یک بررسی جدید نشان می دهد که شیرین کننده های مصنوعی با تغییر دادن میکروب های روده ممکن است خطر افزایش وزن، دیابت و بیماری قلبی را بالا ببرند.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از نشنال جئوگرافی، دانشمندان مدت ها است که وجود رابطه ای میان شیرین کننده های مصنوعی و چاقی (Obesity) در انسانها را حدس می زدند، ولی تا همین اواخر این رابطه فقط در موش های آزمایشگاهی نشان داده شده بود.
اکنون دانشمندان در نخستین کارآزمایی بالینی این شیرین کننده ها را در انسان ها آزمایش کرده اند. نتایج این کارآزمایی نشان می دهد که شیرین کننده های مصنوعی نه تنها میکروب های درون روده های انسان ها را که برای تامین مواد مغذی ضروری، ساخت ویتامین K و هضم فیبرهای غذایی ضروری هستند، تغییر می دهند - بلکه ممکن است بر سرعت جذب قند از خون پس از مصرف یک وعده غذایی اثر بگذارند. هر چه قند یا گلوکز برای مدت بیشتری در خون باقی بماند، خطر دیابت، بیماری قلبی - عروقی و بیماری مزمن کلیوی افزایش پیدا می کند.
به گفته دانشمندان، مصرف این شیرین کننده ها به امید ایجاد حس طعم شیرین بدون دادن تاوان کالری بالا بوده است، اما این بررسی در انسانها نشان می دهد که این شیرین کننده های غیرمغذی و کم کالری در انسان ها خنثی نیستند.
هر انسان دارای مجموعه منحصربه فردی از میکروب ها – باکتری، ویروس و قارچ- است که به طور طبیعی درون بدن و روی بدن، در روده، بینی، دهان و روی پوست و چشم قرار دارند. مجموعه سلول هایی که این جمعیت میکروبی را می سازند. معادل شمار سلول های تشکیل دهنده بدن انسان هستند. این مجموعه که میکروبیوم نامیده می شوند در هنگام تولید در بدن کاشته می شوند و نه تنها به گوارش کمک می کنند، بلکه باعث محافظت در برابر عوامل آسیب رسان هم می شوند و از دستگاه ایمنی حمایت می کنند.
علت اختلال میکروبیوم بوسیله شیرین کننده های مصنوعی این است که با وجود اینکه برای انسان های کم کالری یا بدون کالری شمرده میشوند، به عنوان ماده مغذی برای برخی از میکروب ها عمل می کنند و باعث تکثیر آنها می شوند. در نتیجه عدم تعادلی در جمعیت میکروبی ایجاد می شود که می تواند به التهاب مزمن روده یا سرطان روده بزرگ (Colorectal cancer) بینجامد.
این بررسی همچنین ثابت می کند که شیرین کننده های مصنوعی میتوانند میکروبیوم روده را پس از دو هفته مختل کنند و اثرات آنها بر سوخت وساز قند از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
شیرین کننده ها بر افراد مورد آزمایش اثر مشابهی نداشتند
از شیرین کننده های مصنوعی رایج میتوان به ساخارین، ساکرالوز، آسپارتام و استویا اشاره کرد.
در این بررسی برای آزمایش تأثير شیرین کننده های مصنوعی بر توانایی بدن در کنترل کردن اوج گیری قند خون (Blood Glucose Level) پس از مصرف وعده های غذایی حاوی قند، گروهی از داوطلبان پس از نوشیدن یک نوشیدنی قندی آزمایشی از لحاظ میزان قند خون زیر نظر گرفته شدند. میزان های قند خون به طور طبیعی باید ۱۵ تا ۳۰ دقیقه پس از خوردن ماده قندی بالا رود و در طول دو تا سه ساعت به حد طبیعی بازگردد. اگر میزان ها قند در حد بالا رفته باقی ماند، نشاندهنده آن است که بدن نمی تواند بدرستی قند را فراوری و دخیره کند، پدیده ای که به آن عدم تحمل گلوکز می گویند.
در این بررسی جدید، آزمایش سواکرالوز و ساخارین درافراد نشان داد که این ماده بدن را به سمت عدم تحمل قند یا گلوکز می کشاند که در صورت تداوم میتواند باعث افزایش وزن و دیابت شود. مصرف آسپارتام و استویا در میزان های مصرف شده در این بررسی بر تحمل کلوگز اثری نگذاشتند.
این پژوهشگران می گویند پاسخ های قندی که به وسیله ساخارین و سوکرالوز که احتمالا بوسیله میکروبیوم روده در بدن ایجاد می شوند، امکان دارد بارزتر باشند.
این پژوهشگران برای ثابت کردن اینکه جمعیت میکروبی روده باعث اختلال میزان قند خون شده است، میکروب های مدفوعی افراد شرکت کننده در این بررس را به موش های عاری از میکروب تزریق کرند. این بررسی نشان داد که میکروب های به دست آمده از داوطلبان با قند خون بالا رفته نیز باعث مختل شدن کنترل گلوگز در موش ها شدند.
گرچه افراد مورد ازمایش در این بررسی برای مدت طولانی پیگیری نشدند، این بررسی برای نخستین بار نشان داد که میکروبیوم بدن به شیرین کننده های مصنوعی به شیوه ای کاملاً فردی پاسخ می دهد. این وضعیت می تواند در برخی از افراد اگر نه همه افراد بسته به نوع میکروب ها و نوع شیرین کننده مصنوعی سوخت وساز قند را مختل کند.
البته این بررسی پرسش های جدیدی هم برمی انگیزد که بررسی های بعدی باید به آن ها پاسخ دهند: به طور مثال افراد مورد آزمایش در این بررسی قبلا سابقه مصرف شیرین کننده های مصنوعی را داشتند و روشن نیست آیا در افرادی که به طور مرتب از این مواد مصرف می کنند، اختلال مشابهی در سوخت وساز گلوکز رخ می دهد یا نه یا درجاتی از سازگارشدن در آن ها رخ می دهد.
همچنین معلوم نیست که تفاوت مشاهده شده میان افراد در این بررسیب علت ژنتیکی، اپی ژنتیکی یا سبک زندگی داشته است.
- 11
- 3