دو نوری که هر دو روحانی هستند، هر دو معتمد جریان اصلاحات و یکی از آنها معتمد بخشی از جریان اصولگرایی است که طیف سنتی این اردوگاه را تشکیل میدهد. هر دو بهدنبال راهکاری برای آرامش سیاسی در کشور هستند چرا که به اعتقاد آنان این امر نقش مهمی در ثبات بخشهای دیگر کشور بهویژه آرامش و اعتماد جامعه دارد. عبدا... نوری مواضع خود را صریحتر از ناطق نوری بیان و منتشر میکند اما ناطق نوری محذوریتهایی برای این موضوع دارد و سعی میکند که آنچه در ذهن دارد تا رسیدن به قطعیت رسانهای نشود.
تعداد مراجعه اصلاحطلبان به دفتر ناطق نوری بهرغم سبقه اصولگرایی او، بیش از دفتر عبدا... نوری است چرا که جایگاه شیخ نور به او قدرت بیشتری برای مذاکره با مسئولان رده بالای کشور میدهد اما عبدا... نوری دارای این جایگاه بهاندازه شیخ نور نیست. از سوی دیگر عبدا... نوری در بخش انسجامبخشی به اردوگاه اصلاحطلبی تبحر دارد و گروههای مختلف جریان اصلاحطلبی او را بهعنوان تصمیمگیر و تئوریسین جریان اصلاحات مورد توجه قرار میدهند.
محور گفتوگوی ملی
این دو نوری هر دو به وحدت سیاسی در جامعه تاکید دارند و از همین رو بود که وقتی بحث گفتوگوی ملی مطرح شد نگاهها به سمت این روحانیون قدیمی چرخید که محور تحقق این امر باشند اما این را هم میدانستند که عبدا... نوری به سبب مواضعی که دارد مورد قبول بخش بزرگی از اعضای جناح اصولگرا نیست؛ بنابراین نمیتواند محوریت گفتوگوی ملی را برعهده بگیرد. اما ناطق نوری بهخوبی میتواند این نقش را ایفا کند. چنانکه در ۱۱ اسفند سال ۸۸ گفت: «درخصوص وحدت داخلی خیلی زودتر از اینها صحبت کردهام. اصلا کسی که از چند سال قبل بحث وحدت ملی را آغاز کرد، بنده بودم. گفتم جزو ضروریات جامعه کنونی است؛ هماکنون نیز بر آن تاکید دارم.
وحدت جزو ضروریات مباحث داخلی است. لازمه وحدت این است که از تندرویها پرهیز کنیم و طبق دستور اسلام و قرآن منصفانه، معتدل، عاقلانه و یکپارچه بر مشترکات و منافع ملی تاکید کنیم.» ناطق نوری حتی در زمانی که بر کرسی ریاست بازرسی دفتر مقام معظم رهبری جلوس کرده بود دیدارهای خود با فعالان سیاسی را متوقف نکرد و هنوز هم در حوزه علمیه امام حسن مجتبی(ع) گروههای سیاسی به دیدار او میروند و لیست ملاقاتهای فشردهای دارد؛
یعنی به عبارتی گفتوگوی ملی را بهصورت مستقل دنبال میکند اما شیخ نور تمایلی به محوریت در ایجاد وحدت ملی ندارد که لازمه آن گفتوگوی بین گروههای سیاسی است چرا که ناطق نوری معتقد است که «فرهنگ گفتوگو وجود ندارد و گروههای سیاسی توجه زیادی به این موضوع ندارند که این بیتوجهی هم مختص یک گروه و جناح نیست بلکه هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان چنین هستند». او میگوید: «نه ابزار دموکراسی داریم و نه قاعده بازی را بلد هستیم». بنابراین در چنین شرایطی گفتوگوی ملی را قابل اجرا و نتیجه بخش نمیداد.
مشکلات سیاسی
شیخ نور زمانی هم بر مسند وزارت کشور تکیه زده بود؛ او بهخوبی مشکلات سیاسی را، که از این ناحیه شکل میگیرد، میداند مانند افزایش بیرویه صدور مجوز به احزاب و بینتیجهبودن آنها در تعیین سرنوشت کشور. ناطق نوری چنین انتقاد میکند: ۲۵۰ حزب از وزارت کشور پروانه فعالیت دارند اما عملا چیزی نمیبینیم، به تعبیر مقام معظم رهبری اینها حزب نیستند بلکه قبیله هستند. البته ناطق نوری به این موضوع تاکید دارد که دموکراسی رأی دادن برای تعیین رئیسجمهور و مجلس و نهادهای انتخابی دیگر وجود دارد اما بهرغم انبوه احزاب مجوزدار در کشور، فرهنگ رأی دادن وجود ندارد یعنی بدنه کارشناسی در درون احزاب وجود ندارد که بتواند کاندیدای موجود را به مردم معرفی کند.
مانند انتخابات خبرگان که جامعه به درستی توان تشخیص فرد خبره از غیرخبره را ندارد. بنابراین وظیفه احزاب است که قدرت کارشناسی و علم آن را داشته باشند که بتوانند با توجه به این دادهها، افراد خبره را به مردم معرفی کنند. او میگوید: «عامه مردم و اقشار ملاک و مبنایی برای رئیسجمهورشان دارند. اگر حزبی نباشد که دارای شورای مرکزی و کارشناس باشد، نمیتوان تشخیص داد چه کسی صلاحیت دارد. یک زمانی میبینیم که رئیسجمهور از دل یک موج بیرون میآید و زمانی دیگر میبینیم فردی با ۱۸۰ درجه تفاوت از موج دیگر کشور را اداره میکند. با این روش نمیتوان کشور را اداره کرد، علت گرفتاریها همین است. دموکراسی لازم است اما ما ابزارش را نداریم. ریشه حزب و اصالت دادن به آن را باید بررسی کنیم».
انتقاد ناطق نوری
موضوع دیگری که شیخ نور از آن ناراحت است به جابهجاییهای پس از انتخابات بازمیگردد؛ یعنی از وزرا تا بدنه کارشناسی همه وزارتخانهها تغییر میکنند. تعبیری که شیخ نور در اینباره مطرح میکند «دو ماراتن با بدن نیمه فلج» است و میگوید: «باید از همه جناحها و جریانات موجود در کشور برای پیشبرد اهداف والای نظام اسلامی ایران استفاده کرد».
برگشت ناطق
غلامعلی رجایی مشاور مرحوم آیتا... هاشمی از ملاقات خود با ناطق نوری خبر داد و نوشت: «از جلسه اخیرش با روحانی، جهانگیری، سیدحسن خمینی و رئیس دولت اصلاحات میگفت. پرسیدم بنا شد این جلسه ادامه یابد؟ خوشبختانه گفت آری. این جلسه با حضور هاشمی برگزار میشد و به گمانم این نشست ابتکار خود او بود. حیف شد این شیخ دوست داشتنی لوطی مسلک و جوانمرد عرصه سیاست از اطراف رهبری کنار رفت. بعد از هاشمی ضرورت بیشتری ایجاب میکرد و میکند تا دوستان قدیم به رهبری مدد کنند. کاش ناطق نوری برگردد».
نوری و خوئینیها
عبدا... نوری هم بهواسطه تعلقش به جریان اصلاحات مورد پذیرش جریان اصولگرا نیست. بنابراین نمیتواند محور گفتوگوی ملی قرار بگیرد. از سوی دیگر برخی نام آیتا... محمد موسوی خوئینیها را مطرح میکنند که او هم پذیرای محوریت گفتوگوی ملی نخواهد بود چرا که لایههای دلواپس در جریان اصولگرا همواره او را با القاب زشت مورد هجمه قرار داده است. سکوت موسوی خوئینیها بهترین پاسخ به این لایه دلواپس بوده است و او میداند با محور قرار گرفتن در گفتوگوی ملی بار دیگر هجمهها آغاز شده و اختلافات میان گروههای سیاسی شدت میگیرد.
- 19
- 6