امروزه نشانههای بسیاری در جامعه وجود دارد که خبر ازافزایش شکاف میان مردم و دولت میدهد. اگر یکی از راههای ترمیم این شکاف را حضور مردم در سرنوشت کشور بدانیم، اعتراضهای اخیر به ما نشان میدهد که در این زمینه توفیق نداشتهایم. این درحالی است انقلاب اسلامی با رویکردی که داشت و با ماهیت انقلابی خود، در ابتدای امر توانست تا حدودی این فضا را بهبود بخشد اما با گذشت چهار دهه از انقلاب جمهوری اسلامی ما همچنان درگیر این معضل هستیم.
اکثر قدرتمندان شنوندگان خوبی نیستند
با نگاهی به تاریخ انقلاب اسلامی و نخستین جرقههای شکلگیری آن متوجه میشویم که پیدایش این جنبش با هدف ترمیم شکاف میان مردم و حاکمیت بود، حتی درسالهای نخستین پیروزی انقلاب نیز چنین فضایی وجود داشت و مردم با حاکمیت رابطه نزدیکی داشتند اما هرچه از فضای انقلابی فاصله گرفتیم این شکاف نیز گسترش یافت.
احمد شیرزاد نماینده مجلس ششم شورای اسلامی در خصوص چرایی گسترش این شکاف در گفتوگو با «ابتکار» عنوان کرد:«این مسئله را میتوان از جنبههای مختلفی بررسی کرد اما جنبهای که به نظر من بسیار مهم است به این مسئله باز میگردد که بخشی از افرادی که به قدرت میرسند به مرور شنوندههای بدی میشوند و عادت میکنند که در یک فضای مونولوگ و تکگویی صرفا گوینده باشند. در مجموع اکثر قدرتمندان شنوندگان خوبی نیستند.
وی تصریح کرد:« فضای مناسب برای آزادی بیان و آزادی نظرات به این دلیل نیست که شهروندان معمولی نیازمند شنیدن نظرات دیگران نیستند بلکه بیش از شهروندان معمولی این دولتمردان هستند که نیازمند این امر محسوب میشوند.» این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره داستانهای کهن ایرانی مطرح کرد:«ما داستانهایی داریم که بیشتر جنبه افسانه دارد و از شاهان قدیم نقل میکنند که با لباس مبدل به کوچه و بازار میرفتند تا اوضاع مردم را بررسی کنند.
به احتمال زیاد بخشهای زیادی ازاین داستانها واقعی نیست اما حاکی از یک اشتیاق ملی است، اگر اشتیاقی نبود تبدیل به افسانه و داستان هم نمیشد. اشتیاقی در میان مردم وجود دارد که مردم دوست دارند گاهی به لفظ قدیم حاکم ، پادشاه و یا فرماندار در لباس مبدل و بدون این که خود را معرفی کند به صحبت های آنان گوش دهد.»
وی در ادامه افزود:« متاسفانه این امر در ایران رسم نشده است و عموما حکام شنودگان خوبی نیستند و فضای ذهنی آنها بسیار بسته است واین قضیه در قالبهای گفتمانی این اشخاص نیز نمود پیدا میکند. قالبهای گفتمانی این اشخاص بسیار محدود است و اگر دهها سخنرانی و گفتوگوی آنها را کنار هم قرار دهیم، بسیار شبیه به یکدیگر هستند. شیرزاد تصریح کرد:« این قضیه نشان دهنده ارتباط محدودشان با قالبهای شنیداری خاص است.
در مجموع، برخی حکام ما شنودههای بدی هستند و همین مشکل به مرور شکاف بزرگی میان آنها ومردم ایجاد میکند. مردم به گونه دیگری صحبت میکنند که متفاوت از حاکمیت است. بنابراین یک مسئله بسیار مهم مسئله شنونده بودن است به عنوان رسانه باید از مسئولان و به ویژه کسانی که در نهادهای غیرانتخابی حضور دارند باید این را پرسید که در هفته چند ساعت از وقت خود را میان مردم سپری میکنید.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به اهمیت ارتباط مستقیم سیاستمداران و مردم عنوان کرد:« برخی مسئولان جمهوری اسلامی فکر میکنند که سفرهای استانی حضور درمیان مردم است اما به هیچ وجه چنین نیست سفری که تمام مراحل آن از قبل مشخص شده است و افردی که اطراف ماشین ریاست جمهوری و در جلسات حضور دارند دستچین میشوند، به هیچ وجه سفر مردمی محسوب نمیشود.
اینکه مسئولی سوار بر اتوموبیل باشد و مردم به دنبال او بدوند اینها حضور در میان مردم نیست. دولتهای گذشته به شدت در این خصوص اشتباه کردهاند. این محدود به ریاست جمهوری نیست و در رابطه با تمامی وزرا و معاونان صدق میکند باید دید چند ساعت از روز را به شنیدن صحبتهای مردم میگذرانند.»
فاصله گرفتن از آرمانهای اولیه
لازم به یادآوری است که پدیدهای مانند شکاف میان دولت و ملت را میتوان از جنبههای مختلفی بررسی کرد و امری نیست که به یک و یا دو عامل محدود شود. صادق زیباکلام استاد دانشگاه نیز در گفتوگو با «ابتکار» در خصوص این معضل مطرح کرد:« من فکر میکنم که انقلاب اسلامی برای دموکراسی، آزادی، حاکمیت قانون و انتخابات آزاد صورت گرفت، اما پس از انقلاب اسلامی چندان به این مسائل پرداخته نشد. این امر هم به این مسئله بازمیگردد که پس از انقلاب حاکمیت بیشتر به دنبال استثمارستیزی بود و در حقیقت این موضوع تبدیل به گفتمان اصلی انقلاب شد.
با این اوصاف؛ شکافی که میان دولت و ملت پیش از انقلاب به وجود آمده بود، متاسفانه چندان پر نشد و به گمان من تا زمانی که انقلاب به آن خواستههای اصلی و اولیه که به همان دلیل هم مبارزه با رژیم شاه صورت گرفت بازنگردد، این شکاف همچنان ادامه پیدا میکند.»
وی در ادامه افزود:« در دو دهه گذشته نیز هرگاه فرصتی به وجود آمده این شکاف خود را نشان داده است، این اتفاق برای اولین بار خود را در دوم خرداد ۷۶ نشان داد، در حوادث سال ۸۸ هم به نوعی با این معضل روبرو شدیم و در حال حاضر هم به شکلی دیگر خود را نشان میدهد.» وی خاطرنشان کرد:« ما تا زمانی که به اهداف اصلی انقلاب اسلامی بازنگردیم، این شکاف همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.»
محمدصادق جوادی حصار تحلیلگر مسائل سیاسی نیز با اشاره به اینکه شکاف میان دولت و ملت پس از پیروی انقلاب اسلامی تا حدی ترمیم شد، بیان کرد:« در دوره جنگ تقریبا این شکاف به حداقل رسید، چراکه دولت و ملت هدفی مشترکی داشتند و آن هم کوتاه کردن دست دشمن از کشور بود و هنوز انگیزههای انقلابی بالا بود. پس از جنگ درست زمانی که فصل برخورداری از مزایای انقلاب اسلامی رسید، برخی فکر کردند که باید نعمتهای انقلاب بهرهمند شوند.
از همین نقطه اختلاف نظردر سلیقه و رفتار شروع شد تا جایی که میتوان گفت این اختلاف به تقابل هم کشیده شد.» وی تصریح کرد:« اختلاف در حوزه برخورداری و عدم برخورداری درمیان طبقات مختلف جامعه به وجود آمد و بخشهایی از جامعه از عواید انقلاب برخوردارتر شدند و برخی کمتر برخوردار بودند و این مسئله منجر به تبعیضهایی شد و رانتهایی اقتصادی و مدیریتی و گزینش های هدفمند، انحصار ایجاد شد.» جوادی حصار خاطرنشان کرد:« این مسائل به مرور منجر به ایجاد شکاف میان طبقه حاکم و مردمی که به هیچ رانتی دسترسی ندارند شد. طبقه متوسط جامعه راه خود را از انقلاب جدا دید و مردم خود را جزو پیاده نظام جمهوری اسلامی دانست.»
این تحلیلگر سیاسی با اشاره به استفاده حاکمیت از این شکاف عنوان کرد:« نمود این رویکرد را میتوان ظهور
احمدی نژاد دانست . وی انگشت بر فشار و تبعیض و فساد اجتماعی گذاشت و طبقات کمتر برخوردار جامعه را مورد هدف قرار داد و کاری کرد که فکر کنند می خواهد این شکاف را از بین ببرد اما به دلیل اینکه مومنانه نبود پس از مدتی متوجه شدیم که پوستهای تو خالی بیشتر نبوده است.»
سوءاستفاده رقبا از شکاف
باتوجه به اظهارات برخی کارشناسان شکاف میان مردم و دولت در سالهای اخیر گسترش چشمگیری داشته است.برخی از فعالان سیاسی اصلاحطلب هم این را با فعالیتهای گسترده گروهی از اصولگرایان از جمله سعید جلیلی وابراهیم رئیسی مرتبط میدانند. این اشخاص با سفرهای استانی خود به انتقاد از دولت دست میزنند و حتی سعید جلیلی مسئله دولت در سایه را مطرح کرد.
جوادی حصار دربخشی دیگر از مصاحبه خود با اشاره به سوءاستفاده رقبای دولت کنونی از اعتراضها بیان کرد:«در مجموع رقبای دولت آقای روحانی در گسترش این شکاف و اعتراضات مردمی نقش داشتهاند و در شرایط کنونی از این موضوع برای تضعیف دولت هم استفاده میکنند و میخواهند از این موقعیت استفاده کنند و مردم را به وسیله تبعیضها تحریک میکنند تا به هدف مطلوب خود برسند.»
وی در ادامه افزود:« در حقیقت میخواهند مردم را علیه دولت بسیج کنند تا بگویند که این دولت بیکفایت است اگر توانستند آن را تغییر دهند و اگر هم چنین نشد از دولت امتیازهایی بگیرند.» جوادی حصار خاطرنشان کرد:« این گروه به دنبال بهرهبرداری از این شرایط هستند و هدفی است که به زعم خود فکر میکنند با این روش میتوانند به آن برسند.»
در مقابل احمد شیرزاد سهم اصولگرایان را در ایجاد شرایط کنونی چندان پر رنگ نمیداند، این فعال سیاسی عنوان کرد:« اگر اصولگرایان در این حوزه ورود پیدا کردهاند بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد ما مشکلی نداریم که مخالفان دولت به شهرهای گوناگون سفر کنند این گروه بخش عمدهای از رسانههای رسمی را هم در اختیار دارند حتی صداوسیما هم به آن سو گرایش دارد. فرض کنید سفرهای استانی هم داشته باشند، اتفاقی رخ نمی دهد.»
وی تصریح کرد:« به نظرمن نوع سفرهای استانی این اشخاص نمیتواند تاثیر گذار باشد، آن دسته از افرادی که این سفرها را صورت میدهند اشخاص تاثیرگذاری نیستند و به صورت خاص میتوان به آقای جلیلی اشاره کرد که فرد تاثیر گذاری نیست و آقای رئیسی هم در زمان انتخابات رای میلیونی داشتند اما این حامیان به اعتبار کاندیداتوری وی در ریاست جمهوری بود اما هنگامی که به عنوان یک سخنور در جمعی حضور پیدا میکند باید حرفی برای ارائه داشته باشد به باور من ای اشخاص نیستند که در افزایش شکاف دولت و ملت نقش داشتهاند.»
وی با اشاره به نقش مهم صداوسیما در گسترش نارضایتیها اظهار کرد:«چهره تاثیرگذار اصلی در این ماجرا صدا و سیما است و این رسانه در گسترش این شکاف نقش اول را بازی میکند و روند بسیار خطرناکی را دنبال میکند.صدا و سیما با نیت ایجاد فاصله میان مردم و دولت در عمل میان مرم و حاکمیت فاصله انداخته است.
در این رسانه مرتبا شاهد این هستیم که تلاش میکنند تا چهرهای منفی از دولت نشان دهند و به عنوان مثال میتوان به قضیه آلودگی هوای تهران اشاره کرد که صداوسیما مسئله را پررنگ کرد تا به دولت ضربه بزند اما حجم سیاه نماییها به حدی بود که بخشی از مردم به کل حاکمیت بدبین میشوند و بخشی دیگر هم سرخورده میشوند و از صحنه کنار میروند.»
زهره احدی
- 14
- 5