بیست سال از لشگرکشی ایالات متحده به عراق میگذرد و هنوز هم این کشور معتقد است که باید ناظامیان خود را در بغداد حفظ کند. واقعیت این است که ساختار سیاسی- امنیتی آمریکا نگاه ویژهای به عراق دارد که در پس این نگاه دلایل بسیاری نهفته است. یکی از علل ادامه حضور نظامیان آمریکا در عراق شاید بحث رصد و اشراف بر تحرکات ایران و بازوهای عملیاتی آن در منطقه باشد اما سوال این است که آیا ایالات متحده که در سوریه حضور دارد، نمیتواند از شمال این کشور چنین تحرکاتی را رصد و تحلیل کند؟ پاسخ مثبت است، اما ارزش عراق برای آمریکاییها بسیار بیشتر از سوریه و هر کشور دیگری است.
ایالات متحده زمانی که در سال ۲۰۰۳ میلادی به عراق حمله کرد، با این پیشدرآمد وارد بغداد شد که رژیم بعث عراق به رهبری صدام حسین در حال انباشت و گسترش تسلیحات کشتار جمعی است که ریشه این تئوری و تحلیل هم واقعه ۱۱ سپتامبر بود. اگرچه آمریکا برای به اصطلاح تلافی «سپتامبر سیاه» نخست به افغانستان حمله کرد و دو سال بعد عراق را در دستور کار یورش خود قرار داد، اما تفاوت این دو در «ملتسازی» است.
به اعتراف مقامات سیاسی، امنیتی و نظامی ایالات متحده، آنها نتوانستند در افغانستان آنگونه که میخواهند مردم را با خود همسو کنند و اساساً ساختارهای اجتماعی را به نفع خود مهندسی کنند اما به نظر میرسد که واشنگتن تا حدودی توانست این اقدام را در عراق انجام دهد؛ چراکه در بغداد عنصر بومی به نام طالبان وجود نداشت و فقط شاخه القاعده در عراق برای آنها مزاحمت ایجاد میکرد که بعدها هم اسناد نشان داد القاعده عراق که بعداً داعش از آن استخراج شد! هم در سطح کلان، بخشی از طراحی ایالات متحده بوده است.
عراق از این جهت برای ایالات متحده اهمیت دارد که سه طیف شیعیان، اهل تسنن و از همه مهمتر کُردها را در بطن خود دارد و جالب اینجاست که واشنگتن با تدوین قانون اساسی جدید بعد از سقوط صدام به هر کدام از این طیفها در ساختار سیاسی سهم داد. این همان سر و شکل دادن به ساختار سیاسی- اجتماعی است که آمریکاییها توانستند بر خلاف افغانستان آن را در عراق خلق کنند و حالا دو دهه است از آن بهره میبرند. برای ایالات متحده نخست کُردها به عنوان شریک راهبردی در تمام منطقه و سپس اهل تسنن به دلیل ارتباط با کشورهای حاشیه خلیج فارس و همسو بودن با عشیرهها صاحب نامِ عراق، اهمیت زیادی دارند.
این اهمیت تا جایی نمایان میشود که اگر یک مطالعه اجمالی در مورد آرایش پایگاههای نظامی در عراق انجام دهیم میبینیم که بزرگترین پایگاههای نظامی ایالات متحده یا در جغرافیای کردنشین عراق بنا شده یا در استانهایی که اهل تسنن در آنجا حضور دارند. این نوع نگاه ایالات متحده بدون شک از همان سال ۲۰۰۳ میلادی بلندمدت بوده؛ چراکه اخبار و اطلاعاتی که به تازگی از عراق و به خصوص از غرب این کشور منتشر شده، نشان میدهد که آمریکاییها نه تنها به دنبال خروج از عراق نیستند، بلکه حالا توسعه و تقویت نظامیان خود را در دستور کار دارند.
عینالاسد و پروژهای دیگر!
یکی از مناطقی که برای ایالات متحده از بدو ورود به عراق تاکنون ارزش داشته و دارد، استان الانبار است که بزرگترین استان عراق بوده و آرایش جمعیتی آن هم اکثراً اهل تسنن هستند. در این میان طی دو هفته اخیر منابع خبری عراق به استناد تحرکات نظامی ایالات متحده در آسمان و زمین این استان اخباری را منتشر کردهاند که اگرچه این استان را دوباره مورد توجه قرار داده، اما آنچه اهمیتش را چندین برابر میکند وجود پایگاه هوایی عینالاسد در آن است. این پایگاه که در زمان حکومت بعث به پایگاه قادسیه معروف بود در غرب استان الانبار و به نوعی هممرز با سوریه قرار دارد و به نوعی میتوان گفت که در بخشی از صحرای سوریه واقع شده است. آنچه این روزها باعث شده تا مجدداً نام عینالاسد بر سر زبانها بیافتد این است که به گفته منابع محلی در الانبار، آمریکاییها در حال وارد کردن تجهیزات و تسلیحات گسترده به این پایگاه کلیدی هستند.
روز گذشته (شنبه) منابع عراقی در این استان تاکید کردند که این تجهیزات از طریق خط هوایی و از کشور کویت به پایگاه عینالاسد ارسال شده اما هنوز هدف از این اقدام مشخص نیست. خبرگزاری المعلومه هم در این خصوص گفته است که نقل و انتقال تسلیحات در سایه تدابیر شدید امنیتی انجام شد و جنگندهها و پهپادهای آمریکایی بطور همزمان بر فراز پایگاه عینالاسد به پرواز درآمده بودند. فارغ از این موضوع باید توجه داشت که سهشنبه هفته گذشته هم عبدالله الجغیفی، دبیرکل حزب احرار الفرات در استان الانبار گفت که آمریکاییها بدون هیچ ممانعتی از سوی عشایر این استان در حال خرید زمین و گسترش پایگاه عینالاسد هستند. او اعلام کرد که مقامات آمریکایی در عراق اقدام به خرید اراضی عشایر در استان الانبار کردهاند و به دنبال گسترش پایگاه عینالاسد به سمت غرب عراق هستند. این اقدام در حالی صورت گرفت که شورای استانداری و نمایندگان استان الانبار کاملاً منفعلانه عمل میکنند و گویی هیچ اطلاعی از اتفاقاتی که در این استان رخ میدهد، ندارند.
اعلام توسعه پایگاه عینالاسد در استان الانبار در حالی است که نیروهای آمریکایی آزادانه اقدام به گشتزنی در مناطق بیابانی و مشرف به مرز در استان الانبار سوریه میکنند و نکته قابل توجه اینکه استان الانبار به دلیل شرایط جغرافیاییاش از مناطق عمده فعالیت هستههای پنهان و زیرزمینی داعش به شمار میرود.
اینکه سخن از داعش به میان میآید چندان ارزش ندارد بلکه اقدامات ایالات متحده در الانبار و به خصوص با محوریت پایگاه استراتژیک عینالاسد را باید در شرایطی زیر ذرهبین بُرد که ایالات متحده در منطقه از ناحیه چین و روسیه به انضمام برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس احساس خطر میکند. اسناد و دادهها هرچند که توسعه عینالاسد را بازگو میکنند، اما واقعیت این است که آمریکاییها در فضای کنونی نظام بینالملل به دنبال مدیریت تنش و اوضاع به نفع خود در منطقه هستند اما این به آن معنی نیست که تمایلی به خلق بحران جدید (اعم از سیاسی یا امنیتی) در خاورمیانه ندارند.
فرشاد گلزاری
- 12
- 3