امیردریادار سیدمحمود موسوی معاون عملیات ارتش جمهوری اسلامی ایران به مناسبت روز ۲۹ فروردین ماه میهمان خبرآنلاین بود. با او درباره قدرت بازدارندگی ارتش و تندشدن لحن ایران و آمریکا نسبت به یکدیگر به گفتگو نشستیم.
مشروح گفتگوی خبرآنلاین با امیردریادار موسوی را در ادامه بخوانید:
به مناسبت روز ارتش در خدمت شما هستیم. اول انقلاب بحثهایی درباره انحلال ارتش مطرح می شد و فشارهای زیادی روی ارتش بود تا جایی که سپهبد قرنی نخستین فرمانده کل ارتش بعد از پیروزی انقلاب در روزهای نخست فروردین ماه سال ۵۸ استعفا داد. بعد از آن امام دستور رژه سراسری را به ارتش دادند و ۲۹ فروردین به نام روز ارتش نامگذاری شد. با ورق زدن تاریخ به پیشنهاداتی مبنی بر تشکیل گارد ملی هم برمی خوریم که دولت موقت مطرح کرده بود. چه شد که ارتش توانست با وجود آن همه فشارها خود را جمع و جور کند و مستقر شود؟
من فکر می کنم که بیشترین شناخت را از ارتش آن زمان حضرت امام داشتند. درست است که سران اصلی ارتش در آن زمان کاملا و صددرصد به دولت حاکمه و رژیم گذشته وابسته بودند اما اقشار میانی و بدنه مجموعه ارتش به ملت وابسته و به اعتقادات دینی و مذهبی خودشان پایبند بودند. تعداد زیادی از ارتش به صورت مکاتبه ای یا تلفنی، حضوری، با واسطه یا بی واسطه با حضرت امام در ارتباط بودند. به همین سبب پیوسته حضرت امام باور قلبی داشتند که پیکره و مجموعه ارتش از آن ملت و وابسته به ملت می باشد . پیوسته دنبال یک شرایط و فرصتی بودند تا میزان علاقه و وابستگی خودشان را به مردم و مسائل معنوی و دینی نمود و بروز دهند. تعداد قابل توجه ای افرادی در مجموعه ارتش در رژیم گذشته به خاطر رعایت مسائل مذهبی و گرایشهای مذهبی شان با آنها برخورد شده بود.قبل از انقلاب سیستم، سیستم بسته ای بود و مجموعه کارکنان ارتش شدیداً تحت نظارت بودند تا سر سوزنی از خط و خطوطی که برایشان تعریف شده بود، عدول نمایند.
معتقدم اگر بخواهیم انقلابیون و علاقه مندان اصلی به انقلاب را پیدا کنیم، باید در بین اقشاری بگردیم که در محدودیت و کنترل شدید بودند و واقف بودند که چه عواقبی در پی دارد اما باز هم به جریان انقلاب گرایش داشتند وتعامل و ارتباط داشتند. امام در جریان اینها بودند و همواره هم اعلام می کردند که پیکره ارتش با مردم است. دیدیم زمانی از انقلاب و حرکات مردمی در خیابان ها نگذشته بود که ارتش ها علیرغم مسئولین اصلی در ارتش به مردم پیوستند. به یاد دارم آن زمان در پایگاه هوایی شیراز ساکن بودیم برای رژیم شاهنشاهی خیلی سنگین بود که در داخل پایگاه و منازل سازمانی، فرزندان برخی از کارکنان راهپیمایی و تظاهرات کنند. شعارنویسی کنند، شعار دهند و شب نامه توزیع کنند و به راهپیمایی کنندگان به پیوندند اما واقعیتی بود غیرقابل باور که در مخیله رژیم ستم شاهی هم نمی گنجید. شهرستانها و شهرهای دیگر هم این موارد انجام شد و خیلی سریع مجموعه ارتش به ملت پیوستند. قطعا اگر این اتفاق نمی افتاد و مجموعه ارتش به مردم نمی پیوست و رو در روی مردم می ایستاد تلفات خیلی بیش از آن چیزی بود که صحبتش وجود دارد وقوع انقلاب هم طولانی تر و به درازا می کشید و زمان بیشتری می برد تا به طور کامل به پیروزی برسد. اما الحاق ارتش به مردم تیر خلاصی بود که به پیکره آن رژیم زده شد. امام کاملاً در جریان این قضایا بودند.
از طرفی ارتش آن زمان به واسطه ارتباطات و پیمانهایی که با کشورهای غربی بویژه آمریکا داشت یکسری از اسرار فنی، عملیاتی، تخصصی و تجهیزاتی را که آن زمان به همه کس نمی دادند و صرفا به کشورهایی داده نمی شد که می دانستند کاملاً در اختیار آنان سرسپرده هستند. کما اینکه الان شاهدکشورهای سرسپرده به غرب هستیم. با علم به این موارد قطعا پس پرده رایزنی هایی شده بود. معتقدم بعضی از مسئولین دولت موقت افرادی بودند که با خط و خطوط داده شده نسبت به تضعیف ارتش اقدام کنند مانند لغو یک طرفه برخی از قراردادهای نظامی مان با کشورهای غربی مثل آمریکا که نه تنها برایمان سودی نداشت که کلی هم متضرر شدیم. درحالی که اگر ما لغو نمی کردیم و آن قراردادها به قوت خود باقی می ماند جمهوری اسلامی ایران می توانست از کشور مقابل که به تعهدات خودش عمل نکرده، مطالبه سنگینی بابت غرامت طلب نماید. مطمئن بودیم که تجهیزات قرارداد بسته شده را به ما نمی دادند بنابراین چرا باید آن اقدام یکطرفه انجام می گرفت؟ قطعاً یک برنامه هدایت شده بود تا ضرر اقتصادی نبینند و ما نتوانیم مطالبه ای داشته باشیم. گروهک ها و در راس آنها گروهک منافقین می دانستند ارتش به عنوان یک بازوی توانمند نظامی می تواند حافظ مرز و بوم و امنیت کشور باشد و به عنوان یکی از مولفه های قدرت ، تضمین امنیت نظام جمهوری اسلامی و مردم باشد پس به دنبال این بودند که از این فرصت استفاده و ارتش را تضعیف کنند. ارتش با یکسری مولفه ها و ویژگی ها که دارد شناخته می شود. مثل دانش، تخصص، انضباط و وحدت در فرماندهی و سلسله مراتب اگر آنها را از ارتش بگیرند، تضعیف می شود.
همانطور که فرمانده معظم کل قوا فرمودند: درواقع اینها نشانه های اصلی و اساسی در مجموعه ارتش در کنار مسائل معنوی و و فرهنگی است. گروهک ها با شعارهایی مثل ارتش توحیدی و ارتش بی طبقه به دنبال تضعیف این اصول اساسی در ارتش بودند. در آن زمان حضرت امام وارد صحنه شدند و با ابتکاری که به خرج دادند و ۲۹ فروردین را به عنوان روز ارتش اعلام و تدبیر فرمودند ارتش با سازو برگ در شهرهای بزرگ رژه نظامی برود و نشان داد که با نظام و در کنار مردم است و مردم هم از ارتش حمایت کردند. با آغاز و انجام این کار جایگاه ارتش در پیش رهبری، نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران و مردم تثبیت کرد. این سنتی شد که از آن سال کماکان ادامه دارد در مواردی هم گاهاً صحبت از این می شود که انجام چند باره این مراسم های نظامی در سال هزینه هایی را برای کشور و نیروهای مسلح دارد اما تدبیر و فرمان فرماندهی معظم کل قوا (مدظله العالی) تاکید بر تدبیری است که حضرت امام(ره) به عنوان روز ارتش فرومدند که همواره باید رعایت شود و پررنگ هم اجرا شود.
بعد از جنگ تحمیلی، گل عملیات ارتش در مقابل ضدانقلاب و تهدید خارجی چه بود؟
بهترین عملیات ارتش در اواخر سالهای دفاع مقدس،عملیات مرصاد است نباید فراموش کرد که در ظاهر جنگ تمام شده و صحبت از بازگشت نیروها به مرزهای خود پایان درگیری ها و خصومت ها بود اما منافقین از این فرصت سوء استفاده کردند و با پشتیبانی رژیم عراق وارد خاک کشور عزیزمان ایران شده بودند ولی نیروهای ارتش ایران طی عملیات مرصاد پس از چند روز درگیری در نهایت پیروز شدند و سازمان منافقین با شکست سنگینی روبرو شد و تعداد زیادی از نیروهای مهاجم گشته شدند . در واقع می توانیم بگوییم که آرمان ها، آرزوها و خواسته هایشان به طور کامل بر باد رفت و حامیانشان متوجه شدند هوشیاری و دقت لازم در بین مجموعه نیروهای مسلح از جمله ارتش برقرار است. جا دارد از امیر سپهبد شهید صیاد شیرازی یاد کنیم که در روزهای سالروز شهادت این عزیز هم هستیم. ایشان نقش بسیار بزرگی را در آن عملیات ایفا نمودند. در طول دوران بعد از دفاع مقدس تا الان نیز همواره تهدیداتی علیه کشور عزیزمان داشتیم و هیچوقت نگذاشتند به عنوان نیروهای نظامی این ذهنیت را کنار بگذاریم که تهدید و خطراتی وجود ندارد.
درواقع این تهدیدها باعث شد که همواره خودمان را پا به رکاب و آماده نگه داریم تا بتوانیم با هرگونه تهدیدهای پیش رو مقابله کنیم. چندین بار تا پای درگیری هایی رفتیم اما با هوشیاری مسئولین ما و ابزار آمادگی و اقتدار نظامی از سوی نیروهای مسلح باعث جلوگیری از هرگونه درگیری شود و دشمنان را از تصمیماتی که داشتند، منع کند و نتوانند تمایلات خودشان را عملاً پیاده و اجرا نمایند. در کنار بحث آمادگی رزمی، اقدامات بسیار خوبی برای رسیدن به خودکفایی در مجموعه ارتش انجام شده است. نیروهای ارتش بخصوص در بحث دریایی و هوایی صد درصد به بیگانگان وابسته بودند چون تجهیزاتمان عمدتاً تولید کشورهای غربی بود پس مبنای آموزش ها و نشریه های در اختیار عمدتاً از غرب بودند. قطعات مورد نیاز از سوی بیگانگان تامین می شد. آموزش سیستم های فنی در آنجا دیده می شد. برخی از کارها نمی گذاشتند که انجام دهیم. به همین خاطر سامانه ها یا باید به آنجا می رفت یا مستشاران می آمدند و کارها را انجام می دادند. اقدام بسیار خوبی که انجام شد که باز هم به شعار انقلاب ما که استقلال بود برمی گردد در بخش نظامی بود. برای اینکه بتوانیم وابستگی ها را به مرور زمان کم کنیم و ان شاءالله به جایی برسیم که بتوانیم بگوییم صد درصد نیاز خودمان را در ابعاد مختلف مانند آموزشی، تعمیر و نگهداری و نوسازی و تولید سامانه های جدید در داخل کشور تامین کنیم و حتی بتوانیم تجهیزات و سامانه های نظامی صادر نماییم.در کنار فعالیت های خوبی که در این حوزه در ارتش انجام شده است. همیشه در زمانهای بروز بلایای طبیعی و غیر طبیعی، ارتش پای کار و در کنار مردم به عنوان اولین سازمان و ارگان وارد عمل شده و با همه قابلیت ها و توانمندی هایش در ضمن اجرای ماموریت های اصلی محوله اما اقدام های مردم یاری را هم به بهترین نحو ممکن در کنار مردم و دولت به سرانجام رسانیده است .
به موضوع خوبی درباره انحلال ارتش در اول انقلاب اشاره کردید که ارتش شاکله خوبی دارد و سلسله مراتبی هست. ذهن خیلی از مردم آن زمان این بود که وقتی ارتش در اوایل انقلاب تضعیف شده، پس نیاز به نیروی دیگری همچون گاردملی است، آیا واقعا ارتش انسجام خود را از دست داده و تضعیف شده بود؟ یا آنقدر پراکنده شده بود که نمی توانست بحث امنیت را حفظ کند که فکرها به جای دیگر رفت یا اینکه اینگونه نبود و طرح این شایعات یک اهداف سیاسی پشت سر خود داشت؟
قطعاً یک اهداف سیاسی پشت سر خود داشت و همگان از یاد نبرده اند در آغاز جنگ تحمیلی که چیزی از عمر انقلاب نگذشت بود صدام با حمله به کشورمان می خواست سه روزه خوزستان را فتح کند و در پایان هفته در تهران رژه برود! چه چیز باعث شد که ۳۴ روز در خرمشهر بماند و متوقف شود؟ اگر نیروی مسلح سازمان یافته، آموزش داده شده مقابل او وجود نمی داشت، آیا منطقی است که بپذیریم که صرفاً به دلیل نیروهای مردمی یا ارگان های نوپا و تازه تاسیس حال طی آموزش سامانه ها و تجهیزات ابتدایی نظامی بود ایا آنها به تنهایی می توانستند مقابل ماشین جنگی رژیم بعث عراق که تا دندان مسلح و حمایت می شد از کشور دفاع کنند؟ قطعا ً چنین نبود. پس اگر شالوده ارتش از هم پاشیده شده بود و اگر سیستم سلسله فرماندهی اش از بین رفته بود نمی توانست با این سرعت جلوی آن ارتش عراق بایستد.
یادمان نمی رود که ۲۴ ساعت از حمله رژیم بعث عراق نگذشته بود که صدها فروند هواپیماهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران عملیاتی را در آن طرف مرز در پاسخ به تهاجم رژیم بعثی اجرا کردند. این نتیجه سازماندهی و سلسله وحدت فرماندهی در ارتش بوده است. حتی طرح های عملیاتی از زمان قبل از انقلاب هم بود. چون از قبل هم رژیم بعث را به عنوان یک رقیب و دشمنی که اختلافات مرزی داشتیم، می دیدیم. پس طرح های عملیاتی ما برای مقابله با آن در بخشهای زمینی ، دریایی و هوایی پیش بینی شده بود. برای اجرای این طرح باید تجهیزات عملیاتی باشند و در بین مجموعه اجراکننده هماهنگی و شناخت لازم وجود داشته باشد و سامانه فرماندهی و ارتباطی کار خود را به خوبی انجام دهند. به رغم همه مسائل و مشکلاتی که ایجاد شده بود و تضعیف روحیه ای که سعی می کردند انجام شود و علی رغم پاکسازی های انجام شده در ارتش بویژه در رأس آن ولی از دل مجموعه ارتش نفرات جدیدی انتخاب و خیلی سریع وارد عمل شدند.
در واقع امام (ره) به درستی فرمودند: جنگ برای ما یک نعمت بود چه بسا اگر درگیر جنگ نمی شدیم، خواسته های ضدانقلاب و حرکات حساب شده در جهت تضعیف بیشتر ارتش ادامه پیدا می کرد و جلو می رفت. جنگ باعث شد که ارتش نشان دهد با حفظ ساختار خود آمادگی دارد با بهره برداری از تجهیزات در اختیارش و با وجود اینکه مستشاران کشور را ترک کرده بودند در هوا و دریا ماموریت ها را انجام دادند. در زمین سامانه ها را به پای کار آوردند. بنابراین معتقدم ارتش تضعیف نشده بود و این توانمندی و قابلیت وجود داشت که توانست از مجموعه حاکمیت و مرزهای کشور دفاع کند. شاید تبلیغات و حرکات مسموم انجام شده به نوعی در روحیه برخی از کارکنان تاثیر گذاشته بود چون خیلی سخت است در حالی که شما همیشه بخواهید تلاش و فعالیت کنید. باید بخشی از انرژی و توان خود را به جای مقابلیه با دشمن برای اثبات همراهی با نظام بگذارید بپذیرید و قبول کنید حقیقتی است که وجود دارد. این بخشی از توان و انرژی فرماندهان و سامانه فرماندهی را می گرفت. اما ارتش با آمادگی لازم کار خود را انجام داد .
در این فضا هنوز یک سوال خیلی بزرگ در ذهن خیلی ها باقی مانده است و آن اینکه در مقابل صبحت هایی که مطرح می شد و ارتش را تضعیف نشان می داد، چرا خود مقامات ارتش هیچ پاسخی ندادند؟
فکر می کنم فرماندهان آن موقع ارتش خیلی محجوب به حیا بودند و دنبال مطالبه نبودند. درواقع خودشان را طلبکار از نظام، انقلاب و مردم نمی دانستند. احساس می کردند که به مردم و نظام بدهکارند. درواقع باید در وهله اول این بخش را حل کنند و بعد اگر این جا بیفتد قاعدتا خود مردم و نظام جواب لازم را به ارتش خواهند داد. کمااینکه الان داریم می بینیم که در بین آحاد مردم واقعا ارتش به عنوان یک سازمان و ارگان خوشنام شناخته می شود و این شناخت از روی آگاهی است و مردم قلباً به ارتش علاقه دارند. این علاقه را مردم هم به زبان و هم درفضای مجازی اعلام داشته اند . من فکر می کنم ما در عمل نتیجه مطلوب تری گرفتیم تا اینکه در بوق و کرنا می کردیم که اینطور هست یا این طور نیست. ما سعی کردیم با عمل این را نشان دهیم و به اثبات برسانیم و از این طریق نتیجه بگیریم که خوشبختانه نتیجه هم به دست آمد .
ارتش اکنون چه صادراتی دارد؟
البته مستحضر هستید که صادرات تجهیزات نظامی از کانال دولت و وزارت (دفاع) باید انجام شود چون چارچوب خاص خود را دارد. اما در تولید تمامی محصولات نظامی و دفاعی، فکرها و ایده های فنی و عملیاتی نیروهای ارتش تاثیرگذار می باشد. همکاری و تعامل مشترک بین مجموعه فنی و عملیاتی ارتش و بخشهای صنعتی و دانشگاهی ما وجود دارد. چراکه در زمان قبل وزارت دفاع ما عمدتا دید و فعالیتش در راستای خرید و واردات بود. زیرساخت لازم برای اینکه تولیدات انبوه انجام دهد و به سطح صادرات برساند، وجود نداشت. سیاست در صنایع و مراکز دانشگاهی به گونه ای بود که اصلاً تفکر و تحقیق برای تولید و یک مجموعه سامانه نظامی نبودند. درواقع همراهی ارتش باعث شد که آنها را پای کار بیاوریم و این دو با همدیگر تلفیق شوند تا ما شاهد محصول میمونی به نام تولیدهای نظامی و دفاعی باشیم . اکنون شاهد هستیم که بخشهایی از تولیدهای نظامی ما از طریق وزارت دفاع به کشورهای متقاضی که با آنها در تعامل هستیم بنا به نیازشان صادر می شود. این یکی از توانمندی ها و قابلیت های جمهوری اسلامی ایران است که از واردکننده صرف به صادرکننده تبدیل شدیم. مثل برخی دیگر از بخشها که مجموعه تسلیحات و تولیدات نظامی از این موارد مستثنا نیست.
با کدام کشورها همکاری نظامی داریم؟
آیا منظورتان از همکاری نظامی در راستای تبادل نفرات، دانشجو هیات های نظامی و وابسته است یا اینکه پیمانهای نظامی را مدنظر دارید؟
هر دو مورد.
در خصوص دیپلماسی دفاعی که با خیلی از کشورها، تبادلات نظامی در حد وابستگان نظامی را به طور طرفینی داریم. با برخی از کشورهای دوست و هم پیمان تبادل دانشجو در سطح کارشناسی ارشد و حتی دکترا داریم.
چه کشورهایی؟
عمدتاً با کشورهای مسلمان همسایه مثل پاکستان، عمان، در مواردی هندوستان و چین وکشورهایی که ارتباطات مناسب تری با ما در بخشهای مختلف دارند این تعاملات و ارتباطات را داریم. با کشور روسیه متناسب با دیدگاه و خواسته های طرفین این تعاملات و ارتباطات پیش گفته وجود دارد در واقع هم به دیپلماسی نظامی هر دو یا چند کشور برمی گردد که این ارتباطات و تعاملات وجود داشته باشند.
سوریه در این فضا نمی گنجد؟
سوریه هم یکی از کشورهای مسلمانی است که با آن ارتباط و تعامل داریم. در رزمایش ها از مسئولین شان دعوت کردیم و آمده اند. از نزدیک حضور داشتند و بازدید کرده اند. نفرات ما آنجا حضور دارند و مشورت های نظامی هم بنا به نیاز به آن عزیزان داده می شود و اگر نیازمندی هایی هم باشد که درخواست کنند و در توان مجموعه ما باشد کمک و همکاری می کنیم. در همین بحث مقابله با گروهک های تکفیری هم کمکهای خوبی به کشور سوریه شد. توسط سپاه و ارتش پشتیبانی خوبی انجام شد که عزیزان در جریان کلیات کار هستند حمایتهای بی دریغ دولت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در پیروزیهای مردم و دولت سوریه نقش بی بدیلی داشت.
در بحث گروهک های تکفیری در عراق هم به همین ترتیب. الان مردم خودشان به زبان می آورند که کمکهای جمهوری اسلامی تاثیرگذار بوده است. با کشورهای همسایه ارتباطات و تعاملات وجود دارد و نیازمندی هایشان را هم تامین می کنیم. درخصوص توافقنامه ها و پیمانهای نظامی چیزی به نام پیمان نظامی مکتوب که ما نیرو اعزام کنیم یا آنها اعزام کنند، نداریم. اما موردی بنا به نیاز اگر درخواست شود که کاری انجام شود، همکاری و تعامل داریم که همه اینها از کانال خاص خودش انجام می شود. یعنی قطعا و حتما فرماندهی معظم کل قوا به عنوان فرماندهی کل نیروهای مسلح روی کلیه فعالیتهای نیروهای مسلح نظارت کامل دارند و مواردی که عمدتا با برون مرزی مرتبط می شود حتما از تدابیر ایشان بهره مند می شویم و کسب تکلیف می شود و بعد از تصمیم گیری اقدامات صورت پذیرد.
آیا کمکهای مستشاری فقط به سوریه صورت می گیرد یا به کشورهای دیگر هم در حال انجام است؟
ما در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و در قانون ارتش جمهوری اسلامی ایران بندهایی داریم که در صورتی که کشورهای مسلمان و دوست درخواست کمک و مساعدت کنند و همچنین کشورهای مستضعف را یاری رسان باشیم. چون یکی از آرمان های جمهوری اسلامی ایران حمایت از مستضعفین، ایستادگی در مقابل مستکبیرین و زورگویان است. خودمان را داخل کشور هم محدود نکرده ایم. یعنی نظام جمهوری اسلامی ایران نشان داده که انشاءالله روز به روز این اقتدار و توانمندی افزایش پیدا خواهد کرد که هر زمان که کشورهای مستضعف که مورد تجاوز قرار می گیرند و کشورهایی که حق شان پایمال می شود، با اولویت های کشورهای مسلمان که به هر حال علاوه بر وظایف قانونی، وظایف شرعی و دینی هم به عهده ما قرار خواهد گرفت، اگر دولتشان درخواست کند و تقاضا داشته باشد، بعد از طی مراحل قانونی کمک و مساعدت می کنیم. اکنون در برخی از کشورها بنا به اولویت بندی ها به صورت محدود این مسئله می تواند وجود داشته باشد.
البته این را هم اضافه می کنم که هر کشوری بتواند مشاوره و همکاری نظامی به کشورهای دوست و همراه خود بدهد، یک توانمندی و قابلیت برای آن کشور محسوب می شود. مگر در کشورهای استکباری غیر از این است؟ مگر شاهد نیستیم که عملا پایگاه های دائمی دارند و نیروهایشان به صورت دائم مستقر هستند. تازه ما معتقدیم خیلی از آنها خواسته مردم آن کشورها نیست بلکه تحمیلی است و مسئولین سیاسی حاکم بر آن کشور دست نشانده هستند و همراه با خواست مردم نیستند. اما جاهایی که بنا به ضرورت اقدام می کنیم خواست مردم و خواست آن دولت است. بنابراین این دو با همدیگر خیلی متفاوت است. آنها در راستای تحمیل اراده و خواسته های نامشروع خودشان اقدام می کنند ما در راستای تامین منافع آن کشور اقدام می کنیم. این دو با همدیگر ۱۸۰ درجه اختلاف دارد.
برخی معتقدند چون اوایل انقلاب ارتش مجهز به بهترین ادوات و تجهیزات نظامی جهان بود و تحت آموزش نظامی مستشاران نظامی آمریکا قرار داشت، دارای بالاترین توان بازدارندگی بود. این تحلیل و روایت از نظر ما چطور ارزیابی می شود؟
ما به عنوان یک فرد نظامی معتقدیم که قدرت نظامی اگر عاریه ای باشد، همه جا و همه زمان جوابگو نیست. قدرت نظامی وقتی به معنای واقعی قدرت نظامی قلمداد می شود که نشات گرفته از توان داخل باشد و وابسته به خارج نباشد. ممکن است تجهیزات به روز و پیشرفته ای هم در اختیار برخی از کشورها قرار دهند، گویی که الان شاهد هستید تعدادی از کشورها دارند اما پتانسیل و ظرفیت بهره برداری از این تجهیزات، تعمیر، نگهداری و پای کار آوردن این تجهیزات، اگر متکی به کشور دیگری باشد، هر زمان که آن کشور اراده کند پای کار هست و هر زمان که اراده نکند، پای کار نیست. بنابراین نمی توانیم این کشور را قدرت نظامی واقعی قلمداد کنیم.
جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی به ارتش ما این باور را تزریق کرد که ما می توانیم هم تولید و هم نگهداری کنیم. برخی از مستشاران آن زمان اجازه نمی دادند که ما سمت سامانه ها برویم و آن را نگهداری و تعمیر کنیم. اولین بار بعد از انقلاب در بندرعباس انجام تعمیرات یگانهای شناور می خواست انجام شود از آنجا که باید روی حوض خشک بیایند روی خرک هایی قرار بگیرند تا قسمتهای زیرآبی شان چک و تعمیر شود و پروانه و بدنه اش و خردگی اش اندازه گیری شود، آوردن اینها در حوض خشک یک پروسه خاصی دارد که آن زمان به نیروهای خودی اجازه انجام این کار را نمی دادند. انقلاب به ما این ظرفیت را داد که می توانید شروع کنید و انجام دهید و انجام دادیم . در بحث تعمیر و نگهداری هواپیماهای جنگنده که از پیشرفتگی خاص خودش برخوردار است، مستشاران را کنار گذاشتیم و پرسنل خودمان این کار را انجام دادند. الان اعتقاد داریم که قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران قدرتی است که نشات گرفته از توان داخل و اتکا به قابلیت های بومی است. این را به عنوان یک قدرت می پذیریم اما قدرتی که وابسته باشد و سامانه هایش با اراده کشور دیگری پای کار باشد، با اراده کشور دیگری به کار گرفته شود، این قدرت، قدرت مستقلی نیست. قدرتی وابسته است. اعتقادات ما با خواسته های استکبار زاویه زیادی دارد بنابراین قطعا نمی توانستیم روی آن مسیر برویم و باید به این مسیر می آمدیم که آمدیم.
ادوات و تجهیزاتی که امروز داریم و متکی به ساخت خودمان است، چقدر متناسب با استانداردهای روز جهان است؟
ما نمی خواهیم خدای ناکرده به مردم مان اطلاعات غلط بدهیم. قطعا کشوری که صدها سال و شاید قرن ها تجربه ساخت تجهیزات نظامی را دارد از تجربه بالاتر و بیشتری نسبت به ما برخوردار است. آیا ما الان انتظار داریم ایران خودرو ، خودرویی را تولید کند که مشابه خودروی فلان کمپانی خارجی است؟ درحالی که هم صاحب تجربه زیادی است هم کار و تحقیقات کرده و سرمایه گذاری نیز انجام داده است . از ورود ما به ساخت تجهیزات نظامی زمان زیادی نمی گذرد. دوران دفاع مقدس و بازسازی را از عمر انقلاب اسلامی کنار بگذاریم یک چیزی نزدیک به دو دهه است باشد که شروع به انجام این کار و تجربه اندوزی کرده ایم اما آن که در برابر این مدت زمان و هزینه هایی که صرف نموده ایم ، عاید ما شده قابل قیاس با کشورهایی که چندین قرن است دارند کار می کنند و هزینه پرداخته اند، نیست.
ما در حال حاضربرای تامین نیاز اولیه و ضروری مان تا دستمان در مقابل دشمن خالی نباشد و بتوانیم ابزارها و تجهیزات اولیه را نسبت به دوران جنگ که به ما هیچی نمی دادند تامین نماییم ، خیلی پیشرفت نموده کرده ایم و این توانمندی و قابلیت را داریم . در ساخت یک ناو به معنای واقعی ،علم و دانشی نیست که نتوانید در آن پیدا کنید. یک مجموعه ای از مراکز دانشگاهی و صنعتی باید با همدیگر همفکری کنند تا یک ناوشکن رزمی تولید شود. در حال حاضر این مهم صورت پذیرفته است چرا دشمنان از دست ما عصبانی هستند؟ برای اینکه ما دیگر دست نیاز به سوی آنها دراز نمی کنیم. هر آنچه ندادند را دنبال و تولید کرده ایم. در مواردی حتی همپای آنهاست که خواست و نیاز ما را برآورده می کند و مهم تر این است که هر زمان اراده نماییم تولید می کنیم . قطعه ای یا سامانه ای خراب شود چون داخلی است خیلی سریع جایگزین می کنیم. اما اگر سامانه از آن طرف بیاید و بعد بخواهیم یک قطعه حساسش را تعویض کنیم و به ما ندهند بهترین تجهیزات را هم داشته باشیم به واسطه یک یا چند قطعه گلوگاهی براحتی کنار گذاشته شود. پس نمی توان به عنوان قدرت قلمداد کرد. مراکز صنعتی مان به خوبی جلو رفته و پیشرفت کرده اند. قطعا توقع ما بیش از این است. و به این اکتفا نمی کنیم. قطعا باید به جایی برسیم که تمام سامانه های تولیدی داخل یک سر و گردن از سامانه های خارجی بالاتر باشد، مطمئنا به این جایگاه خواهیم رسیم. اما صبر و تامل می خواهد، تلاش و کوشش می خواهد، هزینه کردن و حمایت می خواهد.
نقطه اوج توان بازدارندگی ارتش در این ۴۰ سال چه زمانی بود؟
معتقدم هیچوقت نباید بگوییم در نقطه اوج قرار داریم. چون اگر بگوییم در اوجیم، به معنای این است که سکون کرده ایم. اما نسبت به گذشته الان توان بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه قابل مقایسه با قبل نیست.
قابل شمارش هم هست؟
می توانیم در بخشی از مولفه ها به مواردی به صورت کلی اشاره کنیم. در ۴۰ سال گذشته در بحث تجهیزات بدون سرنشین، تعداد محدودی از سامانه ها را داشتیم که فقط در اختیار نیروی دریایی بود که آنهم در قالب هدف در تیراندازی سطح و زمین به هوا برای ارزیابی سامانه های توپخانه کنترل آتش و کارکنان مورد بهره برداری و استفاده قرار می گرفت. الان در بحث تجهیزات بدون سرنشین در کجا قرار گرفته ایم؟ در واقع داریم هم پا و همگام با کشورهایی که تجربه خیلی زیادی در این مقوله دارند پیش می رویم . تجهیزات بدون سرنشین ما در انواع مختل رزمی، آموزشی، گشت و شناسایی تولید و حتی در تجهیزات دریایی در سطح و زیر سطح تولید داریم کارها شروع شده و داریم یکسری فعالیتها و اقدامات را انجام می دهیم.
در بحث سامانه های موشکی، ما به یکسری بردها محدود بودیم که تولید خارج بودند . فراموش نمی کنیم که در طول دوران دفاع مقدس طرف مقابل با چه آزادی موشک شلیک می کرد و ما با چه محدودیت و ملاحظاتی. الان آن محدودیت ها و ملاحظات نه در تعداد و نه در بُرد وجود ندارد. اگر هم وجود دارد خودمان خودمان را محدود کرده ایم. یعنی یکسری مولفه ها و تدابیری را به مجموعه نیروهای مسلح ابلاغ کردیم که در آن چارچوب عمل کنند.اما اگرتدبیر باشد ما موشک با برد بیش از آنچه در اختیار داریم تولید کنیم این ظرفیت و قابلیت وجود دارد. در بحث یگانهای پروازی اصلا باورمان نمی شد بتوانیم هواپیمای جنگنده تولید کنیم. اما الان می بینیم تولید موتور جت هواپیمای رزمی با سرعتی چند برابر سرعت صوت ایجاد شده است که در اختیار هر کشوری نیست. تک تک بلیدهای توربین موتور جت از متالوژی، فناوری و متریال خاصی برخوردار است که رسیدن به آن کار هر کشوری نیست.
در بحث یگانهای زیرسطحی که در واقع پیچیده ترین فناوری در تجهیزات نظامی را باید در این بخش سراغ بگیرید و وجود دارد الان که به این زنجیره دفاعی تجهیز شده ایم.هم می سازیم، هم آموزش می دهیم و هم نگهداری می کنیم و هم تجهیزش می کنیم. سه فروند زیرسطحی زیردریایی که از کشور روسیه خریده بودیم از ابتدا موشک زیر سطح به سطحش را به ما نداده بودند.فقط به مین مجهز بود اما الان به توانمندی تولید موشک زیر سطح به سطح رسیده ایم و زیردریایی مان را به آن تجهیز کردیم که هم بتواند موشک و هم اژدر شلیک نماید و هم مین پرتاب کند و مین روبی کند.
اژدر، یک سلاح راهبردی است که براحتی به هر کشوری نمی دهند. امروز الحمدالله به قابلیت و توانمندی رسیده ایم که اژدر را در داخل کشور تولید می کنیم و یگانهای رزمی شناور سطحی و زیرسطحی مان را به اژدر تجهیز کرده ایم. این پیشرفت ها در حد مقایسه و قیاس با قبل نیستند . در بحث نیروی انسانی قبل از انقلاب صد درصد در آموزش نیروی انسانی وابسته بودیم. افسران هوایی و دریایی ما به کشورهای دیگر جهت آموزش می رفتند و حتی در مواردی زمینی کارکنان ما در تخصص های خاصی خارج از کشور آموزش می دیدند. الان در بحث آموزشی به جایی رسیده ایم که هم نیاز خودمان را تامین می کنیم و هم آمادگی و توانایی این را داریم که نیاز آموزشی کشورهای دوست و همسایه را هم تامین کنیم و این را هم بارها اعلام داشته و در برخی سطوح در حال اجرا نیز می باشد .
این نقد را که ارتش در اشراف به مسائل و معادلات سیاسی ضعف دارد وارد می دانید یا خیر؟
در ابتدا باید بگویم که در تدبیر قانون و ابلاغیه فرماندهی معظم کل قوا آمده است که نیروهای مسلح به هیچ وجه در جهت گیری های سیاسی نباید وارد شوند. اما این به منزله این نیست که منِ نظامی به عنوان یک فرد نظامی و فرماندهی در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و در ارتش بینش، نگرش و دید سیاسی نداشته باشم. این به منظر این نیست که ما مسائل سیاسی جامعه و کشورهای اطراف و جهان را دنبال نمی کنیم.
از فرمانده معظم کل قوا تدبیر داریم که باید بصیرت داشته باشیم. این بصیرت هم بصیرت سیاسی است و هم بصیرت عقیدتی و هم بصیرت نظامی است. اما اینکه بخواهیم به نفع یک جبهه، گروه یا حزب خاص سیاسی ورود کنیم از ماموریت اصلی خودمان منحرف می شویم. اگر ارتش به عنوان یکی از بازوهای توانمند نظام جمهوری اسلامی ایران درگیر بازیهای سیاسی بشود ضربه خواهد خورد و ماموریت اصلی اش خدشه دار خواهد شد. بنابراین کارکنان ارتش، نگرش و دید سیاسی دارند. اگر نیاز باشد مسئولیشان آمادگی دارند از توانمندی و قابلیت هایشان در پست های دولتی و سیاسی استفاده و بهره برداری شود. این ظرفیت وجود دارد اما ارتش به هیچ وجه درگیر بازیهای سیاسی نخواهد شد. چون تدبیر فرمانده و قانون بر این است. اگر چنانچه نیاز باشد و ابلاغ شود ما حاضریم به همه نشان دهیم که چه ظرفیت و توانمندی در سطح ارتش وجود دارد.
یک سوال هم در مورد اینکه می گویند پنجره دیپلماسی بسته شود، پنجره جنگ باز می شود مطرح است. آیا ایران و آمریکا الان در این وضعیت هستند؟
بالاخره پنجره دیپلماسی به طول کامل با آمریکا بسته نیست. آمریکا، کشوری به عنوان حافظ منافع تعریف کرده و ما هم کشوری را به عنوان حافظ منافع تعریف کرده ایم. با واسطه پیامها ارسال می شود. البته ارتباط مستقیم وجود ندارد.
در این چند وقت اخیر از زمانی که ترامپ آمده سطح ادبیات دو کشور هر روز مقابل یکدیگر تندتر می شود.
به عنوان یک فرد نظامی از فرماندهی معظم کل قوا تدبیر داریم که همواره باید احساس کنیم که تهدید و خطر وجود دارد و خودمان را برای مقابله با آن خطر و تهدید آماده نگه و آماده باشیم. اما اشاره می کنم به صحبتهای فرمانده معظم کل قوا که ایشان فرموده اند بنده خطر رویارویی مستقیم و جنگی را پیش بینی نمی کنم. پس قطعا چنین چیزی وجود ندارد اما این به منزله این نیست که ما بخواهیم خیالمان راحت باشد و شب آسوده بخوابیم. ما به عنوان نیروی نظامی باید همواره احساس خطر کنیم. به یکی از تدبیرهای امیر سیاری در نیروی دریایی اشاره می کنم که می گفتند «بالای سرتان بنویسید تهدید چیست؟ من چه کرده ام؟ من چه آمادگی ای دارم؟ و به عنوان یک فرمانده چه باید بکنم؟ هر روز که وارد اتاق می شوید اول این نوشته را بالای سرتان ببینید.
آخر شب که دارید به خانه می روید هم این را ببینید. ما به عنوان افراد نظامی باید تهدیدها را همیشه و همواره رصد کنیم». قطعا اگر ارتباطات و تعاملات سیاسی نزدیک وجود داشته باشد، ارتباطات نظامی بیشتری هم وجود خواهد داشت. خطر درگیری کمتر خواهد بود. این یک اصل است و نمی توان آن را نفی کرد. اما اینکه الزاما نبود ارتباط سیاسی مساوی است با درگیری نظامی و جنگی درست نیست شاید زمینه اش بیشتر فراهم باشد که به طرف مقابل برمی گردد که چقدر حماقت کند. این حماقتش اگر منجر به این بشود که عزت، توان و منافعمان بخواهد خدشه دار شود، حدود و ثغورمان خدشه دار شود، در طول ۴۰ سال انقلاب اسلامی ثابت کرده ایم که هیچوقت ساکت نخواهیم نشست. قطعا پاسخ می دهیم، برخورد می کنیم و مقابله می کنیم اما باز از فرمانده کل قوا تدبیر داریم که جمهوری اسلامی ایران هیچوقت آغازکننده و شروع کننده جنگ نخواهد بود. اما در صورت هرگونه تعرض آنچنان پاسخی خواهد داد که همه را از کرده خود پشیمان کند.
حال و هوای فرماندهان چگونه است؟ وضعیت روحی را تشریح بفرمایید.
حوادث سیلی که اخیرا در کشور اتفاق افتاد همه را ناراحت و آزرده خاطر ساخت. بخصوص اینکه با ایام نوروز مصادف بود و ایام شاد مردم. قطعا ما بعنوان خادمین مردم عزیزمان وقتی ببینیم بخشهایی از کشور و گروه هایی از مردم دچار آلام، آسیب و مشکلات شده اند، قطعا غمگین و ناراحت می شویم. اما این به منزله کاهش روحیه و انگیزه برای خدمت به نظام و ارتقای توان و آمادگی دفاعی نیست. الحمدالله فرماندهان ما از روحیه خوبی در بحث مسائل نظامی برخوردار هستند. اگر مصاحبه های امیر فرمانده ارتش را ببینید، ایشان همواره با روحیه و بشاش است. فکر نمی کنم بتوان خستگی و نگرانی را در چهره نظامیان ما شاهد باشید و ببینید. اگر هم احیانا مسائل و مشکلات داخلی وجود داشته باشد که هر سازمان و ارگانی دارد قطعا فرهنگ ایرانی می گوید که ما صورت مان را با سیلی سرخ نگه داریم.
این لباسی که شما پوشیدید، نشان می دهد که بالغ بر ۳۰ سال نظامی هستید. به عنوان یک سوال غیررسمی در مورد شیرینی و تلخی این لباس بفرمایید.
قطعا هر جایی که با اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران و نیروهای مسلح مواجه بودیم، لحظات شیرینی برایمان بوده و آنجا که مسائل و مشکلاتی وجود داشته برای ما لحظات تلخی بوده است. اگر بخواهم در صنف و کار خودم در دریا اشاره کنم، لحظه سرنگونی هواپیمای ایرباس جمهوری اسلامی ایران به دست دژخیمان آمریکای مستکبر جهانی که من خودم در جنوب و دریا بودم برایم لحظه تلخی بود. وقتی که داشتیم اجساد کودکان خردسال و زنان را از دریا جمع می کردیم و به ساحل منتقل می کردیم خیلی لحظه تلخی بود و شاید اگر صد سال دیگر هم بگذرد از ذهن ما به عنوان یک فرد نظامی خارج نشود قطعا از ذهن مردم ایران هم خارج نخواهد شد. اما لحظات شادی هم شاهد بودیم. آنجایی که بعد از پایان دوران دفاع مقدس و جنگ، رژیم بعثی عراق که درواقع محروم بود از اینکه از آبراه های دریایی خود استفاده و بهره برداری کند، شناورهایی از کشورهای دیگر خریداری کرده و هزینه اش را نیز پرداخت کرده بود اما جرات وارد کردنش را نداشت چراکه می دانست مطمئنا آسیب و صدمه خواهند دید.
بعد از پذیرش قطعنامه اقدام به وارد کردن یکی از شناورهای پشتیبانی کرد، و دنبال این بود که از این به عنوان یک برگ برنده و تبلیغ استفاده کند. موقعی که در تصویر تلویزیون های خارجی این شناور را دیدیم که می خواهد وارد تنگه هرمز شود، در کنارش یک ناوشکن ایرانی حضور داشت، در واقع با مجوز نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران وارد تنگه هرمز شد. برایمان لحظه شاد و شیرینی بود که نشان دهنده اقتدار و توان جمهوری اسلامی ایران بود. لحظاتی که در صفحه تلویزیون دیدیم که سربازان رژیم آمریکا که خودشان را ابرقدرت جهانی تصور می کند چقدر خار و ذلیل در مقابل نیروهای ما دست تسلیم بالا برده بودند، نه برای ما بلکه برای هر ایرانی لحظه شاد و شیرینی بود.از این نمونه بعد از ۳۵ سال خدمت در ارتش جمهوری اسلامی ایران در صحنه دریا زیاد شاهد بودیم. گاه به کرات با وضعیت جوی نامناسب و دریای خراب مواجه بودیم و آن لحظات آن صحنه ها سختی های خاص خود را دارد که انسان را خیلی بیشتر به خدا متوجه می کند و بیشتر از خداوند درخواست کمک و مساعدت دارد.
به هر حال کار در نیروهای مسلح و در ارتش سختی های خاص خود را دارد که فکر می کنم بخش زیادی از سختی ها را خانواده های ارتشی تحمل می کنند. دوری از سرپرست خانواده در اوقات و زمانهایی که واقعا نیازشان دارند. چندین بار پسرم این حرف را به من زده که بارها شده من نیازت داشتم و در کنار من نبوده ای. از این گونه موارد زیاد داریم که به ماهیت شغلی و کاری کارکنانی که درگیر مسائل دفاعی کشور هستند، برمی گردد. ان شاءالله که خداوند قبول کند.
با توجه به تهدیداتی که اشاره شد، ارتش چه تدارکات و آمادگی هایی را در این فضا دارد؟
مسلم است که در سطح هزینه ای که برای نیروهای مسلح می کنیم در سطح خیلی از کشورها حتی کشورهایی که از وضعیت اقتصادی کمتر و ضعیف تری نسبت به ما برخوردار هستند، کمتر سرمایه گذاری و هزینه می کنیم. به هرحال بحث مسائل امنیتی کشور و تامین امنیت به عنوان یکی از نعمت های ناشناخته که تا داریم قدرش را نمی دانیم و زمانی که خدشه دار می شود تازه به یادش می افتیم، می طلبد که هم خوب برنامه ریزی و هم خوب هزینه کنیم و هم خوب از این بخش پشتیبانی کنیم. کشور هندوستان و پاکستان و بخصوص هندوستان را مثال می زنم که جمعیت خیلی زیادی هم دارد.
خیلی از منابع زیرزمینی که الان در اختیار ماست را آنها ندارند. مسائل و مشکلات اقتصادی داخل کشورشان، خیلی زیاد است. اما هزینه هایی که برای بحث مسائل نظامی می کنند را نگاه کنید که چه آمار و ارقامی دارد. ما یک پشتوانه عظیمی نسبت به نیروهای مسلح کشورهای دیگر داریم که مطمئن هستیم آنها ندارند و آنهم پشتوانه مردمی است که هر جا که نیروهای مسلح نیاز پیدا کردند مردم خالصانه وارد شدند. چه به عنوان یک رزمنده و چه به عنوان پشتیبانی کننده و تا زمانی که این فرهنگ، اتحاد، همبستگی وجود دارد آنچه این خلا را برای ما جبران می کند همین ظرفیت اینجاست که در خیلی از موارد به ظرفیت آنها می چربد اما من معتقدم که ما به عنوان نیروهای مسلح باید خودمان را آنچنان آماده کنیم که حتی نیاز به ورود یک فرد از هموطنان برای کمک به ما نباشد.
برای اینکه بخواهیم به این ظرفیت و جایگاه برسیم باید برنامه ریزی کنیم در حد برنامه ریزی این توانمندی و ظرفیت در نیروهای مسلح وجود دارد و باید پشتیبانی مالی، قانونی و حمایت های لازم انجام شود ، قطعا مسائل و مشکلات اقتصادی و داخلی کشور کمتر شود این ظرفیت هم می تواند تقویت شود و بیشتر گردد. ان شاءالله که به آن توانمندی، ظرفیت و قابلیت برسیم.
امید کرمانیها
- 14
- 7