اگر خوب نظر كنيم براي اين مشابهت ميتوان ريشه يكساني را پيدا كرد. نخستين نمونه مصرف منابع تاريخي به جاي توليد سرمايههاي سياسي جديد است. در سالهاي پيش با به ميان آوردن امام زمان(ع) تمام كوشش خود را معطوف به بهرهبرداري سياسي از اين منبع فرهنگي و ديني به نفع يك نامزد كردند. نتيجه اين شد كه جريان منتسب به آن نامزد و بهرهبردار از آن منابع ديني، امروز جزو طردشدگان همان جناح است.
در ادامه به حضرت مهدي(عج) كفايت نكردند، مرحوم شهيد رجايي را پيش كشيدند و بيخيال از همهچيز و اينكه هيچ تشابه رفتاري و اخلاقي و حتي تاريخي با آن مرحوم نداشتند، اين سرمايه را نيز وارد ميدان كردند. بعد كه در مصدر كار قرار گرفتند، دنبال مصرف منابع طبيعي رفتند و با تمام توان و البته به شكل سادهلوحانهاي، نفت را استخراج كردند و خوردند و بردند و كمي را هم توزيع كردند. هنگامي كه از قدرت كنار رفتند، دريغ از اينكه يك چيز ارزشمند در اقتصاد به اين كشور اضافه كرده باشند، تا بلكه نام نيكي از خود به جاي بگذارند.
آنان از منابع ديني، منابع تاريخي و منابع سياسي و منابع طبيعي و حتي منابع اقتصادي و پولي (بانكها) تا توانستند استخراج و استفاده كردند و گمان ميكردند كه اين منابع بينهايت است. به همين دليل ايده دادن زمين براي احداث باغ و ساختن ويلاباغ را دادند بدون اينكه فكر آب را كرده باشند!
اكنون همان اتفاق در حال رخ دادن است. به جاي امام زمان (عج)، امام رضا (ع)را قرار دادهاند.
به جاي مرحوم رجايي، مرحوم بهشتي آمده است ولي در زمينه اقتصاد، چيزي را ندارند تا جايگزين استخراج از منابع طبيعي و نفت كنند؛ لذا به تكرار همان شعارها پرداختهاند. جالب اينكه در مديريت شهري نيز از طريق فروش منابع شهري يعني تراكم، درآمد كسب ميكردند و هيچگاه از سوي آنان گرايشي ملموس در جهت توليد و تامين مالي از منابع پايدار ديده نميشود. بنابراين اگر از مردم بپرسيم كه تصورشان از دو نامزد اصلي اصولگرا چيست چيزي جز توزيع پول و دستگيري افراد نيازمند، به ذهن آنان خطور نميكند يا نقش نميبندد.
پرسشي كه ميتوان طرح كرد اين است كه آنان چرا چنين رفتاري دارند؟ در پاسخ بايد به ضعف و ناتواني نامزدهاي آنان و از اين نيز مهمتر ناتواني آنها در ارايه برنامههاي ايجابي و سازنده دانست. در واقع آنها ميدانند كه چك آنها فاقد اعتبار كافي است، لذا سعي ميكنند كه يك نفر فرد معتمد پشت آن را امضا كند.
طبيعي است كه اين امضا نيز صوري است. اگر يك نفر از خودش اعتبار و وجهه داشته باشد، نيازي ندارد پشت ديگران پنهان شود. مرحوم بهشتي و رجايي وقتي شهيد شدند ٥٢ و ٤٨ سال سن داشتند و شخصيت اصلي آنها حداقل از ٤٠ سالگي شكل گرفته بود، خوب چرا يك نامزد ٥٥ و ٦٠ ساله نبايد از خودش اعتبار كافي ارايه كند تا مردم به او رأي دهند؟ كدام نامزد اصلاحطلب تاكنون كوشيده كه خود را در پناه ديگري معرفي كند؟!
اين ضعف فردي را حتي در مستمسك قرار دادن مقدسات نيز ميبينيم. چرا برخي افراد بايد اين موارد را مستمسك خود قرار دهند؟ چون خود را به صورت مستقل و ذاتي قابل دفاع يا معرفي نميدانند. مثل كساني كه براي مواجهه با ادارات، دنبال پارتي ميگردند تا كسي آنان را معرفي كند، بلكه كارش راه بيفتد. پارتيبازي حداقل واجد يكي از اين دو معني زير است.
يا درخواست فرد غيرقانوني و فراقانوني است يا آنكه اداره مذكور فاسد است و كار عادي مردم را انجام نميدهد. شايد هم هر دو حالت باشد. بنابراين اينگونه پارتيبازيها در سياست نيز كمابيش واجد چنين معناهايي است و فضاي كلي انتخابات را خراب ميكند.
نامزدهايي كه اعتماد به نفس دارند، ضمن احترام به سرمايههاي ديني و تاريخي كشور ميكوشند خود را مستقل معرفي كنند و خود را با بستهبنديهاي نادرست معرفي نميكنند. جالب اينكه سوءاستفادهكنندگان از مقدسات، پس از رسيدن به هدف خود، منابع مذكور را كه كاركردش را از دست بدهند به فراموشي ميسپارند. همچنان كه الگوي مرحوم رجايي فقط براي رايآوري و تثبيت وضع بود و به سرعت فراموش شد.
بدترين بخش رفتار اين نامزدها چشم دوختن به منابع محدود طبيعي است. منابعي كه فشار زيادي را تحمل ميكند و به دليل مصرف بيرويه آن، جاي چنداني براي بهبودي وضع اقتصاد كشور باقي نگذاشته است. ظاهرا اينطور به نظر ميرسد كه نامزدهاي اصولگرا ميخواستند احمدينژاد رد صلاحيت شود تا بتوانند شعارهاي خاص سياستهاي او را مصادره كنند، بلكه شانسي در انتخابات داشته باشند.
پرسشي كه ميتوان طرح كرد اين است كه اگر احمدينژاد بود، اين دو نفر چه شعاري داشتند كه بدهند؟ در يك كلام، هيچ. بنابراين به نظر نميرسد كه با تاريخ عاريهاي، سياست عاريهاي و اقتصاد و شعار عاريهاي بتوان در انتخابات گام موثر و مفيدي براي جامعه برداشت. اين تشابهات ريشه در واقعيتي مسلم دارد كه اين چاه از خودش آب ندارد. ميكوشند با ريختن آب دستي آن را پر كنند، ولي شدني نيست، هرچه آب بريزيد، جذب زمين ميشود و فرو ميرود و چاه همچنان خشك و بيثمر خواهد بود.
- 14
- 1