به نظر میرسد برخی برای رسیدن به اهداف شخصی و گروهی خود پای مسائل دینی را به رقابتهای انتخاباتی کشاندهاند و تلاش میکنند از این آب گل آلود ماهی بگیرند. بدون شک کسی اجازه ندارد مسائل مذهبی را وارد مسائل سیاسی کند و آن را برای رسیدن به اهداف جناحی خود به حراج بگذارد. در دین مبین اسلام برای مسائل حلال و حرام و نجسی و پاکی، احکام و قواعد محکمی وجود دارد و کسی نمیتواند در این زمینه به صورت شخصی اظهار نظر کند.. بدون شک مشخص کردن حلال و حرام برای مردم یک جامعه مسلمان برعهده مراجع عظام تقلید است
در حالی که بسیاری از مردم از پیروزی قاطع آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری خوشحال و شادمان بودند برخی افراد با مطرح کردن آرای حلال، دولت در سایه و وجود تخلف در انتخابات، شیرینی این پیروزی بزرگ را به کام مردم تلخ کردند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی اتفاقات رخ داده پس از پایان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری با مهندس اکبر ترکان، مشاور رئیس جمهور، دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی و وزیر سابق دفاع و راه و ترابری، گفتوگو کردیم. مهندس ترکان معتقد است: «برخی اطرافیان آقای رئیسی که اغلب نیز از نزدیکان احمدینژاد هستند از پیروزی آقای روحانی در انتخابات عصبانی هستند و جلوی چشمشان را خون گرفته است. اغلب این کارشکنیهایی هم که صورت میگیرد از فرط عصبانیت است. به همین دلیل هم برای آقای روحانی خط و نشان میکشند. این افراد هیچ وقت باور نمیکردند مردم به شعارهای زیبای پول توی جیبی مفتی و سه برابر کردن یارانهها جواب منفی بدهند. این افراد شعور و فهم بالای مردم ایران را در تشخیص گزینه اصلح نادیده گرفته بودند و تلاش میکردند با شعارهای عوامفریبانه که به هیچ عنوان قابلیت اجرا نداشت برای آقای رئیسی رأی جمع کنند. اغلب افرادی که چنین مسائلی را مطرح میکنند تیم اداری و وزرای دولت احمدینژاد هستند که به شکلهای مختلف تلاش میکنند به قدرت برسند و جایگاه از دست رفته گذشته خود را دوباره به دست بیاورند». در ادامه گفتوگوی مهندس اکبر ترکان را از نظر میگذرانید.
برخی اصولگرایان مدعی شدهاند که آرای آقای رئیسی حلال است و با تفکیک آرای انتخاباتی به حلال و حرام برای افکار عمومی سوال ایجاد کردهاند. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
بنده بعید میدانم که چنین دیدگاهی مورد تأیید علمای بزرگ دینی ما قرار بگیرد و علما با چنین تقسیمبندیهایی مخالف هستند. به نظر میرسد برخی برای رسیدن به اهداف شخصی و گروهی خود پای مسائل دینی را به رقابتهای انتخاباتی کشاندهاند و تلاش میکنند از این آب گل آلود ماهی بگیرند. بدون شک کسی اجازه ندارد مسائل مذهبی را وارد مسائل سیاسی کند و آن را برای رسیدن به اهداف جناحی خود به حراج بگذارد. در دین مبین اسلام برای مسائل حلال و حرام و نجسی و پاکی، احکام و قواعد محکمی وجود دارد و کسی نمیتواند در این زمینه به صورت شخصی اظهار نظر کند. در حوزههای علمیه برای اینکه کسی در زمینه فقهی صاحب نظر و جایگاه شود در ابتدا باید با اصول و مقدمات مسائل فقهی آشنا شود.
به همین دلیل طلبهها در حوزه علمیه در ابتدا با اصول آشنا میشوند و سپس به فقه میپردازند. در نتیجه فقه و اصول باید با همدیگر فرا گرفته شود و کسی نمیتواند بین این دو مقوله تفکیک قائل شود. از سوی دیگر اصول اولیه فقیه به عقلانیت باز میگردد و تا عقلانیت شکل نگیرد نمیتواند به تأثیرگذاری فقه ایمان آورد. اگر افرادی آرای انتخاباتی را به حلال و حرام تقسیم کنند بدون شک به بقیه حلالها و حرامها نیز آسیب میرسانند. نکته دیگر اینکه باید این مسأله برای افکار عمومی مشخص شود که کسانی که چنین ادعاهایی را مطرح میکنند چه دلیل و سندی برای گفته خود دارند و براساس چه مستندات شرعی و اخلاقی چنین سخنی را به زبان میآورند.
بدون شک مشخص کردن حلال و حرام برای مردم یک جامعه مسلمان برعهده مراجع عظام تقلید است. بنده با احترام زیادی که برای امام جمعه تهران قائل هستم، معتقدم که ایشان نباید در این باره اظهار نظر کند و بلکه باید این مسأله را به مراجع تقلید واگذار کند. از سوی دیگر مقام معظم رهبری به عنوان یک مرجع تقلید بارها عنوان کردهاند که رأی مردم حق الناس است و مسئولان باید از آن مراقبت کنند و اجازه ندهند مشکلی برای آرای مردم ایجاد شود. برای بنده این سوال مطرح است که این افراد که خود را پیرو ولایت فقیه و فرمایشات مقام معظم رهبری میدانند چگونه در پشت تریبون نماز جمعه درباره آرای مردم که حق الناس است اظهار نظر میکنند و برای افکار عمومی سوال و تردید ایجاد میکنند. به نظر من انتخابات ریاست جمهوری با تمام فراز و نشیبهایی که داشت با موفقیت و سلامت کامل برگزار شد و جای هیچ گونه شک و شبهه و طرح چنین مسائلی در آن وجود ندارد. اگر کسی با آقای روحانی مشکل دارد باید حساب این اختلاف را از مسائل شرعی جدا کند و مسائل شرعی را بازیچه اهداف سیاسی خود قرار ندهد.
فضاسازیها علیه آرای انتخاباتی و دولت آقای روحانی از فردای انتخابات آغاز شد و برخی با عنوان کردن وجود تخلف در انتخابات تلاش کردند شیرینی پیروزی آقای روحانی را به کام مردم تلخ کنند. به نظر شما طرح این مسائل با چه هدفی صورت میگیرد؟
بنده در این زمینه قضاوت نمیکنم و معتقدم هر فردی که در این زمینه مدعی است باید مستندات خود را به مراجع قضائی تحویل دهد تا مراجع قضائی به صورت مستند و با ارائه دلایل متقن درباره آن قضاوت کند. به نظر من شخص آقای رئیسی از این مسائل مبراست. با این وجود برخی از اطرافیان ایشان که اغلب نیز از نزدیکان احمدینژاد هستند از پیروزی آقای روحانی در انتخابات عصبانی هستند و جلوی چشمشان را خون گرفته است. اغلب این کارشکنیهایی هم که صورت میگیرد از فرط عصبانیت است. به همین دلیل هم برای آقای روحانی خط و نشان میکشند. این افراد هیچ وقت باور نمیکردند مردم به شعارهای زیبای پول توی جیبی مفتی و سه برابر کردن یارانهها جواب منفی بدهند. این افراد شعور و فهم بالای مردم ایران را در تشخیص گزینه اصلح نادیده گرفته بودند و تلاش میکردند با شعارهای عوامفریبانه که به هیچ عنوان قابلیت اجرا نداشت برای آقای رئیسی رأی جمع کنند. با این وجود به نظر من آقای رئیسی از این افراد مبراست و از گذشته تاکنون هیچ گونه همکاری با این افراد و گروهها نداشته است. اغلب افرادی که چنین مسائلی را مطرح میکنند تیم اداری و وزرای دولت احمدینژاد هستند که به شکلهای مختلف تلاش میکنند دوباره به قدرت برسند و جایگاه از دست رفته گذشته خود را دوباره به دست بیاورند. به دلیل اینکه آقای رئیسی در قبل از انتخابات از تشکیلات سازمان یافته برخوردار نبود این افراد از فرصت استفاده کردند و به ایشان نزدیک شدند و در ستاد انتخاباتی آقای رئیسی فعالیت کردند. به همین دلیل نیز ما نباید رفتار این گروه خاص را به حساب آقای رئیسی بگذاریم و این مسائل را به آقای رئیسی مرتبط بدانیم. در شرایط کنونی آقای رئیسی تولیت آستان قدس رضوی را در اختیار دارند و ما بر این باور هستیم که ایشان همچنان باید برای نظام و مردم، عزیز و محترم شمرده شوند و نباید به ایشان توهین و جسارت کرد.
دلایل شکست اصولگرایان در چهار انتخابات اخیر یعنی دو انتخابات ریاستجمهوری سال۹۲ و ۹۶، مجلس شورای اسلامی و شورای شهر تهران چیست؟ چرا اصولگرایان در حال کنار رفتن تدریجی از قدرت در ایران هستند؟
به نظر من اصولگرایان تا۴۰ سال دیگر به قدرت بر نمیگردند و کارشان تمام شده است. عملکرد اصولگرایان در گذشته باعث شده که این وضعیت برای اصولگرایان پیش بیاید. البته از این نکته نباید بگذریم که ما جریان اصولگرایی را قبول داریم و معتقدیم این جریان ریشه در انقلاب اسلامی و فرمایشات حضرت امام(ره) دارد. به همین دلیل نیز همه ما خود را اصولگرا میدانیم و معتقدیم همه جریانهای سیاسی باید خود را مقید به اصول نظام و انقلاب بدانند. با این وجود برخی به نام اصولگرایی دکان باز کردهاند و به همین دلیل ما با برخی دکانها که به نام اصولگرایی باز میشود اما محتوای اصولگرایی ندارد، مشکل داریم و آنها را قبول نداریم. البته از این نکته نیز نباید غافل شد که برخی از گروهها و احزاب اصولگرا مانند جامعه مدرسین، جامعه روحانیت مبارز وحزب موتلفه اسلامی از احزاب قدیمی، ریشهدار و تأثیرگذار تاریخ انقلاب اسلامی هستند که خدمات زیادی به انقلاب و کشور کرده اند. با این وجود برخی گروههای اصولگرا در طول زمان، کارکرد و قابلیتهای خود را از دست دادهاند و نتوانستهاند خود را با شرایط جدید جامعه انطباق دهند. به نظر من یکی از مهمترین چالشهای جریان اصولگرایی عدم انطباق با شرایط جدید و همراهی با مطالبات جدید مردم و به خصوص نسل جوان است. اصولگریان باید در افکار قدیمی که باعث فاصله گرفتن مردم از آنها میشود تجدید نظر کنند و دوباره به مبانی اصولی و قواعد محکم خود برگردند. ما به اصولگرایان توصیه میکنیم به اصول و قواعد خود برگردند و به جای اینکه در انتخابات به تخریب رقیب خود بپردازند تواناییهای خود را افزایش دهند تا بتوانند نظر مردم را به خود جلب کنند.
در شرایط کنونی باید اصولگرایان این سوال را از خود بپرسند که چرا مردم در انتخابات اخیر به آنها رأی نداده اند. بدون شک پاسخ این سوال به عملکرد اصولگرایان در گذشته باز میگردد و این جریان باید پاسخ این سوال را در درون خود جستوجو کند. اصولگرایان از سال۸۴ تا۹۲ از دولتی حمایت کردند و روی آن سرمایه گذاری سیاسی کردند که آسیبها و خسارات زیادی برای مردم و کشور به بار آورده است. از سوی دیگر برخی طیفهای اصولگرایی از اعتدال و عقلانیت فاصله گرفتهاند و سکان هدایت خود را به افراطیون دادهاند که این مسأله میتواند پیامدهای منفی برای جریان اصولگرایی به همراه داشته باشد. یک اصولگرای معتدل و دارای عقلانیت با دولتی که با رأی مردم روی کار آمده و خدمات زیادی برای مردم و کشور انجام داده است مقابله نمیکند و در مسیرش سنگ اندازی نمیکند. برای یک اصولگرایی معتدل مهمترین مسأله منافع ملی، حفظ نظام و تحقق مطالبات مردم است. در نتیجه اقدامی انجام نمیدهند که به ضرر منافع ملی و مردم تمام شود.
آقای روحانی با همه تخریبها و هجمههایی که نسبت به ایشان در انتخابات ریاستجمهوری صورت میگرفت در نهایت به پیروزی رسیدند. به نظر شما مهمترین دلایلی که آقای روحانی موفق شدند از این چالشها عبور کنند و به پیروزی دست پیدا کنند چه بوده است؟
بدون شک مهمترین دلیل پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، آگاهی، فهم و شعور بالای مردم ایران بود. مردم ایران، مردمی بزرگ، شریف و آگاه هستند و همواره این مسأله را در بزنگاههای سیاسی نشان داده اند. در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ برخی تلاش میکردند با شعارهای عوامفریبانه مانند سه برابر کردن یارانهها برای خود رأی جمع کنند و با استفاده از این حربهها زمینه شکست آقای روحانی را فراهم کنند. از سوی دیگر برخی کاندیدای انتخاباتی هدفی جز تخریب آقای روحانی و عملکرد چهار سال گذشته ایشان نداشتند و از همه ابزارهای موجود در جهت سیاهنمایی و تخریب دولت آقای روحانی استفاده میکردند. با این وجود مردم به صورت خودجوش و با استفاده از حداقل امکاناتی که در اختیار داشتند شرایط را درک میکردند و تلاش میکردند به دیگران نیز آگاهی بدهند و دیگران را نیز نسبت به آینده و سرنوشت کشور حساس کنند. بدون شک در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ مردم به معنای واقعی شعور و آگاهی بالای خود را نشان دادند و با حمایت از گفتمان اعتدال و عقلانیت زمینههای پیروزی آقای روحانی را فراهم کردند. مقام معظم رهبری بارها به نقش مردم در تعیین سرنوشت خود تأکید کرده اند. از نظر حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری مردم باید برای سرنوشت خود تعیین تکلیف کنند و کسی نمیتواند برای مردم تعیین تکلیف کند و آنها را به کاری وادار کند که مورد رضایت آنها نیست. به همین دلیل نیز پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ در یک فرایند کاملا دموکراتیک و مردمی شکل گرفت.
آقای روحانی در چهار سال آینده با چه چالشها و فرصتهایی مواجه خواهد بود؟
مدت زمان دولت آقای روحانی مانند همه دولتهای دیگر زیاد طولانی نیست و چشم به هم بزنیم این دوران به پایان خواهد رسید. به همین دلیل ما در انتخابات ریاست جمهوری سال۱۴۰۰با رقابتی مواجه خواهیم بود که یک طرف آن آقای رئیسی قرار دارد و در طرف دیگر آقای جهانگیری است. بدون شک در انتخابات ریاستجمهوری سال۱۴۰۰ آقای رئیسی ورزیدهتر وبا پشتوانه قویتری در انتخابات حضور پیدا خواهد کرد و کار برای اصلاح طلبان و دوستداران آقای روحانی سخت خواهد شد. این در حالی است که در چهار سال آینده آقای رئیسی تلاش خواهد کرد در زمینههای مختلف خود را تقویت و زمینههای پیروزی خود را در انتخابات فراهم کند. در نتیجه اگر چشم روی هم بگذاریم به سال۱۴۰۰ میرسیم و مناظرههایی را مشاهده میکنیم که یک طرف آن آقای رئیسی و طرف دیگر آقای جهانگیری است.
روی سخن من در مرحله اول با اصلاح طلبان و دوستداران آقای روحانی است. بدون شک در طول چهار سال آینده مردم از آقای روحانی پاسخگویی و عمل به وعدههای دادهشده را طلب خواهند کرد. در نتیجه اگر آقای روحانی بتواند به وعدههای خود به مردم عمل کند زمینه برای پیروزی اصلاح طلبان در آینده نیز فراهم میشود. با این وجود اگر این اتفاق رخ ندهد و دولت آقای روحانی به هر دلیلی موفق نشود به مطالبات مردم پاسخ مناسبی بدهد کار در آینده بسیار سخت خواهد شد و احتمال بازگشت اصولگرایان به قدرت زیاد خواهد شد. به همین دلیل آقای روحانی باید تمام تلاش خود را به کار بگیرد تا کارنامه موفقی از خود به یادگار بگذارد ومردم را از خود راضی نگه دارد. در شرایط کنونی انتظارات مردم از دولت آقای روحانی را میتوان به سه دسته تقسیم بندی کرد. نخستین مطالبه مردم از دولت آقای روحانی رفع بیکاری و ایجاد اشتغال است. دومین درخواست مردم از دولت دوازدهم مبارزه جدی با فساد اقتصادی و معرفی مفسدان به مراجع قضائی است و سومین مطالبه جدی مردم از دولت آقای روحانی فقرزدایی و بهبود اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم است. به همین دلیل دولت آقای روحانی باید با جدیت در این سه زمینه فعالیت کند و در پایان چهار ساله دولت خود کارنامه قابل قبولی از خود به یادگار بگذارد.
- 12
- 5