چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳
۱۶:۰۰ - ۰۶ مرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۵۰۱۶۰۹
حوزه بهداشت و رفاه

دلالی با داروی بيماران در بیمارستانها

دارو,اخبار پزشکی,خبرهای پزشکی,بهداشت

«تو بيمارستان كار مي‌كني؟ مي‌توني برام داروي شيمي‌درماني، ام‌اس يا داروهاي هورموني بياري؟» اين درخواست دلالان دارو جلوي داروخانه ۲۹فروردين بود كه خود را در قامت يكي از كاركنان بيمارستان جا زده بود.

 

آزادانه، بدون ترس و به قول خودشان تضمین‌‌شده، انواع قرص‌ها، داروها و آمپول‌هایی را که حتی در داروخانه‌های تخصصی نیز نایاب شده به‌ دستتان می‌رسانند. اگر به آنها بگويي در بيمارستان يا انبار دارو كار مي‌كني، فهرستی بلندبالا برایت ردیف می‌کنند و قول می‌دهند درآمد خوبی از این راه کسب خواهی کرد. مردان جلوي داروخانه‌‌هاي مهم دنبال مشتری این‌سو و آن‌سو می‌چرخند و حواسشان به هر تازه‌واردی که می‌آید و هر غريبه‌اي كه با كيسه دارو از داروخانه خارج مي‌شود، هست.

 

زیرچشمی آنها را می‌پایند. داخل داروخانه اما چهره بيشتر مردان و زنان سرد و بي‌روح است. گاهي جلوي باجه تحويل نسخه از نبود دارويشان ابراز ناراحتي مي‌كنند و با صداي بلند مي‌گويند: «از صبح به چندتا داروخانه سر زدم و اين چندمين داروخانه‌اي است كه اين دارو  را ندارد». نکته تأسف‌‌برانگيز اما حضور بيمارنماهايي است كه براي كسب درآمد به اينجا آمده‌اند و با خروج از داروخانه كيسه پر از دارويشان را مي‌فروشند، اما سؤال اينجاست كه اين‌ افراد چه كساني هستند و چه كسي برايشان دارو تجويز كرده است؟

 

پسر جواني كه تازه پشت لبش سبز شده، با استرس در صف تحويل نسخه داروهاي تخصصی مي‌ايستد. بعد از چنددقيقه به جلوی صف مي‌رسد و دفترچه را تحويل مي‌دهد. كمي بعد كه داروهايش را تحويل گرفت، با صداي آهسته تلفني شروع به صحبت مي‌كند. چشم از او برنمي‌دارم.

 

چنددقيقه بعد در سمت ديگر سالن در صف تحويل نسخه داروهاي تخصصي، عمومي و بيمارستاني قرار مي‌گيرد و هنگامي كه متصدي به او مي‌گويد بايد براي تأييد بيمه به طبقه بالا بروي، استرس در چهره‌اش نمايان مي‌شود و درحالي‌كه تلفن همراهش را از جيب درآورد تا تماس بگيرد، از داروخانه خارج  و بعد از چنددقيقه دوباره وارد داروخانه و پس از تاييد داروهايش در طبقه بالا از داروخانه خارج مي‌شود. مرد جوانی نزدیک می‌شود. با صدایی خراشیده و صورتي آفتاب‌سوخته كارت ويزيتش را به من مي‌دهد و مي‌پرسد «دارو اضافه داري؟»

 

به او اطمینان می‌دهم در جایی کار می‌کنم که به دارو‌های مختلف دسترسی دارم. این را که می‌گویم، لبخند روی لبانش جا خوش می‌کند و می‌خواهد با او همکاری کنم. «كولستين داري؟ شيمي‌درماني، ام‌اس، هورمون رشد و اينا، هرچي داشتي بيار».

 

‌مي‌تونم بيارم. الان بيشتر دنبال چه داروهايي هستي؟

هرسپتين، اي‌وي‌اي‌جي و اوستين.

 

‌جعبه‌ هم مي‌خري؟

جعبه انسولين داشته باشي مي‌گيرم ازت، اما جعبه‌هاي ديگه نه، اونم دونه‌اي دو هزار تومن.

 

‌به كي مي‌فروشي؟

من خودم انسولين دونه‌اي مي‌خرم، جمع مي‌كنم مي‌ذارم تو جعبه‌ها، ميدم داروخانه‌ها.

 

يكي ديگر از دلال‌ها نزديك مي‌شود.

 

جعبه چي داري؟

‌دارو زياد مي‌گيرم جعبه‌هاشونو مي‌تونم بيارم.

 

چه دارويی؟ شيمي‌درماني، ام‌اس، دياليز چي؟

‌ هر دارويي بخواين مي‌گيرم.

 

اضافه داري؟

‌نه ولي جعبه دارم.

 

حاج‌خانم جعبه سود نداره، دارو بيار. اصل كار دارو است؛ چي‌ مي‌‌توني برامون بياري؟

‌آلبومين.

 

چندتا؟

‌ تعداد بالا نمي‌تونم بيارم.

 

آلماني؟ فروختي تا حالا، قيمت داري؟ آلبومين چند؟

‌آلماني ۸۵ قيمت دارم.

 

من دو تومن بيشتر ازت مي‌خرم ديگه چي داري؟

مرد سياه‌پوشي از داروخانه خارج مي‌شود. يكي از دلالان از جمعمان خارج مي‌شود و بعد از چنددقيقه باز هم به جمعمان مي‌آيد.

 

‌ اون آقايي كه دارو دستش بود مشتريتون بود؟

نه فروخت به يكي ديگه، مشتري يكي ديگه‌اس چطور؟

 

‌همين‌جوري.

 

زياد اينجا صحبت نكنيم، بهتره زنگ بزني، بيا اينم كارتم.

 

كارت را مي‌گيرم. مي‌گويم: «من تازه مي‌خوام وارد اين كار بشم، براي همين يه سؤال برام پيش اومده؛ اگر در هفته يك‌بار بيام دارو بگيرم بهم گير نميدن؟

مي‌گويد: نه كاريت ندارن، فقط نبايد جلوی داروخانه دارو بفروشي. زنگ مي‌زني قرار مي‌ذاريم تو خيابون؛ مثلا دور ميدون پاستور و اون‌طرفا.

 

‌دفترچه هم داري بدم دكتر دارو بنويسه؟

من خودم ندارم، اما يه رفيق دارم اون دفترچه داره.

 

‌چندتا مي‌توني برام بياري؟

اول يكي بهت ميدم ببينم چي‌كار مي‌توني بكني. داروهايي كه سود داره مي‌دوني چيه؟ هرسپتين، اوستين، اي‌وي‌اي‌جي و... اينارو بدون پرونده نميدن. مي‌توني پرونده تشكيل بدي؟

 

‌صحبت مي‌كنم بهتون خبر ميدم. چند مي‌خرين؟

حدود صد تومن، ما نمي‌خريم، اما يه پسره هست اون مي‌خره. تماس بگير برات جور مي‌كنم.

 

‌ اوني كه دفترچه مي‌خره مي‌تونه پرونده تشكيل بده؟

نه اون انسولين ديفرلين مي‌گيره باهاش كلا داروهايي كه پرونده‌اي نباشه مي‌شه تو اين دفترچه‌‌ها نوشت. دكتر مي‌نويسه مياد تأييد بيمه ميشه.

 

از او مي‌خواهم شماره پسري را كه دفترچه‌ها را خريداري مي‌كند به من بدهد اما مي‌خواهد از كانال خودش با او ارتباط داشته باشم. وقتي اصرار مي‌كنم شماره او را مي‌خواهم، با تلفن همراهش شماره‌اي را مي‌گيرد و بعد از چند ثانيه مي‌گويد: «تلفنش خاموشه زنگ بزنم، خودم برات رديف مي‌كنم هماهنگ مي‌كنم ببينيش باهاش صحبت كني».

 

داروها چطور خارج مي‌شوند؟

براي پيداكردن اين سؤال كه چطور مي‌توان دارو را از بيمارستان خارج كرد، با يك متخصص در اين زمينه تماس گرفتم. اين منبع آگاه با تأييد خروج دارو از بيمارستان، مي‌گويد: «بيشتر داروهایی که به دلالان فروخته می‌شود، توسط برخي كاركنان از بیمارستان‌ها خارج می‌شود به دلیل اینكه اگر كد دارويي در سامانه بيمه ثبت شود، ديگر امكان فروش آن وجود ندارد، اما در بيمارستان‌ها كه بيشترين حجم ويالي دارو آنجا مصرف مي‌شود، اين اتفاق نمي‌افتد به دليل اينكه دارو مستقيم به بيمار داده مي‌شود و نياز به ثبت كد بيمه وجود ندارد و اين بزرگ‌ترين اشكال در اين بخش است. كادر درمان هيچ وقت براي بيمار كم نمي‌گذارند، اما اگر پزشک در پرونده برای بیمار از یک دارو دو عدد تجویز کند وقتی پرستار می‌خواهد در HIS یا سیستم اطلاعات بیمارستانی آن را ثبت کند، به جای دو عدد، سه  را ثبت می‌‌کند و داروخانه بر اساس همان اطلاعات ثبت‌شده دارو را تحویل می‌دهد. یا در روز آخر که بیمار می‌خواهد ترخیص شود تعدادی دارو برای او درخواست می‌کنند و زمانی که بيمار ترخیص شد دارو را از بیمارستان خارج می‌کنند. عموما داروهايي كه از بيمارستان خارج  مي‌شود، داروهاي گران‌قيمت مثل ای‌وی‌ای‌جی که هر يك عدد آن نزدیک ۹۶۰ هزار تومان است، آن را با ۲۰ تا ۳۰ درصد زير قيمت به دلالان مي‌فروشند».

 

او همچنين درباره فروش جعبه برخي از داروها مي‌افزايد: «پيش از اين برخي از دلالان ویال هرسپتین خريداري مي‌كردند، اما حالا که به داروها برچسب اصالت  مي‌زنند ديگر قادر نيستند با ويال‌‌هاي خالي دارو كاري انجام دهند.  درمورد جعبه انسولين بايد بگويم چون کد داروی انسولین روی جعبه آن ثبت شده، برای همین دلال‌‌ها جعبه را خریداری می‌کنند. اینها بخواهند از بیمه استفاده کنند حتما جعبه باید کد داشته باشد».

 

با اين حال، به گفته محمد شريفي‌مقدم، دبيركل خانه پرستار، امكان ندارد پرستاران از بيمارستان دارو خارج كنند. او اين ادعا را رد كرد و با بيان اينكه تهيه دارو براي بيمار فرايند مشخصي دارد، مي‌گويد: وقتي بيمار بستري مي‌شود و پزشك دارو تجويز مي‌كند دارو در باكس بيمار جا مي‌‌گيرد كه طبق آن بايد به بيمار دارو داده شود. معمولا در بيمارستان‌ هر ۴۸ ساعت يك بار مي‌توان براي بيمار دارو درخواست كرد و طبق آن دارو به بيمار داده مي‌شود. ممكن است بيمار در ۴۸ ساعت آخر ۲۴ ساعت زودتر مرخص شود و بخشي از داروهايش باقي بماند كه  قاعدتا اين دارو به داروخانه مرجوع  و در صورت‌حساب بيمار نيز ثبت مي‌شود. به طور كلي در چند كانال اين اطلاعات ثبت مي‌شود و امكان اينكه دارو در باكس بيمار باقي بماند بسيار ضعيف است. در دنيا بحث مافياي دارو وجود دارد و پس از قاچاق مواد مخدر و اسلحه بيشترين درآمد را دارد. شما دنبال اين مافيا باشيد. جاهايي مثل ناصرخسرو و جلوي داروخانه‌ها شبكه‌هاي بسيار كوچكي هستند كه ارزش چنداني ندارند. پرستاران علي‌رغم اينكه تحت فشار مالي هستند چنين‌كاري نمي‌كنند، اما ممكن است گروه‌هاي ديگري از كاركنان بيمارستان دست به چنين كارهايي بزنند.

 

بيماراني كه دارويشان را مي‌فروشند

مرد جواني از داروخانه خارج مي‌شود، يكي از دلالان پشت سرش راه مي‌افتد چند متر آن‌طرف‌تر از داروخانه نزديك جايي كه ما ايستاده‌ايم دارو خريد و فروش مي‌شود. مرد جوان نگاهي به من مي‌اندازد، از او مي‌پرسم: «فروختي آقا». سري به علامت مثبت تكان مي‌دهد. مي‌گويم: «من تازه افتادم تو اين كار چطوري دارو مي‌گيري؟» كمي مكث مي‌كند: «مريضم بيماري ام‌اس دارم. دارويي كه دكتر برام نوشته رو فروختم. هفت‌ساله مريضم».

 

‌چطور وقتي مريضي داروي خودت را مي‌فروشي؟

پولشو  براي بچه‌ام لازم داشتم.

 

‌بچه‌ات مگه چي شده؟

كمي مكث مي‌كند و با ترديد مي‌گويد «بچه‌ام تصادف كرده».

 

‌كدوم بيمارستان؟

امام‌حسين.

 

دلالي كه دارو را به او فروخته بود به ما نزديك مي‌شود و مي‌پرسد: «چي شده؟» مرد جوان مي‌گويد چيزي نيست و او دور مي‌شود.

 

‌خودت پيش كدوم دكتر ميري؟

دكتر... ميدان ونك.

 

‌هميشه مي‌فروشي؟

نه بعضي وقتا.

 

‌اون آقا كه مي‌شناختت.

مكث مي‌كند. چند بار فروختم بهش. بدبختي اينه كه براي خودمه. اگر من بيفتم كي مي‌خواد جواب بده؟

 

اين را مي‌گويد و از من دور مي‌شود. 

اين منبع آگاه درباره فروش داروي برخي از بيماران مي‌گويد: «تعداد بیماراني كه به دليل شرايط مالي دارويشان را مي‌فروشند، كم نيست. معمولا بیمارانی که شرایط مالی خوبی ندارند، چند قلم از داروهایشان را به دلال‌ها می‌فروشند و تعدادي از آن را خودشان مصرف مي‌كنند». به گفته او داروهايي كه به صورت قاچاق وارد كشور مي‌شوند، در بيمارستان‌ها يافت نمي‌شوند: «یک لیست دارویی مجاز در کشور وجود دارد كه برخي از داروها كه تازه وارد بازار جهانی شده‌اند در آن قرار نگرفته‌اند. از زمانی که دارو وارد بازار جهانی می‌شود تا زمانی که در این لیست قرار بگیرد، تقریبا دو سال طول می‌کشد. تا زمانی كه این دارو وارد این لیست نشود، کسی اجازه واردات آن را ندارد و معمولا به صورت قاچاق وارد كشور مي‌شود مثل داروي كيترودا كه بالاي ۲۰ ميليون تومان قيمت دارد. یا داروی پرمصرفی مثل اوپدیوو

 

Oppo ساخت شرکت داروسازی Bristol-Myers Squibb که یک شرکت آمریکایی است که هیچ وقت نماینده‌ای در ایران ندارد چون تمایل به حضور در بازار ایران ندارد اما این داروي پرمصرفی است كه به صورت قاچاق وارد ایران می‌شود. این دارو در بیمارستان‌ها وجود ندارد چون واردات آن قانونی نیست و معمولا بیماران برای تهیه آن به مکان‌هایی مثل ناصرخسرو می‌روند که آن هم اصلا قابل اطمینان نیست. پزشک آن را تجویز می‌کند و بیماری هم که اطلاعات کافی درباره این دارو ندارد و نمی‌داند داروی خوبی است یا نه، حاضر است با قیمت‌‌های بالا آن را خریداری کند. برخي از داروهايي كه به دليل توليد داخلي وارد نمي‌شود نيز به صورت قاچاق به ايران مي‌آيند با اينكه طبق قانون پزشك حق ندارد داروهاي خارج از ليست را تجويز كند اما برخي از پزشكان اصرار به استفاده از برند خارجي دارند».

 

از او مي‌پرسم چقدر مي‌توان به داروهاي داخلي اعتماد كرد؟ در پاسخ مي‌گويد: «اگر شرکت تولیدکننده از ماده مؤثر خوبی استفاده كرده و فرمول درستی داشته باشد، مي‌توان به آن اعتماد كرد. به طور كلي مشکلی که شرکت‌های تولیدکننده داخلی دارند، جی‌ام‌پی یعنی ارتقاي کیفیت خط تولیدشان است؛ آن هم به دلیل اینکه نتوانسته‌‌اند سرمایه‌گذاری کنند یا قیمت دارو آن‌قدر پایین نگه داشته شده و نقدینگی کافی ندارند به همین خاطر شرکت‌ها سعی می‌‌کنند براي كاهش هزينه‌ها ماده مؤثر ارزان‌قیمت خریداری کنند. در این شرایط ممکن است کیفیت پایین بیاید اما در نهایت همه داروها حداقل کیفیت را دارند اما ممکن است تکنولوژی پایین‌تری داشته باشد. در كل دانش ما در این زمینه بالاست و جاي نگراني نيست و اگر بيماري از داروي شركت خاصي رضايت نداشت، مي‌تواند از داروي شركت ديگري استفاده كند به دليل اينكه ماده مؤثر شركت‌ها با يكديگر متفاوت است».

 

خريد و فروش دفترچه بيمه

فرداي آن روز با دلالي كه روز قبل كارتش را به من داد، تماس مي‌گيرم.

 

‌سلام آقا... من هموني هستم كه ديروز جلوي داروخانه ۲۹ فروردين ازت كارت گرفتم. هرسپتين دارم؛ مي‌خواي؟

ايراني يا خارجي؟

 

‌خارجي.

چند مي‌فروشي؟

 

‌چند مي‌خري؟

دو ميليون تومن.

 

‌دفترچه هم مي‌خري؟

چه دارويي توش نوشته شده؟

 

‌چيزي توش ننوشتن.

دفترچه زماني مي‌خرن كه صاحبش پرونده پزشكي داشته باشه تا من با برگه پرونده بتونم توش نسخه بنويسم. دكتر و بيمه آشنا برام بنويسه و تأييد كنه. در اين صورت دفترچه ارزش داره.

 

‌دفترچه بدم، دكتر آشنا داري داروها رو توش بنويسه؟

يه بنده خدايي هست دكتر آشنا داره؛ بايد با اون صحبت كنم؛ باهاش هماهنگ مي‌كنم فردا قراره برام جنس بياره. كجا كار مي‌كني؟ بيمارستان؟

 

‌حالا.

معمولا كسي كه بيمارستان كار مي‌كنه يا تو انبار دارويي هست به دارو دسترسي داره.

 

‌بيمارستانم.

ببين اگر دسترسي داري، بذار يه دارويي بگم كه واقعا قيمتي باشه نه مثل هرسپتين كه سر و تهش دو ميليون باشه.

 

دارویی مثل كيترودا قيمتش ۱۶ ميليون تومنه يا داروی ایبروتینیب كه هشت تا ۱۰ ميليون تومنه؛ يه همچين داروهايي بيار. اوستينم بد نيست. تیموگلوبین هم داروي بدي نيست اگر بياري دونه‌اي ۳۰۰ تومن ازت مي‌خرم؛ چون كوچيكه ميتوني تعداد بالا از بيمارستان خارج كني. يا آي‌وي‌اي‌جي آلماني.

 

رو هشت تا ۱۰ ميليون مي‌خرم.

 

‌اشكال نداره بدون جعبه بيارم براتون؟

اوه اوه بدون جعبه‌ سخت مي‌خرن؛ با جعبه بيار برام.

 

‌آمار اين دفترچه رو برام مي‌گيري؟

بذار يه راه بهت ياد بدم؛ خيلي راحت‌تره. بيمارايي رو پيدا كن كه دكتر چهارتا آمپول گرون براشون نوشته پول ندارن هر چهارتارو بخرن؛ دنبال اونجور مريض بگرد. بگو دفترچه‌ رو بده من خودم مي‌رم يه دونه‌ برات مي‌گيرم. به اندازه پولش براش دارو بگير، بقيه‌ داروهارو براي خودت بردار. من راه و چاه بهت ياد مي‌دم به شرط اينكه يه سودي براي من داشته باشه.

 

‌ تو به من ياد بده چي ‌كار كنم، با هم كار مي‌كنيم.

يه جوري بهت ياد مي‌دم كه هيچ كدوم گير نيفتيم مثلا هروقت دارو آوردي من پول برات كارت‌ به كارت نمي‌كنم؛ باهات نقدي كار مي‌كنم كه فردا روزي اگر گير افتاديم، نتونن ردمونو بزنن. سعي كن از اين به بعد از باجه تلفن باهام تماس بگيري. هروقت دارو داري از باجه تلفن تماس بگير اما اگر كار داشتي مي‌توني با تلفن خودتم باهام تماس بگيري؛ اشكال نداره. اگر ناشي‌بازي درنياري گير نمي‌افتي.

 

‌ اين دوستت كه گفتي دفترچه مي‌گيره، دكتر آشنا داره؟

سعي كن اين راه رو نري، همون راهي كه بهت گفتم بهتره؛ اما باهاش تماس مي‌گيرم يه نيم ساعت ديگه بهم زنگ بزن ازش بپرسم.

 

تماس دوم

تماس گرفتم. دوستم گفت بايد پرونده داشته باشه.

 

گفت دكتر آشنا داره؛ فقط بايد دفترچه مريضي رو بگيري كه پرونده پزشكي داشته باشه. هرسپتين دستت هست يا نه؟

‌گير ميارم نگران نباش؛ فقط يه كم سخت گير مياد.

 

هرچي دم دستت هست، بيار. اوستين بتوني بياري، بيار. آلبومين تونستي بيار. حدود دونه‌اي ۸۵ ازت مي‌خرم.

 

اين دارو‌‌ها رو ‌به كي مي‌فروشي؟

جمع مي‌كنيم تعدادش كه رفت بالا، مي‌دم به يه دلال مثل خودم اونم مي‌خره ازم مي‌ده داروخانه شهرستان.

 

‌مگه اينا باركد ندارن؟

معمولا اين ‌بارها رو مي‌دن به بيمارستان‌، بيمارستان كه هيچ وقت كد نمي‌زنه، مستقيم پول از بيمه مي‌گيره پرداخت مي‌كنه؛ اما اگر داروخانه بخواد بده به بيمار بايد كد بزنه براي همين به بيمار نمي‌دن.

 

اونايي كه خريد و فروش مي‌كنن، اونا آشناي مريض دارن. من خودم مي‌دم به دلال، دلال ميده به دكتر، داروخانه‌اي هم بيمارستان آشنا داره مستقيم مي‌ده به بيمارستان. يك چيز ديگه يادت باشه هيچ وقت جلو داروخانه نياي چون زدي تو كار دارو، مطمئن باش يكي از كادري‌هاي اين داروخانه‌ها بعد از يك مدت مي‌شناسنت فردا مي‌گن اين خانم با فلاني حرف زد آمارش رو داشته باشين. شده كه دارم بهت مي‌گم. اون روز اومدي اشكال نداره تموم شد رفت اما اگر روز دوم بياي با من حرف بزني با اون يكي حرف بزني مطمئن باش گير ميفتي. دارو رو بذار تو كيفت همون راه خودت رو بگير برو. نه با كسي حرف بزن نه از كسي شماره بگير.

 

‌چقدر سود داره برام؟

بستگي به خودت داره، اگر از بيمارستان ورداري بياري سود خيلي خوبي داره مثلا يه هرسپتين برات ميفته ۸۰۰ هزار تومن، ايراني بياري ۲۰۰ هزار تومن. بيمارستان خيلي بهتره چون داروخونه بايد صف وايستي تأييدش كنن اما از بيمارستان ورميداري مياري ديگه اما حواست باشه.

 

‌خيالت راحت سوتي نمي‌دم. حالا اگر كسي رو بگيرن چي ميشه؟

مي‌برنش كلانتري دردسر داره اما اگر نتونن ثابت كنن اتفاق خاصي نميفته نهايتش يه جريمه كوچيك مي‌شه ميره. براي همين بهت مي‌گم كارت‌به‌كارت.

 

زن جواني كه با نااميدي از باجه تحويل نسخه دور مي‌شود، مي‌گويد: «از صبح چند تا داروخانه رفتم اما هرسپتين خارجي نداشتن يه مدت دارو ايراني مصرف كردم دو مرحله اما بهم نساخت بدنم شروع كرد به خارش، سرگيجه داشتم و حالت سرماخوردگي شديد گرفتم. براي همين مجبورم از نمونه خارجيش استفاده كنم؛ چون مشابه داخلي داره، ديگه تحت پوشش بيمه نيست چند وقت پيش يك‌ميليون‌و ۲۰۰ هزار تومن پول هرسپتين دادم الان نمي‌دونم چقدر شده بعد از اينكه سرطان سينه گرفتم چون هزينه درمانش خيلي بالاست مجبور شدم برم خونه خواهرم زندگي كنم و پول پيش خونه‌ام  رو دادم براي درمانم». از او مي‌پرسم تا حالا شده مردان جلوي داروخانه ازت بخوان داروهات رو بفروشي؟ «الانم كه داشتم ميومدم داخل بهم گفتن دارو كمياب دارن براي فروش. آره بعضي وقت‌ها مي‌بينم به كسايي كه خارج مي‌شن مي‌گن دارو اضافه مي‌خريم من تا حالا ازشون كارت نگرفتم»

 

سميرا حسيني

 

sharghdaily.ir
  • 12
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش