این در حالی است که برخی کارشناسها معتقدند بیان چنین اظهاراتی چراغ سبزی به برخی افراد است تا هر گونه که بخواهند به بهانه حجاب در جامعه واکنش نشان دهند. که البته همین رویه نیز به گفته جامعهشناسها در جامعه ایجاد نارضایتی و هرج و مرج میکند. از سوی دیگر همین کارشناسها بر این باورند برخی نگاه نظامی به موضوع حجاب تبعات خاص خودش را داشته و دارد. حال آنکه به اعتقاد آنها در حال حاضر بزرگترین مشکلات کشور گرانی، تورم و فقر هستند. آنها بر این باورند که برای حل معضلات اجتماعی ابتدا باید فقر حداکثری را درمان کرد. چرا که برخوردهای خشونتآمیز همانند تیراندازی اخیر ماموران گشت ارشاد به بوکسور و خانوادهاش در بوستان پردیسان آن هم به خاطر موضوع حجاب تبعات بسیار منفی در جامعه دارد. حال آنکه کارشناسان تاکید میکنند این نوع رفتارهای پلیس و سخنان مسوولان همانند دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر کردستان نه تنها موضوع حجاب را در کشور حل نمیکند، بلکه احساس عدم امنیت در جامعه آن هم در شرایط کنونی را تشدید میکند.
نتایج معکوس
حجتالاسلام محمدتقی فاضلمیبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم از جمله افرادی است که تاکید دارد اینگونه رفتارها با مقوله حجاب نتیجه معکوس در جامعه دارد. او به «جهانصنعت» گفت: «متاسفانه رفتارهای برخی افراد و مسوولان در ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور و دیگر سازمانها در مورد مقوله حجاب، شرعی و قانونی نیست. چراکه حجاب را نمیتوان با زور، تهدید و ارعاب به جامعه تحمیل کرد. به عقیده من اگر مسوولان در خصوص این بحث با تذکرات و توصیههای اخلاقی رفتار کنند، بیشتر از رفتارهای خشونتآمیز مورد قبول جامعه قرار میگیرد.
مسوولانی که درصدد حل موضوع حجاب در کشور هستند، ابتدای امر باید بحران فقر و گرانی را در جامعه برطرف کنند. ضمن اینکه در حال حاضر هزاران مشکل در جامعه وجود دارد؛ مشکلاتی که کرامت انسانی را زیر پا میگذارد. این روزها سفرههای خالی مردم مهمترین معضلی است که دولت و مسوولان باید به آن توجه کنند. به نظرم اگر مسائل مربوط به فقر و حواشیاش درمان شوند، موضوع حجاب نیز به خودی خود حل میشود. اما اگر بدون حل مشکلات اصلی مستقیم به مقوله حجاب آن هم با خشونت ورود کنند، نتیجه معکوس در جامعه دارد.
چه بسا این روزها شاهد چنین امری هستیم. امروزه مردم از شرایط اقتصادی موجود به شدت دلخور هستند، زیرا آنها انتظار داشتند وضعیت بهتر و وعده و وعیدهای انتخاباتی عمل شود. اما متاسفانه اینگونه نشد. حال به جای حل مشکلات اصلی زنان تحصیلکرده یا در سایر سطوح اجتماعی و فرهنگی جامعه که شغل مناسب و درآمد معینی هم ندارند، چرا باید فقط به موضوع حجاب آنها پرداخت!؟ به نظرم اگر درخصوص حجاب برخی زنان ایراد و اشکالی وجود دارد، باید تذکرات اخلاقی با خوشرویی مطرح شوند. اینکه برخی شلاق به دست به دنبال زنان بیحجاب بیفتند، گرهای از مشکلات باز نمیشود. چه بسا هرج و مرج در جامعه و نافرمانیهای مدنی نیز بیشتر میشود.
این استاد دانشگاه با اشاره به تیراندازی ماموران گشت ارشاد به مرد جوان بوکسور و خانوادهاش و رابطه این نوع دستورها اظهار کرد: معلوم نیست ستاد امر به معروف و نهی از منکر برخی شهرهای کشور چرا دستور میدهند، اما چنین امری در اسلام وجود ندارد. تاکید تذکر مسائل اخلاقی و شرعی در اسلام همیشه با نصیحت و خوشرویی همراه بوده است، نه با برخوردهای خشن و قهری. اینکه مامور گشت ارشاد به خاطر حجاب زنی در روز روشن تیراندازی کند، نتیجه رفتارهای بدون فکر برخی تصمیمگیران است. وقتی خبر تیراندازی گشت ارشاد در پارک پردیسان را خواندم بسیار متاثر شدم که چرا برخی به نام دین و اسلام چنین رفتارهایی انجام میدهند.
تیراندازیهای غیرضروری و استفاده غیرقانونی از سلاح گرم هم یکی از همین اشکالات رفتاری است. ما قانونی به نام «قانون بهکارگیری سلاح توسط مامورین نیروهای مسلح در موارد ضروری» داریم که در آن ترتیبات و شرایط خاصی برای استفاده ماموران از سلاح تعیین شده است.
این شرایط به شکلی سختگیرانه و خاص است که استفاده از سلاح را در بسیاری از شرایط غیرموجه و غیرقانونی میداند. اما وقتی مأموران انتظامی در مواردی بدون داشتن توجیه قانونی و حرفهای اقدام به استفاده از سلاح یا ابزارهای پیشگیری دیگر میکنند، معنایش آن است که نه آموزش کافی در این خصوص در پلیس ایران وجود دارد و نه احتمالا توجه چندانی در سلسله مراتب مختلف به قوانین بهکارگیری سلاح میشود. اینکه دختران را به دلیل بیحجابی در خیابان مورد ضرب و شتم قرار میدهند به دور از کرامت انسانی است. حتی چنین موضوعاتی نیز در اسلام وجود ندارد. چنین رفتارهایی زیبنده نظام جمهوری اسلامی ایران نیست. بنابراین چنین دستورات و رفتارهایی کل دین را زیر سوال میبرد.
وی ادامه داد: بنده معتقدم که امروز بدترین منکر در جامعه گرانی، فقر و تورم است. بنابراین چنین موضوعی ریشه تمام منکرات است. اگر مشکل تورم و گرانی در کشور حل شود باقی مشکلات از جمله حجاب نیز حل میشود. حتی اسلام نیز به این موضوع اشاره کرده که اگر فقر در جامعه رواج پیدا کند، همه فسادها نیز در آن جامعه رواج پیدا میکند. هیچ مقولهای از دین با زور گره نخورده است. تمام دستورات دینی ما بر پایه عشق به خدا و پیامبران است. به همین دلیل هر فردی باید با عشق از دستورات اسلام پیروی کند، نه با زور و ارعاب. وقتی برخی با شلاق، زور، زندان و تیراندازی زنان را تهدید به رعایت حجاب کامل میکنند، شک نکنید که نتیجه معکوس دارد.
مسوولان از شیوه مسالمتآمیز درمانده شدهاند!؟
سیمین کاظمی- جامعهشناس- نیز در واکنش به سخنان دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر کردستان درخصوص اخراج زنان بیحجاب و یا بدحجاب از دستگاههای دولتی به «جهان صنعت» گفت: عموما در دستگاههای دولتی زنان بیحجاب یا بدحجاب حضور ندارند، و تمام زنان کارمند ادارات لباس فرم مخصوص دارند یا مطابق آییننامههای انضباطی لباس میپوشند از این رو صحبت از تشدید کنترل حجاب در ادارات عجیب است، زیرا به نظر میرسد چون تنها گروهی از زنان که دولت کنترل کامل روی آنها دارد، کارمندان دولت هستند و از طرفی برخی تصور میکنند دولت به واسطه استخدام زنان در دستگاههای دولتی به آنها نوعی امتیاز داده است، پس حالا میتواند از این امتیاز به عنوان اهرم فشار استفاده کند.
بیان چنین سخنانی نظیر تهدید زنان کارمند به تذکر و توبیخ و اخراج، افکار عمومی را به این نتیجه میرساند که مسوولان و متولیان حجاب از شیوههای اقناعی و مسالمتآمیز درمانده و ناامید شدهاند و حالا به شیوههای خشونتآمیز و جابرانه روی آوردهاند. وی افزود: واقعیت این است که چنین روشهای خشونتآمیزی نه تنها افکار عمومی را به حجاب تشویق نمیکند، بلکه حجاب را به عنوان یک امر تحمیلی به جامعه معرفی میکند. همچنین موجب نارضایتی در میان بخش بزرگی از جامعه به ویژه نسل جوانی میشود که از شیوههای خشونتآمیز و تحمیلی گریزانند و مطالبهشان آزادیهای فردی و اجتماعی است.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه حجاب یک امر فرهنگی است، بیان کرد: برخی مسوولان برای اینکه این امر فرهنگی را در جامعه نهادینه کنند، به شیوههای نظامی متوسل میشوند. اینکه گشت ارشاد به خاطر بیحجابی به فردی تیراندازی میکند، پدیده بسیار نگرانکنندهای است و این احتمال را باید در نظر گرفت که در صورت عدم مقابله با این خشونتها، افراد خودسر به زنان در خیابان حمله کنند و این خشونتها تداوم یابد و فضای جامعه ناامن شود. متولیان این امر باید بدانند که حجاب موضوعی فرهنگی است و نباید با شیوههای نظامی آن را به جامعه تحمیل کرد.
او با تاکید بر اینکه چنین رفتارهایی احساس عدم امنیت را برای زنان به وجود میآورد، گفت: به نظرم بیان چنین سخنانی منجر به احساس عدم امنیت و ایجاد نارضایتی در بخش بزرگی از جامعه و به ویژه زنان میشود. قبل از هر موضوعی، آنچه باید مورد توجه قرار گیرد جان و سلامت و امنیت روانی شهروندان است. زندگی در جامعهای که تهدید و خشونت در آن وجود داشته باشد، سلامت روانی و اجتماعی شهروندان را به مخاطره میاندازد و لازم است مسوولان به این امر توجه داشته باشند.
زنان طبق آییننامههای اداری و انضباطی لباس میپوشند
زهرا که در اداره دولتی مشغول به کار است در واکنش به دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر کردستان به «جهانصنعت» گفت: بنده سالهاست در یک اداره دولتی مشغول به کار هستم. از همان روزهای ابتدایی یکی از شرطهای استخدام در این اداره رعایت پوشش کامل حجاب بود. هر روز صبح وقتی به در اصلی اداره میرسیم اگر حجابمان کامل نباشد، ماموران تذکر میدهند. بنابراین فکر میکنم بیان چنین اظهارات عجیبی در خصوص زنان کارمند یک موضوع کاملا تبلیغاتی است، وگرنه نسبت زنان کارمند به نسبت دیگر زنان بسیار ناچیز است. این در حالی است که تمام زنانی که کارمند دولت هستند شدیدا زیر نظر قانون و قواعد دولتی فعالیت میکنند. در تمامی دستگاههای دولتی آییننامههای اداری و انضباطی وجود دارد که زنان کارمند طبق آن لباس میپوشند. اینکه برخی بر این باورند در ادارات دولتی بیحجابی رواج دارد، امر موهومی است.
وی افزود: اگر یک روز بدون لباس فرم مناسب وارد اداره شویم، اجازه ورود به ما نمیدهند. بنابراین چنین سخنانی پایه و اساس ندارد، چرا که تمام کارمندان اعم از مرد و زن تحت کنترل پوشش هستند و مردان نیز اجازه پوشیدن لباس آستین کوتاه را هم ندارند. اگر موردی در ادارات رخ دهد، به آنها تذکر داده میشود. بنابراین گفتههای دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر کردستان آن هم درخصوص حجاب دستگاههای دولتی عجیب است.
مهدیه بهارمست-
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی اجتماعی:این حد از کینه و نفرت ایجاد کردن برای موضوع «حجاب» از عجایب حکومتداری است/ اثر معکوس هم دارد
این حد از کینه و نفرت ایجاد کردن برای موضوعی که خارج از مساله نظم عمومی است، از عجایب حکومتداری است. تازه نهتنها به نتیجه نمیرسد، بلکه اثر معکوس هم دارد. خود دانید.
عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی اجتماعی طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: متاسفانه در جامعه ما گفتوگوهای سازنده و منطقی برای حل مسائل اجتماعی وجود ندارد و بهطور معمول یک یا هر دو سوی موضوعات اجتماعی علاقه دارند که مسائل را حیثیتی و جنجالی کنند و اجازه ندهند که موضوع از طریق شایسته و منطقی به بحث گذاشته شود. مساله اندازه و حدود حجاب از این نوع است.
ماجرای زدن اسپری فلفل به یک خانم و همسر و کودکش به خاطر حجاب و سپس تیراندازی به مرد و اصابت گلوله به او، بازتاب گستردهای داشت، حتی دیدم که بخشی از نواصولگرایان نیز از این رفتار ناراحت شده بودند. در این یادداشت میکوشم که از حیث جامعهشناسی حقوقی و فهم مساله جرم و تفاوت آن با سایر رفتارها به موضوع حجاب بپردازم، بلکه کمکی به فهم بهتر آن شود.
تا به حال چند نفر از شما شنیدهاید که کسی مرتکب دزدی یا قتل شود و پلیس با او برخورد کند، سپس او طلبکارانه به پلیس اعتراض کند و داستان خود را برای همه تعریف نماید و اغلب شنوندگان نیز با او همدردی و همراهی کنند؟ تقریبا هیچ. ولی این اتفاق درباره حجاب رواج دارد. بسیاری از زنان تجربه زیسته خود را در کشور و تهران و رفتن به پاسگاه وزرا یا برخورد با گشت ارشاد یا افراد عادی و ماموران امر به معروف مینویسند و همدلی دیگران را نیز کسب میکنند. طبق قانون هم بیحجابی جرم است و هم سرقت و قتل، پس چرا مردم در برابر این دو فعل، دو واکنش مغایر یکدیگر بروز میدهند؟ پاسخ این است که برای جرم دانستن یک فعل، منع و مجازات قانونی لازم است، ولی کافی نیست. شرط دیگر این است که قریب به اتفاق مردم نیز آن فعل را جرم بدانند و مرتکبین آن را محکوم و طرد کنند. بعید است که حتی یک در هزار مردم، قتل و سرقت را جرم ندانند و خواهان مجازات مرتکب آن نشوند، یا قاچاق مواد مخدر را اغلب مردم جرم میدانند، ولی نظرسنجیها و رفتار عمومی مردم نشان داده است که اکثریت قاطع معتقد به برخورد قانونی یا تلقی مجرمانه از بیحجابی نیستند، نه به این علت که لزوما به حجاب اعتقادی ندارند، بلکه به علت فلسفه جرم مخالفت میکنند، اتفاقا حتی بسیاری از زنان چادری، خواهان حق انتخاب پوشش در حد متعارف هستند و گمان میکنند که اینگونه اجباری شدن حجاب معنای انتخابی بودن پوشش آنان را تغییر داده است و حتی برخی خانمها به همین علت در پوشش خود تجدیدنظر کردهاند.
همچنین مردم بسیار اندکی مرتکب عملی که جرم است، میشوند در حالی که نقض ماده مربوط به حجاب از سوی حداقل نیمی از زنان مشاهده میشود. اینجا باید درباره تفاوت میان گناه و جرم نیز توضیح داد. برای نمونه از نظر فقهی ترک بسیاری از واجبات مثل نماز و روزه و حج و... گناه است، ولی دولتها کسی را برای این موارد مجازات نمیکنند، یا حتی بنا به فتوای بسیاری از آقایان گذاشتن ریش واجب یا احتیاط واجب است، تقریبا مثل حجاب است (با اندکی تفاوت)، ولی چرا با زدن ریش چنین برخوردی که با حجاب میشود را شاهد نیستیم؟
مثل طالبان که داشتن ریش را الزامی میکند. بهطور قطع نسبت به اصل و اهمیت عبادات مزبور مثل نماز، بیش از حجاب اتفاق نظر است به ویژه آنکه در مورد جزییات حجاب تفاوتها زیاد است و جالب اینکه ماده قانونی مربوط به حجاب نیز جامع فتاوای شرعی نیست و زنان غیرمسلمان را نیز شامل میشود.
واقعیت این است که جامعه ایران مثل برخی دیگر از جوامع اسلامی نسبت به حجاب زنان حساسیت دارد ولی نه به شیوه و اندازهای که در قانون آمده، این حساسیت یک امر عرفی است. در پاکستان هم که چنین قانونی ندارد، این نوع حساسیت را میبینیم و زنان نیز بهطور معمول مراعات میکنند، ولی در ایران به علت برخوردهای رسمی نامتعارف، همین حساسیت نیز ضعیف شده است. جرم به افعالی گفته میشود که نظم یا عفت عمومی را خدشهدار کند، این حد از عدم رعایت ماده قانونی حجاب نه نظم اجتماعی را نقض میکند و نه عفت عمومی را که اساسا موضوعی عرفی است.
اگر مساله حکومت اجرای دستور شرع است که در این صورت باید قانون را بهطور کامل و در همه جا و فقط برای زنان مسلمان اجرا کند و میان خانه و خیابان نیز فرق ذاتی ندارد. بهعلاوه نقض سایر واجبات و محرمات شرعی نیز باید مشمول مجازات شوند. دستورالعمل برای پوشش کارکنان دولتی نیز چاره کار نیست، زیرا بیرون از اداره به گونه دیگری رفتار خواهند کرد و این دوگانگی و ریا برای جامعه ما بدتر از هر رفتار دیگر از جمله عدم رعایت حجاب است. مساله این است که راهحل مسائل اجتماعی لزوما در قانوننویسی و برخورد انتظامی نیست، برخی مسائل با این سیاستها بدتر میشوند که بهتر نمیشوند. این حد از کینه و نفرت ایجاد کردن برای موضوعی که خارج از مساله نظم عمومی است، از عجایب حکومتداری است. تازه نهتنها به نتیجه نمیرسد، بلکه اثر معکوس هم دارد. خود دانید.
- 13
- 6
صدر
۱۴۰۱/۴/۲۱ - ۶:۴۲
Permalink