مدتي است چهرههاي سرشناس دو جناح سياسي چپ و راست تلاش دارند تا باب گفتوگو را باز كرده و موضوعات مورد نظر خود را به صورت مستقيم با يكديگر مطرح كنند. در ابتدا اين تلاشها شفاهي بود و افراد مختلف در مصاحبههاي خود از اين اتفاق استقبال كرده بودند. اما موضوع گفتوگو وارد فاز جديدي شده و از صحبتهاي شفاهي به نامه مكتوب رسيده است. آيتالله موسوي خوئينيها در نامهاي خطاب به آيتالله جنتي با لحني محترمانه سوالات و انتقاداتي را نسبت به رييس شوراي نگهبان مطرح كرده است. آيا نگارش اين نامه ميتواند تاثيري در شكلگيري گفتوگو ميان دو تفكر مقابل يكديگر داشته باشد؟ محمد تقي فاضل ميبدي معتقد است گفتوگو با نامهنگاري متفاوت است. او ميگويد: براي شكلگيري فضاي گفتوگو، طرفين بايد پيش شرطي را بپذيرند و آن، پذيرش اشتباه است.
با توجه به صحبتهاي اخير ميان اشخاص مختلف جناحهاي سياسي كشور كه با يكديگر اختلاف سليقه دارند و همچنين مطلبي كه آيتالله موسوي خوئينيها خطاب به آيتالله جنتي، نوشتهاند آيا ظرفيت شكلگيري فضاي گفتوگو در كشور وجود دارد؟
گفتوگو گام مفيدي است براي حل مشكلات اما اين موضوع شرط دارد؛ در گفتوگو طرفين بايد فرض را بر اين بگذارند كه احتمال خطا و اشتباه من وجود دارد؛ همچنين اين احتمال وجود دارد كه طرف مقابل من حرف درستي بزند و من بايد به اين صحبتها گوش كنم. اما اگر در گفتوگو پيش فرضي وجود داشته كه بر اساس آن يك طرف بگويد هرچه من ميگويم درست و هرچه طرف مقابل ميگويد اشتباه است، در چنين فضايي گفتوگو شكل نخواهد گرفت و طرفين در اين شرايط سعي ميكنند نظر خود را به رخ يكديگر بكشانند. متاسفانه در جامعه ما گفتوگو زياد انجام ميشود اما در اين گفتوگوها پيشفرض آن است كه طرف مقابل دچار خطا و اشتباه است. ما اگر باب گفتوگو را اينگونه باز ميكرديم كه هدف در آن كشف حقيقت است در بسياري از مسائل وضعيت بهتري داشتيم.
ما در رقابتهاي سياسي، در احزاب و در انتخابات يكي از مشكلات ما همين است. طبيعتا اين مدل گفتوگو راه به جايي نخواهد برد. جناب آقاي موسوي خوئينيها در نامه اخير خود به موضوع خوبي اشاره كرده و گفتهاند نقد مردم متوجه تمام مسوولان است. ما نبايد در نقد يك فرد يا يك جريان را از خطا مبرا كنيم. به عنوان مثال بگوييم شوراي نگهبان يا آقاي ايكس از خطا مبرا هستند؛ با اين نگاه مشكلي حل نخواهد شد. كشور ما اگر به سمت و سويي حركت ميكند و در اين مسير با اشكالات متعددي روبهرو است، اين اشكال متوجه يك جريان يا فرد نيست. اگر قوه مجريه ما دچار مشكل است، اين اشكالات محدود به قوه مجريه نيست بلكه متوجه قوه قضاييه و قوه مقننه نيز ميشود. درست است كه موضوع تفكيك قوا مطرح است اما در كشور ما اين موضوع آن طور كه گفته شد صورت نگرفته و قوا با يكديگر همپوشاني دارند. بنابراين تفكيك قوا به معناي واقعي صورت نگرفته است واشكالات محدود به يك جريان و جناح خاص نيست.
آيا مسوولان ظرفيت شنيدن انتقاد را دارند؟
اين روزها تحمل مسوولان بسيار كم شده است. هرچند تحمل تنها كافي نيست بلكه در كنار اين تحمل اقدامات لازم نيز بايد صورت پذيرد. مشكلات اقتصادي و سياسي كشور ما نزديك به چهل سال است كه بطور كامل حل نشده است. اين مشكلات حل نشده چه مقدار ديگر زمان لازم دارند؟ چرا بايد اقتصاد ما به اين حال و روز افتاده باشد؟ دليل اين موضوعات روشن است. ما از ابتدا نپذيرفتيم كه كار ما ممكن است اشكال داشته باشد. ما از ابتدا گفتيم كاري كه انجام دادهايم صددرصد درست است و خروجي اين ديدگاه همين وضعيتي است كه امروز شاهد آن هستيم.
گفتوگوها در چه سطحي بايد شكل بگيرد؟
گفتوگو بايد در سطح ملي صورت پذيرد نه ميان دو مسوول. امروز خيليها هستند كه از قطار انقلاب پياده شدهاند. نقش صدا و سيما در اين موضوع حائز اهميت است. امروز بايد بستري فراهم شود كه آقاي خاتمي نيز بتواند در صدا و سيما حضور پيدا كرده و با منتقدين صحبت كنند تا متوجه نقاط ضعف و اشكال اقدامات خود شوند. اينكه چهار نفري كه در اصطلاح، خودي هستند دور يك ميز بنشينند و صحبت كنند گفتوگو نيست. بايد گفتوگو ميان كساني صورت گيرد كه به صورت صد در صدي با يكديگر اختلاف نظر و مشكل دارند. متاسفانه امروز اگر گفتوگويي صورت ميگيرد، بين خوديهاست نه ميان كساني كه با يكديگر رقيب جدي هستند.
آيا بستر براي گفتوگو فراهم است؟
فضاي امروز براي گفتوگو مناسب نيست. اينكه افراد مختلف خطاب به يكديگر نامهنگاري ميكنند، نامش گفتوگو نيست. گفتوگو بايد در ملأعام و صداو سيما صورت پذيرد تا مردم شاهد باشند و بتوانند آن گفتوگو را قضاوت كنند.
اين گفتوگوها چه نقشي در حل مشكلات كشور خواهد داشت؟
نوع گفتوگويي كه به آن اشاره كردم اگر در كشور شكل بگيرد، در حل مشكلات بسيار موثر است اما اگر شروطي كه به آنها اشاره شد رعايت نشود، گفتوگو هيچ نتيجهاي نخواهد داشت.
- 10
- 6