ايده كابينه در سايه اول بار توسط برخي اصلاحطلبان در ابتداي دولت نهم مطرح شد و امكان تحقق نيافت. برخي اصولگرايان نيز چند ماه پيش اين اقدام را داراي كاركرد مثبت ارزيابي كردند و پس از سالها باز هم اين بحث در عرصه سياست داغ شد. اين طرح مخالفاني هم داشت كه غالبا نبود بستر مناسب حزبي براي تحقق آن اشاره شد. در اين ميان ميتوان اين پرسش را مطرح كرد كه مدل يا فرمي مشابه در احزاب بزرگ دو جناح كه غالبا از سه يا چهار حزب فراتر نميروند، قابل اجرا شدن است؟ احمد شيرزاد، فعال سياسي اصلاحطلب معتقد است كه چنين چيزي مقدور است. همين است كه ميگويد «در مقولات خيلي مهم احزاب كميتههايي داشته باشند.
مثلا در بحث نگرش كلان به اقتصاد نياز داريم كه احزاب كميتههايي داشته باشند كه موضع اقتصاديشان را در ابعاد كلان مشخص كنند. در بحث ماليات و در بحث بيمه و گمرك لازم نيست مسوولان حزبي داشته باشند. چنين چيزي نه امكان دارد و نه نياز است. ولي هر حزب سياسي فعال نياز دارد كه مشاوران اقتصادي يا اعضاي متخصص در حوزه اقتصادي داشته باشد.» او تصريح ميكند كه «اگر بخواهيم در راس هرم كابينه در سايه تشكيل دهيم، تنها به كاريكاتوري از آن خواهيم رسيد چون احزاب ساختار تشكيلاتي لازم براي آن را ندارند.»
آيا فرمي از كابينه در سايه در ايران قابليت اجرايي شدن دارد؟ اساسا دولت در سايه چه كاركردهاي مثبتي دارد؟
كابينه در سايه در برخي از كشورها رايج است كه نمونه برجسته آن كشور انگليس است. معمولا در كشورهايي اجرا شده است كه دو حزب برجسته و قابل توجه دارند. در كشور ما دو جناح مهم وجود دارد اما اينها به شكل حزبي اداره نميشوند و اداره آنها همچنان به صورت جناحي است. اينكه دايره و گستره افراد ذيل اين جناحها زياد است به اين معنا نيست كه قدرتمند و فراگير هستند و ساختار تشكيلاتي آنها همچنان به صورت جناحي است.
در سطح دنيا نمونهاي را سراغ نداريم بدون حزب و تنها با جناحهاي سياسي در كشوري چنين اتفاقي بيفتد و كابينه در سايه تشكيل شود. احزاب گاهي در اين حد فعال هستند اما به شرطي كه حزب اقليت تعداد قابلتوجهي نماينده در پارلمان داشته باشد. در جايي مثل كشور انگليس كه اساسا به صورت نظام پارلماني كشور اداره ميشود، وزرا اعضاي كابينه هستند و اساسا دولت برگرفته از پارلمان است. هيات دولت در اين كشور از بين كساني كه در پارلمان عضو هستند انتخاب ميشوند. نمايندههاي طرف مقابل و دولت سايه هم درست روبهروي اين افراد در پارلمان مينشينند و كابينه در سايه را تشكيل ميدهند.
يعني معتقديد كه محيطي براي مواجهه دولت مستقر و كابينه سايه بايد وجود داشته باشد؟
فضايي طبيعي و مشخص براي كنشگري دولت سايه و دولت مستقر وجود دارد كه همان پارلمان است. هيات دولتي كه در سايه است به اين اعتبار كه در مجلس هستند، امكان دسترسي به اطلاعات و برنامههايي كه در وزارتخانهها وجود دارد را پيدا ميكنند. در كشور ما خيلي دور از ذهن است كه چنين ساختاري شكل بگيرد. بعيد است كه هيچ يك از احزاب و جناحهاي موجود كشور چنين امكاني را داشته باشند و به اين سطح امكانات برسند. به هر حال عملي كردن اين ايده نياز به امكانات، تشكيلات و بودجه دارد.
اين امكان امروز در دسترس نيست. به خصوص مساله بودجه بسيار مهم و اساسي است. كابينه سايه نياز به كارمند و كارشناس دارد و نميتوان فقط چند وزير سايه را در احزاب انتخاب كرد. اينكه يك نفر وزير در سايه باشد اما هيچ كارشناسي در كنارش نباشد، ممكن نيست. اينها بودجه زيادي ميطلبد كه قاعدتا يكي از موانع مهم اجراي اين طرح است. وزير در سايه اگر يك نفر باشد، نظرات شخصي خودش را ميگويد و قاعدتا مساله خيلي دموكراتيك وتشكيلاتي نخواهد بود. اگر هم با اين مساله مشكلي داشته باشيم يك نفر وزير در سايه نميتواند با همه امكانات و بودجهاي كه يك وزارتخانه در اختيار دارد، حرفي براي گفتن داشته باشد و عرضاندام كند. بنابراين وزير در سايه نياز به امكانات و بودجه و دفتردارد.
آيا ساختار تشكيلاتي احزاب مساعد براي اجرايي شدن طرح دولت در سايه هست؟
علاوه بر آن بايد ساختار تشكيلاتي اجازه اين كار را بدهد. اين مساله بسيار مهمتر و اساسيتر است. ما احزابي داريم كه حتي كنگره شان سالهاست برگزار نشده است. گروههايي داريم كه فعال هستند و در جبهههاي سياسي نماينده دارند اما شوراي مركزيشان معلوم نيست چه افرادياند و آيا اصلا نظم تشكيلاتي در آنها برقرار است يا نه. روند عضويت و ديگر مسائلي كه در احزاب كنوني كشور مشاهده ميكنيم مساعد براي اجرايي شدن اين طرح نيست. اگر همه اينها را رها كنيم و بخواهيم در راس هرم كابينه در سايه تشكيل دهيم، قاعدتا موفق نخواهيم بود و كاريكاتوري از كابينه سايه خواهد بود. الان سطح فعاليت سياسي در كشور به جايي نرسيده كه چنين كاري را انجام دهيم.
اگر سه يا چهار حزب بزرگتر هر جناح سياسي اقدام به تشكيل كابينه سايه كنند، چطور؟به جاي اينكه در راس هرم اين كابينه را تشكيل دهيم هر حزبي نظرات كارشناسياش را از تعدادي افراد عضو حزب بگيرد و در قالب پيشنهاد و انتقاد به دولت طرح كند.
اگر امكانش وجود داشته باشد، خوب است و من اصل مساله را نفي نميكنم. احزاب ميتوانند بنا به مقولات موجود در جامعه كميتههايي داشته باشند و بخشهايي را تشكيل دهند. ولي اينكه فرض كنيم به عنوان مثال يك حزب سياسي براي وزارت نفت چند كارشناس داشته باشد يا براي وزارت علوم همينگونه باشد، خيلي مقدور نيست. سطح گستردهاي از فعاليت تشكيلاتي براي تحقق اين امر نياز است. معمولا هم اين كار معلوم نيست در مقياسي انجام بگيرد كه مفيد باشد.
عملا براي امروز ايران خيلي دور از ذهن است. البته كاري ميتوان انجام داد كه قابليت اجرايي شدن داشته باشد و آن اين است كه در مقولات خيلي مهم احزاب كميتههايي داشته باشند. مثلا در خصوص محيط زيست واقعا احزاب خيلي فعال نيستند و به مساله محيط زيست كه دغدغه امروز مردم نيز هست و از جمله مسائلي است كه براي كشور بحرانزا بوده، كمتوجهي ميشود. اين مساله در همه جاي دنيا داغ است و همه احزاب فعال دنيا نگرش زيست محيطي خودشان را دارند. در بحث نگرش كلان به اقتصاد نياز داريم كه احزاب كميتههايي داشته باشند كه موضع اقتصاديشان را در ابعاد كلان مشخص كنند. در بحث ماليات و در بحث بيمه و گمرك لازم نيست كه مسوولان حزبي داشته باشند.
چنين چيزي نه امكان دارد و نه نياز است. ولي هر حزب سياسي فعال نياز دارد كه مشاوران اقتصادي يا اعضاي متخصص در حوزه اقتصادي داشته باشد. اين خيلي مهم است كه احزاب به يك موضع اقتصادي برسند. همچنين در بحث كلان سياست خارجي مشابه آنچه گفته شد بايد وجود داشته باشد. يعني در ابعاد كلان بايد تلاش كنند تا موضع خود را مشخص كنند اما نه الزما در مورد همه كشورها و جزييات سياست خارجي موضع تعيين كنند.
حتما بايد احزاب ما كميتههايي داشته باشند تا مواضع حزب را مشخص كنند. ذيل دفتر سياسي بايد اين كميتهها تشكيل شوند. دولت سايهاي تشكيل دادن اصلا مقدور نيست اما به اين صورتي كه گفته شد، بيشتر قابليت عملي شدن وجود دارد. امكانات و بودجههاي دولت اصلا با امكانات و بودجه احزاب قابل قياس نيست. در چند مقوله مهم اگر احزاب كميتههاي فعالي داشته باشندوضع ما از اينكه امروز داريم بهتر خواهد شد.
- 18
- 2