جامعه ایران سالهاست که در انتظار گذر از موانع و بحرانهای اقتصادی اعم از گرانی، رکود، بیکاری و نیز خواهان مبارزه حقیقی با فساد و تحقق عدالت اجتماعی است و این را رئیسجمهور خود نیز نیک میداند. بر کسی پوشیده نیست که مردم و روحانی در انتخابات اخیر با یکدیگر دست پیمان و یاری دادند که به عقب بازنگردند و برای رشد و پیشرفت میهن بایستند. امروز زمان تحقق همان وعدهها و عبور از بحرانهاست. از این رو، رئیسجمهور بدون توجه به مانعتراشیها و بحرانسازیهای مخالفان باید به عهد خود با مردم ایران عمل کند و از خود به باور صاحب نظران و دلسوزان کارنامهای مطلوب بهجای بگذارد.
زیرا واضح است کسانی که به روحانی در دو انتخابات اخیر دست پیمان و یاری دادند او را در مقابل مشکلات و عبور از موانع و بحرانها تنها نخواهند گذاشت و برای رهایی ایران از بحرانها همواره از هیچ کوشش و حمایتی نسبت به رئیسجمهور دریغ نخواهند کرد. از این رو به تعبیر نجفقلی حبیبی، امروز لازم است آحاد ملت ایران حتی مخالفان دولت و هر جریانی که دل در گرو نظام و مصلحت ایران دارد، هر کاری که میتوانند برای تامین منافع ملی انجام دهند و همچنین دلواپسان انتظارات خود را از دولت کاهش و منافع ملی را به جای مصلحت فردی در اولویت قرار دهند. در این راستا نجفقلی حبیبی پژوهشگر، رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی و فعال سیاسی اصلاحطلب با «آرمان» به گفتوگو پرداخته است که در ادامه آن را میخوانید.
کشور امروز با مشکلات بسیاری اعم از اقتصادی و سیاسی دست به گریبان است مهمتر از هر چیز، اکنون برجام در سراشیبی قرار دارد، از یک سو سنگاندازی مخالفان داخلی دولت و از سویی فشارهای ترامپ شرایط بسیار سختی پیش روی آینده توافق هستهای قرار داده است و امکان بازگشت تحریمها وجود دارد، دولت باید چه کار کند؟
ترامپ بهرغم اینکه از همان ابتدا مخالف برجام بود، هنوز نتوانست تصمیم روشنی در قبال برجام اتخاذ کند. اگرچه او با کارشکنیهای خود تعاملات بانکی ایران با اروپا را دچار اختلال کرده است و بانکهای بزرگ جهانی به دلیل هراس از سیاستهای آمریکا در همکاری با ایران با احتیاط رفتار میکنند اما با این همه رئیسجمهور آمریکا تا به امروز راه به جایی نبرده است. زیرا توافق هستهای یک قرارداد بینالمللی است که لغو آن برای اروپا آسان نیست. اروپا بارها اعلام کرده است که اختلافات غرب با ایران بر سر موضوعات مورد مناقشه بر جای خود باقی است اما برجام باید به مسیر خود ادامه دهد. بنابراین تصور نمیرود که برجام به همین سادگی از بین برود.
با این همه وقتی آمریکا درست به تعهدات خود در توافق هستهای عمل نمیکند برجام بر حسب انتظار پیش نمیرود. سخنان و تهدیدات ترامپ در قبال برجام بیشتر به تبلیغات سیاسی و اولتیماتوم شبیه است. به همین دلیل دولت به جای نگرانی از عملکرد ترامپ در قبال برجام بیشتر باید نگران کارشکنیهای مخالفان برجام در داخل کشور باشد. منافع برجام برای اروپاییها و سایر اعضای توافق هستهای روشن است به همین دلیل مخالفان برجام در داخل کشور باید واقع بینانه با مشکلات و مساله برجام برخورد کنند و نیز منافع و مصالح ملی را در اولویت قرار دهند.
مخالفان برجام نباید برای رسیدن به قدرت که امروز در دستشان نیست کشور را دچار مشکل کنند. در واقع کارشکنی مخالفان برای رسیدن به قدرت خطرناکتر از سنگ اندازیهای ترامپ است. زیرا مخالفان به بهانه برجام مدام چوب لای چرخ دولت میکنند در حالی که مخالفان با ایجاد مزاحمت برای دولت و سنگاندازی در قبال برجام نمیتوانند منافع خود را تامین کنند. زیرا وقتی برجام لغو شود، کشور و همه مردم زیان میببینند.
واضح است که لغو برجام بازگشت تحریمها و قطعنامههای سازمان ملل را به دنبال دارد اما با این همه مخالفان برجام خواهان لغو برجام هستند دلیل این اصرار چیست؟ این سنگ اندازیها در برجام برای شکست دولت نیست؟
مخالفان به هیچ چیز جز منافع فردی اهمیت نمیدهند. زیرا در دو انتخابات اخیرشکست بدی خوردند به همین دلیل از همه توان و ظرفیت خود برای زمینگیر کردن دولت روحانی استفاده میکنند تا آنجا که راهپیماییهای مشهد و سایر شهرها را علیه دولت شکل دادند تنها به این خاطر که دولت را ناکارآمد جلوه دهند و در نهایت روحانی را وادار به استعفا کنند تا خود اختیار امور را به دست بگیرند. در حالی که اگر مخالفان به دنبال رسیدن به قدرت هستند باید از طریق سازو کارهای قانونی به قدرت برسند. زمینگیرکردن روحانی و دولتش، به زیان کشور و شکست همه مردم و مسئولان است. مخالفان باید واقع بینانه به مشکلاتی که کشور با آن دست و پنجه نرم میکند، بنگرند و انتظارات خود را از دولت کاهش دهند.
مخالفان دولت باید با مصالح ملی کنار بیایند. آقایان ادعا دارند که تحت امر رهبر معظم انقلاب هستند و ایشان باید موافقت خود را با برجام اعلام کنند در حالی که مقام ارشد کشور بارها موافقت خود را نسبت به برجام اعلام کرده است و همه زیر و بم توافق هستهای تحت نظارت رهبر معظم انقلاب صورت گرفته است بنابراین مخالفان دولت با چه استدلالی به دنبال لغو برجام هستند؟ امروز لازم است همه ملت ایران حتی مخالفان دولت و هر جریانی که دل در گرو نظام و مصلحت ایران دارد هر کاری که میتوانند برای تامین منافع ملی انجام دهند.
اما قبل از هر چیز، علت اصلی بحران در کشور عدم توجه به عدالت اجتماعی است. عدهای به هر دلیلی از شرایط موجود به ویژه مدیریت غلط احمدینژاد در سالهای ۸۴ تا ۹۲ سوءاستفاده کرده و برای خود از راههای نامشروع ثروت انباشته کردند. به همین دلیل امروز شکاف طبقاتی افزایش یافته است و این مساله مهم جمعیت آسیب پذیر جامعه را نسبت به مسئولان بیاعتماد و بدبین کرده است. رئیسجمهور میگوید که ثروت کشور در دست خصولتیهاست و باید با آنها برخورد شود.
بله باید با این جریانها که ثروت کشور در دست آنهاست، برخورد شود. این گروهها یا به عبارتی دانه درشتها بر سر حقوقهای نجومی سرو صدا به راهانداختند در حالی که این حقوقها در برابر ثروت آنها بسیار اندک است. هیاهو بر سر حقوقهای نجومی در مقابل ثروت نامشروع عدهای قابل مقایسه نیست. بنابراین دولت در کنار همه مشکلاتی که دارد برای اینکه اعتماد و توجه بیش از پیش مردم ایران را به خود جلب کند و یک کارنامه موفق از خود باقی بگذارد باید به سمت تحقق عدالت اجتماعی گام بردارد و این خواسته مردم ایران است. در حقیقت مبارزه با فساد برگ برنده دولت روحانی است.
اگر تحقق عدالت اجتماعی خواسته مردم ایران است و این برگ برنده روحانی در کارنامه سیاسی اوست، تحقق عدالت اجتماعی به دست روحانی چگونه امکان پذیراست؟
همه دست اندرکاران اعم از بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات، دولت، مجلس و... باید دست در دست یکدیگر دهند تا عدالت اجتماعی محقق شود. همه قوا باید به دولت کمک کنند تا با افرادی که از راههای نامشروع ثروت اندوزی کردند، مبارزه شود. به طور مثال برخی برای واردات میوه مجوز میگیرند اما دو برابر میزان تعیین شده میوه وارد کشور میکنند. در حالی که واردات اضافه حرام و غیر شرعی است. قوه مجریه و سایر قوا برای تحقق عدالت اجتماعی باید افراد شایسته را بر روی کار و به ویژه بر سر اموال مسلمین بگمارند.
وقتی مسئولان در کشور مسئولیتی میپذیرند باید بدانند که هیچ تفاوتی با مردم عادی ندارند. امیرمومنان علی(ع) در نهجالبلاغه فرمود که برای متولیان امور چیزهایی حلال نیست در حالی که برای دیگران حلال است. امام علی(ع) وقتی شنیدند یکی از عواملش در محفلی غذای پر آب و رنگ خورد، ناراحت شدند و فرمودند که من نمیتوانم امیرالمومنان باشم در حالی که در گوشه و کنار کشور کسانی با شکم گرسنه میخوابند.
امروز نیز مسئولان باید سخن امیر المومنان را سرلوحه عمل خود قرار داده و عدالت اجتماعی را در کشور محقق کنند. امروز مسئولان باید در نهایت زهد و پارسایی زندگی کنند و وقت خود را برای اداره امور کشور صرف کنند. اما برخی به جای عمل به مسئولیت خود در قبال جامعه و کشور به دنبال ثروت اندوزی هستند. این مساله سبب میگردد که اکثریت جامعه از رفاه وعدالت اجتماعی و اقتصادی محروم شوند.
با توجه به فشارهایی که بر روی روحانی و دولت او وجود دارد آیا روحانی از ظرفیت لازم برای مبارزه با فساد و تحقق عدالت اجتماعی برخوردار است؟
اگر مقصود از ظرفیت، حمایت و پشتیبانی جامعه از دولت است باید گفت مردمی که در انتخابات شرکت کردند خواهان مبارزه حقیقی با فساد و تحقق عدالت اجتماعی هستند. مجلس هم تا حدی با دولت همراه است بنابراین دولت ظرفیت لازم را برای دگرگونی وضعیت اجتماعی و اقتصادی دارد. دولت و سایر قوا باید با یکدیگر هم اندیشی و بررسی کنند که چرا مشی کنونی تا به امروز نتیجهای نداد. ملاحظه دیگران و فلان مسئول در اداره حکومت نتیجهای نمیدهد بلکه باید در اداره حکومت تنها عدالت و حق را مد نظر قرار داد.
بنابراین باید اذعان داشت که دولت روحانی از قدرت لازم برای مبارزه با فساد و تحقق عدالت اجتماعی برخوردار است اما این مهم نیاز به نگاه و برخورد جدی دولت با مساله دارد و در عین حال مستلزم کمک و همکاری مجلس و قوه قضائیه است. اگرچه مبارزه با فساد و تحقق عدالت اجتماعی دشوار است اما مردمی که به روحانی رأی دادند قطعا از رئیسجمهور حمایت خواهند کرد. بنابراین دولت امروز با توجه به حمایت مردم از او فرصت بسیار مطلوبی دارد تا امید و خواستههای مردم ایران را محقق سازد. روحانی اگر بخواهد همچنان ملاحظه و مماشات کند همه مردم و مسئولان دچار آسیب خواهند شد.
امروز کشور مشکلات بسیار زیادی دارد و رویدادهای بسیاری را به دلیل بحرانهای موجود پشت سر میگذارد با این همه بازهم تصور میکنید که بیعدالتی اجتماعی و عدم مبارزه با فساد مشکل و بحران اصلی کشور است؟
بله تصورم این است که بزرگترین مشکل کشور بیعدالتی اجتماعی و عدم مبارزه جدی با فساد است که اگر این مهم محقق شود بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد. زیرا وقتی از بیعدالتی اجتماعی سخن رانده میشود، مقصود سپردن نابرابر مسئولیتها، توزیع نامتوازن ثروت و امکانات و... است. به طور مثال مسئولیت صادرات و واردات در دست عدهای خاص است در حالی که نباید این طور باشد. برخی از مسئولان میگویند اجازه تحقق عدالت اجتماعی را نمیدهند.
در حالی که قوه قضائیه، مجلس و دولت ارکان اصلی اداره کشور محسوب میشوند بنابراین نباید اجازه دهند که عدهای از قدرت مافوق برخوردار باشند و هر کاری که دلشان میخواهد انجام دهند. به همین دلیل مسئولان باید به انتقادات توجه کنند و چارهای بیندیشند. زیرا اگر در کشور اتفاقی بیفتد خارجیها دست روی دست نخواهند گذاشت و به دسیسههای خود علیه مردم ایران و جمهوری اسلامی ادامه خواهند داد. اما اگر مشکلات در داخل حل شود قطعا بیگانگان نمیتوانند دست به اقدامی علیه ایران بزنند.
کشور از ابتدای انقلاب تاکنون بحرانهای سختی را پشت سر گذاشته اما از بسیاری از این بحرانها عبور کرد امروز هم همه مسئولان باید دست در دست یکدیگر دهند تا مشکلات کشور حل و خواستههای مردم ایران محقق شود. در این صورت غرب نمیتواند کاری علیه کشور و مردم ایران از پیش ببرد. دولت باید همه متخصصان و دلسوزان با تدبیر را برای حل مشکلات کشور به کار بگیرد. امید میرود که متولیان امر از سرمایههای اجتماعی نظیر صاحب نظران، دلسوزان و متخصصان برای حل مشکلات بهره ببرند تا بحرانهای داخلی و بینالمللی از بین برود.
نخستین گامهای روحانی برای حل مشکلات و عبور از بحرانهای سیاسی و اقتصادی در سال جاری باید چه باشد؟
مشکلات دولت در حوزه اقتصادی شامل گرانی ارز، بیکاری، رکود، قاچاق و افزایش تولید داخلی است که رئیسجمهور باید برای حل آن از همه کارشناسان زبده یاری بطلبد و از همه مهمتر باید جلوی ورود کالای قاچاق به کشورگرفته شود. برخی میگویند ما نمیتوانیم جلوی ورود قاچاق کالا به کشور را بگیریم که این شوخیای بیش نیست. زیرا این امر نیاز به عزم و اراده جدی همه مسئولان نظام دارد. روحانی نباید به روش کنونی اقتصادی دلخوش کند بلکه از همه راهکارهای ممکن برای حل مشکلات کشور بهره ببرد.
بانک مرکزی باید روشهای خود را تغییر دهد و چارهای برای بازگرداندن سرمایههای مردم در موسسات اعتباری و غیر قانونی بیندیشد و جلوی فعالیت موسسههای غیرقانونی را بگیرد. مشکلات حوزه سیاسی هم با انسجام و همبستگی احزاب و گروههای سیاسی و مسئولان هر سه قوا قابل حل است. در حوزه بینالملل نیز باید اذعان داشت، روحانی مرد تعامل با جهان است و خود میداند که چگونه باید با رایزنی و گفتوگو مسائل را با غرب و سایر اعضای توافق هستهای حل کند. مخالفان دولت باید مصالح ملی را بر مصالح جناحی ارجح بدانند.
زیرا دعوای سیاسی نباید با برجام که یک مساله بینالمللی است، حل شود بلکه اختلافات مخالفان با دولت و اصلاحات باید در فضا و سازو کار قانونی انتخابات برطرف شود. مخالفان و دلواپسان که مخالف سیاستهای دولت هستند و چوب لای چرخ دولت میگذارند باید در عمل نشان دهند که چگونه میخواهند عدالت اجتماعی را محقق سازند و برای جلب رضایت مردم چه سازوکار و برنامهای دارند. اما متاسفانه دلواپسان و مخالفان دولت تاکنون راه حل جامعه پسندی ارائه ندادهاند و تنها به دنبال ایجاد دردسر و بحران سازی برای دولت بودهاند. در نهایت باید اذعان داشت که کشور منابع بسیاری در اختیار دارد و مسئولان به سهولت میتوانند مشکلات جامعه را حل کنند.
طی هفتههای اخیر مساله فیلترینگ تلگرام مطرح شده است آیا فیلترینگ تلگرام به زیان دولت نیست و برداشتی مبنی بر فضای امنیتی در جامعه ایجاد نمیکند و منجر به بدبینی مردم نمیشود؟
قطعا فیلترینگ تلگرام بدبینی و بیاعتمادی جامعه را نسبت به مسئولان در پی خواهد داشت و بیشتر به زیان دولت خواهد بود. عدهای با کمال تاسف از افزایش آگاهی مردم و دسترسی آزاد به اطلاعات نگراناند. اگر تصور بر این است که گردش آزاد اطلاعات به امنیت کشور آسیب وارد میکند، بنابراین مسئولان باید به جای فیلترینگ تلگرام به دنبال راه حلهایی باشند تا امنیت کشور دچار آسیب نشود. فیلترینگ هیچ مشکلی را حل نمیکند و تنها بذر ناامیدی در جامعه میپاشد. دولت به جای طرح فیلترینگ و جایگزینی پیام رسانهای داخلی باید امنیت و آرامش خاطر جامعه به ویژه در حوزه اقتصادی را تامین کند در این صورت هیچ خطری کشور را تهدید نخواهد کرد.
افزایش آگاهی عمومی به مصلحت کشور است و باید این مهم را پذیرفت. پذیرفتن تلگرام نیاز به تحمل و حوصله بیشتر مسئولان دارد. قطعا پس از اندکی که آگاهی عمومی محقق شود وضعیت بهتر خواهد شد. زیرا گردش آزاد اطلاعات منجر به افزایش تحلیل و قدرت تمییز و تشخیص مردم خواهد شد و جامعه خود نیز به مرور زمان راست را از دروغ و یا بالعکس تشخیص خواهد داد به همین دلیل مسئولان باید بهای بیشتری به افزایش اعتماد افکار عمومی دهند.
آیا ممکن است آقای نجفی در ادامه راه رویه مبارزه با فساد از سوی شهردار تهران را به دلیل فشارها متوقف کند و در این صورت، آیا این به زیان جریان اصلاحات که با شعار مقابله با فساد وارد انتخابات شورای شهر شدند، نخواهد بود؟
نجفی یا هر شهردار دیگری باید مبارزه با فساد را جدی بگیرد و راه نجفی در شهرداری ادامه یابد. البته امید میرود که نجفی ادامه حضور در شهرداری را بپذیرد اما اگر شهردار دیگر نخواهد در شهرداری بماند، شورای شهر از منظر قانونی و اخلاقی مکلف است که به وعدههای خود از جمله مبارزه با فساد عمل کند. اعضای شورای شهر باید به شهردار کمک کنند تا با انگیزهای قوی و عزمی راسخ بتواند جلوی ادامه و بروز رفتارهای غیرقانونی، فسادهای مالی و زدوبندهای سیاسی را بگیرد. شورا و شهردار باید از کارشناسان زبده و متنوع برای حل مشکلات تهران بهره بگیرند. زیرا این مسیر بیش از هر چیز، خرد و مشارکت جمعی میطلبد و شهردار به تنهایی نمیتواند مشکلی را حل کند. قطعا سایر مسئولان هم به حل این مشکل کمک خواهند کرد. زیرا همه خواهان این هستند که شهرداری تهران به عنوان یک الگو برای مبارزه با فساد در سطح ملی شناخته شود.
هستی قاسمی
- 18
- 6