صادق زیباکلام، استاد دانشگاه در روزنامه قانون، مینویسد: اصولگرایان دفعه اولی نیست که ظرف سالهای اخیر با پدیده شکست مواجه شدهاند. اولینباری که اصولگرایان با «نه» بزرگ مواجه شدند دوم خرداد ۱۳۷۶ بود. اما از این شکست چنان درسی نگرفتند و همچنان به همان سبک و سیاق و روال گذشته ادامه دادند. بار دیگری که اصولگرایان با شکست مواجه شدند ۲۴ خرداد سال ۱۳۹۲ بود و اسفند ۱۳۹۴ هم شکست دیگری در کارنامه اصولگرایان ثبت شد.
حالا آنها در ۲۹ اردیبهشت، بار دیگر طعم شکست را چشیدند. اصولگرایان در تمام این موارد بهجای آنکه بنشینند و فکر کنند که آنها را چه شده است که نسلهای بعد انقلاب به آنها باور جدی و اعتقاد ندارند و چرا ارزشهای آنان برای بسیاری از دهه شصتیها و هفتادیها زیر سؤال رفته، تقصیر کار را به گردن دیگران انداختند. یکبار سفارت انگلستان را متهم کردند و بار دیگر گناه را به گردن دیگران انداختند و اعلام کردند که بقیه قصد داشتهاند کودتاهای مخملی به راه بیندازند.
آنها بهجای دیدن واقعیتها در پشت تئوریهای توطئه سنگر گرفتند ولی اینبار، آنها نه میتوانند فتنهگران و نه سفارت هیچ کشور دیگری را متهم کنند و بهانه کودتای مخملی توسط دیگران را هم ندارند. آنها باید شکست را قبول کنند و بپذیرند که جامعه دست رد به سینه آنها زده است. البته این به معنای ندیدن آن ۱۵ میلیون نفر نیست اما اگر از منظر جامعهشناسی به نتیجه انتخابات نگاه کنند درمییابند که آن ۱۵ میلیون، اقشار و لایههای سنتی جامعه هستند و اقشار تحصیلکرده جامعه به آنها «نه» گفتهاند.
بهتر است اصولگرایان واقعیت را بپذیرند. متأسفانه آنها از امروز به جای پذیرفتن پیام نتیجه، پشت تبریکها به نظام و جامعه بابت شرکت در انتخابات پنهان شدهاند. جریان اصولگرا پشت این دست رفتارهای سیاسی سنگر گرفتهاند و نمیخواهند که واقعیتها را ببینند.
- 18
- 3