آیا عراق هنوز در مسیری حرکت میکند که در جهت افزایش نفوذ تهران است؟ یا جمهوری اسلامی در نهایت به محدودیتهای راهبردی برای شکلدادن به جهتگیری عراق رسیده است؟ بررسی وضعیت همپیمانان ایران در عراق، جای خوبی برای شروع بحث است. احتمالا ایران در سال ٢٠١٤ احساس میکرده که تلاشهایش برای دولتی در عراق که بتواند جلوی شورش سنیهای محلی یا بازگشت حضور نظامی آمریکا در مرزهای غربیاش را بگیرد، موفقیت نسبتا بزرگی بوده است، اما ظهور داعش ثابت کرد که این تصور اشتباه بوده است. رهبران عراقی برای اجرای مقدمات نبرد ضدداعش باید نیروهای بسیج مردمی خود را سازماندهی میکردند.
بسیج مردمی حدود صد هزار نیروی شبهنظامی دارد. رهبران عراقی باید به نیروهای نظامی ایالات متحده اجازه میدادند تا ارتش ناکارآمد عراق را ساماندهی کند، هرچند ایران میتوانست دست بالا را در این فرایند داشته باشد. مهمترین همپیمان ایران در عراق، سازمان بدر؛ عمیقا در تمامی سطوح نظامی و پلیس مجری قانون عراق ادغام شده است. «بدر هادی الامیری» فرماندهی کل این نیرو را در اختیار گرفته است. از سوی دیگر تعداد نفرات «کتائب حزبالله» و «عصایب اهلالحق» از هزار نفر به ١٠ هزار نفر افزایش یافته است. این نشان میدهد که همپیمانان ایران در عراق در دو سال گذشته سه برابر شدهاند. به این تعداد باید ٤٠ هزار تا ٦٠ هزار نیروی رزمنده دیگر را نیز افزود که هر گاه ایران بخواهد میتواند به خط اول جبهه نبرد بفرستد. نیروی بسیج مردمی به تنهایی نمیتواند علیه داعش بجنگد و ارتش عراق و واحدهای نیروهای مخصوص، پیشمرگههای کرد و قدرت هوایی ایالات متحده نیز مورد نیاز هستند. اما ایران برای تضمین اینکه نیروی بسیج مردمی تبدیل به ستون و پشتیبان جدیدی در حمایت از امنیت و سیاست عراق شود، سخت مشغول کار است. همینکه موصل باز پس گرفته شود، هادی الامیری به دنبال تبدیلکردن گروه شبهنظامیاش به یک نیروی دولتی دایمی خواهد بود، این نیرو تحت رهبری سپاه بدر است.
این ممکن است به تشکیل یک «حزبالله لبنان» به سبک عراقی بینجامد. همچنین ایران «قهرمانان» نیروهای بسیج مردمی را تشویق میکند تا هم با داعش بجنگند و هم در انتخابات برای مسندهای سیاسی شرکت کنند.
انتظار میرود که در بهار آینده بسیاری از رهبران این نیروها در انتخابات منطقهای شرکت کنند و در نتیجه نقش ویژهای در شکلگیری بلوکهای سیاسی در بغداد ایفا کنند. سیاست در عراق در سطح ملی دلمشغولی بزرگی برای تهران است و این دلمشغولی متداوم است. اعتراضات برای اصلاحات از سوی پیروان صدر به شکافهای عمیق در درون بلوکهای شیعه انجامید. مجلس عراق عملا برای تشکیل جلسه به حد نصاب نمیرسد. این شرایط مقامات ایران را ناگزیر از دخالت برای حل مسائل یا حداقل کاهش شدت بحران در عراق کرده است. اعتراضات برای اصلاح امور در عراق پس از اینکه صدر به تهران فراخوانده شد، فروکش کرد. در ماه آگوست ٢٠١٦، یک هیأت ایرانی در مورد تخاصم فزاینده در میان نیروهای اتحاد کردستان که نزدیکترین همخط سیاسی با تهران است، میانجیگری کرد.
همچنین پس از دیدار با مقامات ارشد ایران، در اوایل ماه سپتامبر احزاب متشکل در تشکل اتفاق ملی (بلوک شیعه که اکثریت کرسیهای مجلس عراق را در دست دارد) ناگهان مشاجرات طولانی خود را به کناری نهادند و در مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق عمار الحکیم را به رهبری جدید خود انتخاب کردند. مجلس اعلا به وسیله شیعیان عراقی در تبعید در سالهای دهه ١٩٨٠ در ایران ایجاد شد. این تشکل نماینده مورد اعتمادترین شرکای سیاسی ایران در عراق است. اگرچه ریاست حکیم احتمالا تا چرخه انتخاباتی آینده دوام خواهد داشت، بازگشت مجلس اعلا به موضع قدرت، بدون شک به تهران تضمین میدهد که پس از سالها تنش بین هواداران مقتدا صدر و حزبالدعوه، شیعیان در عراق به اتحادشان وفادار بمانند. حزب الدعوه خود عمیقا به جناحی به رهبری نخستوزیر سابق، نوریالمالکی و جناح دیگری به رهبری نخستوزیر فعلی، حیدرالعبادی تقسیم شده است. از سال ٢٠٠٣ به این سو، مقامات ایران پیوسته تلاش کردهاند تا جلوی هرجومرج را در عراق بگیرند.
تهران به تلاش برای تبدیل عراق به متحدی منطقهای ادامه خواهد داد. ممکن است برخی از محصولات جانبی تلاشهای اخیر ایران مانند شکلدهی نیروی بسیج مردمی در عراق و معاملات سیاسی اخیر، پایههای برقراری یک عراق امن در حوزه منافع جمهوریاسلامی را شکل دهد. پس از پنج سال و نیم نبرد در سوریه و افزایش تنش در منطقه، اینها درسهای ناآشنایی برای تهران نیستند.
- 11
- 6