احتمال کنار رفتن آقایان جهانگیری و هاشمی طبا به نفع آقای روحانی بسیار بالا و قطعی به نظر میرسد، زیرا سبد رای این افراد یکی بوده و باقی ماندن هرکدام، به معنای از دست رفتن بخشی از آرای آقای روحانی است. ولی سوال اينجاست آیا آقایان میرسلیم و قالیباف نیز به نفع آقای رئیسی کنار خواهند رفت؟! تجربه سایر انتخابات نشان میدهد که اینگونه نخواهد شد. تشکیلات راست این توانایی را دارد که آرای جریان محافظهکار را به سمت کاندیدای اصلی خود هدایت کند و حضور کاندیدای غیراصلی، عملی برنامهریزی شده است. حضور اینگونه افراد به منظور جذب افراد غیر محافظهکار است، تا از ریخته شدن رای آنان به صندوق اصلاحطلبان جلوگیری شود. براي مثال در انتخابات سال۷۶ که رقابت اصلی میان آقای ناطق و خاتمی بود، آقایان زوارهای و ریشهری چنین نقشی داشتند. در انتخابات سال۹۲ نیز با آنکه وضعیت كامل مشابه شرایط فعلی نبود ولی آقایان رضایی و ولایتی در بخشی از آرای خود چنین نقشی داشتند.
شباهت و تفاوت انتخابات ۹۲ و ۹۶
انتخابات۹۶ وضعیتی مانند انتخابات۹۲ دارد، با یک تفاوت. در انتخابات ریاستجمهوری۹۲، جریان محافظهکار، کاندیدای اصلی نداشت. آقایان جلیلی، ولایتی و رضایی، با وزنی مشابه یکدیگر به میدان آمدند ولی در انتخابات۹۶ و اختلاف نظرهايي كه ديده ميشود، در مجموع آقای رئیسی جایگاه پذیرفته شدهای در میان جریان محافظه کار دارد و روی او متمرکز هستند. با توجه به مسائل فوق و همچنین حضور افراد مشابه در دو انتخابات ذكرشده، بررسی آرای کاندیداهای انتخابات سال۹۲، برای تحلیل وضعیت آرا در انتخابات۹۶ بهخصوص برای پیشبینی وضعیت آرای آقای قالیباف در این انتخابات مفید خواهد بود.
مبانی تحلیل
الف ـ مردم ایران رفتار انتخاباتی خاص خود را دارند که باید فهم شود. کسانی که مردم را غیرقابل پیشبینی میدانند، در واقع به وجود نوعی از ناهنجاری در رفتارهای مردم اعتقاد دارند که اندیشه اشتباه و خطرناکی است.
ب ـ محاسبات و بررسیهای انجام شده نشان میدهد که در ایران، پنج جریانِ انتخاباتی وجود دارد. جریانِ»چپ» به وزن ۱۵درصد از واجدین، جریان«راست» به وزن ۱۵درصد از واجدین، جریان«حسابگر» به وزن ۲۰درصد از واجدین، جریان«همیشه رای دهنده» به وزن ۳۵درصد از واجدین و جریان«هرگز رای نمیدهند» به وزن ۱۵درصد از واجدین؛ در ادامه، تحلیل آرای ۹۲ را برای پیشبینی۹۶ ، مورد توجه قرار ميدهيم.
وضعیت آرای آقای جلیلی در سال۹۲
سعيدجلیلی ارتباط نزدیکی با آقای احمدینژاد داشت. بنابراين، نه جریان «چپ» به او رای داد و نه جریان «حسابگر»، حاضر به رای دادن به جليلي بود. جریان«همیشه رای دهنده» نیز تمایلی به گزينه پايداري نداشت. این جریان با رفتارهای غیر متعارف مشکل دارد و به این برداشت رسیده بود که برخی از حامیان آقای جلیلی با بخشهایی از نظام هماهنگی ندارند. در میان جریان «محافظهکار» نيز وضعیت بهتری برای او نبود. جلیلی به دلیل نزدیکی با احمدینژاد و تندروها نمیتوانست همه آرای جریان محافظه کار را جذب کند. همانگونه که در ردیف پنجم از جدول شماره۱ دیده می شود، آقای جلیلی موفق به جذب اندکی بیش از ۴ میلیون رای، از قریب به ۸ میلیون رایدهنده جناح راست شد. با توجه به گرایشها و نوع رفتار کسانی که در سال۹۲ به جلیلی رای دادند، پیشبینی میشود بيشتر آنان در انتخابات۹۶ به نفع آقای رئیسی رای دهند.
وضعیت آرای رضایی و ولایتی در سال۹۲
همانگونه که در ردیف ششم و هفتم جدول شماره ۱ مشاهده میشود، این دو کاندیدا، بیش از ۳ میلیون آرای باقیمانده جریان«محافظهکار» که به جلیلی تمایل نداشتند را جذب کردند. این دو کاندیدا، به دلیل وابستگی به جریان«محافظهکار»، جایگاهی در جریان«چپ» و«حسابگر» نداشتند و قریب به ۳ میلیون رای دیگر ایندو کاندیدا، مربوط به جریان کسانی است که«همیشه رای میدهند». محاسبات نشان میدهد که جریان«همیشه رایدهنده» در سال ۹۲ قریب به ۱۸ میلیون رای دهنده داشت(۳). پیشبینی میشود محافظهکارانی که در آن سال به ایندو نفر رای دادند، در انتخابات آتی به رئیسی رای خواهند داد.
وضعیت آرای آقای قالیباف در سال۹۲
قالیباف در مجموعه تشکیلات محافظه کاری تعریف می شود اما شيوه عملکرد و بهخصوص روش تبلیغاتشان در سال۹۲ به گونهاي بود که برای جریان محافظه کاری نه تنها جذابیت نداشت، بلکه گاهي حالت دفعی نیز ایجاد کرد. بنابراين او علاوه بر آنکه موفق به جذب آرای جناح«چپ»و جریان«محاسبهگر» نشد، بلکه بدنه جریان«محافظهکار» نيز اقبالی به او نداشت. بنابراين همانگونه که در ردیف چهارم جدول شماره ۱ دیده میشود، تمامی ۶ میلیون رای قاليباف در سال۹۲، از جریان کسانی که «همیشه رای می دهند» کسب شد. جریان«همیشه رایدهنده» مجموعهای از افراد طبقات پايین و متوسط هستند که بر اساس باورهای سنتی، همواره در انتخابات شرکت میکنند. جریان کسانی که«همیشه رای میدهند»، گرچه بیشتر پیرو جریان «راست» هستند ولی در مواقعی که جریان«راست» دچار چند دستگی باشد، بر مبنای دانش سیاسی متوسط خود، در میان کاندیداها به انتخاب میپردازند. در سال ۹۲، از نزديك به ۱۸ میلیون رایاین جریان، بیش ۶ میلیون رای به قالیباف داده شد. اهالی خراسان به او اقبال نشان دادند و همچنین فعاليتها در مديريتشهري تهران، در کنار قاطعیت گفتاری و چهره مناسب، از پارامترهای تعیینکننده در میزان آرای او بود.بايد اشاره شود اگر قاليباف فردی مانند روحانی را مقابل خود نداشت، زمینه مناسبی برای کسب پست ریاست جمهوری برای او فراهم بود.
قالیباف ۹۶ چگونه ظاهر خواهد شد
در انتخابات امسال، قالیباف با استفاده از تجربیات قبلی، تمهیدات جدی خواهد دید و برگهای برندهای رو خواهد کرد. اما آیا دلیلی وجود دارد که شهردار تهران به همان سقف ۶ میلیون رای سال۹۲ نيز بتواند برسد؟ آیا رئیسی، فرد ضعیفتری در مقایسه با جلیلی،رضاییو ولایتی است، تا رایی در میان محافظهکاران برای قالیباف باقی بگذارد؟آیا انعکاسی که از عملکرد قالیباف در فاصله سالهای ۹۲ تا ۹۶ در اذهان عمومی ایجاد شده، جذابیت جدیدی برای محافظهکاران ایجاد کرده و چه دلیلی دارد که بهجای رئیسی به او رای دهند؟آیا جریان«چپ» به او رای خواهد داد؟! آیا جریان«حسابگر»که اگر رای بدهد به جریان«اصلاحطلب» رای میدهد، در آقای قالیباف جذابیتی اصلاح طلبانه خواهد دید؟با توجه به ویژگیها و نحوه عملکرد جریانهای انتخاباتی، پاسخ تمامی سوالات فوق منفی است. تنها جریانی که برای قالیباف، امکان بازی و افزایش رای باقی میگذارد، جریان کسانی است که «همیشه رای میدهند». بنابراين رفتار این جریان در قبال قالیباف مستقل، مورد ارزیابی قرار میگیرد.
رفتار«همیشه رای دهندگان» در برابر قالیباف
در مورد عکسالعمل مثبت جریان فوق دربرابر قالیباف، ابهامات جدی وجود دارد که به آن پرداخته می شود. محاسبات نشان میدهد که جریان کسانی که «همیشه رای میدهند» در سال ۹۲، قریب به ۱۸ میلیون رایدهنده داشت. همانگونه که در جدول شماره ۱ مشاهده میشود از این تعداد حدود نیم میلیون نفر به غرضی رای دادند. چه دلیلی دارد که آنها در این دوره به قالیباف رای بدهند؟
از سوي ديگر۳میلیون رایدهنده از این جریان در سال۹۲ به آقایان ولایتی و رضایی رای دادند. بر اساس کدام منطق امکان دارد که این افراد در این دوره بهجای رئیسی، به قالیباف رای بدهند؟
خاطرمان هست كه نزديك به ۸میلیون نفر از جریان«همیشه رای دهنده»، در سال۹۲ به روحانی رای دادند. آیا کسانی که در آن سال به روحانی رای دادند، امکان دارد که هماکنون و پس تحولات انجام شده در دوران روحانی، بهجای وی به قالیباف رای بدهند؟ همانگونه که در جدول شماره ۱ مشاهده میشود، قالیباف در سال۹۲ توانست اندکی بیش از ۶ میلیون رای را از این جریان بهدست آورد. رقبایش در آن زمان غیر از روحانی، آقایان رضایی و ولایتی بودند. در این دوره، رئیسی سهم قابل ملاحظهای از آرای جریان «همیشه رای دهنده» را کسب خواهد کرد. در چنین شرایطي، آیا قالیباف همان ۶ میلیون رای خود را نيز حفظ خواهد کرد؟پاسخ بيشتر سوالات بالا نيز منفی است. این پاسخ، متکی بر شناخت جریان«همیشه رای دهنده» و روش رایدادن این جریان است. بنابراين به نظر میرسد که در شرایط فعلی و با توجه به تبلیغات سنگینی که طی سالهای اخیر علیه قالیباف انجام شده، حفظ همان سقف ۶ میلیون رای نيز برای او کار سادهای نباشد.
نياز ابزاري محافظهكاران به قاليباف
البته در هر صورت، جریان«محافظهکار» نیازی به کنار رفتن آقای قالیباف به نفع آقای رئیسی ندارد و بلکه نیازمند حضور اوست. زیرا حضور قاليباف موجب جذب برخی آرای جریان «همیشه رای دهنده» شده و از ریختنشدن آن آرا به صندوق روحانی جلوگیری میکند. مگر آنکه شخص قالیباف چنین ماموریتی را متناسب با شخصیت خود ندانند و یا آنکه در تصور کسب رای بالاتری از رئیسی باشد.
جدول(۱) تفکیک «تعداد»آرای کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری،بر اساس جریان های انتخاباتی ایران
محسن شریف زاده
- 11
- 3