شمارش معکوس برای برای پایان یافتن سال ۹۶ آغاز شده است، همه برای آغاز سال جدید لحظه شماری میکنند تا سال ۹۶ را که پر از حوادث تلخ و ناگوار بود، پشت سر بگذارند. با این اوصاف، انتظار میرود که همه از پایان یافتن امسال خوشحال باشند اما این خوشحالی موجود در جامعه به این گونه نیست که امید به آینده را هم داشته باشد و این انتظار وجود ندارد که سال جدید ممکن است آبستن حوادث خوش و روزهای بهتر باشد.
در صورتی که اگر به عقب باز گردیم و مروری بر حوادث اسفندماه ۹۵ داشته باشیم متوجه میشویم که مردم شور و اشتیاقی داشتند که دیگر از آن خبری نیست. اسفند ماه ۹۶ ایرانی مایوس و ناامید است که هیچ کس برای آن آینده خوبی را متصور نیست، با این حساب چندان عجیب نیست که اگر بپرسیم چه شد که مردم به این نقطه رسیدند؟ چه عواملی دست به دست هم دادند و مردم را به این نقطه رساندند؟
ناامیدی و رخوتی که در جامعه ایران در روزهای پایانی سال۹۶ وجود دارد، مسئلهای نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد و آن را نادیده گرفت. حتی بسیاری از کارشناسان سیاسی و اجتماعی به صحت چنین تغییری نسبت به ایام گذشته اعتراف کردهاند. اگر مروری به فضای شبکههای اجتماعی که نمونه کوچکی از جامعه ایران به ویژه جوانان است، داشته باشیم، متوجه میشویم که تغییرات محسوسی در حال و هوای اسفندماه سال جاری به نسب سال ۹۵وجود دارد.
شور و هیجان و آگاهی مردم نسبت به مسائل روز و واکنش نشان دادن نسبت به حوادثی که در اطراف آنها در جریان است هر روز نسبت به روز گذشته کاهش پیدا میکند. به تمام این مسائل زلزله ها و آتش سوزی ها را هم اضافه کنید تا اوضاع یک سال گذشته بغرنجتر شود. بنابر ادعای بسیای از جامعه شناسان تداوم چنین فضایی منجر به کشیدن شدن مردم به خیابان ها و خشونت خیابانی خواهد شد که نشانههایی از آن را در دی ماه سال جاری مشاهده کردیم. در شرایط کنونی لازم است عواملی که دست به دست هم دادند و جامعه ایران را به این انفعال سیاسی و اجتماعی رساندند را بررسی کنیم.
چه شد که مردم تنها در یک سال تا این حد تغییر کردند؟ مرتضی مبلغ فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با « ابتکار» در رابطه با وضعیت جامعه ایران در اسفند ماه سال ۹۵ و مقایسه آن با وضعیت کنونی عنوان کرد: « در اواخر سال ۹۵ وارد حال و هوای انتخاباتی شده بودیم چراکه انتخابات سال ۹۶ اردیبهشت ماه بود و دیگر اسفند ماه سال گذشته فضا کاملا انتخاباتی بود و انتخابات همواره به دنبال خود شور و نشاطی را به همراه دارد، البته این ادعای درستی است که اگر بگوییم جامعه ما صرف نظر از این شور و نشاط انتخاباتی، هیچ امید و انگیزهایدر این روزهای کشور مشاهده نمیشود و احساس سرخوردگی و یاس فزایندهای در جامعه موج میزد.»
وی در رابطه با علل چنین اتفاقی اظهار کرد: «جریانهای تندرو و رقبای دولت و اصلاحطلب همواره رویکردی را دنبال میکردند و برای منافع خود همه چیز را قربانی میکنند و هیچ توجهی به مسائل عمومی و منافع ملی ندارند. این افراد از طریق تخریب و سیاهنمایی ایجاد یاس و ناامیدی در جامعه کردهاند و سعی میکنند که به خواستههای خود برسند و این رویکردی است که به صورت گسترده و سیستماتیک دنبال میکنند.»
تبلیغ منفی علیه دولت
درست از زمانی که حسن روحانی ریاست دولت دوازدهم را به عهده گرفت، جریانهای تندرو به دنبال این بودند که این دولت را تخریب کنند، این مسئلهای است که بارها هشدار داده شده چراکه تخریب دولت ممکن است انفعال سیاسی مردم و کاهش مشارکت آنها در پی داشته باشد و در حقیقت این اقدام جریان رقیب دولت نوعی خودزنی سیاسی محسوب میشود. مبلغ نیز با اشاره به تذکرهایی که به این افراد داده شده است، مطرح کرد: « جریان تندرو در ساختار حاکمیت هم حضور دارند و امکان این که از امکانات حاکمیت هم به شکلی وسیعی استفاده کنند هم برایشان مهیا است.
با این اوصاف، آثار منفی بسیاری دارند و این قبیل مشکلات را به جامعه تزریق میکنند. این شاید مهم ترین دلیل مسئلهای باشد که این روزها شاهد این هستیم.» وی در ادامه افزود: « این رویکرد به صورت ویژه پس از انتخابات اردیبهشت ماه سال ۹۶ افزایش پیدا کرد و به دنبال این هستند که دولت و اصلاحطلبان را زمینگیر کنند و میخواهند به مردم چنین القا کنند که این انتخاب اشتباه جامعه بود که به دولت روحانی رای داد.» مبلغ تصریح کرد: « با سنگ اندازی این گروه کارها و تلاشهای دولت دیده نشد و دولتمردان هم ناکارآمد جلوه کرد.» مبلغ یکی از عوامل اصلی این وضعیت را رویکرد کنونی دولت دوازدهم دانست و گفت:
« انتظار میرفت که پس از اینکه دولت با حمایت از مردم روی کار آمد و مردم با شعور و آگاهی بالای سیاسی راه اعتدال را انتخاب کردند و دولت هم باید در ادامه همین مسیر قدم برمیداشت و آقای رئیس جمهور هم در زمان انتخابات در همین راستا شعار و وعده داددند و انتظار میرفت که این روال در دولت دوازدهم نیز تدوام یابد و این قضیه در انتخاب کابینه و مدیران ارشد هم نمود عینی پیدا کند. بسیاری توقع داشتند که در بافت مدیریت اقتصاد کشور رویکرد جدیتری را دنبال کنند تا تغییرات محسوستری احساس شود
اما در این زمینه غفلتی جدی شد و به تبع آن مردم احساس کردند که این عمل در راستای چیزی که به آنها وعده داده شده بود، نیست.» وی خاطر نشان کرد: « در کنار این، همان تبلیغات منفی گسترده هم چاشنی اشتباهات دولت شد و دست به دست هم دادند و به مردم یاس و انفعال بیشتری دچار شدند و چنین تصوری در جامعه به وجودآمد که دولت راهی جز آنچه وعده داده بود پیش گرفته است، این نیز عامل دیگری محسوب میشود.» این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به عامل سوم عنوان کرد:
« در طول یک دهه گذشته به دلایل متعددی جامعه حالت واکنشی یافته است و همه ایرانیان جنبههای منفی یک مسئله را میبینند و دستاوردها را کار میگذارند و کاستی را بیشتر برجسته میکنند. همین نگاه هم آثار تخریبی خود را به جای میگذارد و افکار عمومی به این سمت و سو رفت که اوضاع بسیار بد است و ما دستاورد مطلوبی در هیچ زمینهای نداریم به این نگاه جامعه همان تبلیغات گسترده را مجددا اضافه کنید که تندورهای داخلی و براندازان خارجی با رسانههای گسترده ای که دارند در تلاش هستند عیوب را پررنگتر کنند. متاسفانه تمام اینها جامعه را به انفعال و یاس سوق میدهد.»
روحانی آخرین امید مردم بود
به زعم بسیاری مهمترین عاملی که موجب شده است جامعه در یاس و ناامیدی فرو برود، تغییر رویه دولت دوازدهم است چراکه دولت حسن روحانی آخرین امید مردم برای ایجاد تغییر و بهبود اوضاع محسوب میشد، حتی اگر هم حقیقت ماجرا چنین نباشد و حسن روحانی و کابینه اش همچنان بر عهدی که با مردم بسته اند پایبند باشند، همین که مردم چنین تصوری ندارند، خود به تنهایی عاملی کافی برای کنارهگیری جامعه از هرگونه مشارکتی کافی است.
علی صوفی دیگر فعال سیاسی اصلاحطلب نیز چنین نگرشی دارد و این اتفاق را مهمترین عامل میداند. وی در گفتوگو با «ابتکار» با اشاره به اینکه مردم ایران قبل از دولت آقای روحانی هم ناراضی بودند، اظهار کرد: « مردم به رغم نارضایتیهایی که داشتند امید به تغییر با ظهور روحانی در عرصه سیاست قوت گرفت. مردم امید داشتند که شاید تغییری ایجاد شود. در حقیقت نارضایتی و مطالبات گوناگونی در جامعه وجود داشت اما مردم امیدوار شدند که با آمدن آقای روحانی اوضاع بهبود پیدا کند.» وی در ادامه افزود: «به هر حال به نتیجه رسیدن مسائلی همچون برجام امید مضاعفی را هم به وجود آورد و دولت هم این امید را به مردم داد که با اجرای برجام ما به سوی پیشرفت خواهیم رفت.»
صوفی خاطرنشان کرد: «با این اوصاف زمانی که به انتخابات ۹۶ نزدیک شدیم آقای روحانی نماینده این جریان امیدوار شد و اصلاحطلبان هم حمایت قاطعی از وی انجام دادند و شعارهایی که آقای روحانی در انتخابات و مناظرات داد امید را بیشتر کرد و وعدههایی که دولت مطرح کرد شاید از حد توانش هم خارج بود و مردم به این وعدهها دلبستند و جامعه ایران باتمام توانی داشت به صحنه آمد و آقای روحانی را پیروز انتخابات کرد.» صوفی با اشاره به نقش جریان رقیب در افزایش ناامیدی جامعه بیان کرد: « در ادامه جریان رقیب نتیجه انتخابات را نپذیرفت و برای رئیس جمهوری موانع زیادی را به وجود آورد و آقای روحانی به رغم تاکید بر وعدههایی که داده بود، این فضا در جامعه ادامه پیدا نکرد
چراکه آقای روحانی به صورت ناگهانی چرخشی معنادار داشت و کابینهای معرفی کرد که در تضاد با صحبتهای گذشته وی بود و مجلس هم به این اوضاع دامن زد و همه اینها باعث شد که به نارضاتی مردم ناامیدی هم اضافه شود و تمام اینها خشم مردم را به وجد آورد و شاهد اعتراضات خیابانی مردم بودیم و این هشداری بود که به مسئولان داده شد و امید میرود که به این هشدار توجه داشته باشند.»
زهره احدی
- 15
- 3