از مجموع ۲۰ میلیون و ۸۵۷ هزار و ۳۹۱ نفری که واجد شرایط شرکت در رایگیری بودند، ۲۰ میلیون و ۱۴۷ هزار و ۸۵۵ نفر به همهپرسی نظام جمهوری اسلامی رای «آری» دادند و این یعنی با شرکت و حضور بیش از ۹۸ درصد واجدان شرایط، بیش از ۹۹درصد نظام جمهوری اسلامی ایران را صادقانه تایید کردند و این یعنی با عدم مقایسه جمعیت ایران ۵۸ و ایران ۹۶، ۴میلیون نفر بیشتر نسبت به ۱۶میلیون نفری که از آنان بهعنوان پشتوانههای نیروهای انقلابی یاد میشود به استقرار نظام جمهوری اسلامی پاسخ مثبت دادند و این عدد در نوع خود میتواند معنادار و موید بسیاری از واقعیتهای مغفول مانده باشد.
جبهه تازه تاسیس نیروهای مردمی انقلاب و ادعاهایی سترگ و تاملبرانگیز!
در جلسه ۶۰۰ نفره جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی حرفهای عجیب و غریب و «نوشابه بازکردن»هایی شاذ کم نداشتیم! دلداریدادن به یکدیگر، کمکم رنگ عوض میکند و تبدیل به«مطالبه» و حتی «مطایبه» میشود و وقتی کنترل کلام و تفکر از دست گویندگان خارج میشود! کمی آنسوتر از نقطه جوش و غلیان احساس! رد و نشانههایی از طلبکاری و غوغاسالاری به رخ کشیده میشود.
در همان جلسه ۶۰۰ نفره بود که موحدی کرمانی گفت: «آقای رئیسی در انتخابات ۱۶میلیون رای حلال بهدست آورد؛ ما روز گذشته با آقای جنتی نشست داشتیم و در آنجا مطرح شد که مردم از شورای نگهبان انتظار دارند و میخواهند ببینند شورا چه قضاوتی میکند، شورای نگهبان وظیفه دارد همه آنچه اتفاق افتاده، برنامههای غلط، آرایی را که ابطال شد و مناطقی که صندوق به آنها نرفته بود خودش با دلیل بشناسد و به مردم اعلام کند. این تخلفات در نتیجه انتخابات موثر نیست، اما این اثر را دارد و شاید رای آقای رئیسی را از ۱۶ میلیون به ۱۹ میلیون و رای آقای روحانی را از ۲۳ به ۲۱ میلیون برساند. از این رو کسانی که تخلف کردهاند باید بدانند که یک چشم بینا بالای سر آنهاست و آنها به خود اجازه تکرار چنین اقداماتی را ندهند.»
کمی بعدتر اما کلام ناگهان گُر میگیرد: «عدهای فکر میکنند در این انتخابات شکست خوردیم، ولی در مقابل رسوایی تخلفات گسترده و خرید رای و دینفروشی طرف مقابل شکستی رخ نداده است.» این را محمدحسن رحیمیان، رئیس شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب میگوید و در ادامه مدعی این نکته میشود که «البته بخش بزرگی از آن ۲۳ میلیون رایی که طرف مقابل بهدست آورد، متعلق به انقلاب و نظام است و آنها اینطور تشخیص و رای دادند و مرزبندی ما بین انقلابی و ضدانقلاب است و آنهایی را که غیرانقلابی هستند یا در مصداق تشخیص اشتباه دادهاند از خودمان میدانیم و باید جذبشان کنیم.»
و کلامی دیگر از محمدباقرذوالقدر، رئیس ستاد جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی: «جبهه مردمی برای اهداف بزرگتری شکل گرفت و به همین منظور پس از ایستگاه اولش که انتخابات بود، مسیر خود را ادامه خواهد داد.»
و آنچه این روزها میبینیم!
این روزها همچنان عدهای در حال و هوای انتخاباتی بسر میبرند که در حلالترین وضعیت اخذ تایید از سوی مردم! با جمعیتی ۱۶میلیون نفری مواجه شدند، جمعیتی که معلوم نیست اگر انتخاباتی مجدد با حضور همین چهرهها برگزار شود، بازهم بر سر عهد و پیمان ۲۹ اردیبهشت خود باقی خواهند ماند یا اینکه با دیدن برخی از واکنشها و جبههگیریها در تصمیم خود تجدیدنظر خواهند کرد؟
این روزها میتینگها، تخریبها، مطالبهسازیها و فرصتسوزیها ادامه دارد و این مسائل در حالی رخ میدهد که شورای نگهبان با همه اگر و اماهایی که رسانههای اصولگرا القا کردند صحت انتخابات ریاستجمهوری را تایید کرده است.
این روزها شاید لازم است یک بار دیگر بخشهایی از پیام سپاسگزاری رهبر معظم انقلاب از حضور باشکوه مردم بازخوانی شود که فرمودند: «جشن حماسی انتخابات دیروز، بار دیگر گوهر درخشانِ عزم و اراده ملی را در برابر چشم جهانیان به جلوه آورد. مشارکت گسترده و پرشور شما و هجوم مشتاقانه به مراکز رایگیری و تشکیل صفهای طولانی برای رسیدن به صندوقهای رای در همه جای کشور و از همه قشرهای اجتماعی، نشانهای آشکار از استحکام پایههای مردمسالاری اسلامی و دلبستگی همگانی به این موهبت بزرگ پروردگار بود و ایران و ایرانی را در آزمونِ میدانعمل، سرافراز و روسفید کرد.
دیروز با این حضور متراکم و افکندن بیش از چهل میلیون برگه رای در صندوقها، نصاب تازهای در انتخابات ریاستجمهوری پدید آمد و پیشرفت روزافزون ملت ایران را در عرصه حضور و بروز قدرتمندانه نشان داد. ایران اسلامی بار دیگر بدخواهان و کینورزان و حسودان را عقب نشانید و دل دوستان و تحسینکنندگان خود را لبریز از شادی و افتخار کرد. پیروز انتخابات دیروز، شما مردم ایرانید و نظام جمهوری اسلامی است که بهرغم توطئه و تلاش دشمنان، توانسته اعتماد این ملت بزرگ را بهطور فزاینده جلب کند و در هر دوره درخشش تازهای نشان دهد.»
این روزها میبینیم محمدنبی حبیبی، دبیرکل حزب موتلفه اسلامی که نامزد معرفی شده از حزب متبوعش نتوانست اقبال عمومی حتی یک درصدی کسب کند در سخنانی بهواقع عجیب و بیپایه و اساس مدعی میشود: «آقای روحانی میداند که بسیاری از مردم از عملکرد دولت یازدهم بهخصوص در امور اقتصادی و فرهنگی ناراضی هستند، لذا چاره کار را در فرافکنی و انحراف ذهن مردم از مطالبات اصلی خودشان دیده است.» و این سخن وقتی در کنار دوگانه یا دو قطبی رای حلال و رای حرام قرار میگیرد به این نتیجه رهسپارمان میکند که اساسا در مخیله برخی یا واژه شکست تعبیه نشده یا اینکه نمیدانند ۲۳ از ۱۶ بیشتر است!
این روزها میبینیم حرفهای امروز در قیاس با تحلیلهای دیروز، پر بیراه نیست، زیرا ۵ روز مانده به انتخابات بر این مدار استوار بودند که «در شرایط کنونی سه احتمال برای انتخابات پیشرو متصور و البته یک احتمال قویتر از مابقی است و آن کشیدهشدن انتخابات به دور دوم است. وی افزود: دو احتمال دیگر وجود دارد؛ یکی پیروزی جریان انقلابی در مرحله اول و دیگری موفقیت اصلاحطلبان و رقیب در همان دور اول، البته این دو احتمال در شرایط کنونی خیلی محتمل نیست و به احتمال زیاد انتخابات دو مرحلهای خواهد بود، بنابراین اگر شرایط اینگونه باشد اصراری نیست کاندیداهای جریان انقلابی آرای خود را در یک سبد قراردهند.»
ما در جریان نیستیم که عباس سلیمی نمین وقتی این تحلیل را ارائه میداده بر اساس کدام گمانهزنی بر کشیدهشدن انتخابات به دور دوم تاکید میورزیده، اما میدانیم کسانی که خود را از پیش برنده بدانند پذیرش شکست را بر خود و دیگران ناهموارتر و سختتر میکنند تا جایی که ممکن است کمکم پذیرش شکست را عدول از مواضع سیاسی و اعتقادات حزبی خود بدانند و از این جای ماجرا، اندکی تحلیلها از مسیر سیاسی به مسیر جبههای و شخصی متمایل خواهد شد.
بازخوانی فتنه و فتنهگری!
دوماهی بود که در ادبیات حاضران در انتخابات، رد و نشانهای از فتنه و فتنهگری و غیره دیده نمیشد! همانگونه که فیتیله نقد برجام هم پایین کشیده شده بود و اما این روزها که انتخابات به کام و نام آنها رقم نخورده، باز بر سر عهدی قدیم بازگشتهاند و انگشت در کرده در جهان قرمطی (شما بخوانید فتنهگر!) میجویند و این میتواند بستری آماده برای تولد التهابات اجتماعی کثیری باشد.
مردم به وظیفه خود عمل کردهاند، دولت در برگزاری انتخابات سنگتمام گذاشته است، کشور شاهد انتخاباتی باشکوه بوده و جهانیان مهر تایید بر میهن دوستی و انقلابیگری ایرانیان زدهاند و حال در این میانه عدهای چرا و به چه دلیل و پشتوانه و استدلالی میخواهند کام مردم را تلخ کنند بر همگان پوشیده است.
این اولین و آخرین انتخاباتی نبوده و نیست که یک جناح تمامقد در آن شرکت میکند و شکست میخورد، در ریاست جمهوری ۹۲، مجلس ۹۴ و ریاستجمهوری و شورای شهر ۹۶ هم این اتفاق رخ داد و اما آنچه تازگی دارد آن است که هنوز برخی نمیخواهند باور کنند جامعه در باور آنان اندکی مردد است، تصمیماتی دیگر اتخاذ میکنند، تصمیماتی که شاید خوشایند نباشد و اما کوبیدن بر طبل ۱۶ میلیون نفری میتواند مقدمهای باشد برای به عرصه کشاندن آن ۲۳ میلیون نفری که خلاف جهت آن ۱۶میلیون نفر تا بن دندان مدعی، حرکت کردند و این به عرصه کشاندن میتواند عواقب سنگینی بهدنبال داشته باشد.
این برای نخستین بار نیست که یک جناح شکست میخورد، اما برای نخستین بار است که با ۱۶میلیون رای میخواهند ۲۳میلیون نفر را تحقیر و تخفیف کنند و این اندکی از انصاف بهدور است. شاید بد نباشد مدعیان ۱۶ میلیون پشتوانه با ضرب و تقسیمی ساده آن ۲۰ میلیون نفری که به نظام جمهوری اسلامی آری گفتند را در قیاسی روزآمد شده با خود مقایسه کنند و دست از فتنهآفرینی و سیاهنمایی بکشند!
رضا بردستانی
- 10
- 2