دوره سوم از انتخابات شورای شهر دوره متفاوتی بود؛ دورهای هفتساله. اما دلیل هفتسالهشدن دوره سوم شورای شهر اینگونه تعریف شده؛ کارشناسان درصدد همزمانی انتخابات شورای شهر و انتخابات ریاستجمهوری بودند. سال٩٢ آغازگر دوران دیگری برای انتخابات شورا بود، چراکه دیگر نهم اسفند کسی به پای صندوقهای رأی نرفت و انتخابات شوراها همزمان با انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد.
امسال دومین دورهای است که انتخابات شوراهای شهر و ریاستجمهوری همزمان برگزار میشوند. این همزمانی باعث جدال میان مخالفان و موافقان شده است، چراکه با دو طیف فکری مواجهایم؛ طیف نخست معتقدند همزمانی انتخابات شوراها و انتخابات ریاستجمهوری شور انتخاباتی را دوچندان میکند، چراکه آرای خاکستری انتخابات ریاستجمهوری که معمولا قصد شرکت در انتخابات را ندارند برای شرکت در انتخاب شورای شهر حضور پیدا کرده و به عنوان یکی از نامزدهای ریاستجمهوریشرکت میکنند.
اما طیف دیگر معتقدند این همزمانی ممکن است موجب ناکارآمدی منتخبان شورای شهر شود، زیرا معمولا رأیدهندگان با توجه به جریان فکری و سیاسی به اعضای شورا رأی میدهند که این موضوع جای تامل دارد.
با کمی تامل در طیف دوم فکری متوجه میشویم که این همزمانی موجب شده تا انتخابات ریاستجمهوری سایه بر انتخابات شوراها افکند، زیرا در این برهه از زمان معمولا افرادی که در شوراها به صورت مستقل حضور پیدا میکنند بهخوبی دیده نمیشوند و نمیتوانند دیدگاهها، برنامهها و راه پیشروی خود را برای مردم بازگو کنند، چراکه این همزمانی موجب شده نهتنها قشر فرهیخته و سیاسی جامعه بلکه عامه مردم نیز در چموخم انتخابات ریاستجمهوری به سر برند. اما آیا واقعا این همزمانی موجب قربانیشدن انتخابات شورای شهر میشود؟ شورایی که اهمیت کمی ندارد و انتخابات شهردار نیز به دست اعضای آن است.
جای خالی مناظره اعضای شوراها
همانطور که شاهدیم هر دولتی با نزدیکی به پایان دوره خود، درصدد ارایه برنامه چهار ساله است، از آنجا که شوراها هم از اهمیت ویژهای برخوردارند، باید به ارایه عملکرد چند ساله خود بپردازند، اما آیا همزمانی این دو مهم مجال ارایه کارنامه چهارساله را به شورای شهر میدهد؟
برخی از صاحبنظران سیاسی و اجتماعی معتقدند این همزمانی موجب شده تا کاندیداهایی که بهصورت مستقل در انتخابات شورا حضور پیدا کردهاند و جزو لیستهای انتخاباتی قرار ندارند نهتنها بهدرستی شناخته نمیشوند، بلکه نمیتوانند برنامههای خود را به گوشمردم برسانند.
عدهای هم براساس انتخابی که برای ریاستجمهوری دارند، به اعضای شورای شهر رأی میدهند و تنها از دو لیست اصلاحطلب و اصولگرایی که در نظر دارند، کسی را انتخاب میکنند. آیا حضور در لیست و رنگوبوی سیاسی گرفتن شوراها تنها ملاک انتخاب است؟ حال برای ملموسترشدن این موضوع به گفتوگو با کارشناسان نشستهایم.
پیشینه تاریخچه شورا
اگرچه تشکیل شوراها تاریخچهای طولانی دارد ولی اولین انتخابات رسمى شوراها براساس قانون اساسى ٢٠سال روز هفتم اسفند ١٣٧٧ بعد از پیروزى انقلاب در چارچوب برنامه توسعه سیاسى و گسترش نهادهاى مدنى و مشارکت عمومى برگزار شد و حدود ١٨٥هزار نفر اعضاى اصلى و علىالبدل در سراسر کشور توسط مردم برگزیده شدند و بالاخره در روز نهم اردیبهشت ١٣٧٨ شوراهاى شهر و روستا بهطور رسمى دوره چهار ساله مسئولیت خویش را براى تحقق بخشى از حاکمیت مردم که عملى شدن آن در گرو فعالیت این نهاد است آغاز کردند.
در کشور ما پس از خرداد ٧٦ قانون شوراها اجرا شد و مجلس ششم در جهت تصویب قانونی که اختیارات شوراها را از قانون فعلی وسیعتر کند حرکت کرد. اما چندینبار در رفت و برگشت از شورای نگهبان اهدافی که مدنظر مجلس ششم بود تحقق پیدا نکرد.
وقایع شورای شهر اول موجب شد تا حضور مردم در انتخابات شورای شهر دوم کمتر شده و این شورا با ترکیبی کاملا متفاوت تشکیل شود.
اعضای شورای شهر دوم که کمتر بحثهای داخل شورا را رسانهای میکردند در سکوت ظاهرا فضای آرامی را ایجاد کردند که بسیاری معتقدند در این فضای تعامل شورا با شهرداری وقت، شهرداری توانست بسیاری از مصوبات مانند مونوریل را پشت درهای بسته به تصویب برساند. شورای شهر سوم نیز با ترکیبی از سه طیف سیاسی تشکیل شد که ترکیبی متفاوت از دور اول و دوم بود.
اعضای شورای شهر این دوره با وجود تنوع سلایق سیاسی مصوباتی مانند طرح جامع تهران و یا تغییر سیستم حسابداری شهرداری را به تصویب رساند اگرچه همواره شوراها به دنبال افزایش اختیارات خود بودند اما در سال ٨٦ در لایحه قانونی محدودیتی برای شوراها در نظر گرفته شد.
اما دور سوم از شوراها که گویای تفاوت آن با سایر دورهها بود تنها از لحاظ فکری نبود. بلکه از لحاظ زمانی نیز متفاوت بود و به جای چهار سال، هفتسال طول کشیدتا بتوانند همزمان با انتخابات ریاستجمهوری برگزار شود. اما دوره چهارم کمی بیشتر از دورههای قبل خودنمایی کرد.
عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب:صرفهجویی در هزینهها
روزشمار انتخابات است، آن هم نه یکی دو انتخاب در یک روز که بیشترین توجه به سمتوسوی انتخابات ریاستجمهوری میرود، چراکه با همزمانی انتخابات شوراها و ریاستجمهوری مواجهایم؛ یکی مقوله اجتماعی و دیگری اتفاق مهم سیاسی کشورمان که هر چهارسال یکبار رخ میدهد. اگرچه انتخابات شوراها هم از اهمیت بسزایی برخوردار است، اما بسیاری از صاحبنظران معتقدند انتخابات ریاستجمهوری موجب قربانیشدن شوراها میشود. در این میان برخی از صاحبنظران و تحلیلگران نظری متفاوت دارند و معتقدند همزمانی انتخابات موجب شور انتخاباتی میشود. عبدالله ناصری، فعال سیاسی در این زمینه معتقد است: «با توجه به همزمانی انتخابات شورا و ریاستجمهوری به هیچ عنوان نمیتوان انتخابات شوراها را قربانی ریاستجمهوری دانست.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به اینکه در دومین تجربه این همزمانی هستیم و حتی این همزمانی میتواند انگیزه مردم را بیشتر کند و به شور انتخاباتی بیفزاید، در این زمینه ادامه داد: «همچنین با توجه به مشارکت شوراها که بومی و محلی بودن را تا حد زیادی تحتالشعاع خود قرار میدهد، این امر موجب انگیزهای میشود تا افرادی که در انتخابات شورا شرکت کردهاند، در انتخابات ریاستجمهوری نیز شرکت کنند، چراکه ما در سال٩٢ تجربه چنین اتفاقی را داشتهایم. به عبارت دیگر، شوراها میتوانند تا حد زیادی میزان مشارکت را افزایش دهند که این امر هم برای شوراها سودمند است و هم تاثیر بسزایی در انتخابات ریاستجمهوری دارد.»
ناصری با اشاره به اینکه برای هر جامعهای انتخابات ریاستجمهوری از اهمیت ویژهای برخورداراست و دیگر مقولات را تحتالشعاع خود قرار میدهد، بیان کرد: «ریاستجمهوری مهمتر از هر انتخابات دیگری است، ولی نباید پنداشت که کاندیداهای شوراها فرصتی را از دست میدهند، زیرا شناختهشدن کاندیداهای شورا بستگی به عملکرد خودشان و چگونگی تبلیغات دارد. نامزدی که خارج از لیست قرار میگیرد و بهصورت مستقل پا به عرصه انتخاباتی میگذارد، باید این توانایی را داشته باشد که خود را بهخوبی معرفی کند. به عنوان مثال اصولگرایان تمام اهتمام خود را بر پایه ارایه لیست واحدی گذاشتند، ولی در شهرهای بزرگ و حساس نامزدهایی که ادعای اصلاحطلبی دارند، منطقی است که خارج از لیست خود را کنار بگیرند و کنار بکشند.»
این فعال سیاسی مزیتهای همزمانی انتخابات را مزید بر برگزاری جداگانه دانست و بیان کرد: « همچنین باید دانست این همزمانی مزیتهای زیادی نسبت به برگزاری جداگانه انتخابات دارد، از مهمترین آنها میتوان به صرفهجویی در هزینههای ملی اشاره کرد. از دیگر مسائلی که میتوان به آن اشاره کرد این است که این همزمانی موجب میشود مردم محلی و بومی که عزم آن دارند که در انتخابات شورا شرکت کنند، در انتخابات ریاستجمهوری نیز شرکت میکنند و به انتخابات شورونشاط مضاعفی میبخشند.»
ناصری ضمن یادآوردی سیاسیشدن فضای جامعه در این زمینه بیان کرد: «درست است که فضا بیشتر به سمتوسوی انتخابات ریاستجمهوری سوق پیدا میکند، در این دوره که انتخابات ریاستجمهوری امر مهمی است و انتخابات ریاستجمهوری از اهمیت ویژهای برخوردار است، اما با توجه به تنوع رسانهای، فضای مجازی و حتی رسانههای مکتوبی که داریم، این امکان را برای نامزدهای شورا فراهم کرده تا خود و برنامههای پیشرویشان را معرفی کنند. همچنین تجربههای گذشته نشان داده است که معمولا در شهرهای بزرگ نامزدهای شوراها و رأیدهندگان شوراها بنا بر قشر عمومی و قشرهای جناحی و سیاسی پا به این عرصه میگذارند، بنابراین با توجه به مقولاتی که گفته شد نامزدهای شورا نیز این فرصت را دارند تا به معرفی خود بپردازند.»
در خاتمه ناصری با بیان اینکه کشور ما تا حد زیادی سیاستزده است و به امور سیاسی توجه بیشتری نسبت به مسائل اجتماعی نشان داده میشود، به همین جهت در کشور درحالتوسعه ما این موضوع امری طبیعی است، ادامه داد: «پدیدهای چون انتخابات ریاستجمهوری و مجلس که از ماهیت سیاسی بیشتری برخوردار است، پدیده دیگری مانند شوراها را که ذات اجتماعی دارد، تا حدودی تحتتاثیر قرار میدهد، اما برای آحاد جامعه ما پس از برگزاری چندین دوره از انتخابات شوراها این مسأله، مسأله مهمی است، مخصوصا در شهرهای بزرگ و مهم با توجه به اقتداری که شوراها دارند، به ویژه که انتخاب شهردار برعهده آنهاست و قدرتی که شهردار دارد، این انگیزه را در مردم تقویت میکند، ولی در هر صورت سایه امر سیاسی بر امور اجتماعی موضوعی انکارناپذیر است، البته لازم به ذکر است جامعه ما باید به امور اجتماعی و توسعه نهادهای اجتماعی از جمله شورای شهر و روستاها توجه ویژهای داشته باشد و آن را با واقعیت مورد توجه قرار دهد، همچنین برابر آن دولت باید این سیاست را داشته باشد، هر دولت با توجه به سیاستی که دارد باید در وظایف دستگاهها تجدیدنظر کند، زیرا بخش قابل توجهی از وظایف دولتی مربوط به حوزه شوراهاست و میتواند به آن منتقل شود. بسیاری از وظایف که میتواند در اختیار شوراها باشد، در اختیار وزارتخانهها و دستگاههای دولتی است.»
احمد نقیبزاده، تحلیلگر سیاسی:سایه انتخابات ریاستجمهوری روی شوراها
همزمانی انتخابات موجب شده تا موافقان و مخالفانی را بطلبد. بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران سیاسی معتقدند این همزمانی موجب شده تا از اهمیت انتخابات شوراها کاسته شود و مردم توجهی به آن نداشته باشند، بهگونهای که شوراها قربانی انتخابات ریاستجمهوری میشود.
احمد نقیبزاده، تحلیلگر سیاسی در این زمینه معتقد است: «همزمانبودن دو انتخابات شورای شهر و ریاستجمهوری ممکن است شورای شهر را زیر سایه انتخابات ریاستجمهوری قرار دهد، ولی به معنای قربانیشدن انتخابات شورای شهر نیست.» این فعال سیاسی با اشاره به جو قبل از انتخابات که جو سیاسی است، در این زمینه ادامه میدهد: «البته لازم به ذکر است همزمانی دو انتخابات مهم موجب شده انتخابات ریاستجمهوری بر انتخابات شوراها تاثیر بگذارد و موجب سیاسیشدن شوراها نیز میشود.»
اما نکته حایز اهمیت آن است که بسیاری از نامزدهای شورای شهر و روستا بهصورت مستقل پا به عرصه انتخابات میگذارند که به واسطه این همزمانی دیگر مورد توجه جامعه قرار نمیگیرد. نقیبزاده در این زمینه معتقد است: «نکتهای که باید به آن توجه داشت، این است که زمان نامزدی بهطور مستقل به پایان رسیده که این نوع حضور کمتر مورد پسند جامعه قرار میگیرد، چراکه از زمان آن گذشتهایم. در گذشته مشخص بود که نظر مردم چه بوده است، اما اکنون مردم آمادگی بیشتری برای تحزب و حزبگرایی دارند.»
این فعال سیاسی با ابراز تاسف در این زمینه ادامه میدهد: «با توجه به اینکه جامعه به سمت احزاب گرایش دارند، افرادی که بهصورت مستقل پا به عرصه انتخابات میگذارند، شانس کمتری برای پیروزی در انتخابات دارند، به همین جهت بهتر است بهصورت مستقل در انتخابات شورا یا سایر انتخابات حضور پیدا نکنند. اکنون مسألهای که حایز اهمیت است و موردتوجه قرار گرفته، مسأله جناحی است به همین جهت ممکن است در یک فضای آرام این موضوع محقق شود و نامزدهای مستقل حضور پیدا کنند و حتی از حضور این افراد استقبال به عمل آید، ولی در شرایط کنونی کشور ما اینگونه نیست.»
عبدالحسین مختاباد، عضو شورای شهر:همزمانی انتخابات اجحاف در حق شورای شهر
اگرچه بسیاری از تحلیلگران همزمانی انتخابات را مفید و سودمند میدانند، اما بسیاری از کارشناسان معتقدند این همزمانی موجب قربانیشدن شورای شهر میشود. عبدالحسین مختاباد، عضو شورای شهر در این زمینه معتقد است: «همزمانی انتخابات موجب منزویشدن شورای شهر شده است، همچنین باید توجه داشت که شورای شهر یک نهاد مردمی است و باید از توجه ویژهای برخوردار باشد، زیرا افراد در زمان تصمیمگیری نباید تحتالشعاع شرایط سیاسی کشور قرار بگیرند. یکی از مقولات مهم آن است که ریاستجمهوری از مهمترین اتفاقات کشور ما است که این همزمانی موجب شده تا حدود زیادی شورای شهر نادیده گرفته شود.»
این عضو کنونی شورای شهر با بیان اینکه بهتر بود انتخابات مجلس شورای اسلامی و شورای شهر همزمانی داشت، نه ریاستجمهوری در این زمینه ادامه داد: «مسأله همزمانی با انتخابات دیگر نیست، بلکه این است که همزمانی انتخابات شورا با مهمترین رویداد کشور است که موجب ضایعشدن حق بسیاری از نامزدهای انتخاباتی میشود.»
مختاباد با اشاره به اینکه انتخابات شورا یکی از مهمترین اتفاقات اجتماعی است و در جامعه از جایگاه ویژهای برخوردار است، در این زمینه ادامه داد: «انتخابات شورا نباید رنگوبوی سیاسی بگیرد، چراکه معمولا در کلانشهرها با توجه به لیست مربوطه به انتخاب دست میزنند، اما در شهرستانها توانایی فرد یکی از مهمترین مقولات برای جذب آراست.»
این عضو شورای شهر با اشاره به اینکه عوامل فرهنگی در شوراها باید مورد توجه قرار بگیرد، در این زمینه ادامه داد: «فعالان فرهنگی و اجتماعی با توجه به قابلیتهایی که در جامعه وجود دارد، باید از آنها استفاده کنند، این همزمانی موجبشده قابلیت نامزدهای شورای شهر تا حد زیادی نادیده گرفته شود، چراکه مدت زمان تبلیغات برای کاندیداهای شورای شهر بسیار کم است و مجالی برای تبلیغات و معرفی خود برای آنها باقی نمیماند. به همین جهت ما نیاز به یک مدیریت کارآمد و بازنگری در قانون داریم، چراکه قوانین باید بهروز باشد.»
سهیلا جلودارزاده، نماینده مجلس و عضو کمیسیون اجتماعی:همزمانی در غیاب احزاب
در پیچوخم دوازدهمین دوره از انتخابات ریاستجمهوری و دوره پنجم انتخابات شورای اسلامی هستیم و زمان برگزاریشان در یک روز است که این همزمانی موافقان و مخالفان بسیاری را میطلبد.
در این میان سهیلا جلودارزاده معتقد است:«برگزاری همزمان انتخابات تمرینی است که جامعه ما در غیاب احزاب به آن نیاز دارد و باعث میشود جامعه به یک انسجامی دست پیدا کرده و نیروی سیاسی درکشور به وجود آید.»
این نماینده مجلس نهتنها این همزمانی را منفی نمیداند، بلکه نقاط قوت بیشتری را در این مقوله جویا شده و میگوید: «همزمانی انتخابات را به هیچ عنوان نمیتوان موضعی منفی تلقی کرد، به همین جهت نمیتوان گفت انتخابات شوراها قربانی انتخابات ریاستجمهوری میشود.»
جلودارزاده در خاتمه با یادآوری اینکه انگیزه شوراها بهقدری قوی است که نمیتواند قرباتی شود، در این زمینه ادامه داد: «اکنون ابتدای کار شوراهاست و با توجه به اینکه شوراها جوان هستند از انگیزه قوی برخوردارند.
درمورد ریاستجمهوری هم از ضروریات است که همه مجبورند یک رئیسجمهوری را انتخاب کنند. این انتخابات نیز مانند همزمانی انتخابات خبرگان و مجلس شورای اسلامی است که لطمهای به یکدیگر وارد نمیکنند، زیرا خبرگان هم انتخابات سرنوشتسازی است. همچنین باید دانست این همزمانی موجب صرفهجویی بیشتر در هزینههای ملی میشود.»
تجربه دیگران
نگاهی به همزمانی انتخابات در فرانسه
در کمتر کشوری ما شاهد انتخابات همزمان هستیم، اما در این میان کشور فرانسه تاکنون چندین انتخابات همزمان را برگزار کرده است. در فرانسه رئیسجمهوری برای مدت هفتسال انتخاب میشود، حال آنکه مدت تصدی نمایندگی مجلس ملی و پارلمان اروپا پنجسال، سنا ٩ سال و برای شوراهای منطقهای و بخشی ٦ سال است.
این درحالی است که از سال ٢٠٠٢ انتخابات پارلمانی یک ماه پس از انتخابات ریاستجمهوری برگزار میشود و دقیقا در یک روز نیست و فاصله زمانی یکماهه دارد، بااینوجود معتقدند انتخابات فرانسه همزمانی دارد، هر چند برخی تجربیات اخیر نشان داده است که انتخاب همزمان مجلس نمایندگان و رئیسجمهوری مانع از انشقاق دولت نمیشود. هفت مورد از سیزده مورد انتخابات ریاستجمهوری برگزارشده از زمان جنگ جهانی دوم با انتخاب نمایندگانی از حزب دیگر در مجلس نمایندگان همزمان بوده است. در کشورهای دو مجلسی نیز منطق مشابهی حاکم است، یعنی فرض بر این است که برگزاری همزمان انتخابات دو مجلس، خطر تفاوت اکثریت در مجلسین را کاهشمیدهد. بسیاری به دلیل صرفهجویی از برگزاری همزمان انتخابات دفاع میکنند. انتخابات، عملیاتی هزینهبردار است که مستلزم جمعآوری دفاتر ثبت انتخاباتی، خرید اجناس و پرداخت پول به ماموران و دستاندرکاران رأیگیری است. برگزاری همزمان انتخابات میتواند باعث صرفهجویی در هزینههای انتخاباتی از طرف دولت و نامزدها شود. برای نامزدها از این نظر صرفهجویی است که اگر به حزب واحدی تعلق داشته باشند میتوانند منابع خود را جمعا ذخیره کنند.
- 15
- 3