به گزارش شفقنا، شیخ حسین انصاریان در مراسم شصت و چهارمین سالگرد ارتحال آیت الله العظمی بروجردی در مسجد اعظم قم با اشاره به نقش پدر و مادر در تربیت فرزندان اظهار داشت: فرزند امانت الهی است و احسان و لطف خداست لذا والدین هم دارای مسئولیت الهی در این زمینه هستند.
این واعظ مذهبی با اشاره به روایتی از رسول خدا که فرمود: «از رحمت خدا دور است کسی که بنای خدا را خراب کند»، گفت: پدران و مادرانی که مسئولیت شناس بودند و نگاه آنها به فرزند، نگاه امانت خدا بود، از عقل و جان و کوششهای درست خود مایه گذاشتند، فرزندانی را تربیت کردند که آن فرزندان آبروی تاریخ و صفحه روشن روزگاران شدند.
وی با اشاره به سبقه خانوادگی مرحوم آیت الله بروجردی اظهار داشت: پدر آیت الله بروجردی پدر عقل و فطرت و تربیت و دین بود. با این هویتی که در پدربودن داشت، با همه وجود و کمبود امکانات در آن زمان، فرزند خود را به گونهای تربیت کرد که در همان ایام کودکی و جوانی و نوجوانی، کودک، معدن فکر و توجه به حقایق هستی در حد ظرفیت خود پرورش یافت. بسیاری از پدران و مادران در روزگار ما برای فرزندانشان جهنم ساز هستند. پدری که در کنار روحیات و اخلاقش، فرزندش بی دین میشود و لذت میبرد. مادری که دخترش از همان سه سالگی با بی حجابی گره میخورد و تشویق هم میشود که این دختر براساس تبرج جاهلیت قبل از پیامبر، درحالیکه ازدواج نکرده، آرایش کند و در چشم نامحرمان بریزد.
این پدران و مادران مصداق سخن پیامبر اکرم (ص) هستند که فرمود: «این پدران و مادران، عقرب به دنیا بیاورند بهتر از آدمیزاد است».هیچ یک از فرق اسلامی، کتاب هایشان مانند کتاب کافی، رده بندی معنوی، انسانی و تربیتی ندارد، چون کلینی همه مایههای کتاب را از اهل بیت (ع) و قرآن گرفته است و بعد توفیق الهی پیدا کرده است که جلد اول را رده بندی هنرمندانه کرده است. اولین باب، باب عقل است، چون اگر رابطه انسان را با عقل قطع کنند، کالانعام بلهم اضل و اولئک هم الغافلون. در این کتاب باعظمت از قول امیرالمومنین نقل میکند که انسان دارای دو عقل است؛ یکی عقل طبیعی و دیگری عقل مسموع است که از طریق هوش ظهور و رشد میکند و به کمال مطلوب میرسد. باب دوم کتاب اصول کافی، باب علم است. العلماء ورثه الانبیا. آیت الله بروجردی در علم و اخلاق و رفتار و کردارش واقعا ورثه انبیا بود.
وی «توحید» را باب سوم کتاب اصول کافی ذکر کرد و گفت: توحید کافی، توحید قرآن و اهل بیت است و آیت الله بروجردی بعد از قدم عقل و علم به توحید رسیده بود. ایشان یک موحد صد درصد بود یعنی توحید ایشان، توحید ناب بود و به اندازه دانه ارزن، شرک در آن دیده نمیشد.بعد از رشد عقل و علم، او به این نتیجه رسید که همه واقعیات و معارف و مسائل الهی را باید از حجت الله گرفت نه از علم و عقل. علم و عقل راهنمای رسیدن به حجت الله هستند و لذا حجج الهی را شناخت.
وی با اشاره به خطبه شقشقیه اظهار داشت: کلمه «شرط» در این خطبه امام هشتم کلمه مهمی است. اگر در زندگی مسلمانان امام معصوم حذف شود، آن مشروط که خدا و توحید است هم حذف میشود و ضرورتا اهل ابلیس و شیطان میشود؛ و چه ارتباط عجیب و شدیدی آیت الله بروجردی با حجج الهی داشت.
آقای انصاریان گفت: آیت الله بروجردی ۱۰ فروردین مطابق با ۱۵ شوال وارد شهر قم شد و ۱۶ سال با سادگی تمام زندگی کرد، اما حوزه قم را به حوزه ۷ هزار نفری ارتقا داد و این حوزه را به گونهای بار آورد که پاسخگوی نیاز عصر و زمان باشد و شاگردانی تربیت کرد و به اقصی نقاط ایران و جهان فرستاد که توانستند اثرگذاریهای مهمی داشته باشند یعنی برای عصر و زمان خود بود. برخی از ما آخوندها برای صد سال پیش هستیم یعنی به درد امروز نمیخوریم، برخی منبرهای ما برای ۲۰۰ سال پیش است و جامعه را درمان نمیکند، اما آیت الله بروجردی شناخت عجیبی از روزگار خود داشت.
وی گفت: ۱۶ سال زمان کمی است، اما آیت الله بروجردی به اندازه ۱۶۰ هزارسال به انبیا، دین، اهل بیت، علم، ایمان و اخلاق خدمت کرد و موج خدمات ایشان تا قیامت ادامه دارد.
- 14
- 2