بعد از اعتراضهای اخیر در برخی نقاط کشور یکی از موضوعاتی که توسط مسئولان مطرح شد، منشا این اتفاقات بود که تقریبا همه متفقالقول بر این عقیده بودند که دشمنان خارجی در وقوع این رویداد دخیل بودند اما این اظهار نظرها در برخی موارد تفاوتهایی با یکدیگر داشت. تفاوتهایی که بدون شک در افکار عمومی نیز تاثیرگذار هستند.
تقریبا در همه اعتراضهایی که طی ۴۰ سال گذشته در کشور رخ داده است از جمله سالهای ۸۸ و ۷۸ و حالا هم ۹۶ بنا بر گفته مسئولان یک سر منشا خارجی داشته است. گاهی کار کار انگلیسیها بود، گاهی جورج سورس و آمریکاییها پشت قضیه بودند.
حتی گاهی هم مسئولان معتقد بودند که دشمنان منطقهای در ایجاد چنین رویدادهایی تاثیرگذار بودند. دشمنانی مانند عربستان، اسرائیل و ... اما آنچه که معمولا افکار عمومی با آن مواجه میشود تفاوت در روایت مسئولان است. به عنوان مثال بعد از رویدادهای اخیر در خیابانها برخی مسئولان از جلسهای صحبت کردند که در اربیل عراق انجام شده بود و آن را سرمنشا و اتاق فکر اعتراضات مطرح کردند. در همین راستا محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد بود که حادثهای که اتفاق افتاد دو سابقه دارد چندی پیش در اربیل توسط رئیس میز عملیاتی ایران در CIA مایکل دیآندریا که رئیس دفتر پسر صدام آقای بصیر و هانی تلفا با نماینده بارزانیها و عربستان جلسهای تشکیل شد که نماینده منافقان هم در آن حضور داشت و قرار شد عملیاتی را از اواخر آذر شروع کنند و بعد در طول دی ماه و بهمن ماه مراحل اصلی دیگر را عملیاتی کنند.
اسم این عملیات را همگرایی نتیجهبخش اعلام کردند. وی تاکید داشت که هماهنگیهای لازم انجام شده بود و عملیات را مرحلهبندی کرده بودند، چیزی که آنها در سر داشتند این بود که در مرحله اول تمام شهرها از کنترل خارج میشود و اسلحه وارد کنند تا تعدادی از مردم کشته شوند و بعد از آن بلافاصله آمریکا مصوبه حقوق بشری و تحریم جدیدی را علیه ایران تصویب کند و منافقین از مرز دیگر وارد کشور شوند و کل اوضاع را به هم بریزند. اما از سوی دیگر برخی روایت مشابهی دارند اما با این تفاوت که در روایت آنها بارزانی حذف شده است و اسرائیل جایگزین آنها شده است و قاعدتا با حذف بارزانی، جلسه در اربیل هم منتفی است. یعنی یا باید جلسه در ریاض انجام شده باشد یا تلآویو.
البته روایات دیگری هم وجود دارد مثلا مجتبی ذوالنور معتقد است که پشت پرده اغتشاشات اخیر آمریکا و دیگر قدرتهای استکباری یعنی انگلیس، فرانسه و... هستند. یا روایت سردار سناییراد معاونت سیاسی سپاه که معتقد بود شعارهای معترضان به وضوح نشان میداد که پشت سر این ماجرا منافقین و سلطنتطلبها قرار دارند.وی بر این باور بود که در برخی از اجتماعات تهران، شعارهای مارکسیستی و کمونیستی هم شنیده شد که یادآور فعالیت برخی گروهکها در ابتدای انقلاب است. به هرحال با تمام این تفاسیر و علی رقم اینکه بسیاری از فعالان سیاسی در هر دو جریان سیاسی معتقدند که این اتفاقات منشا خارجی نداشته و باید قبول کرد مردم به تصمیم خود اقدام به اعتراض کردهاند و دشمنان صرفا موج سواری کردند، مسئولان بر این باورند که دشمنان خارجی پشت پرده این اعتراضات بودند.
باید تا جمع بندی نهای صبوری کرد
در همین خصوص علی دورانی فعال سیاسی اصولگرا عنوان کرد :« البته بهتر است که صبر کنیم که جمع بندی نهادهای امنیت روشن شود و در شرایط کنونی مسئولان و سیاستمدران اطلاعات و تحلیلهای خود را مطرح نکنند و اظهارنظر نداشته باشند. این موضوع اتفاقی نیست که بتوان بر اساس تحلیل شخصی چیزی را عنوان کرد. به هر حال تمام دشمنان بیرونی ما که شامل برخی کشورهای خارجی و مزدوران ایرانی میشود ممکن است در این وقایع دست داشته باشند و در این میان طبیعتا کسانی هستند که اخباری دارند و اطلاعاتی به صورت محرمانه به دستشان میرسد و این افراد سعی میکنند دست پیش را بگیرند و زودتر از منابع رسمی این اظهارنظرها را میکنند.بهتر است صبر کنیم تا نهادهای امنیتی در این خصوص صحبت کنند تا مستندتر باشد.» البته همانطور که در لابه لای گزارش اشاره شد همچنان فعالان سیاسی هستند که معتقدند نباید اعتراضها را به دشمنان خارجی مرتبط دانست. علی صوفی وزیر تعاون دولت اصلاحات از همین دست تحلیلگران است. وی در گفتوگو با «ابتکار» گفت:« اینکه اعتراضهای مردم را به بیرون از کشور وصل کنیم، صحیح نیست. درست این است که بگوییم دشمنان ایران در خارج از کشور از این قضیه بهرهبرداری سیاسی میکنند منشا این اعتراضها کاملا ایرانی و مردمی بود و مشکلات معیشتی مردم ایران است که این شرایط را به وجود آورده است. ریشه اعتراضهای اخیر همان اعتراضات صنفی است که توجهی نسبت به آن ها صورت نگرفت. اگر به خاطر داشته باشید مالباختگان هم تظاهرات داشتند. کارگران هم مدت ها است نسبت به شرایط موجود معترض هستند. با این اوصاف کاملا طبیعی است که وقتی اعتراضها اوج بگیرد و به جنبش اجتماعی تبدیل شود و بسیاری تلاش خواهند کرد که از این موقیعت ایجاد شده سوءاستفاده کنند و اهداف خود را پیگیری کنند و چنین اتفاقی دور از ذهن نیست.»
منشا داخلی یا خارجی
علی صوفی در ادامه گفتوگو تاکید کرد:« اما نمیتوان اصالت اعتراضها و خواسته های مردم را زیر سوال برد؛ در این اعتراضات مردم مطالبات بحقی داشتند البته مدتها بود که ما شاهد اعتراضهای مردمی بودیم و این اتفاق کاملا قابل پیش بینی بود مشکلات اقتصادی، گرانیهای اخیر و مسئله بودجه هم ضربه نهایی را بر مردم وارد کرد. در حقیقت، مردم دیدند که چه موسساتی از بودجه استفاده میکنند، نمیتوانند ساکت باشند و درواقع چنین تصوری ایجاد شد که مالیات مردم به جیب اشخاص دیگر میرود. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که مردم ساکت باشند.» البته علی صوفی در نقطهای با علی دورانی هم نظر است و آن هم مسئله سوءاستفاده دشمنان از موضوعات و حواشی داخلی است. زیرا همانطور که در روزهای اخیر مشاهده شد با بروز اعتراضهای برخی از مسئولان کشورهایی مانند آمریکا، اسرائیل و عربستان نیز از آن حمایت کردند و با استفاده از رسانههای خود تلاش کردند تنش موجود را تا حدود زیادی افزایش دهند.دورانی در این باره با بیان اینکه به زودی پشت پرده این اغتشاشها روشن خواهد شد، گفت:« کسانی بودند که میخواستند که از این اعتراضهای مردمی استفاده کنند و آن را تبدیل به اغتشاش کردند. با شروع این شلوغیها و درگیریها است که در حقیقت خواسته مردم معترض هم گم میشود و پس از اتمام اعتراضها مطالبات مردم از یاد میرود. کسانی که مالباخته هستند و تلاش کردند در این مدت صدای خو د را به گوش مسئولان برسانند با آغاز این شلوغیها مجددا به مشکل برخوردند. در هر صورت آنچه که به عنوان دخالت بیرونی یاد میشود منظور اعتراضها نیست بلکه منظور اغتشاشها و سوءاستفاده از خواستههای مردم است.»
وی معتقد است که «برخی علاقهمند هستند که ایران دچار بحران شود؛ مسلما دشمنان بیرونی ما به این اتفاق علاقه دارند اما این حقیقت دلیل کافی بر این نیست که بگوییم آنها در این امر دست داشته اند. اگر میگوییم آمریکا، اسرائیل،داعش و... درست است که همه اینها علاقه مند هستند که ما در کشور دچار بحران شویم تمام این کشورها میتوانند جزء گزینهها باشند اما صرفا علاقه اینها دلیل کافی بر نقش داشتن آنها در این ماجرا نیست. به همین جهت اینکه تاثیر مستقیمی داشته اند و یا خیر را باید بررسی کرد و این اظهارنظرهایی که این روزها از سوی مسئولان مطرح میشود چیزی را به اثبات نمیرساند.» در این بار نیز علی صوفی تاکید دارد که« همه دشمنان ما سعی داشتند از این امر بهرهبرداری کنند. شبکه من و تو در تلاش است تا انواع و اقسام اپوزیسیونها را به مردم معرفی کند، از سلطنتطلبها گرفته تا منافقان در این شبکه معرفی می شوند. این گروهها بسیار زیاد هستند و تمام اتفاقات کشور را زیر نظر دارند و در پی این هستند تا هر اتفاقی که در کشور رخ میدهد را بزرگنمایی کنند به گونهای ترسیم کنند که کشور در آستانه فروپاشی است. همه کشورها چه آمریکا و چه اسرائیل در تلاش هستند و به هر طریقی از موقعیت ایجاد شده سوءاستفاده میکنند اما نکته مهم این است که این افرادی که در خیابان بودند مردم ما هستند و مطالبات به حقی دارند و باید پاسخی منطقی به مردم ارائه کرد، مسئول پاسخگویی در این خصوص دولت ومجلس هستند.»
افکار عمومی و روایتهای مختلف
با همه این تفاسیر نکتهای که لازم است در اینجا مورد توجه قرار گیرد تاثیرات و تبعات تفاوت روایتها درباره حوادث و رویدادها است. سوال این است که بهطور کلی وقتی افکار عمومی با چنین تفاوتها مواجه میشود چه واکنشی نشان میدهد و د بلند مدت تا چه حد روی نگاه جامعه بر اظهارات مسئولان تاثیر میگذارد؟ علی دورانی در پاسخ به این سوالات گفت:« این اتفاق حداقل تاثیری که میتواند داشته باشد این است که به مدیریت این بحران کشور ضربه میزند و طبیعتا این لجاج خبری و گمانهزنیهای متفاوت منجر میشود که مردم نسبت به مدیریت این بحران دچار بدبین شوند و شاید اینگونه برای مردم تداعی شود که مسئولان در پی این هستند که به هر شکلی شده است اعتراضات را به بیگانگان نسبت دهند. دقیقا به همین جهت ما باید صبر کنیم تا خبر معتبرتری منتشر شود.»
علی صوفی نیز با بیان این نکته که اگر در این برهه زمانی با مردم بد برخورد شود و یا این اتفاق را به دشمن ارتباط دهند تصمیم غلطی است، عنوان کرد:« نمیتوان کل این اعتراضات را زیرسوال ببریم و منشا آن را بیگانه بدانیم. این بدان معنا است که مردم ما عوامل خارجی هستند. این ادعا اوضاع را بدتر میکند و درنهایت مردم عصبانیتر و خشمگینتر میشوندد. در قانون اساسی هم مطرح شده است که مردم اجازه تجمع دارند، در آمیزههای دینی ما هم به این مسئله توجه شده است. در قرآن کریم گفته است؛ کسی که مورد ظلم واقع شده است میتواند اعتراض کند و دیگر نمیتوان از وی انتظار رفتار عادی را داشت کسی که مظلوم است فریاد میزند، نامه اعتراض آمیز نمینویسد حتی ممکن است چیزی هم آتش بزند. البته تضاد در ادعای مسئولان به این امر بازمیگردد که این صحبت ها تحلیل اشخاص است و فرد بر اساس اطلاعاتی که خود دارد صحبت میکند، مطمئن باشید این قضیه در خصوص مقامات رسمی صادق نیست و صحبتهای مقامات به هم شباهت بیشتری دارد.»
به هرحال پرواضح است که اظهارات ضد و نقیض از سوی مسئولان نه تنها میتواند بر ابهامات و شایعهها تاثیر افزایشی داشته باشد بلکه در بلند مدت یا حتی میان مدت نیز میتواند افکار و اعتماد عمومی را خدشهدار کند.لذا برای جلوگیری از چنین تاثیراتی شاید لازم باشد برای اظهار نظر کمی صبوری به خرج داده شود تا اعتماد عمومی جریحهدار نشود.
زهره احدی
- 17
- 1