رویداد۲۴ نوشت: در روزهای اخیر مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم با انتشار بیانیهای ضمن محکومیت تهاجم اسرائیل به لبنان، راهحل برونرفت از این بحران را «بازگشت رژیم اسرائیل به مرزهای قانونی پیش از تهاجم ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین» دانست. اگرچه برخی کارشناسان معتقدند که اشاره به تشکیل کشور فلسطین در مرز ۶۷ ارتباطی با ایجاد کشور اسرائیل یا راهحل دو دولتی یا به رسمیت شناختن کشور و دولت اسرائیل ندارد اما بیانیه این مجمع به دلیل برداشتی که از این بحث شده به شدت مورد نقد گروههای داخلی قرار گرفته است.
حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان با تاختن بر تاریخ و انگیزههای تشکیل مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، آنها را به حمایت از صهیونیستها متهم کرده و آیتالله کعبی عضو جامعه مدرسین قم نیز گفته است که این مجمع دنبالهرو فتنه گران است.
خبرگزاری تسنیم نیز در مطلبی مجمع محققین و مدرسین را «دلالان اسرائیل» خوانده و نوشته است که «این مجمع با این بیانیه از اسرائیل خواسته به اشغال ۵۵درصد از خاک فلسطین رضایت بدهد و با این لطف جنگ میان فلسطینیان و صهیونیستها تمام شود».
در این گفتوگو، ایازی درباره محتوای بیانیه این مجمع مبنی بر «بازگشت رژیم اسرائیل به مرزهای قانونی پیش از تهاجم ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین» و نقدهای کیهان و برخی اصولگرایان دیگر توضیح میدهد.
آیا در این بیانیه مجمع محققین به صورت تلویحی یا صراحتا مطلبی با مقصود این که برای پایان این مناقشه بهتر است دو کشور یکدیگر را به رسمیت بشناسند، طرح کرده است؟ انتقادها از شما دقیقا حول محور این موضوع است که پیشنهاد به رسمیت شناختن اسراییل را مطرح کردید چرا که طرح مساله مرزهای ۱۹۶۷ به نوعی به رسمیت شناختن اسراییل است.
من تصور نمیکنم چنین جملهای گفته شده باشد. ما گفتیم بله مصوبه سازمان ملل متعلق به سال ۱۹۶۷ رجوع شود یعنی باید به مرزهای ۱۹۶۷ بازگردند. این چیزی است که دولت سیزدهم در سازمان ملل به آن رای داده است و خود حماس هم رسما در آن اعلام کردند که با این مصوبه سازمان ملل موافق هستیم. ما این بحث را در شرایط تنشی که خطرات آن ایران را تهدید میکند مطرح کردیم تا از فضای تقابل و رویایی و احتمال جنگ خارج شویم و این شرایط را به شکلی مدیریت کنیم که این حساسیتها را کاهش دهیم.
یعنی مشخصا مجمع منظوری مبنی بر به رسمیت شناختن اسرائیل نداشته است؟
نه چنین موضوعی در بیانیه ما نیست. این استنباط شده است. آقای امیرعبداللهیان به نمایندگی از ایران در سازمان ملل صحبت میکرد و این بیانیه مرزهای ۱۹۶۷ را تایید کرده بود. بعد از آن، آقای باقری معاون ایشان در تهران، در دانشگاه، خطاب عدهای از تندروها در ارتباط با همین مساله قرار گرفت و ایشان نیز گفتند ما از زبان بینالمللی استفاده میکنیم و این به معنی به رسمیت شناختن اسراییل نیست.
شاید برخی وقتی این صحبت را مطرح کنند، چنین منظوری – به رسمیت شناختن اسراییل- داشته باشند اما ما در این بیانیه چنین منظور و مسالهای را طرح نکردیم و در بیانیه ما چنین چیزی نیست.
اما انتقادها مشخصا در حال حاضر به مجمع در ارتباط با طرح موضوع مرزهای ۱۹۶۷ به همین مساله «به رسمیت شناختن اسراییل» ذیل معنای حقوقی این مرزها است.
دو گروه به مجمع مدرسین به مجمع مدرسین حمله کردند؛ یک گروه به واقع برایشان ابهام پیش آمده بود که من در پاسخ به آنها گفتهام و میگویم که ما از زبان بینالمللی استفاده کردهایم. مثل رهبری که گفتهاند در آنجا باید انتخابات آزاد برگزار شود. این صحبتها یعنی استفاده از زبان بینالمللی.
یک گروه هم هستند که قصدشان از این کار حمله به کسانی هستند که با آنها مخالفت دارند و تعابیر زشتی میکنند؛ مثلا میگویند که اینها مدافع اسراییل هستند! ما صحبتی با گروه دوم نداریم چرا که بنای آنها حمله و توهین است و هرگز نمیتوانند از زبان فرهنگ دینی صحبت کنند چرا که فرهنگ دینی اجازه این دست اتهامزنیها را نمیدهد و مساله را تنها برای گروه اول توضیح میدهیم.
شما میگویید ایران پیش از این به موضوع مرزهای ۱۹۶۷ در سازمان ملل رای داده و در مجامع بینالمللی آن را تایید کرده است اما بعد از طرح این موضوعات، عموما وزارت امورخارجه به صورت رسانهای و علنی توضیح میدهد که علیرغم تایید این مساله در سازمان ملل یا هر محفل بینالمللی دیگری، اسراییل را به رسمیت نمیشناسد اما به این دلیل که در آن مجمع نمیتواند ذیل سند حقوقی تبصره بیاورد، به صورت کلی به آن رای میدهد ولی باز هم به صورت علنی بیان میکند که اسراییل را به رسمیت نمیشناسد.
مرزهای ۱۹۶۷ موضوع مورد تایید گروه های فلسطینی و حماس است. آقای هنیه هم همین حرف را زد اما چنین جملهای را بیان نکرد. اسراییل در این ۷۰ سال هیچگاه تن به معاهده و صلح پایدار با همسایگان نداده است و متکی به قدرتهای بزرگ است و حمایت میشود. در زبان بینالملل میگوییم باید به پشت مرزهای ۱۹۶۷ بازگردند. اگر واقعا این اتفاق رخ دهد و امکان تحقق آن باشد باید به عنوان یک راهکار مدنظر قرار بگیرد.
چهرههایی همچون محمود عباس که سالهای سال است این مساله را قبول کرده بودند. حماس هم که تندترین جریان فلسطین است این مساله را قبول کرده است. مدارک نشان می دهد که آقای هنیه هم این مرزها را قبول داشت. ما که دیگر از حماس که نباید تندتر شویم. وقتی همه گروههای فلسطینی پذیرفتند که میخواهیم به این مرزها برگردیم، آیا ما میخواهیم چیزی بیشتر از آن ها را مطالبه کنیم؟
آقای ایازی نقد وارد شده به محتوای بیانیه مجمع دقیقا همین است. در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی کشوری به اسم اسراییل وجود ندارد و هرگز هم به رسمیت شناخته نمیشود.
ما با دو مقوله رو به رو هستیم؛ ادبیاتی که مرحوم امام(ره) و رهبری درباره اسراییل میگویند که به طور مثال اسراییل غده سرطانی است. دوم چیزی است که به عنوان نظام بینالمللی و حقوقی در مجامع بینالمللی صحبت و تصویب میشود. در آن زبان به هیچ وجه اینگونه نمیگویند
خود رهبری هم همین اواخر گفتند چه کسی گفته که ما میگوییم اسراییل باید نابود بشود؟!
این تعبیر رهبری است؟
بله. خوشان گفتند چه کسی گفته که ما میگوییم اسراییل باید نابود شود.در نظام بینالمللی باید با زبان بینالمللی صحبت کرد.
ببینید ما نه تصمیمگیرنده هستیم و نه در جایگاهی هستیم که چیزی را تعیین کنیم اما اگر در زمانی کشورهای مسلمان به این توافق رسیدند و دیدند این موضوع به مصلحت مسلمانان است چه کار باید کرد؟. دیگر بالاتر از صلح حدیبیه پیامبر که نیست. پیامبر صلح حدیبیه را «فتح» میداند.
با توجه به حمله موشکی اخیر اسراییل به خاک ایران شما تصور میکنید هنوز هم این بهترین راه است و بر بیانیهتان پافشاری میکنید؟
ما نمیگوییم بهترین راه است. میگوییم اگر بخواهیم در شرایط کنونی از وضعیت بحران و شکنندگی فعلی خارج شویم باید به سمت چیزی برویم که با کشورها اسلامی به توافق برسیم. باید به جایی برسیم که بتوانیم یک سخن را بیان کنیم. برای ما مساله مرز و خصوصیات و این دست از مسائل مطرح نیست. ما تنها پیشنهاد میدهیم. میگوییم شرایط جنگی برای کشور خطرناک است. این فقر و فلاکت کشور را تهدید میکند. برای کسی که از نگاه دینی به مسائل نگاه میکند نمیتواند بیطرف باشد. فراموش نکنیم همین مساله جاسوسی در بسیاری از موراد به دلیل نیازهای مالی و فقر و فلاکت رخ میدهد. مشکلات اخلاقی و جنسی بسیاری از موارد از فقر نشات میگیرد. در فرهنگ دینی می گوییم فقر آدمها را به کفر میکشاند. پیامبر میگوید فقر مرگ قرمز است. روحانیون نمیتوانند نسبت به شرایط اقتصادی جامعهشان بیتفاوت باشند.
ما نمیخواهیم با کسی دعوا کنیم. دغدغه مجمع مدرسین، شرایط کشور و راههای برون رفت از این وضعیت است. حرفی که ما زدیم عین حرفی است که آقای دکتر امیرعبداللهیان میگفت. ایشان تاکید میکردند نظرشان این- به رسمیت شناختن اسراییل- نبوده و ما هم همین را می گوییم که در این بیانیه به دنبال طرح چنین موضوعی نبودیم.
- 20
- 4
کاربر مهمان
۱۴۰۳/۸/۷ - ۱۸:۴۹
Permalink