چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۳
۰۸:۴۲ - ۲۵ مهر ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۷۲۰۱۷
سیاست داخلی

چرا شعارها در اعتراضات ۱۴۰۱رکیک شده است؟ | «تراکم نفرت» برای بیان نهایتِ انزجار

شعارهای اعتراضات 1404,فحاشی در اعتراضات
در سطح تبیین روانشناختی می‌توان به موضوع «تراکم نفرت» اشاره کرد. شعارها در واقع بازتابی از مطالبات و تمنیّات سوژه‌های اعتراض و شورش هستند. ولی وقتی ناخودآگاه معترضان از نفرت تلنبار شده است، فحش دادن و ناسزاگویی راهکاری می‌شود برای بیان نهایتِ انزجاری که فرد از شرایط خودش دارد. افراد و اقشار مختلفی که پایگاه اجتماعی خود را از دست داده‌اند، هیچ نماینده‌ای در سطوح مختلف قدرت سیاسی ندارند، شنیده نمی‌شوند، نادیده گرفته می‌شوند و دائما حداقل مطالبات‌شان بی‌پاسخ می‌ماند، سوژه‌هایی آکنده از نفرت و خشم هستند که مثل همین دعواهای معمول میان دو نفر، می‌توانند ناگاه منفجر شوند و چشم‌ها را ببندند و دهان را بگشایند و آنچه را که نباید، بگویند.

محمدرضا مرادی‌طادی، استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی در روزنامه جهان صنعت نوشت:  شعارها بخشی از حضور توده‌ها در خیابان، این معیادگاه همیشگی سوژه و سیاست هستند و نمی‌توان حضور مردم را بدون شعار تصور کرد. هر جامعه‌ای التهابات خاص خودش را دارد و اصولا جوامع مانند خطوط الکتروکاردیوگرافی قلب که نبض‌های حیات را نمایش می‌دهند، با همین فرازوفرودها و التهابات و تحولات زنده بودن خودشان را نمایان می‌کنند. تصور جامعه‌ای که هرگز دچار التهاب و تحول نشود، محال است و این حُکم در مورد جامعه ایران نیز صادق است. پس باید بپذیریم که تحول و تغییر، ویژگی طبیعی هر جامعه‌ای است که گاه می‌تواند شکل اعتراض و شورش و دیگر اَشکال متفاوت حضور توده‌ای در خیابان و میادین به خود بگیرد و این حضور هم فارغ و عاری از شعارها نیست.

طی سه دهه گذشته جامعه ایرانی نیز دچار تحولات و التهابات خاص خودش شد و تجاربی همچون ۱۳۷۸و ۱۳۸۸ را کسب کرد. در آن تحولات ما شاهد حضور طبقات و اقشاری مشخص و معین بودیم که عُلقه‌های پایگاه اجتماعی، ادبیات و نظم گفتاری‌شان مشخص بود.

برای مثال، در سال ۷۸ صرفا جنبش دانشجویی فعال بوده و در سال ۸۸ مشخصا طبقات متوسط شهری ظهور و بروز جنبشی داشته‌اند. در چنین فضاهایی شعارها از گونه‌ای «ادب سیاسی» بهره می‌برده‌اند که نه تنها بسیاری از مرزبندی‌های ایدئولوژیکی را رعایت می‌کرد، بلکه فارغ از هرگونه بی‌نزاکتی بود.

اما دور دوم جنبش/شورش‌های اجتماعی در ایران که از حدود یک دهه بعدتر آغاز شد (از سال ۱۳۹۶ به بعد) از نظر شعارشناسی ویژگی بارزی پیدا کرد که سزوار توجه و تحلیل است؛ رکیک‌گویی و مستهجن شدن شعارها!

این روزها در حالی ایران برخی از التهابات اجتماعی را تجربه می‌کند که شعارها دائم به سوی نوعی از رکاکت سیاسی متمایل می‌شوند و بعضا چنان مستهجن که آدمی را شرم فرا می‌گیرد و این شرم و خجالت آنجا بیشتر می‌شود و بر شگفتی ناظران می‌افزاید که گاه از درون دانشگاه یا قشر نخبه و تحصیلکرده نیز شنیده می‌شود. چرا بعضی از شعارها چنین مستهجن شده‌اند؟ برای استهجانی که اکنون بر بعضی از شعارها حاکم شده فرضیه‌های مختلفی می‌توان ارائه کرد.

خیلی ساده و تحقیرآمیز می‌توان گفت خُب بسیاری از این افراد اراذل و اوباش هستند و ادب ندارند؛ یا به تئوری تقلیل‌گرای روانشناسی فرویدی متوسل شد و گفت این شعارها بیانی از عقده‌های فروخورده جنسی است که اکنون سر باز کرده و مَحمل و توجیهی سیاسی پیدا کرده است؛ یا مواردی دیگر. اما به نظر می‌رسد که مشخصا دو علتِ جامعه‌شناختی و روانشناختی می‌تواند موجب سر دادن چنین شعارهای رکیکی بشود.

در سطح تبیین جامعه‌شناختی به این نکته حائزاهمیت می‌توان اشاره کرد که از سال ۸۸ به بعد با زوال طبقه متوسط و فرسایش نهادهای مدنی، عموما جامعه‌پذیری سیاسی به درستی انجام نشده و سوای از آن کم‌کم نیروهای حاشیه و دهک‌های فرودست برای مطالبات حداقلی و معیشتی وارد میدان سیاست شده‌اند.

به تعبیری ملموس‌تر، می‌توان گفت پایگاه اجتماعیِ معترضانِ «رأی من کو؟» به پایگاه اجتماعی «نان من کو؟» تغییر کرده‌اند و بدیهی است هر چقدر نزاع از سطح «مدنی» به سطوح «طبیعی» نیل کند، دوز خشونت چه در کردار و چه در گفتار افزایش پیدا می‌کند. سیاست محل حل و فصل منازعات مدنی است و باید با میدان‌داری نهادهای واسطه انجام شود، تقلیل آن به تنازعِ بقا، کنش سیاسی را خشن و زبان سیاست را تند و رکیک می‌کند.

در سطح تبیین روانشناختی می‌توان به موضوع «تراکم نفرت» اشاره کرد. شعارها در واقع بازتابی از مطالبات و تمنیّات سوژه‌های اعتراض و شورش هستند. ولی وقتی ناخودآگاه معترضان از نفرت تلنبار شده است، فحش دادن و ناسزاگویی راهکاری می‌شود برای بیان نهایتِ انزجاری که فرد از شرایط خودش دارد. افراد و اقشار مختلفی که پایگاه اجتماعی خود را از دست داده‌اند، هیچ نماینده‌ای در سطوح مختلف قدرت سیاسی ندارند، شنیده نمی‌شوند، نادیده گرفته می‌شوند و دائما حداقل مطالبات‌شان بی‌پاسخ می‌ماند، سوژه‌هایی آکنده از نفرت و خشم هستند که مثل همین دعواهای معمول میان دو نفر، می‌توانند ناگاه منفجر شوند و چشم‌ها را ببندند و دهان را بگشایند و آنچه را که نباید، بگویند.

لذا در مقام جمع‌بندی، مستهجن‌گویی را در بُعد جامعه‌شناختی ناشی از تغییر در پایگاه اجتماعی معترضان و حذف نهادهای مدنی واسط میان توده و قدرت از یک‌سو و از سویی دیگر، در بُعد روانشناختی برآمده از تراکم نفرت می‌توان دانست. بدیهی است که این شعارها ناپسند و زشت و مذموم است و به هیچ عنوان نمی‌توان با هیچ تبیین و تفسیری آنها را توجیه کرد، ولی نکته حائزاهمیت این است که اساسا شعار و شورش معلول است و باید علت‌های زاینده این شرایط را از بین بُرد. پس به فکر اصلاح راهبردها و رویکردهایی باشیم که این شرایط بحرانی را رقم زده است!

  • 20
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هدیه بازوند بیوگرافی هدیه بازوند؛ بازیگر کرد سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ مرداد ۱۳۶۶

محل تولد: بندرعباس، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۹۶ تاکنون

تحصیلات: فارغ التحصیل لیسانس رشته مهندسی معماری

ادامه
سانجیو باجاج بیوگرافی سانجیو باجاج میلیارد و کارآفرین موفق هندی

تاریخ تولد: ۲ نوامبر ۱۹۶۹

محل تولد: هندی

ملیت: هندی

حرفه: تاجر، سرمایه گذار و میلیارد 

تحصیلات: دکتری مدیریت از دانشگاه هاروارد

ادامه
محمد مهدی احمدی بیوگرافی محمدمهدی احمدی، داماد محسن رضایی

تاریخ تولد: دهه ۱۳۶۰

محل تولد: تهران

حرفه: مدیرعامل بانک شهر

مدرک تحصیلی: دکترای اقتصاد واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران، کارشناسی ارشد علوم اقتصادی دانشگاه تهران، کارشناسی اقتصاد بازرگانی دانشگاه شهید بهشتی

نسبت خانوادگی: داماد محسن رضایی، برادر عروس قالیباف، برادر داماد رحمانی فضلی

ادامه
علی عسکری بیوگرافی علی عسکری سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: دهق، اصفهان

حرفه: سیاستمدار، نظامی، مدیر ارشد اجرایی، مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس

آغاز فعالیت: ۱۳۶۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک، کارشناسی ارشد مدیریت، دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهره‌وری

ادامه
ندا قاسمی بیوگرافی ندا قاسمی؛ بازیگر تازه کار و خوش چهره تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی ندا قاسمی

نام کامل: ندا قاسمی

تاریخ تولد: ۳۰ خرداد ۱۳۶۰

محل تولد: کرمانشاه

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر، مجری و صداپیشه

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

تحصیلات: دکترای شیمی آلی

ادامه
غلامعلی حداد عادل بیوگرافی غلامعلی حداد عادل؛ سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۲۴

محل تولد: تهران

حرفه: سیاستمدار ایرانی، عضور مجمع تشخیص مصلحت نظام، دانشیار بازنشسته دانشگاه، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و بنیاد سعدی

آغاز فعالیت: ۱۳۵۷ تاکنون

حزب سیاسی: اصولگرا

تحصیلات: لیسانس و فوق لیسانس فیزیک از دانشگاه تهران و شیراز (پهلوی قدیم)، دکتری فلسفه از دانشگاه تهران

ادامه
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
فرزان عاشورزاده بیوگرافی فرزان عاشورزاده تکواندوکار ایرانی

تاریخ تولد: ۵ آذر ۱۳۷۵

محل تولد: تنبکابن، مازندران

محل زندگی: آمریکا

حرفه: تکواندوکار

لقب جهانی: سونامی تکواندو جهان

ادامه
زندگینامه امامزاده داوود زندگینامه امامزاده داوود در تهران

عنوان شده است که ایشان همراه با برخی از بستگان خود در همراه با امام رضا به ایران می آیند اما در منطقه شمال غربی تهران به شهادت رسیدند. مرقد ایشان در زمان صفویه ساخته شد و سپس در زمان فتحعلی شاه گسترش پیدا کرد. 

دلیل مرگ این امامزاده را به صورت دقیق نمی دانند اما براساس روایات بومیان آن منطقه مشخص می شود که وی همزمان با بستگان خود به همراه امام رضا به ایران می آیند که همزمان با امام ایشان نیز به شهادت رسیدند و سال شهادت را نیز به سال ۴۸۰ هجری قمری نسبت داده اند، البته باز هم باید اشاره کرد که این تاریخ دقیق نیست و تنها براساس شواهد محاسبه شده است. 

براساس آنچه مردم محلی می گویند، امامزاده داوود در آبادی کیگا که در نزدیکی روستای کن قرار دارد، شهید شده، همجنین برخی می گویند وی با همدستی فردی به اسم نجیم گبر و یکی از درویش های روستا به شهادت رسیده است. ز منظر دیگر قاتل این حضرت شخصی به نام محمود فرح‌زادی می باشد.

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش