ایام انتخابات روزهای ظهور و بروز وعدهها و قولها از سوی نامزدهای انتخاباتی است و این روند مرسومی در همان دوران محسوب میشود؛ چراکه مردم با رویکرد نامزدها آشنا میشوند و رایدهندگان هم با احتساب همین وعدهها است که ترغیب به حمایت از یک چهره سیاسی میشوند. اما چندی است که نشانههای چنین رویکردی در دوره پس از انتخابات هم مشاهده میشود و بسیاری از مسئولان از جمله حسن روحانی رئیس دولت دوازدهم نیز همچنان به این روند ادامه میدهند و در صحبتها و سخنرانیهای خود مجددا بر وعدههای انتخاباتی تاکید میکند و علاوه بر آنها قولهای جدید هم میدهد. حال سوالهایی مطرح است که تفاوت میان وعده های انتخاباتی و دورانی که یک سیاستمدار مسئولیت را برعهده میگیرد، چیست؟ آیا مردم به قولهای پس از انتخابات اعتماد میکنند؟ آیا وعدههای یک رئیس جمهوری یا هر سیاستمداری برای مردم اقناع کننده است؟
جامعهای خنثی در برابر وعدهها
حسن روحانی نزدیک به پنج سال است که ریاست قوه مجریه را بر عهده گرفته است، مردم اوایل سال ۹۶ برای اینکه تحقق وعدههای وی را ببینند، به این شخصیت سیاسی برای بار دوم رای دادند اما باتوجه به آخرین مصاحبه وی در رسانه ملی میتوان متوجه شد که رئیس دولت دوازدهم همچنان مانند زمان انتخابات عمل میکند. روحانی از تمامی فرصتها برای مطرح کردن وعدههایی که در روزها و سالهای مجهول آتی عملیاتی خواهد شد، سخن میگوید.
این در صورتی است که این نحوه برخورد با حامیان و رای دهندگان تنها در زمان انتخابات مورد قبول است، چراکه مردم دیگر از این مرحله عبور کردهاند و به دنبال مطالبات خود هستند اما رئیس دولت دوازدهم فرصت چهارساله خود را همچنان در حال وهوای انتخابات سپری میکند. این روند روحانی بسیاری از فعالان سیاسی را هم به واکنش واداشته است. محمد کیانوش راد به عنوان یک فعال اصلاحطلب در راستای همین مسئله معتقد است: « واقعیت آن است که مردم از گفتار درمانی مسئولان خسته شدهاند. بخشی از اعتراضات مردم میتواند به معنای ناامیدی تعبیر شود.» البته در این میان تنها واکنش سایر سیاستمداران نیست که اهمیت دارد و باید دید که واکنش مردم نسبت به چنین امری چیست؟ آیا سخنرانیهای انتخاباتی رئیس دولت دوازدهم برای مردم قانع کننده است؟
آداب وعده دادن به مردم
امان الله قرائی مقدم جامعه شناس نیز در خصوص همین مسئله در گفتوگو با «ابتکار» میگوید: «اگر بخواهیم به نزدیکترین مورد اشاره کنیم، آخرین صحبتهای آقای روحانی در رسانه ملی بهترین مثال است. آقای روحانی در این مصاحبه که بسیاری از مردم انتظاراتی داشتند، مطلب مهمی را مطرح نکردند و به بسیاری از دغدغههای جامعه نپرداختند، البته مسائلی در رابطه با ریزگردها گفته شد اما در مجموع به همان قولها و وعدههای همیشگی بسنده کردند.» وی تصریح کرد:
«در حقیقت جامعه انتظار داشت که ریاست جمهوری در این مصاحبهای که حدود یک ساعت هم به طول انجامید به معیشت مردم، اقتصاد و مشکلاتی که در ماه گذشته در جامعه اتفاق افتاد و جامعه را نگران کرد، میپرداخت اما این اتفاق رخ نداد.» این جامعه شناس در ادامه میافزاید: «به جای آن، همان وعدههایی که در در زمان انتخابات یک بار گفته بودند بار دیگر تکرارشد. جملههایی مانند قول میدهیم یا ما وعده میدهیم دیگر برای مردم کافی نیست، مردم تا عملی از مسئولان نبینند، قانع نمیشوند.
در زمان انتخابات هم وعده دادید، به کدام یک از این وعدهها عمل کردید؟» قرائی مقدم با اشاره به آداب وعده دادن به مردم اظهار کرد: «حتی قول و وعده دادن هم مراحلی دارد. اینکه تا به امروز به دغدغههای مردم نپرداختهاید و مجددا یک سری وعده را بیان کنید، دیگر کارساز نخواهد بود. مردم دیگر با قول و قرار راضی نمیشوند، مردم عمل میخواهند.» وی با بیان اینکه شاید مسئولان در صحبتهای خود عدد و رقمی را هم بگویند و اعلام کنند که این میزان شغل را ایجاد کرده اند اما این برای جوان بیکار کافی نیست، مطرح کرد: «جامعه ما دیگر به شنیدن وعده عادت کردهاند و دیگر این قبیل صحبتها در آنها تاثیری ایجاد نمیکند. در حقیقت، فکر نمیکنم صحبتهای اخیر ریاست جمهوری هم که در همین گروه قرار گیرد و واکنش خاصی را در جامعه ایجاد کرده باشد.»
مصائب یک دولت
باوجود اظهارات قرائی مقدم به عنوان یک جامعه شناس در خصوص واکنش مردم در مقابل عدم تحقق وعدهها باید دید که ریشه این امر در چیست و چرا رئیس قوه مجریه به جای اینکه در مقابل دوربین قرار بگیرد و از اقدامات دولت و کابینه خود دفاع کند، همچنان به دادن وعده و وعید به مردم ادامه میدهد. عبدالله ناصری عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در گفتوگو با «ابتکار» در راستای همین مسئله بیان کرد: «این را باید به یاد داشته باشیم که اوضاع کشور یک موقعیت عادی برای در دست گرفتن قدرت نیست، بنابراین نمیتوان انتظار داشت که مسئولان زمانی که وظیفه رسیدگی به امور را در دست میگیرند، بدون مانع به وظایف خود بپردازند.
در خصوص دولت هم باید گفت که در ایران مردم تنها با یک فرد و یا یک جریان سیاسی سروکار ندارند.» این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: «این مسئله در خصوص قوه مجریه و دولت نمود بیشتری دارد و تمام ارگانها و سازمانهای موازی دولت در تمام امور دخالت دارند و روند تصمیمگیری و اقدامات قوه مجریه را دچار اختلال میکنند.» وی در ادامه افزود: «به هر حال، بخشی از مشکلات مسئولان در شرایط کنونی مربوط به سالهای قبل و معضلاتی است که در گذشته ایجاد شده است.
به عنوان مثال، دولت نهم و دهم با حجم زیادی از مشکلات مالی، کشور را به دولت آقای روحانی واگذار کرد و با توجه به رویکردی هم که صدا و سیما نسبت به دولتمردان ما دارد مشکلات و اعتراضها بیش از اقدامات مطلوب مسئولان مورد توجه قرار گرفت.» وی با اشاره به موقعیت حساس دولت عنوان کرد: «این قضیه در خصوص دولت دوازدهم بسیار پر رنگتر بود. در خصوص دولت دوازدهم مسئله دیگری هم وجود د ارد؛ این دولت در حوزه رسانه و مشاوران رسانهای بسیار ضعیف عمل میکند و از نظر تیم رسانهای ضعیف است و بر همین اساس، شما تفاوتی میان دوران انتخابات و پس از انتخابات نمیبینید.»
و بازهم احمدی نژاد
تردیدی نیست که یکی از عوامل مشکلاتی که در این سالها شاهدش هستیم، تبعات ناشی از سوءمدیریت محمود احمدینژاد رئیس دولت نهم و دهم است. بنابراین میتوان چنین تعبیر کرد که بخشی از مشکلات دولت در جهت تحقق وعدهها به روسای جمهوری سابق بازمیگردد. عبدالله ناصری در این خصوص خاطرنشان میکند: «دولت به رغم تمام محدودیتها توانستهاست که اقداماتی را صورت دهد و مهمترین مانع هم اقدامات نادرست آقای احمدی نژاد است و در حقیقت آقای روحانی در هر دو دوره ریاست جمهوری خود بخشی از توان خود را صرف میکند تا سرمایه ملی را که در گوشه و کنار کشور پراکنده شده است را جمع آوری کند.
این قضیه در خصوص سایر مسئولان و نمایندگان هم صدق میکند.» وی در ادامه افزود: «زمانی که پای عمل کردن به وعدهها به میان میآید موانعی را هم باید به یاد داشت که درگذشته ایجاد شده است. یکی از این مواردی که بر سر راه دولت یازدهم و دوازدهم قرار دارد، مسکن مهر است و در شرایط کنونی دولت آقای روحانی موظف است تا آن را به اتمام برساند؛ مسالهای که در همان ابتدای امر نیز چندان معقول به نظر نمیرسید.
تمام این موارد نشان میدهد که مسئولان ما در شرایط بسیار سختی دولت را به دست گرفته اند، البته نمیتوان انکار کرد که به رغم این شرایط سخت خروجی بهتری میتوانستیم داشته باشیم اگر در برخی موارد تدبیر بیشتری را درنظر میگرفتند. در خصوص قوه مجریه میتوان اظهار داشت که تیم آقای روحانی هم تیم منسجمی نیست و به صورت خاص آقای روحانی در برخی موارد اشتباهات فاحشی را صورت داده است.»
واکنش منفی جامعه نسبت به وعده
باوجود اظهارات سیاستمدارانی که همچنان از دولت دوازدهم دفاع میکنند، حتی اگر این دفاعیات منطقی و معقول باشد بازهم در میان مردم چنین امری مشاهده نمیشود. این قضیه به ویژه در زمینه واکنش مردم نسبت به وعده های مسئولان قابل مشاهده است. قولهایی که ریاست جمهوری در آخرین مصاحبه خود مطرح کرد، با واکنش های مطلوبی در سطح جامعه روبرو نشد. قرائی مقدم در همین راستا،میگوید: «در مجموع، واکنش مردم نسبت به وعدههای مسئولان در زمان انتخابات با پس از آن کاملا متفاوت است.
در هنگام انتخابات قولها و وعدههایی داده میشود و برهمین اساس هم مسئولان رای گرفتهاند اما زمانی که بر مسند قدرت قرار میگیرند، دیگر وقت این است که در جهت تحقق همان وعدهها قدم بردارند. به عنوان مثال، در زمان گزارش صدروزه گفتند که ما چگونه در صد روز میتوانستیم این کارها را انجام دهیم اما الان نزدیک به شش ماه از آغاز فعالیتهای دولت دوازدهم میگذرد. من از شما میپرسم به کدام یک از وعدهها عمل شده است؟ درست است که دولت دوازدهم دچار مشکلات مالی است و با مانعی هم روبرو است اما دیگر در شرایط کنونی مردم به این قولها و وعدهها اعتماد چندانی ندارند، چراکه عملی شدن آنها را نمیبینند. کسی که نامزد انتخاباتی در هر عرصهای میشود قول و وعملش باید یکی باشد. بسیاری از وعدههای مسئولان اجرا نشده و مردم هم باور ندارند که اتفاقی صورت گیرد.»
تبعات بی اعتمادی مردم
به رغم اینکه یک ماه است که دیگر اعتراضهای مردمی که در خیابان های شهرهای مختلف کشور اتفاق افتاد، به پایان رسیده است و مردم به خانههایشان بازگشتهاند اما همچنان ذهن بسیاری از تحلیلگران در حوزههای مختلف در گیر چرایی این اتفاق و تبعات آن است. قرائی مقدم نیز به عنوان یک جامعه شناس در رابطه با پیوند این خیزش اجتماعی با وعده های انتخاباتی معتقد است: « در حقیقت ریشه اعتراضها و یا خیزش اجتماعی که در ماه گذشته شاهد آن بودیم، تنها به مشکلات اقتصادی باز نمیگشت.
البته در ابتدای امر نارضایتیها با محوریت اقتصادی و دولت دوازدهم بود اما در ادامه متوجه شدیم که مردم در خصوص مسائل دیگر هم مشکلاتی دارند. با این وجود، آنگونه که لازم بود به این دغدغهها پرداخته نشد. بسیاری از موارد را میتوان نام برد که اقدام خاصی صورت نگرفته است، از مسائل مربوط به حقوق شهروندی تا حقوق زنان همه در این خیزش مطرح شد و به هیچ کدام توجهی صورت نگرفت.» وی در ادامه افزود: « مسئولان هنوز در حال و هوای انتخابات هستند و جامعه نیاز دارد که این اتفاق بررسی شود.» وی خاطر نشان کرد: «یکی از ریشههای نارضایتی هم همین است؛ شما این صحبتها را گفتید و ما رای دادیم ماجرا به کجا رسید؟ این خیزش اجتماعی را ریشه یابی کنید؟ وعدههای قبلی مسئولان همان وعدههایی که رای گرفتند، به کجا رسید؟»
این در حالی است که عبدالله ناصری هم در کسوت یک کارشاس مسائل سیاسی در خصوص اعتراضهای اخیر به «ابتکار» میگوید: « ما دیگر واکنش مردم را در رابطه با وعدهها مشاهده کردیم. همان اعتراضهای دی ماه بهترین پاسخ بود و اعتراضها نشان دهنده این است که دیگر وعدههای جدید تاثیری ندارد. مسئله تنها شخص نیست و در مجموع مردم صدای اعتراض خود را به همه مسئولان در تمام قوا رساندند و دولت هم در این مجموعه قرار دارد.» وی در پایان صحبتهای خود بیان کرد: «ای کاش آقای روحانی در مصاحبه خود این مسائل را مطرح میکرد و در خصوص محدودیتهای قوه مجریه مطالبی را مطرح میکرد. به هر حال نکتهای که وجود دارد، این است که انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ با وعدههایی که مطرح شد، مطالبات مردم بالا را برد و مردم انتظاراتی دارند که تنها در حوزه اقتصاد نیست.»
زهره احدی
- 16
- 4