کاندیدای نهایی جمنا مدل احمدی نژاد سال ۸۴ را برای مبارزات انتخاباتی خود انتخاب کرده است؛ عجیب هم نیست، دلیل دارد، یک دلیل مهم! تیم عملیات کننده برای او دقیقا همان هایی هستند که روزگاری محمود احمدی نژاد را به پاستور رساندند.
حالا آنها یک پروژه جدید دارند؛ یک دوره ای کردن حسن روحانی و رییس جمهور کردن ابراهیم رییسی. برای تحلیلگرانی که تحولات انتخابات دوازدهم را دنبال کرده اند ، اکنون این مساله مهم شده است که این نامزد انتخاباتی چگونه به یکباره در فضای سیاسی ایران خود را در سطح نامزد انتخابات ریاست جمهوری مطرح کرد و اکنون خود را آماده یک رقابت بسیار سنگین و مهم می کند .
بحث درباره ابراهیم رییسی را می توان را از چند جهت مختلف دنبال کرد ؛ هر چه باشد او اکنون یکی از سه گزینه اصلی رقابت ۲۹ اردیبهشت است.
یک مدل چند وجهی
سال ۸۴ هم همین وضعیت حاکم بود. کسی احمدی نژاد را نامزد جدی تلقی نمی کرد. حتی آن لحظه که وارد ستاد انتخابات شد تا برای ثبت نام اقدام کند برخی خبرنگاران از سالن بیرون آمدن چون صحبت های او را بی اهمیت می دانستند و نمی خواستند وقت خود را برای شنیدن حرف هایش تلف کنند.
تیم انتخاباتی او هم البته از این حس عمومی و سیاسی چندان ناراحت نشد. آنها این رخداد را یک فرصت تلقی کردند. اجازه دادند تا جدال سنگین بین دو قطب اصلی آن انتخابات شکل بگیرد و هاشمی رفسنجانی و محمد باقر قالیباف تا می توانند رای هم را بریزند. بعد احمدی نژاد با تاکتیک های خاص آن دوران وارد صحنه شد و محمد باقر قالیباف را کنار زد و خود را تبدیل به قطب مقابل هاشمی رفسنجانی کرد. حالا باز هماند تشابه سازی تاریخی در حال انجام است ؛ یعنی تیم تصمیم ساز ابراهیم رییسی تلاش می کند تحولات را به این سمت پیش ببرد.
آنها بر این باورند که که سمت آن سه قطبی که قالیباف بوده، در صحنه حضور دارد، حسن روحانی هم که نماینده هاشمی رفسنجانی در آرایش سیاسی کشور و البته در دوران فراغ اوست،ابراهیم رییسی هم که لابد شبیه ترین فرد به احمدی نژاد سال ۸۴ باید باشد. آنها تمام تلاششان را کرده اند تا آن مدل را بازسازی کنند.
ابراهیم رییسی در مناظره اول ساکت و آرام ایستاد تا محمد باقر قالیباف و حسن روحانی تا می توانند به مجادله با هم بپردازند . یا اصلا بیشتر توجه کنیم به مناظره دوم و این جملات ابراهیم رییسی که محمد باقر قالیباف را در حین انجام عملیات چالش برانگیزی برای روحانی در بهت و حیرت فرو برد:« ما ۶ کاندیدا در اینجا حضور پیدا کردهایم تا برنامههایمان را برای مردم مطرح کنیم و آنها از این برنامهها به نتیجه برسند و این حق مردم است. اما بحثهای دیگری که حق مردم را ضایع کند به هیچ عنوان پذیرفته شده نیست.»
او البته در مناظره دوم تلاش کرد تا آرام آرام محمدباقر قالیباف را به حاشیه ببرد. به مجادله با روحانی می پرداخت و تلاش می کرد خود را رقیب اصلی روحانی نشان دهد. حتی در دو سکانس متفاوت حرف های قبلی قالیباف را با زبان خودش تکرار کرد و بنا داشت تا ایده های او را با اینکه گفته می شود کپی از طرح های دیگران است از آن خود کند.
یک کمپین ترکیبی؛ حدادعادل و جلیلی بازهم بهم رسیدند
در تیم انتخاباتی ابراهیم رییسی دو دسته از افراد بیشتر دیده می شوند. دسته اول احمدی نژادی ها هستند که حالا در نبود رییس سابقشان به ابراهیم رییسی رسیده اند . این البته پدیده غیر منتظره ای هم نیست . آنها و رییسی هر دو نگاهشان به کشور و آینده اش دقیقا شبیه به هم است؛ آنها شبیه احمدی نژاد به این کشور و مردمش نگاه می کنند .
اما در کنار آنها یک طیف دیگر هم وجود دارند . آنها شاگردان مصباح یزدی و در واقع بدنه جبهه پایداری هستند. آنها هم به ابراهیم رییسی قرابت اندیشه ای دارند. هم در فرهنگ ، هم در سیاست خارجی و هم در اقتصاد یک سخن دارند . می توان برای روشن شدن این زاویه نگاه به ماجرای لغو کنسرت ها ، مواجهه با برجام و اعطای یارانه سه برابری اشاره کرد .
این وسط اما یک طیف دیگر هم هستند که ابراهیم رییسی را حمایت می کنند . کسانی که تا همین اواخر چندان رسانه ای نشده بودند. می توان در این مورد به همراه ویژه ابراهیم رییسی در مناظره دوم اشاره کرد ؛«فرید الدین حداد عادل» فرزند نام آشنای غلامعلی حدادعادل . حضور او در کنار ابراهیم رییسی حتما بسیار مهم است و البته پیام هایی به همراه دارد ؛ بیشتر از همه برای محمد باقر قالیباف .
شاید آمده بود تا همین پیام را مخابره کند ؛ به همین دلیل هم بود که به صورت محسوسی خود را در کادر فیلمبردار که از رییسی بعد از مناظره مصاحبه ضبط می کرد قرار می داد. گویا همه جناح می خواهند به محمد باقر قالبیاف این پیام را بدهند که در این انتخابات تنهاست. در کمپین قالیباف نه از زاکانی خبری هست و نه از فدایی ، این هم از حداد عادل که فرزند خود را به همراهی ابراهیم رییسی فرستاده است.
حداد البته پیشتر هم چنین مسیری را با قالیباف طی کرده بود، همان سال ۹۲ که با دلخوری انصراف داد، آنهم نه به نفع دو موتلف دیگرش یعنی قالیباف و ولایتی. او بعد از کناره گیری از انتخابات خود را به سعید جلیلی دیگر کاندیدای حاضر در انتخابات نزدیک کرد. ۴ سال بعد از آن روزها او باز هم همراه با سعید جلیلی شده است، اینبار در پشت صحنه کمپین انتخاباتی ابراهیم رئیسی.
این کمپین ترکیبی پس دو وجه رسانه ای شده دارد و یک وجه کمتر رسانه ای شده. دو بخش اول یعنی احمدی نژادی ها و پایداری ها به صورت سنتی رقیب قالیباف بوده اند و حالا شاید به همین دلیل اصلا به کمپین رییسی رفته اند . دسته سوم اما که به تازگی رخ نمایی کرده اند همنشین های سابق قالیباف هستند که این روزها به دل بریدگان از او تبدیل شده اند . این است حال روز کمپین ابراهیم رییسی .
آیا رییسی، احمدی نژاد می شود؟
پرسش مهمی است ؛ بدون شک. واقعیت اما این است که ابراهیم رییسی نمی تواند احمدی نژاد شود به چند دلیل :
۱- ابراهیم رییسی خیلی دیر وارد فضای انتخابات شده است . او از عنصر «شناخته شدگی» محروم است و زمانی هم برای عبور از این چالش ندارد .
۲-او در دیالوگ و حتی مونوگ به صورت محسوسی از احمدی نژاد عقب تر است. به یک معنا او نمی تواند مانند احمدی نژاد با توده های مختلف طبقات ارتباط گیری کند .
۳-محمود احمدی نژاد تمام پتانسیل های کسب رای با وعده های پوپولیستی را در ۸ سال ریاست جمهوری اش خرج کرده است و باور پذیری این گونه وعده را به حداقل ترین سطح موجود رسانده است.
۴-محمود احمدی نژاد به جهت شرایط تاریخی با یک میل بازگشت به عقب و رجعت به سنت در جامعه مواجه شده بود. او در خلق این موج موثر بود خودش هم سوار بر همین موج شد. حالا اما جامعه میل به توسعه پیدا کرده و پیشرفت را طلب می کند. برجام برای آنها، تعامل با دنیا را معنا کرده و تقابل را به عنصری نازیبا بدل ساخته است . به همین دلیل هم هست که همچنان حسن روحانی در نظر سنجی ها رای بالایی دارد .
۵-واکنش های صریح احمدی نژاد و پالس های متعددی که او به جامعه در مورد اینکه نامزدهای اصولگرا با عقاید او فاصله زیادی دارند و این شبیه سازی انجام شده با واقعیت سازگار نیست.
۶-مقاومت محمد باقر قالیباف برای ماندن در عرصه انتخابات که حتما اجازه نخواهد داد بخشی از رای اصولگرایان به سمت ابراهیم رئیسی برود .
همه این مولفه ها به ما می گوید که تیم انتخاباتی ابراهیم رییسی تلاش های زیادی کرده تا او را شبیه ترین فرد به احمدی نژاد سال ۸۴ کند اما چه فایده که نه شرایط دوران ظرفیت بازگشت به عقب را دارد و نه مردم دیگر آن دوران را انتخاب می کنند .
- 16
- 1