به گزارش آفتاب یزد، «شما نزن، اجباری نیست!» و «به کوری چشم خیلی ها» دو واکنش از دهها و شاید صدها واکنشِ عجیب و ساختار شکنانه ی «کیانوش جهانپور» و «سعید نمکی» است که در فضای عمومی اما ملتهب جامعه (!) دردسرآفرین شده است؛ واکنشهایی که یا نیاز نبوده یا اگر هم نیاز بوده، متناسب با جایگاه این دو نمیتوانسته مطرح باشد.
> دولتِ بزن بهادرها...
همین یکی دو روز قبل وقتی با یک کارشناس و پژوهشگر حوزه اقتصادی دربارهی برخی چراییهای اقتصادی مشغول مصاحبه و گفتوگو بودیم، در پاسخ به دلیلِ به هم پریدنها در فضای رسانهای، موضوع جالبی مطرح شد: «وقتی فرمانده معلوم نباشد نباید انتظار دیگری داشت!» درست میگوید؛ وزیر صمت و جهاد کشاورزی و اقتصاد که اگر رزم حسینی مبتلا به کرونا نشده بود معلوم نبود بعدِ غائلهی تلخ مرغ، چهها که به هم نمیگفتند، بعد نوبت رسید به کشمکشهای پیدا و پنهان سعید نمکی و حسن روحانی و در برخی مواقع دعوای واعظی - روحانی با نمکی که در این میانه سعید نمکی به اصطلاح ولکنِ ماجرا نیست.
در کنار این بزن بهادرهای دولتی، ناگهان سر و کلهی نوبخت پیدا میشود و همتی که البته دعوا و بگو - مگوی رئیس کل بانک مرکزی و سخنگوی سابق باعث شد حساب کار دستِ «مشتاقان پاستورِ ۱۴۰۰» بیاید که آن چه میشنوند «بوی کباب» نیست (!) بدهی است پشت بدهی و ویرانی است پشت ویرانی! این روزها به جای یک عده انسان اندیشمند و صبور و دلسوز و متعهد و مسئولیت شناس، دقیقاً با یک عده بزن - بهادر طرف هستیم که ذرهای کوتاه نمیآیند!
> چرا باید واکسن کرونا سیاسی شود؟!
«مینو محرز» گفت: «من واکسن روسی نمیزنم!»، اگرچه هنوز کسی نمیداند «ولادیمیر پوتین»، رئیس جمهور سرزمینی که «واکسن اسپوتنیک وی» را تولید میکند نیز چه واکسنی زده چون اعلام نشده اما در جنوبِ روسیه، وزیر بهداشتِ حسن روحانی از به کار بردن هیچ عبارت و واژهای «ابا» ندارد لابد همه فهمیدند وقتی وزیر بهداشت میگوید: «به کوری چشم بعضی ها» لابد طرف حسابِ او مردم عادیِ کوچه و خیابان نیستند بلکه «مینو محرز» است!
«غیرمسئولانه» عبارتی است که مردم به کار میبرند؛ در واکنش به بگو - مگو ها، واکنشهای غیر ضروری، کشمکشهای سیاسی و اردوکشیهای رسانهای (!) کافی است نگاهی به نیم تای اصلی روزنامهها و صفحهی سیاسی (!) رسانهها بیندازیم تا برسیم به طرح یک پرسش: «چرا باید واکسن کرونا سیاسی شود؟!» این پرسشی است که هم میتوان به کیانوش جهانپور مراجعه کرد هم به سعید نمکی، چون هردوی اینها در تبدیل یک بحث علمی - اجتماعی به یک دوئل سیاسی - حزبی تبحری عجیب دارند. روزنامهی اصولگرایی که ذرهای از عملکردها و سیاستهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بین المللی دولت حسن روحانی را قبول نداشته، برنتافته؛ وقتی تمام صفحهی نخستِ خود را در حمایت از وزیر «نالان و گریان»ِ بهداشت هزینه میکند یعنی موضوع کرونا و سلامتی مردم و ایجاد آرامش و دلداری دادن به مردم نیز شده است بخشی از دعواهای «حیدری - نعمتی»ِ سیاسی که شاید اندک اندک، بازتاب ها، بازخوردها و نیز کارکردهای سیاسی - انتخاباتی داشته باشد؛ حق هم همین است، زیر سایهی سنگین «سید حسن قاضی زاده هاشمی» سکان وزارت بهداشت را به دست گرفتن، بار سنگینی است که تحمل آن چندان ساده نیست!
کیانوش جهانپور که برخی به طعنه میگویند؛ از سوی «سفیر چین» برکنار شد نه «سعید نمکی» (!) اما همچنان در گفتن و ابراز نکته نظرهای سیاسی و شبه سیاسیِ غیر مرتبط با حوزهی کاری خود دست بر نداشته، یک روز «آمارهای چین» را زیر سوال میبرد تا «ظریف» در جایی بگوید: «تا مدتها کارمان این بود که دلخوری آن «توئیت» را برطرف کنیم»؛ یک روز به شهروند جمهوری اسلامی، پرخاشگرانه و غیرمسئولانه در جایی که «نگرانی» موج میزند میگوید: «شما نزن، اجباری نیست!» و حالا دست به یقه میشود با «سیدمحمد ابطحی» که به سبک «فیلم مارمولک کمال تبریزی» توئیت بزند: «ای کاش اسلام و مسلمین دست و زبانمون رو نبسته بود» و کسی که این گونه مینویسد لابد نمیداند: «او که روسای جهان است...»
حالا «ابطحی» چه گفته؟ هیچ (!) فقط متذکر شده است با «کرونا» و ایضا «جان و سلامتی مردم» بازی «سیاسی» نکنید!
کجای این حرف بد است؟ اصلا وقتی یک سال و اندی که از حضور ویروس «نامیمون» کرونا گذشته، کی بیشتر از نمکی و جهانپور، سیاسی بازی درآورده که حالا وقتی حرف خودشان را به خودشان میگویند، رگ گردن بیرون زده، پرخاش میکنند! لابد لازم است یادشان بیاوریم «توئیت» ۱۷ فروردین ۹۹ را که نوشته بودند: «مباحث علمی رو هیچگاه نه میتوان و نه باید با سیاست آمیخت، همه محافل آکادمیک دنیا بر پایه اطلاعات اپیدمیولوژیک و گزارش محققین چین، حداقل آنفلوآنزای تیپ A را از ویروس نوپدید کرونا وخیمتر قلمداد کردند، امروز یافتهها خلاف این را نشان میدهد، به یافتههای خودی اطمینان بیشتری داریم.» یا لابد لازم است یادآوری کنیم به آقای جهانپور که: «شما نبودی...» در جایی مدعی شدی: «من حاضرم تمام مشاغلم را از دست بدهم اما در فضای مجازی باشم و فرصت گفت وگو با مردم را از دست ندهم.» یعنی در فضای مجازی ماندهای که به مردم بگویی: «شما نزن اجباری نیست!» به راستی «شوخی تلخ» کدام است؛ سر به سر چینیها گذاشتن یا «توی دل شهروندان ایرانی را خالیکردن» و به این و آن تاختن؟!
> وزیر بهداشت به ابهامات پاسخ دهد
«کبنا نیوز» در مطلبی با عنوان: «آقای وزیر! برای مظلوم نمایی و قهرمانسازی از خود، دستکم حقایق را تحریف نکنید / نمکی پاسخ دهد که چرا تعداد واکسنهای وارداتی را نصف کرد؟» مینویسد: «دولت روحانی ضعف، زیاد دارد؛ وزرا و مقامهای زیادی دارد که عملکرد ضعیفی و غیرقابل دفاعی داشتهاند؛ اما بعید است بتوان کسی را در این دولت یافت که در صحبتهایی که رنگ و روی پوپولیستی دارند، به گرد پای نمکی برسد. وزیر بهداشت افزون بر یک سال است که ناله میکند و از زمین و زمان انتقاد میکند؛ آن اوایل کاملاً قابل درک بود. مثلاً اینکه میگفت بودجه کرونا تمام و کمال به وزارت بهداشت تخصیص داده نشده، منطقی بود. حتی اینکه میگفت با فلان تصمیم در ستاد کرونا مخالف بوده هم منطقی بود. همه اینها هم در افکار عمومی، پشتوانه مییافت اما دیگر همه چیز از حد گذشته است.
یکی نیست بگوید اگر یک سال و اندی است که هرچه میگویید گوش نمیدهند، چرا کنار نمیروید؟ یا اگر کنار رفتن را در ذهن و فکر خود شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت میدانید، چرا تغییر رویه نمیدهید؟ شما که به زعم خودتان «متخصص» هستید و باز هم به زعم خودتان دوراندیشی کرده و تشخص دادهاید که واکسن ابزاری سیاسی خواهد شد، چگونه هیچ «پلن B» و راه حل دیگری برای حل مشکلات به جز گلایه کردن از همه و انداختن تقصیر به گردن بقیه ندارید؟ وزیر بهداشت از سیاسی کاری در خصوص واکسن کرونا گلایه میکند؛ آن هم با تندترین واژگان. بر سیاسی کاری «لعنت» میفرستد غافل از اینکه اولین کسی که به همه این موضوعات دامن زده، خود اوست. فارغ از این موضوعات، برخی حقایق نیز در اظهارات او به گونه دیگری عنوان شدهاند. مثلاً در همین سخنرانی اخیر مورد اشاره او در کرمانشاه و در راستای همان قهرمانسازی از خود، به زعم خود مخالفان واکسن روسی کرونا را به باد انتقاد و حتی تمسخر گرفته که گویی میخواهد بگوید «دیدید منِ متخصصِ همه چیزدان میدانستم و شماها هیچ کدام نمیفهمیدید؟!»
در ادامهی این گزارش آمده:
وزیر بهداشت گفته: «من فایلی را نگاه میکردم که ما چند هزار برگ مکاتبات مکتوب در این مورد داریم و این سوای از مذاکرات تلفنی ما است. ما از حدود فروردین سال ۹۹ مکاتبات و مذاکرات واکسیناسیون را انجام دادیم و اولین تماس من با وزیر بهداشت روسیه در دوم اردیبهشت ۱۳۹۹ بود. ۹ ماه طول کشید و با همکاری خیلی خوب سفیر ما این موضوع تبدیل به قرارداد شد و قرار شد حداقل دو میلیون دوز تا پایان اسفند از روسها بگیریم و حالا بماند که برخی بلوا کردند که واکسن روسی فلان و بهمان است و افاضات هم فرمودند که واکسن چنین است و چنان است و فکر نکردند این وزیر خودش متخصص امر است و کسی که رشته غیر مشترک دارد چرا باید خود را در مقابل کسی که دانش دارد صاحب فتوا بداند؟» آقای وزیر تاکنون حاضر نشده از نقش کلیدی دستگاههای دولتی مانند وزارت خارجه در واردات واکسن نامی ببرد؛ این در حالی است که قائدتا همکاری این دستگاه و برخی دیگر از دستگاههای دولتی برای واردات واکسن بسیار حائز اهمیت بوده. از این مسئله که بگذریم، اظهارنظر اخیر او که تمام «افتخار» واکسن وارداتی روسی را به نام وزیر میزند، با برخی اخباری که قبلاً منتشر شده، تعارضهایی دارد. مثلاً برخی از این اخبار حکایت از آن دارد که وزارت خارجه برای واردات ۲۰ میلیون دوز واکسن اسپوتنیک وی تلاش میکرده اما وزارت بهداشت آن را به ۱۰ میلیون دوز کاهش داده است.
ماجرا از این قرار است که روز ششم فروردین ماه، کاظم جلالی سفیر ایران در مسکو درباره خرید واکسن روسی «اسپوتنیک وی» گفت: «در چارچوب قرارداد فعلی بین ایران و روسیه حدود یک میلیون دوز واکسن از روسیه خریداری میکنیم. از حدود دو ماه پیش پیشنهاد دادهام که ما یک قرارداد ۲۰ میلیون دوزی با روسها برای تامین واکسن اسپوتنیک وی ببندیم که این موضوع با استقبال و تایید رئیسجمهور، آقای واعظی و آقای نمکی مواجه شد. اما در ادامه پیگیریها این ۲۰ میلیون دوز در وزارت بهداشت به ۱۰ میلیون دوز کاهش یافت و هماکنون هم مشغول رایزنی برای عقد قرارداد هستند. اما این روند باید تسریع شود.» به بیان دیگر او به صراحت گفته وزارت بهداشت تحت مدیریت نمکی، واردات ۲۰ میلیون دوزی واکسن را نصف کرده. این ابهام را چه کسی باید پاسخ دهد؟ آیا بهتر نیست وزیر بهداشت به جای این قهرمانسازیها از خود به این گونه ابهامات پاسخ بدهد و مثلاً بگوید علت درخواست وزارت بهداشت برای این کاهش چه بوده و آیا موضوع به تولید واکسن در داخل ارتباطی و نحوه توزیع آن در بازار داشته است یا خیر؟
بگذریم از اینکه جناب وزیر در حالی مشغول افاضه کردن از «دوراندیشی»های خود و ساختن یک تصویر ماورایی و نجات بخش از خود است که مجموعه تحت مدیریتش حتی از توزیع همین اندک واکسنهای واردشده به کشور نیز عاجز مانده است. نشان به آن نشان که رییس دانشکده علوم پزشکی آبادان اخیراً گفته که اسامی برخی از مدیران شهرداری و اعضای شورای شهر آبادان در فهرست ارائه شده برای تزریق واکسن به پاکبانان بوده است و این افراد واکسن دریافت کردند. البته با رویهای که تاکنون از وزیر بهداشت دیدهایم، حتماً برای این موضوع هم مقصری از دیگر نهادها و ارگانها خواهد یافت تا کاسه کوزهها را سر او بشکند و احتمالاً روضهای دیگر در مظلومیت و تنهایی خود خواهد خواند!
> آقای جهانپور، آقای نمکی! سیاسی بازی کافی است
این روزهای تلخ میگذرد، روزهای تلختری را از سر گذراندهایم پس تلخیها ماندگار نیست آن چه باقی میماند عملکردها و صداقت داشتنها است. این اندازه تلاش برای بودن، دیده شدن و وزیر و مقام مسئول ماندن با تعهدات مسئولانه در عالم پزشکی، منافات دارد حتی اگر وزیر بهداشت دکترای داروسازی داشته باشد و یک پزشک متخصص نیز نباشد بازهم حق ندارد با سیاسی کاری برای مردم دردسر و تشویش بیافریند. اصلا همین که روی جلد روزنامههای سیاسی شده است جای مجادلهی حسن روحانی و سعید نمکی یعنی؛ «بیچاره مردم!»
- 9
- 6