عصرایران نوشت: اگر آقای صدیقی مدعی است که در جریان سوء استفاده جواد عزیزی و جعل امضای خودش و بقیه شرکا قرار گرفته و در تاریخ ۴ آذر هم برای این کارمجمع عمومی هم تشکیل داده اند، چرا درست ۱۵ روز از تاریخ ادعایی، پا شده و با همان کسی که به ادعای خودش سوء استفاده و جعل کرده، به محضر رفته و با او و پسرش به عنوان مدیران موسسه پیروان اندیشه های قائم، معامله کرده و باغ را به موسسه منتقل کرده است؟
مختصر و مفید می گوییم:
۱ - آقای کاظم رجبی صدیقی، تولیت حوزه علمیه امام خمینی به خبرگزاری فارس گفته است:
" متأسفانه بر اساس اعتمادی که به آقای جواد عزیزی داشتیم، تمامی امور را به ایشان و معتمدان خود واگذار کردیم ولی این فرد بدون اطلاع بنده و دیگران از جمله حاجآقای محسنی رئیس حوزه علمیه امام خمینی ره، شرکتی تأسیس کرد که ۱۰۰ درصد برخلاف اهداف و پیشنهادهایی بود که از ایشان خواسته شده بود و عملاً در این راستا، امضاهای بنده و دیگران ازجمله حاجآقای محسنی جعل شده است."
۲ - حوزه علمیه امام خمینی در بیانیه اول خود نوشته است که بعد از احراز اشکالات در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۲ جلسه مجمع عمومی تشکیل شده و اشخاصی که موسسه پیروان اندیشه های قائم به نام شان بوده، از آن خارج شده اند.
پس تا بدین جای کار، این گونه بوده که فردی به نام جواد عزیزی که معتمد آقای صدیقی، پسران و مدیر مدرسه بوده، سوء استفاده کرده و موسسه پیروان اندیشه های قائم را به نام همه آنها و نیز خودش ثبت کرده و سپس آقای صدیقی و بقیه متوجه شده اند و در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۲ این افراد از موسسه بیرون رفته اند و به قول خبرگزاری فارس "در جوابیه حوزه علمیه، به تاریخ ایجاد مجمع عمومی برای اصلاح اهداف و سهم اختصاص دادهشده به افراد اشارهشده و مشخص میشود که تولیت و حوزه علمیه بدون هیچ تأخیر و توجیهی، در آذرماه ۱۴۰۲ به دنبال اصلاح خطای معتمدین حاجآقای صدیقی بوده است."
تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۲ را به خاطر بسپارید که مهم است.
۳ - اما آقای صدیقی در چه تاریخی با پسرش محمد مهدی و جواد عزیزی به دفترخانه شماره ۱۴۶۷ تهران - واقع در جماران - رفته، سند انتقال باغ را امضا کرده و اثر انگشت شان را ثبت سیستمی کرده اند؟ طبق سندی که در سایت یاشار سلطانی منتشر شده، در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۲.
سوال اینجاست که اگر آقای صدیقی مدعی است که در جریان سوء استفاده جواد عزیزی و جعل امضای خودش و بقیه شرکا قرار گرفته و در تاریخ ۴ آذر هم برای این کارمجمع عمومی هم تشکیل داده اند، چرا درست ۱۵ روز از تاریخ ادعایی، پا شده و با همان کسی که به ادعای خودش سوء استفاده و جعل کرده، به محضر رفته و با او و پسرش به عنوان مدیران موسسه پیروان اندیشه های قائم، معامله کرده و باغ را به موسسه منتقل کرده است؟
یعنی همان کسی که مدعی بودند خلاف کرده، نه تنها از موسسه بیرون نرفته، بلکه همراه پسر آقای صدیقی، از زمره مدیران دارای حق امضا بوده است.
راستی علیه جاعل شکایت می کنند یا با او می روند محضر و باغ به اسم او می کنند؟ اگر کسی امضای شما را جعل کند و بخواهد باغ مدرسه تحت تولیت تان را بالا بکشد و شما متوجه شوید، علیه او شکایت می کنید یا در حداکثر در می گذرید و از او حذر می کنید یا با او می روید به محضر و در حالی که می دانید ۲۴ درصد موسسه به اسم اوست، سند انتقال باغ مدرسه تحت تولیت خود را به آن موسسه منتقل می کنید؟
اگر کسی واقعاً دنبال واقعیت باشد و نه در پی تخریب یا ماستمالی، همین سند و استدلال برایش کفایت می کند.
- 21
- 3