به گزارش جماران، پس از رأی آوردن دکتر روحانی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، مانند همه دوره های قبل، هر گروهی به بیان مطالبات خود از رئیس جمهور منتخب پرداخت و هرکس سعی بر این داشت که سهمی برای جناح خود در کابینه دست و پا کند.
در این میان یکی از مطالباتی که مشابه دوره های اخیر ریاست جمهوری مطرح شد بحث حضور وزیر زن در کابینه بود و حتی تا روزهای آخر امید زیادی وجود داشت که حداقل یک وزیر زن در کابینه دوازدهم حضور داشته باشد. اما پس از تکمیل شدن هیأت وزیران مشخص شد که هیچ وزیر زنی در دولت دوازدهم حضور ندارد و تنها بانوان کابینه سه نفر از معاونان رئیس جمهوری هستند.
انتظار می رفت پس از این قضیه زنان فعال سیاسی و اجتماعی اعتراض هایی داشته باشند و عدم تحقق حضور وزیر زن در کابینه دوازدهم را پیگیری کنند. فخرالسادات محتشمی پور حضور زنان در سمت های معاون وزیر و یا لایه های میانی مدیریتی را حرکتی رو به جلو تلقی می کند و البته همچنان امیدوار است که با این حرکت رو به جلو و زمینه سازی هایی همچون آموزش مدیران زن، ما در آینده ای نه چندان دور شاهد برداشته شدن کامل تابوی حضور زنان در هیأت وزیران باشیم.
متن گفت و گوی خبرنگار جماران با فخرالسادات محتشمی پور را در ادامه می خوانید:
به نظر شما وضعیت اجتماعی زنان در دولت آقای روحانی چه تفاوتی با دولت های قبل کرده است؟
برخلاف خیلی ها که فکر می کنند دولت دوم آقای روحانی نسبت به دولت اول عقب گرد داشته، من معتقدم حرکتی که آقای روحانی شروع کرد و سه نفر از معاونین و رئیس کتابخانه ملی را از بانوان انتخاب کرد به نوعی این قضیه پی گرفته شده است.
البته ما به جا به جایی خانم مولاوردی اعتراض داشتیم؛ چون می دانستیم برای برداشتن خانم مولاوردی روی رئیس جمهور فشار است ولی دلمان می خواست که حداقل این فشارها را بگوید؛ نه اینکه بگوید هیچ فشاری روی من نبوده و کابینه را تحت فشار نچیده ام. خانم ابتکار در موقعیت قبلی خانم مولاوردی قرار گرفتند. به نظر من با تجربه ای که خانم ابتکار در حوزه زنان داشته و از قدیم الأیام با دفتر امور زنان ریاست جمهوری همکاری می کرده و در محیط زیست فعالیت های وسیع و گسترده ای داشته، قطعا در این زمینه موفق خواهد بود.
معاون حقوقی هم خانم است و خانم مولاوردی هم به عنوان دستیار ویژه رئیس جمهوری در حقوق شهروندی است که ما منتظریم جایگاه بالاتری از نظر حقوقی پیدا کند تا بحث های حقوق شهروندی عملیاتی شود. خانم بروجردی همچنان در جایگاه خودش هست و قول و وعده ای هم که دادند مبنی بر اینکه اگر از وزارت شروع نمی کنیم ولی در کلیه وزارت خانه ها سعی می کنیم در موقعیت های بالایی قرار گیرند، تا حدی این وعده دارد تحقق پیدا می کند.
چند روز پیش خبر قائم مقامی خانم شاهدایی در وزارت نفت را شنیدیم که خیلی خبر مهمی بود. در دوره قبل خانم شاهدایی به عنوان معاون وزیر و مدیرعامل پتروشیمی و الآن به عنوان قائم مقام وزیر انتخاب شده است. وزارت نفت یک وزارت خانه بزرگ، تأثیرگذار و مهم است.
زمانی که دولت چیده می شد همه مطالبات بانوان به این سمت بود که باید وزیر زن داشته باشیم. حرف های شما به این معنی است که سطح این مطالبات پایین آمده است؟
من با این هوای تند مخالفم. ما مطالبه وزیر زن را از دوره آقای خاتمی شروع کردیم. آن زمان من جوان تر بودم و در ستاد انتخاباتی آقای خاتمی هم با خانم شجاعی و خانم خواجه نوری خیلی فعال بودم. خانم شجاعی و خانم خواجه نوری مسئولیت امور بانوان ستاد را داشتند و من هم با آنها همکاری می کردم.
یادم هست که بحث مطالبه وزیر زن خیلی جدی مطرح شد ولی به دلیل شرایط آن روز و اینکه ما زنانی که در مدیریت های میانی تجربیات زیادی داشته باشند را نداشتیم و از طرف دیگر بعضی از مراجع اعلام کرده بودند که اگر زن وزیر شود ما مالیات را حرام اعلام می کنیم؛ به هر حال ما یک مقدار عقب آمدیم.
اینکه در دوره احمدی نژاد وزیر زن داشتیم به خاطر زمینه سازی هایی بود که در دوره اصلاحات انجام شد و ما توانستیم زنان را در مدیریت های میانی تقویت کنیم. آموزش هایی که گذاشته شد مثل تربیت ۳۰۰ مدیر و آموزش های مدیریت استراتژیک زنان آموزش ها داده شد و در صحنه عمل هم زنان تجربیات خوبی را داشتند.
یعنی ما در این زمینه عقب گرد داشته ایم؟
نه. ما این مسیر را جلو آمدیم و از آقای روحانی انتظار این بود که وزیر زن انتخاب کند. چون احمدی نژاد سدّ و تابویی که وجود داشت را از بین برد. چون کلا تابو شکن شده بود و حرمت مراجع را نگه نمی داشت؛ بر خلاف آقای خاتمی که حرمت ها را نگه می داشت و اهل این برخوردها نبود.
به هر حال این تابو شکسته شده بود و شرایط فراهم شده بود که آقای روحانی وزیر زن انتخاب کند و به نظر ما آقای روحانی وقتی که وزیر زن ندارد یک فرصت تاریخی را از دست داد. باز هم معاونین زن تا حدی این قضیه را جبران کرد و به جای اینکه در دوره آقایان خاتمی و احمدی نژاد دو زن در کابینه بودند، تعداد بیشتری از زنان وارد کابینه شدند. طبیعتا مطالبه وزیر زن در دولت بعدی آقای روحانی خیلی طبیعی بود؛ یعنی به عنوان یک امر طبیعی و بدیهی مطرح شد. برای ما عجیب بود که ایشان یک زن را به عنوان وزیر نگذاشت.
این عقب گرد تلقی نمی کنید؟
من عقب گرد تلقی نمی کنم. ترجیح من این است که ما ده ها مدیر زن داشته باشیم تا اینکه مدیر زن نداشته باشیم و یک وزیر زن در ویترین داشته باشیم. من معتقدم که این حرکت ها باید در کنار هم انجام شود؛ ضمن اینکه ما امروز زنانی که قابلیت وزیر شدن دارد را داریم و آقای روحانی می توانست وزیر زن انتخاب کند، در عین حال معتقدم که این حرکت مثبت است؛ به خصوص اینکه این امر در بدنه دولت به عنوان یک فرهنگ در حال پیگیری است.
در بحث آزادی های اجتماعی زنان هم این پیشرفت را داشته ایم؟
ما می دانیم که به طور کلی در بحث آزادی های اجتماعی موانع جدی وجود دارد. بنابر این در این زمینه دست دولت بسته است. در این زمینه تردید نداریم و اینکه چرا شفاف سازی و اطلاع رسانی نمی کند بحث دیگری است اما نکته مهمی که وجود دارد این است که فضای عمومی به سمتی رفتی که حتی کسانی که مانع ایجاد می کردند به این نتیجه رسیده اند که مانع گذاری ها پاسخگو نیست.
به عنوان مثال تابستان امسال ما کمترین برخوردهای فیزیکی مثل گشت ارشاد را در بحث های منکراتی داشتیم.برای اینکه دیگر این بحث ها پاسخگو نیست. یعنی بلوغ اجتماعی جامعه به حدی رسیده که گرایشی که فکر می کرد باید برای زنان محدودیت ایجاد کند به این نتیجه رسیده که این روش ها پاسخگو نیست. خودآگاهی مردم و دریافتشان از حقوق شهروندی و مطالبه گری آنها به حدی رسیده که حتی اگر دولت هم نتوانسته در این زمینه کاری انجام دهد به طور غیر مستقیم زمینه سازی شده که شرایط بهتر شود.
دولت آقای روحانی چه تأثیری داشته است؟
وجود دولت تدبیر و امید کمک کرده که این شرایط بهتر شود؛ حتی اگر خودش به طور مستقیم اقدام نکرد. من به این اعتقاد دارم و البته خود ما دچار یک تناقض هستیم و مثلا در بحث اقتصادی از یک جهت می گوییم دولت کاره ای نیست و مردم همه کاره هستند و از جهت دیگر همه تکالیف را برای دولت می خواهیم.
یعنی شما باید به یک حالت تعامل و تعادل اعتقاد داشته باشید که یک سری وظیفه مثل فرهنگ سازی از طریق وزارت خانه های ارشاد، آموزش و پرورش و علوم را دولت باید ایفا کند ولی وقتی که می بینیم اینها در مقابل دستگاه های فرهنگ سازی مثل رسانه ملی دستشان بسته است فشار را به آن طرف ببریم. دولت باید وظایفش را انجام دهد ولی نهادهای حاکمیتی وظایف بزرگتری دارند که باید انجام دهند.
شما به گشت ارشاد اشاره کردید. گشت ارشاد در دوره آقای احمدی نژاد به وجود آمد...
در دوره آقای خاتمی هم بحث امر به معروف و نهی از منکر بود.
اگر این دولت اعتدالگرا و یا اصلاح طلب نبود باز هم این فضا را شاهد بودیم؟
یک سری اقدامات قابل احصاء، شمارش و اندازه گیری است و شاخص گذاری می کنید و به دولت نمره می دهید ولی یک سری کارها قابل اندازه گیری نیست. وقتی که بعد از احمدی نژاد آقای روحانی بر سر کار آمد همه نفسی کشیدند که امنیت اجتماعی بیشتر می شود ولی طرف مقابل اعمال قدرتشان را در حوزه هایی که در اختیار داشتند بیشتر می کردند اما به نظر من به صورت ناخودآگاه فضاها برای کار اجتماعی بازتر شد.
من از دولت نفی مسئولیت نمی کنم ولی دولت مجبور است وظایفی که قانونا عهده دار است را انجام دهد. مثلا وقتی منشور حقوق شهروندی تصویب کرده اید باید آن را اجرا کنید. منشور حقوق شهروندی یعنی هیچ تبعیض جنسیتی، سنی و یا قومیتی وجود ندارد. دولت باید تلاش کند که در جامعه تبعیض نباشد؛ چون یک سری مسائل در اختیار دولت نیست. من نمی خواهم بگویم از دولت سلب مسئولیت شود اما می خواهم بگویم نقش نهادهای مدنی و نهادهای حاکمیتی را هم ببینیم.
دولت چطور می تواند این سه ضلعی را مدیریت کند؟
مقداری بحث اطلاع رسانی است که بسیار ضعیف بوده و خودشان هم اعتراف کردند که ضعیف بوده است. یعنی همان کارهایی هم که کرده اند را نتواستند انعکاس دهند که مردم بفهمند و ناامیدی مقداری کمرنگ شود. به نظر می رسد برای روشن گری ها و شفاف سازی ها باید بیشتر از نقش رسانه استفاده شود.
شما معتقدید که دولت کار خود را انجام داده و نهادهای مدنی باید به میدان آیند.
متأسفانه وابستگی نهادهای مدنی به دولت زیاد است. یعنی می گویند ما استقلال داریم ولی مدام می گویند به ما پول و امکانات بدهید و ما را حمایت کنید و خیلی نمی توانند مستقل عمل کنند.
اصلاحات راه خودش را درست می رود؟
اصلاحات راه خودش را درست می رود و صبوری می خواهد. اگر ما صبر خود را از دست دهیم در واقع دوره جشن جریان اقتدارگرا است؛ برای اینکه تمام تلاششان این است که ما را ناامید کنند. چون جور دیگر نمی توانند انسجام ما را بگیرند و رابطه اعتدال و اصلاحات را کم کنند، هر زمانی که بتوانند جامعه را نسبت به اصلاحات و دولت ناامید کنند برنده هستند. دقیقا روی جاهایی که دولت موفق بوده حساسیت ها را بالا می برند و مشکل ایجاد می کنند.
دورنمای فعالیت های سیاسی و اجتماعی زنان را در کشور ما چطور می بینید؟
همه این موارد بستگی به این دارد که فضا را چگونه بسازیم. من جزو آدم هایی هستم که معتقدم خود ما فضاها را می سازیم و نباید منتظر این باشیم که دیگران فضاسازی کنند. من وقتی در جایگاه یک فعال مدنی قرار می گیرم مطالباتم را از دولت دارم اما همیشه سعی می کنم یک نگاه به درون هم داشته باشم که خودم در این زمینه چه کار کرده ام.
نقش من شهروند در فضاسازی مثبت به مراتب بیشتر از دیگران است؛ به خاطر اینکه من در خانواده می توانم با فرزندان خود صحبت کنم که منتظر نباشند دیگران برای آنها کار ایجاد کنند و خودشان باید کارآفرین باشند یا منتظر نباشند که دیگران برای آنها موقعیت ایجاد کنند و خودشان باید موقعیت ساز باشند.
اصلاحات یعنی اینکه نقش خودمان را پررنگ تر از دیگری ببینیم. به همان نسبتی که ما پرتوان وارد صحنه شویم آینده روشن است و هر وقت هم که منفعل شدیم طبیعتا هیچ آینده ای نداریم.
سجاد انتظاری
- 15
- 4