روزنامه هم میهن نوشت: در طول ۹ ماه گذشته، از زمان آغاز جنگ غزه، درگیری میان اسرائیل و حزبالله لبنان در مرزهای جنوبی لبنان روزبهروز گستردهتر و عمیقتر میشود. براساس آمار در طول ۲۷۰ روز گذشته، نزدیک به ۷۵۰۰ عملیات نظامی از سوی اسرائیل، حزبالله لبنان و دیگر گروههای مسلح لبنانی در مرزهای جنوبی لبنان انجام شدهاست. در طول هفتههای اخیر سطح تهدید هر دو طرف به مراتب افزایش پیدا کرده و نگرانی از یک جنگ تمامعیار میان حزبالله لبنان و اسرائیل به یک مسئله جدی تبدیل شدهاست. بسیاری از تحلیلگران و ناظران بر این عقیده هستند که تجاوز نظامی اسرائیل به جنوب لبنان، میتواند آغازگر یک جنگ فراگیر در منطقه خاورمیانه باشد که پای ایران را هم در حمایت از حزبالله لبنان به میان میکشد و عملاً جنگ غزه را به سراسر منطقه غرب آسیا گسترش میدهد و به تبع ایران، آمریکا نیز در حمایت از اسرائیل وارد منازعه فراگیر میشود. در شرایطی که پس از ۹ ماه از آغاز جنگ غزه نزدیک به ۳۸ هزار نفر از شهروندان غزه کشته و صدها هزار نفر آواره شدهاند و بسیاری از شهروندان غزه از مشکلات ناشی از فقدان غذا، دارو و تجهیزات پزشکی رنج میبرند، سرریز کردن جنگ به جبهه جدیدی در لبنان میتواند آسیبهای این جنگ را بسیار گستردهتر کند و احتمال درگیر شدن کشورهای دیگر در این جنگ میتواند آسیبهای بسیار زیادی را به منطقه وارد کند.
حزبالله لبنان در تمام دوران رویاروییها در ماههای گذشته گفتهاست که حملات خود را در حمایت از فلسطینیان نوار غزه انجام میدهد و در صورت آتشبس در غزه این حملات را متوقف خواهد کرد. این اظهارنظرها از سوی مقامهای حزبالله لبنان نشان میدهد که این گروه بهدنبال تشدید درگیریها یا وارد شدن به یک جنگ تمامعیار با اسرائیل نیست. با این حال برخی از ناظران و تحلیلگران معتقدند که دولت اسرائیل به این دلیل که به اهداف اعلامشده خود در جنگ غزه دست پیدا نکردهاست، بهدنبال گسترش جنگ در یک جبهه جدید است.
نکتهای که باعث میشود نگرانیها در مورد جنگ احتمالی اسرائیل و حزبالله افزایش پیدا کند، این است که هیچ دورنمایی برای پایان جنگ در غزه وجود ندارد. حزبالله توقف حملات خود را به آتشبس دائمی در غزه موکول کردهاست. در برابر حماس و اسرائیل حاضر به عقبنشینی از مواضع خود نیستند، حماس خواستار آتشبس دائمی و خروج تمامی نیروهای اسرائیلی از نوار غزه است، درحالیکه اسرائیل خواستار آزادی تمامی گروگانها بدون تضمین خروج نظامیان اسرائیلی از غزه است.
یکی از اهداف اعلامشده اسرائیل از گذشته عقب راندن حزبالله از مرزهای جنوبی لبنان تا آن سوی کرانه رود لیتانی در لبنان است. پس از جنگ ۳۳ روزه، اسرائیل عملاً دریافت که امکان از بین بردن کامل حزبالله از طریق یک رویارویی نظامی تمامعیار وجود ندارد، در نتیجه هدف اصلی خود را دور کردن حزبالله از مرزها قرار داد.
اسرائیل در گذشته دو بار به لبنان حمله کردهاست؛ یک بار در سال ۱۹۷۸ و یک بار در سال ۱۹۸۲ که در جنگ دوم تا پایتخت لبنان پیشروی کرد و به مدت ۱۸ سال بخش وسیعی از جنوب لبنان را تحت اشغال خود گرفت. حزبالله لبنان در دوران جنگ دوم و با هدف آزادسازی اراضی اشغالی جنوب لبنان با حمایت جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت و سال ۲۰۰۰ با عقبنشینی اسرائیل از خاک لبنان، این موفقیت را بهعنوان دستاورد مقاومت خود جشن گرفت.
۶ سال بعد از عقبنشینی کامل اسرائیل از لبنان، بار دیگر جنگ دیگری میان دو طرف در گرفت که به جنگ ۳۳ روزه مشهور است. هرچند در جنگ ۳۳ روزه حزبالله توانست جلوی اسرائیل ایستادگی کند، اما بعدها سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله با روایت میزان آسیبهای انسانی و مادی که به جنوب لبنان وارد شد، تاکید کرد که اگر از نتیجه جنگ باخبر بود، هرگز اقدامی را که به آغاز جنگ منجر شد تایید نمیکرد.
تا پیش از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ منازعه حزبالله لبنان و اسرائیل از قواعد مشخصی پیروی میکرد. هر دو طرف پس از پایان جنگ ۳۳روزه (۲۰۰۶) به استراتژی موازنه وحشت روی آورده و خطوط قرمز مشخصی برای درگیری با یکدیگر تعیین کردهبودند. حتی روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و پس از اعلام خبر هجوم نیروهای حماس به مناطق اطراف نوار غزه، حزبالله همچنان در چارچوب قواعد مواجهه قبلی عمل کرد و در حمایت از نیروهای فلسطینی مزارع اشغالی شبعا را که بخشی از خاک لبنان در اشغال اسرائیل محسوب میشود، هدف قرار داد. اما شرایط به سرعت تغییر کرد؛ با آغاز تهاجم نظامی اسرائیل به غزه، حزبالله نیز با کنار گذاشتن قواعد مواجهه پیشین حملات راکتی به سرزمینهای اشغالی فلسطین را آغاز کرد، در برابر اسرائیل هم حملات به خاک لبنان را شروع کرد. از آن زمان تاکنون دو طرف بهصورت روزمره مواضع یکدیگر را در خاک لبنان و سرزمینهای اشغالی فلسطین هدف قرار میدهند.
براساس آمار پروژه دادههای موقعیتها و رویدادهای درگیریهای مسلحانه (ACLED) از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ (۱۵ مهر ۱۴۰۲) تا ۲۱ ژوئن ۲۰۲۴ (اول تیر ۱۴۰۳) دستکم ۷۴۰۰ مورد حمله نظامی از سوی دو طرف علیه یکدیگر انجام شدهاست. براساس این آمار اسرائیل مسئولیت ۸۳ درصد از حملات را بر عهده داشت که مجموعاً ۶۱۴۲ حمله با دستکم ۵۴۳ کشته در لبنان انجام دادهاست. حزبالله و دیگر گروههای لبنانی تاکنون ۱۲۵۸ حمله به سرزمینهای فلسطینی انجام دادهاند که بر اثر آن ۲۱ اسرائیلی کشته شدند. در عین حال نبردها در مرز اسرائیل و لبنان باعث شدهاست که اسرائیل روستاها و شهرکهای اطراف مرز را از سکنه خالی کند و نزدیک به ۱۰۰ هزار اسرائیلی را از مناطق نزدیک مرز لبنان به نقاط دیگر در مناطق اشغالی فلسطین منتقل کند.
هرچند در روزهای ابتدایی نبرد عملیات دو طرف در روزهای نخست مناطق نزدیک به مرز را هدف قرار میداد، اما به تدریج با گذر زمان عمق حملات چه از سوی حزبالله و چه از سوی اسرائیل بیشتر شد. سه ماه بعد از آغاز تنشها، اسرائیل با حمله هدفمند به ضاحیه بیروت، صالحالعاروری، معاون دفتر سیاسی حماس را در پایتخت لبنان ترور کرد. با گستردهتر شدن جنگ به عمق خاک لبنان و اسرائیل، نگرانی از یک جنگ فراگیر در مرزهای جنوبی لبنان جدیتر شد.
در طول هفتههای گذشته مقامهای اسرائیل و حزبالله به شکل گستردهای تبلیغات در مورد اهداف نظامی را افزایش دادهاند. حزبالله لبنان به صورت پیوسته عکسهای پهپادی از اهداف نظامی در عمق اسرائیل را منتشر میکند که در صورت وقوع جنگ آنها را هدف قرار خواهد داد. اسرائیل هم تهدید در مورد حمله به خاک لبنان را به صورت روزمره تکرار میکند.
یوسی کوهن، رئیس پیشین سازمان اطلاعاتی اسرائیل (موساد) گفتهبود که ما از محل دقیق اختفای دبیرکل حزبالله خبر داریم و هر زمان میتوانیم او را ترور کنیم. یک روز بعد از این اظهارات حزبالله ویدئویی از اهداف شناساییشده توسط حزبالله در بندر حیفا منتشر کرد که در صورت وقوع جنگ توسط این گروه هدف حمله قرار خواهد گرفت. اندکی بعد ارتش اسرائیل با صدور بیانیهای اعلام کرد که «نقشه عملیات لبنان» توسط ارتش آماده شدهاست.
سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله در سخنرانی هفته گذشته خود گفت که جنگ آینده با اسرائیل «هیچ قانون و هیچ خط قرمزی» نخواهد داشت. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل علناً اعلام کردهاست که بعد از پایان «فاز جاری جنگ غزه» نیروهای ارتش اسرائیل را از جنوب به مرزهای شمالی با لبنان اعزام خواهد کرد.
هفته گذشته انتشار یک گزارش بدون نام در روزنامه تلگراف که در آن ادعا شدهبود حزبالله لبنان از فرودگاه بینالمللی بیروت برای انتقال سلاحهای ارسالی از سوی ایران استفاده میکند، نگرانیها در مورد آغاز جنگ را افزایش داد. بسیاری از ناظران بر این عقیده بودند که انتشار این گزارش به معنای زمینهسازی برای حمله هوایی اسرائیل به فرودگاه بیروت است که میتواند عبور از خطوط قرمز حزبالله و آغاز یک جنگ تمامعیار میان دو طرف باشد.
دو هفته پیش یسرائیل کاتز، وزیر خارجه اسرائیل اعلام کرد که اسرائیل در آستانه تصمیم برای جنگ با حزبالله قرار دارد و گفت: «در جنگ تمامعیار، حزبالله نابود میشود و لبنان به شدت آسیب میبیند.» کاتز هفته جاری مجدداً با طعنهای به ایران، «تهدید علی حزبالله» را تکرار کرد. وی طی پیامی در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) نوشت: «ایران تهدید میکند که در صورت پاسخ کامل اسرائیل به حملات حزبالله لبنان، ما را نابود خواهد کرد. پاسخ من به ایران روشن است؛ اگر حزبالله حملات خود را متوقف نکرده و از جنوب لبنان عقبنشینی نکند، تا زمانی که امنیت برقرار شود و ساکنان بتوانند به خانههای خود بازگردند، با تمام قدرت علیه آن اقدام خواهیم کرد.»
یوآو گالانت، وزیر جنگ اسرائیل یک گام پیش گذاشت و تهدید کرد که لبنان را «به عصر حجر بازمیگرداند.» این در حالی است که آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا چند روز قبل در دیدار با یوآو گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در واشنگتن از وی خواست برای جلوگیری از تشدید تنش در مرزهای لبنان تلاش کند.
جنگی که همه از آن اجتناب میکنند
لینا خطیب، پژوهشگر اندیشکده چتمهاوس معتقد است که هر کدام از طرفین، از خطرات جنگ تمامعیار آگاه هستند و تمایلی برای آغاز جنگ ندارند. وی مینویسد: «هر دو طرف میدانند که نه حزبالله و نه اسرائیل از جنگ منفعت نمیبرند. حزبالله میداند که افکار عمومی در لبنان هیچ تمایلی به جنگ با اسرائیل ندارند و میداند که اگر جنگ شروع شود احتمال دارد گروههای تحت حمایت ایران و همچنین ایران پایشان به جنگ باز شود، مسئلهای که ایران از آن اجتناب میکند. اسرائیل هم نمیخواهد در شرایطی که هنوز به نتایج مطلوبش در غزه نرسیدهاست، وارد جنگ با حزبالله شود؛ گروهی که تصور میشود مسلحترین بازیگر غیردولتی در جهان باشد. برخلاف آنچه نتانیاهو به رسانهها میگوید، دولت اسرائیل میداند که نمیتواند در دو جبهه به تنهایی بجنگد.»
این پژوهشگر اندیشکده چتمهاوس ادامه میدهد: «ایالات متحده هم بهویژه در آستانه انتخابات ماه نوامبر، نمیخواهد برای حمایت از اسرائیل وارد یک باتلاق جدید در خاورمیانه شود. به همین دلیل بود که آمریکا گفتوگوهای کاهش تنش را با اسرائیل و بهصورت غیرمستقیم با حزبالله آغاز کرد. روز ۱۸ ژوئن، آموس هوچستاین، معاون دستیار رئیسجمهور آمریکا به لبنان سفر کرد و در آنجا با نبیه بری، متحد حزبالله گفتوگو کرد، هرچند این دیدار رسماً بهعنوان دیدار هوچستاین با رئیس پارلمان لبنان تلقی شد.»
سناریوهای جنگ حزبالله و اسرائیل
پایگاه خبری الجزیره سه سناریو را برای استمرار درگیریها میان حزبالله و اسرائیل پیشبینی کردهاست. براساس گزارش الجزیره، همچنان احتمال تشدید تنشها میان دو طرف بسیار بالاست؛ با این حال ممکن است در صورت وقوع جنگ تمامعیار، میانجیهای بینالمللی بتوانند این نبرد را متوقف کنند.
اما سناریوی دیگر این است که جنگ تمامعیار میان حزبالله و اسرائیل به این منجر شود که طرفهای دیگر منطقهای نیز وارد جنگ شوند و اوضاع از کنترل خارج شود.
سناریوی سوم تشدید تنش بدون آغاز یک جنگ تمامعیار است. کریم امیل بیطار، استاد روابط بینالملل در دانشگاه سنت جوزف به الجزیره میگوید: «حزبالله احتمالاً استراتژی آمادهای در صورت جنگ محدود و طولانی در جنوب لبنان دارد و احتمالاً برای وقوع یک جنگ گستردهتر استراتژی آماده کردهاند.» یک جنگ محدود همان چیزی است که عماد سلامی، پژوهشگر علوم سیاسی در دانشگاه آمریکایی لبنان آن را «جنگ فرسایشی نامتقارن با شدت کم» مینامد که «دشمن را از طریق درگیریهای کمهزینه، کارآمد و مؤثر» از بین میبرد، این سناریو در واقع ادامه شرایط فعلی است.
یک جنگ تمامعیار ممکن است حملات در سراسر لبنان از جمله به زیرساختهایی مانند فرودگاه بیروت را تشدید کند؛ همان روشی که اسرائیل در سال ۲۰۰۶ در پیش گرفت. برخی از تحلیلگران بر این باورند که تهاجم زمینی محدود به جنوب لبنان امکانپذیر است؛ هرچند که منجر به تلفات سنگین در هر دو طرف خواهد شد. کریم امیل بیطار معتقد است حزبالله احتمالاً این گزینه را مطلوب نمیداند.
او میگوید: «حزبالله و ایران متوجه هستند که تشدید تنش برای لبنان بسیار خطرناک و ویرانکننده خواهد بود.» علاوه بر سفر اخیر هوچستاین به لبنان، بیطار میگوید که همزمان، حزبالله و اسرائیل پیامهایی را از طریق دیپلماتهای فرانسوی ارسال میکنند و به دنبال «خروج» یا «راهبردی برای حفظ حیثیت» هستند.
این مذاکرات میتواند منجر به «اطمینانهایی به اسرائیل شود که متحدان حزبالله در شعاع ۶ تا ۱۰ کیلومتری از مرز حضور نخواهند داشت و آنها قصدی برای استفاده از نیروهای رضوان (نخبگان حزبالله) ندارند. بیطار میگوید: «ما در شرایطی هستیم که در هر دو طرف، ملاحظات سیاسی داخلی رواج دارد. حزبالله آگاه است که اکثر لبنانیها، از جمله بخش قابل توجهی از حامیان خود، خواهان جنگ جدیدی نیستند. هر دو طرف این عوامل را در نظر میگیرند، با این حال ما در شرایطی به سر میبریم که بهشدت بیثبات است و هرگونه محاسبات نادرست از سوی هر دو طرف میتواند منجر به یک تشدید درگیری جدید در منطقه شود.»
جنگ در لبنان چه معنایی برای ایران دارد؟
در شرایطی که مقامهای ایران در آستانه دور دوم انتخابات ریاستجمهوری به شدت درگیر مسائل داخلی هستند، احتمال وقوع یک جنگ تمامعیار میتواند ایران را بیش از پیش درگیر منازعه منطقهای کند. ایران حامی اصلی حزبالله لبنان است و اعلام کردهاست در صورت وقوع جنگ تمامعیار در لبنان آماده است تا با استفاده از ظرفیت گروههای شبهنظامی تحت حمایت خودش در منطقه، از حزبالله حمایت کند. با این حال ایران هنوز رسماً اعلام نکردهاست که در صورت وقوع جنگ، مستقیماً وارد نبرد نظامی با اسرائیل میشود؛ نبردی که بعد از حوادث ماه آوریل و حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق و پاسخ نظامی گسترده ایران، دیگر مسئلهای دور از ذهن به نظر نمیرسد.
سه روز پیش نمایندگی جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل گفت: «اگرچه ایران تبلیغات رژیم صهیونیستی مبنی بر تصمیم برای حمله به لبنان را جنگ روانی میداند، اما در صورت آغاز یک تهاجم نظامی تمامعیار، جنگی مخرب و شدید رخ خواهد داد. همه گزینهها، از جمله حضور کامل همه جبهههای مقاومت روی میز است.»
پیش از این نیز، نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل اعلام کرده بود: «هر تصمیم نابخردانهای توسط رژیم اشغالگر اسرائیل برای نجات خود میتواند منطقه را وارد جنگ جدیدی کند که نتیجه آن نابودی زیرساختهای لبنان و همچنین منطقه اشغالی ۱۹۴۸ خواهد بود. قطعاً این جنگ یک بازنده نهایی خواهد داشت و آن رژیم صهیونیستی است.»
نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل تاکید کرده بود: «جنبش مقاومت حزبالله توان دفاع از خود و کشورش لبنان را دارد؛ شاید زمان نابودی این رژیم نامشروع به دست خودش فرا رسیده باشد.»
پیش از این نیز خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی به نقل از مقامهای گروههای مقاومت در عراق و لبنان، از آمادگی هزاران نیروی گروههای تحت حمایت ایران در منطقه برای پیوستن به حزبالله در صورت آغاز جنگ تمامعیار با اسرائیل خبر دادهبود. آسوشیتدپرس نوشتهبود مقامهایی از گروههای لبنانی و عراقی میگویند که اگر جنگ در مرز لبنان و اسرائیل در بگیرد، نیروهای تحت حمایت ایران به جنگ وارد خواهند شد. هزاران تن از این نیروها در حال حاضر در سوریه مستقر هستند و بهسادگی میتوانند از مرزهای نشانهگذارینشده و پرمنفذ به لبنان وارد شوند. تعدادی از این گروهها در طول ماههای گذشته حملاتی را علیه اسرائیل انجام دادهاند.
براساس این گزارش گروههایی که خود را «محور مقاومت» مینامند، میگویند که از «استراتژی وحدت میادین» استفاده میکنند و تنها در صورتی این حملات را متوقف میکنند که اسرائیل حمله به غزه را متوقف کند. یک مقام از یکی از گروههای تحت حمایت ایران در عراق به آسوشیتدپرس میگوید: «ما دوشادوش حزبالله میجنگیم. این مقام و یک مقام دیگر از عراق میگویند که همین حالا هم مستشاران عراقی در لبنان مستقر هستند.»
آسوشیتدپرس نوشت مقامی در یک گروه تحت حمایت ایران در لبنان میگوید که نیروهایی از حشدالشعبی عراق، فاطمیون افغانستان، زینبیون پاکستان و گروه شورشی تحت حمایت ایران در یمن مشهور به حوثیها در صورت جنگ ممکن است به لبنان بیایند.
نیروهای تحت حمایت ایران در منطقه در طول ماههای گذشته بهصورت پیوسته در حال اقدامهای مختلف برای تحت فشار قرار دادن اسرائیل و آمریکا برای پایان دادن به جنگ اسرائیل علیه غزه بودند. عملیات گروههای مقاومت در عراق و سوریه برای مدتی علیه اهداف آمریکایی در این دو کشور ادامه پیدا کرد، اما به نظر میرسد پس از مدتی با تفاهمهایی که میان تهران و واشنگتن شکل گرفت، عملیات علیه اهداف آمریکایی متوقف شد و گروههای مقاومت تلاش کردند با تواناییهای خود از جمله استفاده از پهپادهای تهاجمی به خاک اسرائیل حمله کنند.
انصارالله یمن، فعالترین گروه در این میان بود که با توجه به تسلطی که بر آبراه حیاتی بابالمندب داشت، کشتیهای تجاری را که به گفته این گروه به مقصد اسرائیل یا از مبدأ اسرائیل حرکت میکردند هدف حملات خود قرار میدهد. آمریکا و بریتانیا اقدامهای انصارالله را تهدید برای امنیت کشتیرانی تجاری تلقی میکنند و با ایجاد ائتلافی تلاش کردهاند ضمن محافظت از کشتیهایی که از بابالمندب به دریای سرخ وارد میشوند، با هدف قرار دادن گاه و بیگاه مواضع انصارالله در یمن، جلوی اقدامات این گروه را بگیرند.
با این حال تلاشهای انصارالله تاکنون باعث شدهاست که بخش زیادی از کشتیهای تجاری به دلیل ناامنی استفاده از مسیر دورتر دماغه امیدنیک در جنوب قاره آفریقا را که بسیار طولانیتر و پرهزینهتر است، ترجیح بدهند. این تغییر مسیر کشتیهای تجاری از کاهش شدید درآمدهای مصر از عبور و مرور کشتیها از کانال سوئز که در خروجی دریای سرخ قرار گرفتهاست، به وضوح قابل مشاهده است.
تشدید تنش در غرب آسیا و کشیده شدن جنگ به لبنان، چه به شکل مستقیم و چه به شکل غیرمستقیم ایران را وارد درگیری خواهد کرد. در شرایطی که ایران تحت فشار تحریمهای گسترده غرب قرار دارد، افزایش تنشها میتواند باعث شود تا حامیان غربی اسرائیل فشارها را بر ایران افزایش دهند. در عین حال بعد از وقوع درگیری مستقیم ماه آوریل میان ایران و اسرائیل و عبور هر دو طرف از خطوط قرمز پیشین و ایجاد «قواعد جدید درگیری» احتمال رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل بیش از پیش افزایش پیدا میکند.
در شرایط کنونی یکی از فعالترین بازیگران در منطقه ایالات متحده آمریکا است که تلاش میکند برای جلوگیری از افزایش تنشها با میانجیگری سیاسی برای پایان درگیریها در غزه و همچنین تلاش برای ارسال پیام به اسرائیل و حزبالله، از گسترش تنشها در منطقه جلوگیری کند.
شهاب شهسواری
- 19
- 3