استفاده از واژه «تغییر» برای او اندکی بیش از دشوار است و البته بسیاری نیز معتقدند او همان احمدینژاد دیروز است و تنها بهدنبال کسب محبوبیت و رسانهای شدن است. اما به هر روی نامه نگاریهای اخیر او ابهامات بسیاری در کشور ایجاد کرد تا آنجا که برخی معتقدند نامهنگاریها و سخنان تند و تیز او و عدم برخورد با تخلفات رئیس دولت دهم منجر به تحرکات و اعتراضات دیماه شده است. حتی معاون اول رئیسجمهور اسحاق جهانگیری نیز به این امر مهم اشاره کرد و گفت «در مقطعی به من توصیه به سکوت کردند و من هم گفتم چشم، ولی الان سرتاسر حکومت را به بحث گرفته و میگویند انتخابات زودهنگام و بدون مهندسی برگزار شود. وقتی نگذاشتید جلوی اقدامات او گرفته شود، الان باید به این حرفها جواب بدهید». در این راستا آرمان با صادق زیباکلام استاد دانشگاه گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید.
آقای جهانگیری در همایش استانداران اظهار کرد که در مقطعی به من توصیه به سکوت کردند اما امروز سرتاسر حکومت را زیر سوال میبرند و از انتخابات زودهنگام سخن میگویند. آیا سکوت در برابر اشتباهات و خطاهای برخی از افراد مانند احمدینژاد به بیاعتمادیها دامن نمیزند و اتفاقاتی مانند دیماه را در پی ندارد؟
پاسخگویی جدی وجود ندارد. در واقع مجلس شورای اسلامی بهعنوان رکن و دستگاه اصلی در ساختار نظام، باید افراد را نسبت به عملکرد و خطاهایشان ملزم به پاسخگویی کند که متاسفانه مجلس شورای اسلامی تاکنون آنطور که باید کسی را ملزم به پاسخگویی نکرده است. از سوی دیگر بسیاری از افراد وطنپرست و باتجربه در امور اجرایی نمیتوانند و یا به دلایل دیگر در انتخابات نامزد نمیشوند. مجلس شورای اسلامی که در راس امور قرار دارد و باید از همه حسابکشی کند، متاسفانه از منظر اقتدار، حسابکشی و الزام به پاسخگوکردن افراد رو به افول بوده و این مشکل بزرگی است. تا زمانی که این مشکل حل نشود، بسیاری از مشکلات بنیادین کشور حل نخواهد شد.
عدم برخورد با برخی از رفتارها منجر به این شد تا عدهای به تعبیر آقای جهانگیری بخواهند حکومت را زیر سوال ببرند، برای پیشگیری از بروز رفتارهای هنجارشکنانه نظیر رفتار و نامه نگاریهای اخیر احمدینژاد چه باید کرد؟
به دو صورت میتوان به اظهارات و رفتار اخیر احمدینژاد نگاه کرد؛ یا میتوان گفت که در او تحولی به وجود آمده است و چشمان رئیس دولت دهم بر روی بسیاری از واقعیتهای کشور گشوده شده است، همچنان که چشمان بسیاری از چپهای دهه شصت بر روی بسیاری از واقعیات گشوده شد و آن نگاه دههشصتی را کنار گذاشتند، همانطور که نگرش آیتا... هاشمی نسبت به برخی مسائل از اواسط دهه هفتاد تغییر کرد و در اواخر دهه هشتاد به اوج رسید.
یعنی معتقدید که نگاه احمدینژاد تغییر کرده است؟
میتوان این احتمال را داد که در احمدینژاد نیز تغییر به وجود آمده و او متوجه شد که بسیاری از مسائلی که اصلاحطلبان و یا مرحوم آیتا... هاشمی میگفتند درست است. بنابراین ممکن است احمدینژاد هم به تدریج متوجه نکاتی شده باشد که بعضی از امور تا چهاندازه برای پیشرفت کشور اهمیت دارد و اگر در این موارد خللی وارد شود، بهطور مثال افراد مستقل و وطنپرست نماینده مجلس نشوند، منجر به روی کار آمدن مجلسی فاقد کارایی و توان لازم خواهد شد. از این رو، خوشبینانهترین نگاه نسبت به اعتراضات و نامهنگاریهای اخیر احمدینژاد میتواند تغییر دیدگاه او باشد. درعین حال احتمال دیگری هم وجود دارد که احمدینژاد همان احمدینژاد ۸۸ یا ۸۴ است. اکنون چون فضا تا حدی برای انتقاد باز است، او هم انتقادات و اعتراضات اخیر را مطرح کرده است. به هر روی، آینده و زمان نشان خواهد داد که آیا در احمدینژاد تحولی به وجود آمده و یا اینکه او از باب فرصت طلبی و ایجاد محبوبیت، نامهنگاری و انتقاد میکند.
معاون اول رئیسجمهور در بخشی از اظهاراتش گفت «اشتباه میکنند که دولت را ناکارآمد جلوه میدهند»؛ با توجه به اظهارات و نامه نگاریهای احمدینژاد علیه عملکرد روحانی در دولت یازدهم میتوان گفت که هواداران احمدینژاد بهدنبال ناکارآمد جلوه دادن دولت دوازدهم هستند؟
تنها هواداران احمدینژاد نیستند که تلاش میکنند دولت روحانی را ناکارآمد نشان دهند. اساسا پس از انتخابات ۲۹ اردیبهشت و شکست سنگین اصولگرایان و ۲۴ میلیون رأیی که روحانی کسب کرد، استراتژی اصولگرایان بهویژه جریانات تندرو و طرفداران احمدینژاد این شده است که به مردم القا کنند، آنها اشتباه کردهاند که در انتخابات شرکت کردند و به روحانی رأی دادند. بنابراین اکنون استراتژی اصلی جریانات تندرو این است که به هر قیمتی نشان دهند روحانی ناکارآمد است. البته موج سواری مخالفان علیه دولت به این دلیل است که روحانی بسیاری از مسائل را با مردم در میان نمیگذارد و این نیز به سود جریانات تندرو تمام شده است. بهطور مثال روحانی باید به مردم بگوید که اگر ۱۰۰ تومان درآمد سالانه کشور است، چقدر از این رقم در اختیار قوه مجریه و نیز در اختیار سایر نهادها قرار میگیرد. متاسفانه رئیسجمهور تاکنون بیان نکرده است و این یکی از مسائل اساسی است که روحانی باید به آن عمل کند. بنابراین رئیسجمهور باید بگوید که چقدر از این میزان در اختیار دولت است و روحانی بهعنوان رئیس قوه مجریه روی آن تسلط و نظارت دارد و چه میزان از این مبلغ در اختیار او نیست. متاسفانه روحانی این مسائل را بهطور شفاف با مردم در میان نمیگذارد به همین دلیل بسیاری از مشکلات به سمت رئیسجمهور بازمیگردد.
هستی قاسمی
- 11
- 1