به روزهای پایانی سال ۹۶ نزدیک میشویم و اگر مروری بر وقایعی که در این سال پشت سر گذاشتهایم، داشته باشیم، متوجه میشویم که سال جاری از جنبههای بسیاری شگفتی ساز بود. مهمترین آنها شاید تغییر مطالبات و اعتراضهای مردم و توجه به حوزههای غیر سیاسی باشد.
نمونه بارز این ادعا اعتراضات دی ماه مردم است که آغاز آن با دغدغههای اقتصادی و معیشتی بود. در ادامه این اعتراضها هم مطالباتی همچون آزادی زنان و بحران آب در اصفهان مطرح شد که دغدغه هایی غیر سیاسی به شمار میآیند. حال سوال اینجا است که چرا در سال ۹۶ مطالبات سیاسی به حاشیه رفت و مسائل اینچنینی در مرکز توجهات مردم و جامعه قرار گرفت؟
با نگاهی گذرا به تاریخچه اعتراضها در جمهوری اسلامی ایران متوجه میشویم که محور اعتراضهایی که تا سال ۹۶ وجود داشته است، بیشتر حول مسائل سیاسی بودهاند و دغدغه اصلی و موتور محرکه مردم برای حضور در خیابانها و اعتراضها محوریت سیاسی داشت. وقایع سال های ۷۸ و۸۸ که از جمله اعتراضهای معروف و مهم تاریخ معاصر کشور هستند نشان دهنده این حقیقت است که مسائل سیاسی در جامعه ایران مهمترین انگیزه برای اعتراضهای خیابانی بوده و حتی اگر هم تظاهراتی صورت نمیگرفت، سنگینی توجه و انتقاد به این امر از سایر مسائل بیشتر بود.
با وجود چنین پیشینهای پا به سال ۹۶ میگذاریم که سالی پر از وقایع مهم سیاسی است و انتخاباتی ریاست جمهوری نیز در همین سال برگزار شد اما در همین سال، در اقدامی که به زعم برخی به دور از انتظار بود مردم ایران در شهرهای مختلف به دلیل مشکلات اقتصادی و معیشتی اعتراضهایی داشتند بسیاری در تلاش بودند که به این اعتراضها رنگ و بوی سیاسی بدهند اما آنچه واضح بود به دلیل همراهی مردم مناطق محروم کشور در این اعتراضها جنبه اقتصادی ماجرا از اهمیت زیادی برخوردار است.
شاید اعتراضهای دی ماه به پایان رسید و مردم به خانههای خود بازگشتند، بدون اینکه اندکی به خواستههای آنها توجه شود اما روند اعتراضها به گونه دیگری تداوم یافت. پدیدهای به نام دختران خیابان انقلاب به وجود آمد و هر روز که گذشت این مطالبه که در چارچوب مطالبات مدنی قرار دارد، پر رنگ تر شد تا جایی که بسیاری از مسئولان در دفاع یا رد آن مجبور به پاسخگویی شدند. از سوی دیگر، مسئله آب که تبدیل به بحرانی شده است و دغدغه کشاورزان محسوب میشود در این روزها به اعتراض بدل شده است.
کشاورزان شرق اصفهان به دلیل مشکل بی آبی در تلاش هستند تا صدای اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانند، هر چند به نظر نمیرسد که راه حل کوتاه مدت هم بتواند کشاورزان را راضی کند و روند این اعتراضها افزایش خواهد یافت. سه اعتراض مهم در سال جاری کشور در سه حوزه اقتصاد، زنان و محیط زیست بود اما چرا این تغییر در حوزه دغدغهها و مطالبات مردم اتفاق افتاد، آیا این بدان معنا است که اعتراضهای سیاسی مردم به نتیجه رسیده و جامعه به رضایت نسبی دست یافته است و در شرایط کنونی به مطالبات دیگر میپردازند یا میتوان چنین تعبیر کرد که الویتهای مردم تغییر یافته است؟
بحران بیکاری در کشور
زمانی که اعتراضات دی ماه مردم رخ داد پس از شوک اولیه ای که مسئولان پشت سر گذاشتند سوالی که همه از هم میپرسیدند این بود: «ریشه اعتراضات چیست؟» در این مدت کارشناسان زمان زیادی داشتند که این پدیده را ریشه یابی کنند تا بهترین تحلیل را از اعتراضات دیماه داشته باشند. تا به امروز برخی رسانهها بر اساس رویکردی که داشتند در تلاش بودند از این مسئله سوءاستفادههای سیاسی انجام بدهند. البته نمیتوان نادیده گرفت که بخشی از این ماجرا سیاسی بود اما حقیقت ماجرا این است که کارگران یا جوانان بیکار منطقهای محروم که هیچ شناخت و آگاهی نسبت به مسائل سیاسی ندارد چگونه میتواند در اعتراض یا حمایت یک چهره سیاسی به خیابان بیاید.
اکثر شهرهایی که در آن این اعتراض به خشونت کشیده بود آمار بیکاری و آسیبهای اجتماعی بیداد می کند. از سوی دیگر، این اعتراض به هیچ وجه شباهتی با موارد پیشین همچون وقایع ۸۸ نداشت. حال که مدتی از ماجر گذشته است با استناد بر ادعای کارشناسان میتوان گفت که مشکلات معیشتی و اقتصادی موتور محرک اصلی این اعتراض بود. آشنا مشاور رئیس جمهوری نیز دی یکی از صحبت های خود مطالبات نزدیک به ۸۰ درصد جامعه ایرانی اقتصادی دانست
با این اوصاف طبیعی است که زمانی که مسئله معیشت مطرح میشود، آمدن و رفتن مسئولان چپ و راست دیگر برای مردم اهمیتی ندارد. بحران اقتصادی و معیشتی در کشور بیداد میکند و در وضعیت بحرانی است، بنابراین جای تعجب ندارد که این بحران به خیابانها کشیده شد.
سرکوب نیمی از جمعیت کشور
گفتنی است که تا به امروز مطالبات زنان و آنچه مربوط به زن میشد توسط مسائل سیاسی و سیاستمداران به حاشیه رانده شده است. بارها و بارها این جمله و یا عبارات مشابه آن را خطاب به مطالبات زنان شنیدهایم که میگویند در شرایط کنونی نمیتوان به این مسائل پرداخت یا در تلاش بودهاند هر آنچه که مربوط به زنان است را بی اهمیت جلوه دهند. چهل سال است که این رویکرد وجود داشته است، زنان همواره موضوعی بودند که شرایط مطرح شدن مطالبات آنها مهیا نبود. مسئولانی که فرصت رسیدگی به دغدغههای زنان را نداشتند، در این مدت چه کردهاند؟ این مسئله چهل سال است که لاینحل باقی مانده است، تا کجا میشد این روند را ادامه داد؟
در شرایطی که نیمی از جمعیت کشور را زنان تشکیل میدهند تا کجا میتوان انتظار داشت که این جمعیت میلیونی ساکت بمانند و دم نزنند. لازم به یادآوری است که در عصر کنونی و با گسترش ابزارهای ارتباطی دیگر نمیتوان انتظار داشت که زنان امروز با نگاه چهل سال پیش ساکت بمانند. با این مسئله اتفاقی مانند دختران خیابان انقلاب رخ میدهد، شاید ناامیدی مردم در ایجاد اصلاحات در این اعتراضهای قاطعانه بی تاثیر نباشد.
از سوی دیگر هم احتمال اینکه دختران خیابان از اعتراضات دی ماه جرات چنین اقدامی را پیدا کرده باشند هم ممکن است اما پس از سالها اعتراضی برای زنان فارغ از وقایع سیاسی رخ میدهد. البته برخی به دنبال این بودند که دختران خیابان انقلاب را به جریانهای برانداز خارج از کشور وصل کنند اما این ادعاها مانند همیشه بدون دلیل و مدرک بود.
بحران آب در کشور
اگر در روزهای آخر سال اتفاق دیگری در کشور رخ ندهد اعتراض کشاورزان در شرق اصفهان را می توان آخرین اعتراض قشری از جامعه در سال ۹۶ قلمداد کرد. در این سالها همواره صحبت از این بوده است که ایران کشوری است که با بحران آب روبهرو است و مسئولان تنها اقدامی که صورت داده اند این است که مردم را دعوت کنند که در مصرف آب صرفه جویی کنند. اتفاقی که این روزها در ورزنه رخ داده است و کشاورزان بیآب را وادار به اعتراض کرده است صرفا زنگ خطری است که باید به آن توجه کرد.
حتی اگر انتقال آب همانطور که کشاورزان این روزها مطالبه میکنند هم رخ دهد راه حل کوتاه مدتی است که مشکل بی آبی را برای همیشه حل نخواهد کرد. بی آبی کشور چیز غریبی نیست که نشنیده باشیم و کارشناسان همواره هشدار آن را به مسئولان و مردم داده بودند اما بی توجهی به این امر آن را به بحرانی تبدیل کرده است که در روزهای نخست آن به سر میبریم. در این روزها کشاورزان مشکل آب دارند اما در آینده ممکن است آبی برای آشامیدن هم یافت نشود.
مطالبات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی مردم مواردی هستند که همواره در جامعه مطرح شده و از اهمیت بالایی هم برخوردار بوده است اما تا به امروز مردم به بهبود اوضاع توسط سیاستمداران که گاهی اوقات از سوی خودشان انتخاب میشد، امیدوار بودند اما دیگر چنین امیدی هم وجود دارد. بخش عمده جامعه به این نتیجه رسیدهاند که این مسائل تنها مواردی هستند که سیاستمداران با استفاده از آنها مردم را از سویی به سوی دیگر میکشاندند. مسئولان چهل سال فرصت داشتند
تغییرات و اصلاحات لازم را صورت دهند اما چنین اتفاقی رخ نداد. چهل سال زمان کمی نیست برای اینکه بخواهند به این مسائل بپردازند، با این وجود مسائل سیاسی همواره برای سیاستمداران اولویت بیشتری داشته اما دیگر برای جامعه چنین نیست. مردم آگاهانه از دعواهای همیشگی جریان های سیاسی فاصله گرفتند و میدانند که کشور با بحرانهای بی شماری روبهرو است که باید به آنها پرداخت و در این شرایط برای جامعه دیگر فرقی ندارد که در بازی های سیاسی چه کسی یا کسانی به قدرت میرسد.
- 16
- 2