نکه گفته میشود اعتدال یک گفتمان نیست حرف نادرست و بیمعنایی است. این سخن محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهور مقداری تامل برانگیز است، چون آنهایی که تعریف مفاهیم را میدانند معتقدند هر کلمه بار معنایی خود را دارد. در این راستا هرکس کوچکترین اطلاعات سیاسی داشته باشد میداند که اعتدال نوعی مشی و روش است نه مفهومی اندیشهای مبتنی بر استراتژی و راهبرد، از این رو جای تعجب است که چرا برخی میخواهند هر طور شده اعتدال را بهعنوان گفتمان، همسان اصلاحطلبی و اصولگرایی قرار دهند.
از سوی دیگر بر هیچکس پوشیده نیست که حمایت اصلاحطلبان موجب پیروزی حسن روحانی در انتخابات اردیبهشتماه شد و آنها طی ائتلاف با اعتدالگرایان توانستند روحانی را به پاستور بفرستند، اما برخی میخواهند نقش اصلاحطلبان را در حمایت از دولت کمرنگ و محدود کنند و معلوم نیست از اختلاف میان این جریان و رئیسجمهور چه سودی حاصل میکنند. برای بررسی ارتباط اصلاحطلبان با دولت و سخنان اخیر رئیس دفتر رئیسجمهور آرمان با جهانبخش خانجانی سخنگوی وزارت کشور در دولت اصلاحات و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
اخیرا رئیس دفتر رئیسجمهور اذعان داشته اینکه گفته میشود اعتدال یک گفتمان نیست حرف نادرست و بیمعنایی است و دولت به اصلاحطلبان الصاق نشده است. ارزیابی شما چیست؟
هر چیزی باید دارای مبانی مشخصی باشد و مبنای تئوریک داشته باشد. آنچه ما از مباحث سیاسی فهم میکنیم گفتمان عبارت است از طراحی تاکتیکهای استراتژیک روی یک زیر بنای ایدئولوژیک که برای یک جغرافیا و فرهنگ خاص در یک بازه زمانی مشخص بازتولید و برای بیان اندیشه و دیدگاه استفاده میشود، اما اعتدال و میانهروی نوعی روش و مشی سیاسی است. میانه روبودن بیانگر یک دیدگاه و مانیفست سیاسی شفاف نیست، اما وقتی میگوییم اصلاحطلب یا اصولگرا دارای یک مبانی فکری است.
از سوی دیگر این سخن نادرست است مگر اینکه آقای دکتر واعظی مبانی اندیشهای موضوعی به نام اعتدال را مطرح کنند که در آن زمان میتوان بر روی آن بحث کرد. به هر حال مباحث علمی محل گفتوگوهای اداری نیست چون به مباحث علمی باید بهصورت دانشی پرداخت و بهنوعی باید چارچوبهای نظری و دیدگاههای تئوریک و نظریههایی که در این خصوص وجود دارد را مطرح کرد. نگاه به اصلاحطلبی نگاه بنیانی نسبت به مباحث سیاسی جامعه است که بعضا دیدگاههای خاص خودش را دارد، اما اعتدال نوعی مشی و روش است که اصولگرایان نیز میتوانند بگویند که ما اعتدالی هستیم.
از اینرو نمیتوان جریانی را بهنحوی مطرح کرد که مبنای تئوریک نداشته باشد چون هر کسی میتواند خود را معتدل بداند، اما مباحث سیاسی و نظری بدین گونه نیست. از طرف دیگر آقای روحانی دولت را بهنحوی انتخاب کرده که با تعدادی از همکاران خود کار کند. در این راستا باید با کسانی کار کند که ضمن اینکه این مشی را قبول دارند بتوانند با خود او کار کنند.
اینکه رأی آوری آقای روحانی حاصل همگرایی اصلاحطلبان و اعتدالگرایان بوده بر کسی پوشیده نیست. اینکه بگوییم اصلاحطلبان در پیروزی آقای روحانی نقش نداشتند و آقای روحانی خود رأی داشته جدالی مبتنی بر واقعیت نیست. بهنظر من گروهی ناشیانه میخواهند میان اصلاحطلبان و آقای روحانی جدالی را طراحی و هدایت کنند که بر اساس آن منویات خود را به منصه ظهور برسانند که باید عاقل بود و در این دام نیفتاد.
احتمال افزایش قیمت حاملهای انرژی در کنار وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم نوعی بدبینی نسبت به دولت ایجاد کرده، بهنظر شما آقای روحانی در کوتاهمدت باید چگونه عملکردی داشته باشد تا رضایتمندی جامعه را بالاتر ببرد؟
دولت باید به عهد خود متعهد باشد. این مساله را رئیسجمهور در سخنرانی اخیر خود گفت که به عهدی که با مردم بستم وفادارم. یکی از عهدهایی که آقای روحانی با مردم بسته برحسب برنامهای است که ارائه داده و این برنامه باید بهگونهای باشد که بتواند مشقات و معضلات اقتصادی مردم را برطرف کرده و در عین حال این امیدبخشی را در جامعه ایجاد کند.
بهنظر من آقای روحانی علاوه بر اینکه باید تاکید داشته باشد که وزرای محترم طبق برنامهها عمل کنند باید در جایی که امکان تحقق برنامهها نیست صادقانه با مردم صحبت کند و از مردم کمک بگیرد. رئیسجمهور همانطور که در قضیه بودجه خطاب به مردم گفت که بیایید و نظارت کنید در حوزه اجرا نیز باید همین گونه عمل کند تا اگر ضعفی در عمل به برنامهها وجود دارد شفافسازی شود تا مردم بدانند.
امیدوارم که دولت بتواند بر مشکلات فائق آید، فراموش نکنیم که شرایط کشور شرایط سختی است. در عرصه بینالمللی با فشارهای مضاعفی روبهرو هستیم و نباید دولت را در این فشارها قرار دهیم و مردم را ناامید کنیم. البته این متناقض نقد کردن دولت نیست به هر حال کسانی که به دولت آقای روحانی کمک کردند نقد نیز میکنند، اما در عین حال کمک میکنند که دولت به اهداف خود نیز دست یابد.
برخی مطرح میکنند اصلاحطلبان برای اینکه سرمایه اجتماعی خود را حفظ کنند و بتوانند در سال ۱۴۰۰ دولت مستقل و اصلاحطلب تشکیل دهند باید از هماکنون به فعالیت بپردازند. ارزیابی شما چیست؟
من معتقدم نباید وارد این مجادلات شویم، مسائل ۹۸ و ۱۴۰۰ هرکدام مباحث خاص خود را میطلبد و بر این اساس باید آنها را در زمان خود بررسی و تصمیمگیری کنیم. بهنظر من اینکه از اکنون درباره مباحث سال ۹۸ و یا انتخابات بعدی ریاستجمهوری صحبت کنیم، اشتباه است. در عین حال اصلاحطلبان همیشه بر حسب شرایط و واقعیتها میخواهند بیشترین همپوشانی را بر اهداف خود ایجاد کنند. بر این اساس تصمیم میگیرند که چه تکنیک، تاکتیک و استراتژی را به کار بگیرند.
برخی ارتباط دولت و اصلاحطلبان را حمایت توأم با اعتماد و برخی دیگر حمایت توأم با انتقاد مطرح میکنند. بهنظر شما ارتباط دولت و اصلاحطلبان چگونه است؟
بهنظر من انتقاد و اعتماد ملازم یکدیگرند و اینگونه نیست که وقتی انتقاد میکنیم بیاعتماد شده باشیم. به هر حال ما چون از مردم رأی گرفتیم و آنها را تشویق کردیم پای صندوقهای رأی حاضر شوند، طبیعی است که باید انتقاد همراه با اعتماد داشته باشیم که بتوانیم به نتیجه مناسبی برسیم.
حمید شجاعی
- 19
- 1