای مرکزی جمعیت ایثارگران در ستادهای حدادعادل داشت؛ بدبیاری برای آنها تمامی نداشت؛ حدادعادل انصراف داد و آنها ماندند در میانه سعید جلیلی و محمد باقر قالیباف.
آنها از آن پس یک سرمایهگذاری دوجانبه انجام دادند. احمد نجابت عضو شورای مرکزی ايثارگران در ۲۱ خرداد (۳ روز مانده به انتخابات) با تاکید بر اینکه جمعیت ایثارگران و رهپویان انقلاب اسلامی از قالیباف و جلیلی در انتخابات حمایت خواهند کرد، گفت: «این دو تشکل سیاسی قالیباف و جلیلی را بهعنوان دو نامزد جریان اصولگرایی در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری قبول دارند و باتوجه به اینکه انتخابات به مرحله دوم کشیده میشود هریک از این نامزدها که به مرحله دوم بروند حمایت ایثارگران و رهپویان را خواهند داشت.» اما نتیجه آن انتخابات علیرضا زاکانی را همچنان ناکام نگه داشت؛ نه قالیباف راهی به پاستور یافت نه جلیلی.
نه پاستور نه بهارستان؛ شکست پشت شکست
دهه نود برای علیرضا زاکانی همچنان با بدشانسی جلو رفت. او در انتخابات مجلس دهم فعال تر از همیشه بود، نتیجه هم لیست سی نفره تهران بود که آنقدر عجیب بسته شد که حتی آیت الله موحدی کرمانی هم بعدها معترض آن شد. اصولگرایان در انتخابات مجلس شکست سختی خوردند؛ از جمله علیرضا زاکاني. او اما برای آینده سیاسی اش برنامه های مهمی داشت. او که از بهارستان نا امید شده بود همچنان نگاهش را به پاستور دوخته بود. به صندلی آقای رییس جمهور.
بنا داشت رییس جمهور شود این را خیلی ها از آن زمان که او از دبیرکلی حزبش انصراف داد، حدس زده بودند. همان روزی که او در جلسه شورای مرکزی گفت: «مدتهاست که استعفای خود را از دبیرکلی نوشتهام ولی برای ضربه نخوردن به مجموعه، آن را به برگزاری کنگره و آغاز دوره چهارم موکول نمودهام؛ لذا خواهش میکنم دوستان عذر مرا برای عدم پذیرش دبیرکلی دوره جدید بپذیرند، گرچه همچون گذشته تمام تلاش خود را برای اعتلای مجموعه خواهم داشت و ذرهای از انجام وظیفه دریغ نخواهم کرد.»
بازگشت به کاراکتر نامزدی این بار با لباس جمنا
اصولگرایان این بار مدلی جدید البته با همان محتوای قدیمی و سنتی خود برای رسیدن به اجماع داشتند. در قالب همین مدل هم قرار شد از استان ها روسای کمیته های اصولگرایان راهی تهران شوند و در مجمع عمومی نظر خود را در مورد مصادیق اعلام کنند. بنا بر این بود که از این رهگذر اصولگرایان به اجماع برسند. همین جا بود که چالش های اصلی شکل گرفت. مخالفان جمنا مشخصا از نقش علیرضا زاکانی در شکل گیری آرا گله داشتند. حضور افراد نزدیک به علیرضا زاکانی در سطح استانها به عنوان مرکزیت استانی اصولگرایان جمنا مورد اعتراض برخی اعضای هیئت موسس این گروه سیاسی قرار گرفته بود.
هر دو مجمع نهایتا برگزار شد و علیرضا زاکانی رای خوبی آورد و حتی در رای گیری نهایی او نفر دوم شد. اعتراض ها اما کم نشد و به صورت واضح تری نمایان شد آنچنان که میرسلیم نامزد حزبی موتلفه مشخصا از مهندسی آرا سخن گفت.
در انتخابات مجمع عمومی جمنا، افرادی مانند عزت الله ضرغامی که طیفی از اصولگرایان حساب ویژه ای روی او باز کرده بودند هم حذف شدند. برخی منتقدان زاکانی می گویند که بهتر بود او به جای اصرار بر نامزدی خود، به رای آوری افرادی که احتمال تایید صلاحیتشان بیشتر بود کمک می کرد.
علیرضا زاکانی اکنون دومین رد صلاحیت خود را به فاصله ۴ سال از شورای نگهبان دریافت کرده است. او نتوانسته در پارلمان هم حضور داشته باشد. همزمان او از دبیرکلی حزب خود استعفا داده است. برخی خبرها از فشار اطرافیان او به شورای نگهبان برای تایید صلاحیت خبر می دهند، برخلاف آنچه گفته می شد او قرار است رئیس ستاد انتخابات رئیسی شود اما اخبار جدیدی هم رسیده که حتي ریاست ستاد سید ابراهیم رییسی هم به زاکانی نرسيده و علي نيکزاد در اين جايگاه قرار گرفته است. اگر فشارهاي ياران زاکاني به شوراي نگهبان به مقصود نظر او نرسد، مشخص نيست که او چه جايگاهي در سپهر سياسي انتخاباتي کشور خواهد يافت.
فاطمه استیری
- 9
- 5