روی کار آمدن دولتی اعتدالگرا و نزدیک به اصلاحطلبان از ابتدا مورد پسند برخی جناحها در کشور نبود و با سازهای مخالف سعی بر تضعیف آن داشته و دارند. بهرغم همه مخالفتها رئیس دولت دوازدهم همچنان مصر بر محقق ساختن وعدههای انتخاباتی خود است اما موانعی در پیش رو دارد و البته دلواپسان با تزریق ناامیدی در جامعه سعی بر کاستن از پایگاه اجتماعی دولت دارند.
در این راستا حجتالاسلام حسین انصاریراد یکی از نمایندگان اصلاحطلب مجلس ششم با آرمان به گفتوگو پرداخته است. او معتقد است که مصلحت کشور و تحقق منافع ملی در گرو حمایت از دولت روحانی است و تضعیف دولت در جهت منافع کشور نیست. به نظر او بهترین نحوه مواجهه دولت با کارشکنیها، صراحت و قاطعیت در بیان مصالح ملی است. در ادامه این گفتوگو را میخوانید.
از ابتدای روی کار آمدن دولت دوازدهم جریانهای مخالف و رقیب آقای روحانی با بیاخلاقیهایی دست به تخریب دولت میزنند. دریک نگاه واقعبینانه عملکرد دولت آقای روحانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت دوازدهم در راستای مصالح ملی و بر اساس حاکمیت مردم و آرای عمومی عمل میکند. در عین حال در سیاست خارجی بر اساس صلح دیپلماسی گفتوگو حرکت میکند. عملکرد دولت در برجام کشور را از بحرانی بسیار خطرناک نجات داد و دولت امروز هم بر برجام پافشاری میکند و مصر است بتواند ۱+۵ را در برجام نگه دارد یا حداقل اروپاییان را در آن حفظ کند. این مطابق مصلحت کشور و ملت ایران است و همان چیزی است که ملت ایران درخواست میکند و اینکه عدهای با برجام مخالفت و در کار دولت اخلال ایجاد میکنند و برجام را فاجعه میدانند معلوم نیست با چه انگیزه و بر اساس چه پایهای است. کشور ما در یک بحران عظیم اقتصادی و سیاسی قرار داشت و برجام کشور را از مشکلات خلاص کرد. امروز هم برجام به عنوان یک سپر در برابر تهاجم خارجی میتواند مقاومت کند و نفی برجام و اخلال در آن بیشک بر خلاف مصالح و امنیت کشور است. کسانی که در کار دولت اخلال ایجاد میکنند و برجام را فاجعه میدانند کشور را به طرف جنگ و درگیری حرکت میدهند که بدون شک برای کشور مضر و برخلاف خواست مردم و نخبگان است. بدون شک درباره این نوع اخلالها باید سوءظن داشت. پیش از برجام ایران نمیتوانست نفت خود را بفروشد و نمیتوانست پول همان مقدار کمی که میفروشد را هم دریافت کند. از لحظه امضای برجام تا کنون ایران نفت خود را میفروشد و این برای کشور مایک امر حیاتی است. پس از برجام ایران بخشی از درآمدهای بلوکه شده نفت را دریافت کرده و توانسته است در جهت پیشرفت حرکت کند. به کسانی که در کار برجام خدشه وارد میکنند نباید توجه کرد و همه نخبگان کشور هم جهت هستند که با این افکار و اندیشهها باید با بدگمانی برخورد کرد. وضع قابل تحمل کنونی ناشی از برجام است .
با وجود پیامدهای مثبت برجام، عدهای این روزها با توجه به احتمال خروج آمریکا از این قرارداد بینالمللی مجددا شروع به هجمه علیه دولت کردهاند. به نظر شما خروج آمریکا از برجام پایان آن است؟
آمریکا وضعیت ناروشنی دارد و رئیس جمهور آمریکا از اعتماد بخش عمدهای از نخبگان برخوردار نیست و هم به لحاظ اخلاقی و هم سیاسی وضعیتی متزلزل و غیرقابل پیشبینی دارد و ممکن است هرکاری از دولت آمریکا و ترامپ سر بزند. اما در عین حال اروپا حمایت از برجام را ادامه میدهد و این از اهمیت بینالمللی برخوردار است و سازمان ملل و شورای امنیت اصل قرارداد برجام را تایید کردهاند. اگر کسی بخواهد از برجام خارج شود از درجه اعتبار جهانی برجام کاسته نمیشود و فقط آن طرف اعتبار خود را نقض کرده است. لذا ایران تا جایی که میتواند و دیپلماسی عمل میکند و ارتباط با اروپا امکانپذیر است باید برجام را حفظ کند مگر اینکه همه از برجام خارج شوند که در این صورت دولت باید تصمیم قاطعی بگیرد و کسانی هم که برجام را نقض کردهاند از نظر افکار عمومی در سطح جهان از درجه اعتبار ساقط خواهند شد.
عدهای معتقدند پایگاه اجتماعی دولت هم درمیان مردم و هم اصلاحطلبان رو به نزول است. تا چه حد این گزاره را قبول دارید و عملکرد دولت در عرصه داخلی را چگونه میبینید؟
به نظر من بسیاری از نخبگان کشور در اصلاحات، امروز هم دولت روحانی را حمایت میکنند. معتقدم مصلحت کشور و منافع ملی دقیقا در گرو حمایت از دولت روحانی است و بدون شک تضعیف دولت در جهت منافع کشور نیست و موجب بحران و اختلال میشود و کسانی که دست به این اقدامات میزنند علیه مصالح و امنیت کشور عمل میکنند. البته تمام سیاستهای داخلی دولت قابل نقد است مخصوصا اینکه ظاهرا در برخی زمینههای سیاسی اقدامات کافی و رضایت بخش انجام نداده است. همه نخبگان کشور رفع محدودیتها را به نفع امنیت و آرامش کشور میدانند. انتظار اینکه به زودی موضوع حصر تمام شود خیلی نامحتمل به نظر نمیرسد. کسانی که عمر خود را صرف مصالح کشور کردهاند میتوانند وارد فعالیتهای سیاسی شوند و بخشی از بار سنگینی که بر دوش ملت قرار گرفته را بردارند. در هر صورت دولت روحانی از دولت گذشته دشواریها و خرابیهایی به ارث برده و در برابر کارشکنانی قرار دارد که همچنان به کار اخلال در اداره کشور عمل میکنند و باز زبان باز و رسانههای بسیار افکار عمومی را تحریک میکنند و نتیجه تحریکات آنها هم همان تظاهراتی بود که کشور را در شرایط سخت و بحرانی قرار داد. یکی از عوامل تظاهرات دی ماه بحران سازیهای اخلالگران در کار دولت با رسانههای زیاد بود. متاسفانه آنها امروز هم همان طریق بحران سازی را در کشور ادامه میدهند و خدا نکند کشور یک بار دیگر دچار چنان وضعیتی شود. تبلیغات علیه دولت انجام و ایجاد یاس در مردم بدون شک در وضعیت افکار عمومی و زمینه سازی برای تحرک افراد ناراضی اثر داشته است.
با توجه به تداوم مخالفتها علیه دولت و کارشکنیها در امر اداره کشور، بهترین نوع مواجهه با اخلالگریها چیست؟
بهترین نحوه مواجهه دولت با کارشکنیها، صراحت و قاطعیت در بیان مصالح ملی و آمارهای دقیق و تصمیماتی است که دولت برای حل بحرانها دارد. باید خطراتی که ممکن است از جهت اخلال در کار دولت پیش بیاید توضیح داده شود و گروهی اقتصاددان معتبر با بیان روشن مردم را در جریان مسائل قرار بدهند و دولت هم با قاطعیت و تصمیم معتبر سیاستهای خود را پیش ببرد.
با گذشت یک سال از آغاز کار دولت دوازدهم بسیاری مطرح میکنند که رئیسجمهور باید مبتنی بر اختیارات خود وعده میداد تا در راه عمل به وعدهها با مشکل مواجه نشود. نگاه شما به این مساله چگونه است؟
هر کاندیدا هنگام تبلیغ طبیعتا آرمانها و خواستههای مردم را با حسن نیت مطرح میکند و در تمام دنیا هم اینگونه است. البته نمیشود دولت را برای محقق نشدن وعدههایش ملامت کرد چرا که با مشکلات و اخلالهایی مواجه است مخصوصا در کشور ما با وجود دوپارگی مدیریت و سیاست. به هرصورت مردم هم باید توجه کنند وقتی بیان آرمانها بدون قید و شرط نیست و البته مردم هم اینجور فکر نمیکنند که رئیس جمهور مختار مطلق است چرا که همه مردم در برابر دولت یک قدرت مطلق را مشاهده میکنند که از همه امکانات برخوردار است و میتواند مانع بسیاری از کارها شود. البته قطعا دولت باید وعدهها را عملی کند و اگر به موانعی برخورد کرد تا جایی که امنیت کشور ایجاب میکند مردم را در جریان بگذارد.
این روزها بر لزوم گفتوگوی ملی تاکید میشود. آیا این تاکید صحیح است و آیا شرایط برای چنین گفتوگویی وجود دارد؟
از نظر اقتصادی، فرهنگی و سیاست خارجی و داخلی کشور در شرایطی است که دیگر توان تحمل اختلافات و نزاعها را ندارد. در شرایطی هستیم که آشتی ملی و گفتوگو بین جناحها یک ضرورت است و همه کسانی که مصالح کشور را میبینند باید آن را بپذیرند و کشور را از بحران و باتلاقی که به سختی در آن گیر کرده است بیرون بیاورند. برای کشور راهی جز آشتی و وحدت ملی وجود ندارد. اگر بخواهیم به همین شیوه زد و خورد بین جناحها ادامه دهیم دوام جمهوری اسلامی را مورد مخاطره قرار میدهیم و هیچ جای تامل نیست که به اختلافات دامن بزنیم و از گفتوگو پرهیز کنیم. شرایط گفتوگو در میان نخبگان جامعه وجود دارد البته رادیکالهایی داریم در بین اصولگرایان که گفتوگو پذیر نیستند. در عین حال در اصولگرایان افراد خردمند و حکیم و دلسوزی وجود دارد همانطور که در بین اصلاحطلبان هم وجود دارد. همه جناحهای کشور و نخبگان مستقل کشور و دانشمندان علوم سیاسی و اجتماعی که به کشور علاقهمند هستند باید دست به دست هم بدهند و با مذاکره به یک آشتی و وحدت برسند و کشور را از وضعیت فعلی در ریلی که بتواند آن را به مرحله مطلوبی برسد قرار بدهند. الان زمان اختلاف و زد و خورد نیست. کشور در شرایطی نیست که کسانی زمینه اخلال در نظم کشور را فراهم کنند و حرکت عمومی کشور در جهت اصلاح است. افکار رادیکال اصولگرا از دایره خواست مردم خارج است و هیچ ربطی به اراده عمومی ندارد و چیزی که امروز برای کشور مطلوب است این است که همه دست به دست هم دهند تا کشور از بحران خارج شود. اگر تندیها کنار گذاشته شود جایی برای دخالت بیگانه هم وجود نخواهد داشت. دخالت بیگانه زمانی انجام میشود که وحدت در کشور وجود نداشته باشد.
وضعیت فعلی جریانهای اصلاحطلب در کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
وضعیت فعلی اصلاحطلبی در ذات خود خوب است. اصلاحطلبی بزرگترین پایگاه مردم است و اصلاحطلبان لنگر کشتی طوفانیای هستند که امروز در آن قرار داریم و خارجیها هم که نگاه میکنند کشتی ایران را با لنگر اصلاحطلبان میبینند. اصلاحطلبی ممکن است عیب و اشکالی هم داشته باشند ولی اعتبار اصلاحطلبی و اصلاحطلبان و مخصوصا شخص رئیس دولت اصلاحات همچنان به عنوان یک لنگر کارساز در این شرایط بحرانی عمل میکند. اصلاحطلبان امید عقلا و عموم مردم کشور هستند.
دسترسی آزاد به فضای مجازی و ارتباطات آزاد امروزه جزو جدایی ناپذیر جوامع است. محدودکردن دسترسی به برخی پیامرسانها و شبکههای اجتماعی با ماهیت امروزی جوامع همخوانی دارد و با فیلتر کردن این شبکهها مردم روی به پیامرسانهای داخلی میآورند؟ بهترین راه ترویج پیامرسانهای داخلی چیست؟
رأی درباره سرنوشت تلگرام باید یک تصمیم اجتماعی باشد. این تصمیم باید اجتماعی و جمعی با حضور دانشمندان و کارشناسان مختلف اجتماعی و سیاست داخلی و مردم باشد و دستوری و انفرادی نمیتواند باشد. اگر بنده مسئولیتی داشتم قطعا کاری میکردم که دانشمندان و جامعه شناسان و فرهنگشناسانی که روحیات کشور و جهان را میشناسند کنار هم قرار بگیرند و در یک گردهمایی علمی یک تصمیم گروهی گرفته شود.
تحرکات اخیر احمدینژاد را چگونه ارزیابی میکنید؟ بهترین نحوه مواجهه با او از نظرشما چیست؟
از همان اولی که احمدینژاد شروع به کار کرد کار او را در جهت صلاح و منافع کشور نشناختم و یادم نمیآید حتی یک لحظه باور کرده باشم سیاستهای احمدینژاد در جهت منافع کشور باشد. در همان دوره اول ۶۰ دانشمند اقتصادی سه بار نامه سرگشاده نوشتند شد و به مجلس و ملت درباره نوع اداره اقتصاد کشور توسط احمدینژاد هشدار دادند. آنچه امروز احمدینژاد مدعی است حقیقت ایشان را که حساب و کتابی در رفتارش نیست کاملا برملا میکند. او نه آن روز که زمام امور اجرایی کشور را در دست گرفت سیاست درستی داشت و نه امروز در جهت مصالح کشور عمل میکند. انچه او امروز عمل میکند ایجاد رخنه در نظم اجتماعی و بر هم زدن امنیت کشور است و چیزی که احمدینژاد میگوید هیچ دردی از دردهای کشور دوا نمیکند. اولین کاری که از همان اول باید انجام میشد تحقیق و تفحص در مجموعه عملکرد احمدینژاد در دوره مدیریت کلان کشور است که با اقتصاد چه کرد. با ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد ارزی کشور از نفت و ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد ارزی از ناحیه دیگر چه کرد. او طبق گزارش رحمانی فضلی که در آن وقت در دیوان محاسبات مجلس بود در همان سال اول شروع کار نسبت به بودجه کشور ۱۸۰۰ مورد خلاف قانون عمل کرده و این تخلف قانونی احمدینژاد در بودجه کشور از سال اول تا آخر مدیریت با رقم ۷۰ درصد ادامه داشته است درصورتی که رئیس جمهور قسم میخورد که به قانون اساسی عمل کند و قانون میگوید باید تمام هزینهها بر اساس قانون انجام شود. بهترین راه در مواجهه با احمدینژاد این است که مجلس گزارشی جامع از عملکرد ایشان جمع کند و بعد اگر تخلفی وجود دارد در اختیار قوه قضائیه بگذارد تا منصفانه مورد رسیدگی قرار گیرد.
شاهین شکوهی
- 12
- 3