به گزارش دیپلماسی ایرانی، " خود را درون زندگی غرق کن، بدون هیچ تاملی، هراس به خود راه مده، سیل تو را به کرانه خواهد رساند و بار دیگر روی پاهایت خواهی ایستاد."
جنایت و مکافات – فئودور داستایوفسکی
روز دهشتناک تهران، "سرانجام" فرا رسید، آدمکش ها خونسرد و تا دندان مسلح وارد پارلمان کشور و آرامگاه رهبر انقلاب شدند و دست به کشتاری بزرگ زدند. بوی خون در پایتخت کشورمان موج می زند. جانیان به وعده شیطانی خود عمل کرده اند. سه ماه پیش ویدئویی به زبان فارسی منتشر و اعلام کردند قصد دارند ایران را مورد حمله قرار دهند. درست در یک روز عادی، ساعتی عادی به اماکنی نمادین حمله کردند تا دست به وحشت افکنی شدیدی بزنند.
حالا ما در همان سوگی قرار داریم که مردم پاریس، استانبول، لندن، بروکسل و خیلی پایتخت های دیگر در سه سال اخیر با آن مواجه شده اند. ترور در تهران تا همین سال های اخیر ادامه داشته است، آخرین مورد به کشته شدن بی رحمانه دانشمندان سازمان انرژی اتمی باز می گردد، اما سالیان درازی از آخرین باری که مردم عادی در تهران توسط تروریست ها کشته شدند می گذرد. متولدین دهه هفتاد در پایتخت ایران چنین چیزی را به خاطر نمی آورند و متولدین دهه شصت صداهای گنگ اما مهیبی از بمب گذاری های گروه های شبه نظامی چپ گرا و اجساد بیگناهان را به خاطر دارند.
اتفاق امروز اما به طرز کورکننده ای روشن است. خون مردم عادی کف سالن های مجلس و ساختمان اداری مجلس و اطراف آرامگاه امام خمینی ریخته شده است. تصاویری دیده ایم که بسیار خشن است. مردی با پیراهن سفید و پهلویی که غرق خون شده است کنار صندلی و میز کار و فایل های آبی رنگش جان داده است یا دارد جان می دهد و تروریست ها بالای سرش به زبان عربی جملات مشهور خود در هنگام وقوع ترور را تکرار می کنند :" خیال می کنید ما می رویم، خیال می کنید کار ما تمام شده است، تصور کرده اید از درون فرو می پاشیم؟ "
پاسخ به این پرسش ها مرگبار و دشوار است. ما بهت زده هستیم. شاید قدری زبانمان هم بند آمده است. حالا ما در کنار کشورهایی قرار داریم که قاتل های داعش بالای سر مردمان کشته شدشان قرار گرفته اند و این پرسش مخوف را فریاد زده اند. عراق، بلژیک، دانمارک، ترکیه، فرانسه، مصر، لیبی، لبنان، ایالات متحده، اندونزی، یمن، بنگلادش، قزاقستان، آلمان، مالزی، بریتانیا، روسیه، افغانستان، استرالیا و فیلیپین کشورهایی هستند که این فضای وحشت را تجربه کرده اند.
با این حال همیشه می توان با تراژدی دو نوع مواجهه داشت. یا مقهور آن شویم و یا از آن برای شجاعت بیشتر و ایستادن در کنار هم و تبدیل شدن به ملتی قدرتمندتر استفاده کرد.
ما باید از این شوک خارج شویم، شوک از مصونیتی که نسبت به این دسته آدمکش ها که در سه سال اخیر تمام قاره های دنیا را در نوردیده بودند احساس می کردیم. ما از دو سمت در همسایگی افراد خوفناک داعش قرار داشتیم و بارها و بارها نیروهای امنیتی کشور موفق شده بودند دسیسه های هولناک آن ها را خنثی کنند اما در نهایت آن ها آدمکش های حرفه ای هستند، در امن ترین شهرهای دنیا نیز نفوذ کرده اند و مردم بیگناه را کشته اند. آن ها همچون "ماهی های لیز مرداب"ها هستند که نهایتا توانستند پایتخت ما را مورد حمله قرار دهند. اما ما سه سال در برابر آن ها مقاومت کرده بودیم و این باید در محاسباتمان لحاظ شود و به آن افتخار کنیم.
شهروندان، روزنامه نگاران، روشنفکران و مقامات سیاسی کشور از جناح های مختلف می بایست به "هم میهن بودن" خود وفادار بمانند، حساسیت شرایط را درک کنند و در کنار هم بمانند. هیچ چیز به اندازه یکپارچگی ما در ناامید کردن افرادی که می خواهند مردم این سرزمین را مایوس و ناامید کنند موثر نخواهد بود. می گویند تراژدی شما را فرو می پاشاند، درست است، اما همچنین فرصتی به دست می دهد تا دوباره تکه های خود را آن طور که می خواهید کنار هم قرار دهید. وقایع وحشتناک امروز صبح تا ظهر قلب های تک تک ما را از هم گسسته است، اما باید قلب ها را کنار هم قرار دهیم و پیامی یکسان به آمران این حادثه خونبار بدهیم: ما کنار هم قرار داریم.
ما همچنین می توانیم مقهور ماجرا شویم، خشمگین، هراس زده، و یا در پی استفاده های سیاسی از این فاجعه شویم. رهبران اصلاح طلب و میانه رو حتما باید در کنار نیروهای امنیتی و نظامی که درگیر این ماجرا هستند بایستند و از آن سو نیروهای اصولگرا نباید از این فاجعه به عنوان فرصتی برای تسویه حساب های سیاسی علیه دولت روحانی استفاده کنند. ما بیش از هر زمانی نیاز داریم تا به یکدیگر نزدیک باشیم و با جدیت کامل در این سوگواری دست های یکدیگر را بگیریم. شبکه های اجتماعی نمی بایست به محلی برای حمله، تخاصم و اتهام زنی بدل شود. امروز تهران، شهری بود که باید از آن دفاع کنیم، ما فقط می بایست محکوم کننده آدمکش هایی باشیم که با قساوتی وحشتناک مردم ما بی هیچ گناهی کشتند. هر واکنشی جز این می تواند اتحاد ما را خدشه دار کند.
ما مردم، روزهای دشوارتر از این را به چشم دیده ایم، کنار هم قرار گرفته ایم و ایران را از وحشت خارج کرده ایم. امروز نیز دوباره با اراده بالا و روح های مستحکم باید این کار را انجام دهیم. ما حتما باید به خاطر از دست رفتگان خود گریه کنیم و شمع هایمان را به خاطر بیگناهان روشن کنیم، اما همزمان باید شجاعت خود را به دنیا نشان دهیم و اینکه ما قرار نیست مغلوب این دهشت افکنی شویم. قرار نیست در این موقعیت دچار چنددستگی شویم.
وظیفه دستگاه دیپلماسی و وزیر خارجه با کفایت آن بسیار جدی است. دربار پادشاهی سعودی و دولت جمهوری خواه ایالات متحده در یک سال اخیر به شدت دولت، حاکمیت و مردم ایران را زیر ضرب قرار داده اند. اظهارات جیمز متیز، وزیر دفاع ایالات متحده یک سال پیش، ۲۲ آوریل ۲۰۱۶، در جریان سخنرانی خود در مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی در واشینگتن را به یاد داریم؟ " من فقط یک پرسش برای شما پیش می کشم. آن کشور خاورمیانه که مورد حملات خلافت اسلامی قرار نگرفته کدام است؟ یک کشور و آن هم ایران است. این بیش از یک اتفاق صرف است. من مطمئن هستم."
چه کسی جز عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان سعودی ریاکارانه ادعا کرده بود "تقریبا تمامی کشورهای دنیا به جز ایران در معرض حمله القاعده و داعش قرار گرفتند."
جواد ظریف می بایست این گزاره های شوم و دهشتناک مقامات ارشد در واشینگتن و ریاض را به روی آن ها بیاورد و از آن بخواهد دست از سیاست های خصمانه و خشن خود علیه کشور ما بردارند. ما لحظه به لحظه با همذات پنداری عمیق جهان در خصوص آدمکشی شوم داعش در تهران مواجه خواهیم شد، وزارت خارجه ما می بایست از این تراژدی به عنوان فرصتی برای نشان دادن علاقه دولت و مردم ایران به صلح در خاورمیانه و جهان و همچنین به رخ کشیدن شجاعت مردم ایران در رودررو شدن با این زخم عمیق بهره گیرد.
ما با جنایتی بزرگ مواجه شده ایم که حتما باید با مجازات روبرو شود، ما با ترومایی روبرو شده ایم که حتما باید مرهم روی آن گذاشته شود، ما باید با این درد بزرگ به انسانی ترین شکل ممکن مواجه شویم.
- 12
- 1
نبی
۱۳۹۶/۳/۱۸ - ۱۵:۱۴
Permalink