کمیسیون رسیدگی به طرح صیانت در یک اقدام ضربتی و درست همان وقتی که همه حواسمان به مذاکرات وین، بررسی بودجه و… بود، طرح جنجالی و پرایراد صیانت را تصویب کرد! اقدامی که نه فقط با انتقادات تند و جدی رسانهها و کاربران اصلاحطلب در فضای مجازی همراه بود، بلکه صدای اصولگراها و حتی خود مجلسیها را هم درآورد. در این بین فقط ابراهیم رییسی بود که سکوت پیشه کرد. دلیلش همراهی و همسویی با حامیان صیانت بود یا اینکه بیمیلی به در افتادن با آنها را نمیدانیم اما این سکوت ادامه داشت تا اینکه آقای رییسجمهور تاکید کرد اینترنت با کیفیت و پرسرعت در اختیار مردم باشد. این سخن وی برخی ناظران را خوشبین کرد اما برای همه قانعکننده نبود چون رییسی با اشاره به اینکه وزارت ارتباطات مکلف است زیرساخت لازم را برای استفاده مردم از مزایای اینترنت امن، با کیفیت و پرسرعت فراهم کند، این پرسش را به ذهن رساند که منظور از اینترنت امن چیست؟! سوالی که عبدالناصر همتی نیز در زمان مناظرات انتخاباتی از رییسی پرسیده بود و از همان وقت تا حالا بیپاسخ مانده است.
این اما تنها سوال بیجواب نیست. موضوع مبهم دیگر این است که تاثیر اجرای طرح صیانت در آینده دولت رییسی که در دوران رقابتهای انتخاباتی به دو میلیون فالوور خود میبالید، چیست؟ این سوال را در مصاحبه با محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب پرسیدهایم. او هم اگرچه امیدوار است طرح صیانت به مرحله اجرا نرسد، معتقد است که بستن راه ارتباطی با مردم هم برای دولت رییسی و هم سایرین در لایه حاکمیت، آسیبزا خواهد بود. رییس دفتر رییس دولت اصلاحات در عین حال اقدام آن ۱۸ نفری که به کلیات طرح مورد بحث رای مثبت دادند را مصداق بارز تشویش اذهان عمومی میداند. ضمن اینکه معتقد است اگر یک فرد باهوش در کار باشد و بخواهد با ممانعت از اجرایی شدن این طرح، قهرمان قصه شود، آن فرد محمدباقر قالیباف است.
به نظر شما اجرای طرح صیانت و محدودیت بیشتر در فضای مجازی و اینترنت چه تاثیری در آینده دولت رییسی دارد؟ این اتفاق به دولت کمک میکند که کارهایش را بیدردسر و بیانتقاد پیش ببرد یا برعکس به خاطر نارضایتیهایی که برای عموم جامعه ایجاد میکند، چالشزا میشود؟
من اصلا اعتقادی به اینکه این طرح عملیاتی شود، ندارم. این طرح را نه افکار عمومی دنبال میکند و نه مدیریت کشور. یک جریان افراطی تندرو در مجلس است که تصمیم گرفته به صورت بیسروصدا این طرح را تصویب کند و حتما هم با آن مخالفت میشود. علت هم این است که با این رویه بیش از آنکه مردم صیانت شوند، خودشان صیانت خواهند شد. یعنی مرجعی و منبعی که الان حرفهایشان به گوش مردم میرسد، همین فضای مجازی است و آنقدر هوش و درایت دارند که مسیر ارتباط خود با مردم را نبندند. به همین دلیل هم دیدیم که چه مواضعی گرفته شد، مثلا آقای رییسی که خواست سرعت اینترنت بیشتر شود یا سخنگوی دولت.
خوشبین هستید که این طرح اجرایی نشود و مواضع آقای رییسی را مثال میزنید. اما اتفاقا به نظر میرسد که موضع آقای رییسی و دولت در این باره مبهم است. تکلیف مجلس تقریبا روشن شده چون طیف نزدیک به قالیباف به شکلهای مختلف در رسانههایشان در حال انتقاد شفاف از عملکرد کمیسیون مربوطه و تصویب کلیات طرح صیانت هستند اما آقای رییسی از اینترنت «امن و پرسرعت» میگوید و ما اصلا نمیدانیم که منظور از امن چیست. یا نگفته که بالاخره با طرح صیانت موافق است یا مخالف؟
بالاخره در حوزه ادبیات سیاسی نباید از کسی که با آرای جریان محافظهکار سر کار آمده و اتفاقا آرای شکنندهای هم داشته، انتظار داشت که خیلی مستقیم و صریح در این میدان وارد شود. به نظر من همین که جبهه خود را از آنها جدا کرده اهمیت دارد و بیش از این هم نمیتوان از یک رییس دولت محافظهکار توقع داشت. همانطور هم که گفتم به نظر من این طرح اصلا اجرایی نمیشود.
اجازه دهید این خوشبینی را چند دقیقه کنار بگذاریم. فرض کنیم که اجرایی شود، این کار برای دولت رییسی چه عاقبتی دارد؟
طبیعتا پنجرههای گفتوگو با مردم را میبندد و این پیوند ضعیفی که با توجه به رفتار دولت و رییسجمهور با مردم وجود دارد، از بین میرود. البته معتقدم که حتی اگر این طرح تصویب و اجرایی هم شود، راهی غیر از این ندارند که از آن برگردند.
اگر تا این اندازه مشهود است که نمیتوان این طرح را اجرایی کرد، آن جریان تندرو در مجلس با چه منطقی بر تصویب و اجرای آن اصرار دارد؟
دو زیرساخت دارد. یک زیرساخت آن سیاسی است. بالاخره این مجموعه در دولت آقای رییسی جایگاه درست و حسابی نداشتهاند و تاثیرگذاری چندانی ندارند لذا این اقدام برایشان راهی است که از یک سو تاثیرگذاری خود را داشته باشند و از سوی دیگر روی موضعی بایستند که به نحوی به دولت لطمه میزند.
یعنی میخواهند هم خودی نشان داده باشند و هم به دولت ضربه بزنند؟
بله. میخواهند به دولت آسیب بزنند با این هدف که خودی نشان دهند.
دلیل یا آن زیرساخت دومی که فکر میکنید این رویکرد داشته، چیست؟
ممکن است زیرساخت مذهبی داشته باشد. یعنی بر پایه اعتقادات مذهبی خود تصور کنند که حتی اگر مردم ناراضی باشند، این کار ثواب دارد، همچنانکه آقای تقیپور گفته بود هرقدر هم مردم ناراحت باشند، باشند اما نباید راه جهنم را برای مردم باز کنیم. الحمدالله متخصص راه جهنم بستن و بردن به بهشت هم زیاد شده است.
به نظر شما پشت این قضیه مسائل دیگری دخیل نیست؟ مثلا اگر محدودیتی ایجاد شود، حتما پلتفرمهای داخلی ایجاد خواهد شد که در ساخت و فعال کردن آنها هم حتما منافع مالی بسیاری برای برخیها دخیل است.
یک بار هم این اتفاق افتاد. وقتی که تلگرام فیلتر شد عمده افراد با این که وارد پلتفرمهای ایرانی بشوند، مشکلی نداشتند اما متاسفانه آنها فقط ظاهر را ساخته بودند و کار عمیقی نشده بود که بتواند جوابگو باشد.
الان هم فرض کنیم مخالفان اینستاگرام حتی یک سوم کاربران آن وارد یک پلتفرم داخلی بشوند، اینها حتما قفل میشود و جواب نمیدهد.
اینکه احتمالا جایگزینهای داخلی گزینههای مناسبی نباشند حرف دیگر و البته فنی است. سوال من ناظر به موضوع دیگری بود. این پلتفرمها را بالاخره کسی یا نهادی ساخته است. این قضیه و سود مالی ناشی از آن به نظر شما چقدر در تصویب سریع و با عجله طرح صیانت دخیل بوده است؟
حتما افرادی هستند که از نظر اقتصادی از باز بودن یوتیوب و اینستاگرام و… خوششان نمیآید. طبیعتا همیشه پول، یکی از پشتپردههای تصمیمات سیاسی است.
گفتید که به اجرایی نشدن این طرح خوشبین هستید. از وقتی که کمیسیون کلیات را تصویب کرد هم شاهد یک تئوری در فضای مجازی بودیم که مبنای آن همین خوشبینی است. اینکه به هرحال این قضیه با قهرمانی یک نفر تمام میشود. به نظر شما ماجرای طرح صیانت با مداخله چه کسی یا چه نهادی تمام میشود و قهرمان آن کیست؟
به نظرم در این زمینه یک مسابقه ایجاد شده و فکر نمیکنم که قهرمانی این قضیه به یک نفر برسد، همه در تلاش هستند که این قهرمانی را به دست آورند.
قطعا مجموع حاکم میخواهد این قهرمانی را به دست آورد اما اگر یک فرد بخواهد این کار را انجام دهد، حتما آدم باهوشی است. طبیعتا هم باید این فرد آقای قالیباف باشد.
باید ببینیم که چقدر میتواند از این فرصت استفاده کند.
به خصوص که قالیباف در مجلس است و بیش از رییسی امکان این کار را دارد.
هم بیشتر امکان این کار را دارد و هم در حوزه فضای مجازی متهمتر است.
متهم اصلی البته به نظر آن ۱۸ نفری که به طرح رای مثبت دادند، هستند.
اقدام آنها به نظر من مصداق تشویش اذهان عمومی است. در توئیتی هم نوشتم. با توجه به اینکه در همه این سالها عنوان تشویش اذهان عمومی خیلی مطرح بوده، باید بدانیم که اقدام این ۱۸ نفر از مصادیق بارز تشویش اذهان عمومی است و کاری کردند که همه مردم، رسانهها، جناحهای سیاسی و روسای قوا به تشویش افتادند، آن هم با یک کار بزن دررویی و یواشکی.
- 9
- 1