در طول چهارسالی که عهدهدار سِمت استانداری بودم،سعی کردم که از تبعیض و ناعدالتی جلوگیری کنم
نگاه منفی در هرموضوعی چه در خصوص ایجاد مدارس دینی چه درخصوص اینترنت، ماهواره و پیشتر ویديو غلط است
فضای مجازی یک امکان بسیار مهم در شیوه مدیریتی است که نباید آن را تهدید قلمداد کرد
مولویها بهویژه مولویعبدالحمید، همواره مورد اقبال مردم بودهاند و باید بر اساس مردممداری با ایشان رفتار شود
عبدالمالک ریگی پیش از عصیان و قانونگریزی یک دستفروش بود
ما مسئولان زمینه ارتباطگیری افراد ناراضی را با دشمنان فراهم میکنیم
هنگامی که در منطقهای فقر وجود دارد، نمیتوان از تمام مردم آن منطقه درخواست کرد که بر اساس قانون و اخلاق زندگی کنند
هیچ تفکر سازمانیافتهای پشتوانه گروهکهای تروریستی مورد تهدید استان سیستان و بلوچستان نیست
فقدان توسعه در منطقه سیستان و بلوچستان به دليل نبود منابع طبیعی و انسانی نیست بلکه مشکل در نبود مدیریت منابع است
بحران مدیریت در ایران تا زمانی که اشخاص بهجای راهبردها محور برنامهها باشند، حل نخواهد شد
عدهای برای کسب منفعت، صدای خود را صدای مردم معرفی میکنند تا بتوانند امکاناتی را در اختیار بگیرند
استان سیستان و بلوچستان به عنوان بزرگترین استان ایران، یکی از استانهای کمتر توسعهیافتهای محسوب میشود که دارای پتانسیلهای فراوانی است. در عینحال که در سالهای اخیر از سوی مسئولان ایران زمزمههایی مبنی بر جایگزینی نگاه توسعهمحور بهجای نگاه امنیتی وجود داشته است اما استان سیستان و بلوچستان همچنان در میان رتبههای پایین جدول توسعه قرار دارد. از اینرو برای اطلاع از علل موانع توسعه و نیز فعالیتهای صورتگرفته در این استان به سراغ «علی اوسطهاشمی»، استاندار سابق سیستان و بلوچستان رفتیم و ساعتی را با او به گفتوگو نشستیم كه چكيده آن را در ادامه ميخوانيد؛
استان سیستان و بلوچستان در عین حال که از ظرفیتهای بالایی برخوردار است اما همواره از معضل توسعهنیافتگی رنج میبرد. با وجود تاکید مسئولان در چنددهه اخیر بر موضوع توسعه، چرا مناطق شرقی ایران بهویژه استان سیستان و بلوچستان هیچیک از شاخصهای توسعه را دارا نیستند؟
ایجاد توسعه منوط به مردمشناسی حقیقی مسئولان است. یعنی یکمسئول زمانی میتواند مردم خود را به درستی بشناسد که نسبت به دوعنصر جامعهشناسی و روانشناسی مسلط باشد. در غیر اینصورت نمیتوان انتظار توسعهیافتگی منطقهای را داشت. یکی از دلایل فقدان توسعه در استان سیستان و بلوچستان، معطوفشدن اولویتها به موضوعات امنیتی بهجای توجه به فرصتها و امکانات است. اگر در یککشور ۴۰۰کیلومتر ساحل متصل به آبهای آزاد وجود داشته باشد، آنکشور تنها از طریق این امکان میتواند پاسخگوی حیات ۱۰۰میلیون انسان باشد.
البته تحقق این مهم، منوط به بهرهمندی درست از دریاست. افزون بر این موضوع، استان سیستان و بلوچستان بالغ بر ۱۲۵۰کیلومتر مرز زمینی با کشورهای پاکستان و افغانستان دارد. اگر ما قابلیتهای این منطقه را درک میکردیم، اکنون نهتنها با منطقهای توسعهنیافته روبهرو نبودیم، بلکه سخن از فقر و محرومیت در این استان به امری محال تبدیل میشد.
ارزشمندترین سرمایه کشورها، منابع و نیروی انسانی آنهاست به نحوی که بسیاری از کشورها بدون در اختیارداشتن نفت، منابع انرژی و معدنی توانستهاند با تکیه بر خرد و دانش انسانی در زمره کشورهای توسعهیافته قرار بگیرند. دلیل آنکه توسعه در منطقهای چون سیستان و بلوچستان محقق نمیشود، فقدان منابع طبیعی و انسانی نیست بلکه مشکل در نبود مدیریت منابع است. بحران مدیریت در ایران تا زمانی که اشخاص بهجای راهبردها محور برنامهها باشند، حل نخواهد شد. بنابراین نقد جدی من به نظام برنامهریزی کشور است که از برنامهای منسجم و فعال برای رفع محرومیت محروم است.
چرا مسئولان در ادوار مختلف زمانی نتوانستهاند یک نظام برنامهریزی فراگیر ایجاد کنند؟
در ایران بودجه و برنامه با یکدیگر آمیخته شده است. شاید در بخش سیاستگذاری کلان ایران، بودجه از برنامه اهمیت بیشتری داشته باشد و در بین مسئولان چنین باوری وجود دارد که پول بیش از برنامه باعث توسعه میشود. از اینرو بسیاری از مسئولان بهجای تدوین و اجرای برنامه به دنبال جذب سرمایه هستند. از سوی دیگر مشکلات مناطق محروم از جمله استان سیستان و بلوچستان بهطور کامل نشان داده نمیشود. اگر مجال ابراز نقد نسبت به سیاستهای اجرایی وجود داشته باشد، شاید بتوان انتظار مشارکت مردم در حل بحرانها را داشت و میدانیم که غایت موفقیت هردولتی ساختن ملت به معنای دقیق کلمه است.
برخی از شهروندان زابل باور دارند که در دوره استانداری شما به بلوچها توجه بیشتری شد. آیا چنین ادعایی را قبول دارید؟
این سخن را بههیچوجه قبول ندارم و حتی نمیپذیرم که چنین ادعایی از سوی مردم باشد. عدهای برای کسب منفعت، صدای خود را صدای مردم معرفی میکنند تا بتوانند امکاناتی را در اختیار بگیرند. در حقیقت در دوره من، سیاست تبعیض مثبت در دستور کار قرار گرفت زیرا در استان سیستان و بلوچستان، قشری از مردم بهدلیل تمامیتخواهی برخی افراد خاص با حقوق واقعی خود فاصله زیادی داشتند. هنگامی که سخن از مفاهیمی چون ملت و عدالت میزنیم، باید فرصتهای برابر برای تمام آحاد ملت وجود داشته باشد؛ بنابراین من نمیتوانستم خود را نماینده یکقشر از جامعه بدانم.
ضمن آنکه به جرات میگویم که اقداماتم در سیستان کمتر از بلوچستان نبود. در دورهای که عهدهدار استانداری استان سیستانوبلوچستان بودم، تلاش شد که سرمایههای خارجی به این منطقه جذب شود، برای مقابله با تبخیر آب، نظام آبیاری نوینی به وجود آید و با تغییر الگوی کشت، هزینههای گزاف آبیاری کاهش پیدا کند. افزون بر آن، توانستیم برای نخستینبار زمزمه نیاز سیستان به بازارچههای مرزی را بر سر زبانها اندازیم که اکنون رییسجمهور تصویب لایحه آن را از مجلس خواسته است.
از اقدامات دیگری که صورت گرفت میتوان به افزایش شعاع فعالیت بازاچههای مرزی، افزایش درآمد سرانه هرخانوار روستایی، ایجاد آبادانی در منطقه اقتصادی رامشار، افزایش سرمایهگذاری در سیستان، غبارزدایی از سیستان و بلوچستان و تبدیلکردن استان به دومین یا سومین استان موفق در جذب سرمایهگذاری خارجی اشاره کرد که تمام اینموارد بهدور از هرگونه قومگرایی و بر اساس توجه به مفهوم ملت صورت گرفت.
مساله مهم دیگر در استان سیستان و بلوچستان، آب هیرمند است. حساسیت این موضوع با خشکسالی سالهای اخیر نیز افزایش پیدا کرد. همانطور که میدانید افغانستان از واگذاری حق آب به ایران، امتناع میکند و شاید نوعی از گروکشی را مدنظر دارد. چه برنامهای برای رفع این مشکل در دستور کار است؟
سیستان، دهها سال درگیر بحران توفان بود و در این مدت طولانی، تالاب هامون چندینبار خشک و احیا شد. از سوی دیگر توزیع منابع آب هیچگاه در این منطقه بهدرستی انجام نشد و هیچمطالعهای برای شناسایی کانونهای توفان شن و احیای تالاب هامون صورت نگرفت.
ما بارها در رسانهها اعلام کردیم که اگر کسی مطالعهای در این بخش دارد به ما اطلاع دهد اما این راهکار نیز فایدهای نداشت. در دوره استانداری اینجانب سه سند بهترتیب برای احیای بخشی از تالاب هامون، کاهش تبخیر و مدیریت منابع آب و شناسایی کانون توفانهای شن تنظیم كردم و با حضور خانم ابتکار از آنها رونمایی شد. پس تا حد توان اقدامات لازم صورت گرفت اما در این خصوص باید استاندار پیش از من و نمایندگان مجلس را سرزنش کنیم که چرا توجه ویژهای به این موضوع نداشتند و ندارند.
در خصوص حق آب هیرمند نیز باید گفت که در چندسال گذشته آب به صورت برف و سیلاب از افغانستان به ایران آمده است. درخواست ما از دولت افغانستان توزیع آب براساس نیاز فصلی است. موضوعی که در معاهده و توافقنامه میان دوکشور نیز آمده است اما افغانستان به تعهدات خود هیچگاه عمل نکرده است. برای تامین آب استان بین ۸۰۰میلیون تا یکمیلیارد متر مکعب آب نیاز است.
مساله مهم دیگر در استان سیستان و بلوچستان فعالیت گروههای تروریستی ستیزهجو و مرکزگریز است. چه گروههایی در شرق کشور فعالیت میکنند و هدف و خواست آنها چیست؟
باید کمی عمیقتر و دقیقتر این موضوع بررسی شود. حقیقت این است که هیچ تفکر سازمانیافتهای پشتوانه گروهکهای تروریستی مورد تهدید استان سیستان و بلوچستان نیست و گروههکهایی که در این استان فعالیت میکنند، بههیچوجه قابل مقایسه با گروهکهایی که در نقاط دیگر ایران از جمله شمال غرب فعالیت میکنند، نیستند. حتی عبدالمالک ریگی پیش از عصیان و قانونگریزی یک دستفروش بود. اگر بخواهم صریحتر سخن بگویم، ما مسئولان زمینه ارتباطگیری افراد ناراضی را با دشمنان فراهم میکنیم. پارهای از تندرویها باعث میشود که برخی افراد به سمت گریز از قانون و آسیبرسانی به کشور سوق داده شوند. هنگامی که در منطقهای فقر وجود دارد، نمیتوان از تمام مردم آن منطقه درخواست کرد که بر اساس قانون و اخلاق زندگی کنند.
جالب است که حتی اگر آن گروهک تروریستی نابود یا رهبر آن دستگیر شود نیز صدمه اصلی به ایران وارد شده است زیرا هنگامی که عنوان ناامنی بر منطقهای اطلاق شود، تا مدتها سرمایهگذاران خارجی تمایلی به سرمایهگذاری در آن منطقه را نخواهند داشت.
درست است که بیگانگان و رقبای منطقهای، در بسیاری از بزنگاههای تاریخی فرصتطلب بودهاند اما تمام این مسائل رافع مسئولیت مسئولان نیست. ما باید معاندان را به مخالفان قانونی و سپس مخالفان قانونی را به دوستان خود تبدیل کنیم تا با چنین رویکردی کجرویها کنترل شود. البته تا حدی وجود نیروهای تروریستی در مناطق مرزی ایران طبیعی است زیرا هنگامی کهیک استان ۱۶۰۰کیلومتر مرز آبی و خشکی با دوکشور پاکستان و افغانستان دارد و در شرایطی که خود این کشورها با موضوع ترورسیم دستوپنجه نرم میکنند، طبیعی است که ترکشهای موضوع به ایران نیز برسد اما بهطور کلی موضوع تروریسم در منطقه شرق ایران هیچگاه به مساله امنیتی تبدیل نشده است.
جایگاه سیاسی و معنوی مولوی عبدالحمید در مناسبات سیاسی، فرهنگی و امنیتی استان سیستان و بلوچستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
تکریم بزرگان هر قومی ضرورتی محسوب ميشود که از سنت پیامبر اکرم(ص) باقی مانده است. ساختار استان سیستان و بلوچستان ایلی و طایفهای است. مولویها بهویژه مولویعبدالحمید همواره مورد اقبال مردم بودهاند و باید بر اساس مردممداری با ایشان رفتار شود. هنگامی که سیاستمداران با مولویها و سرطایفهها با تعامل مواجه شوند، ایشان نیز در حفظ امنیت و ایجاد توسعه استان مسئولان را یاری میکنند. بیتردید مولوی عبدالحمید نیز از این قاعده مستثنا نیست.
بسیاری از روشنفکران استان باور دارند که مسئولان آنها را نادیده میگیرند. آنها میگویند که دولت باید در کنار برقراری رابطه سازنده با قشر مذهبی استان به تحصیلکردگان و روشنفکران نیز توجه کند. این نقد را چگونه تحلیل میکنید؟
به دلیل ساختار استان سیستان و بلوچستان، مولویها گروه مرجع به شمار میآیند که حتی خود روشنفکران نیز برای پیشبرد اهدافشان به ایشان مراجعه میکنند. در حقیقت روشنفکران و نخبگان استان نتوانستهاند برای خود وزن قابل توجهی ایجاد کنند. هرچند در جلساتی که با آقای بروجردی، رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس و آقای رحمانی فضلی، وزیر کشور داشتیم، گفته شد که برای تقویت نگاه ملی در میان مردم و جلوگیری از افزایش نگرش قومی در منطقه باید احزاب بهطور موثر فعالیت کنند که متاسفانه هیچگاه در مسائل مهم احزاب وارد عرصه عمل نشدند. به نظر میرسد که روشنفکران استان هنوز به جایگاه و توانایی خود ایمان ندارند در صورتی که باید در عرصههای سیاسی و اجتماعی فعال باشند تا مسئولان نیز از ایشان حمایت کنند.
میدانید که چابهار مهمترین بندر برای اتصال ایران به اقیانوس هند است که احتیاج وافر به توجه مسئولان دارد. در سالهای اخیر چه کارهای مثبتی در خصوص چابهار صورت گرفته است؟
آقای رییسجمهور قول دادهاند که تا نیمه دوم سال۹۷ گاز به افغانستان و زابل و مناطق مرزی برسد. در ضمن ساخت خط لوله گاز ایرانشهر به چابهار آغاز شد. از سوی دیگر ساخت شبکه ریلی ۱۵۰۰کیلومتری تا سرخس شروع شده که تا کنون ۲۷درصد رشد داشته است.
موضوع بیشناسنامهبودن بخشی از مردم سیستان و بلوچستان در سالهای اخیر بازتاب گستردهای داشته است. وضعیت شناسنامهدار شدن تمام مردم استان بهکجا رسیده است؟
رفع معضل بیهویتی، یکی از مهمترین مطالبات مردم استان است. بسیاری از افرادی که شناسنامه نداشتند، میگفتند که ما نه ایرانی هستیم و نه خارجی. این حالت زمینه تهدید خارجی را ایجاد میکند زیرا کافی است که کشوری، یک گذرنامه به این افراد بدهد و در زمان مناسب از این اشخاص علیه ایران استفاده کند. در زمانی که من استاندار سیستان و بلوچستان شدم، ۳۲هزارنفر بدون شناسنامه بودند و ما توانستیم در طول چندسال ۲۳هزار شناسنامه صادر کنیم و تا آنجا که اطلاع دارم، آن روند تا کنون نیز ادامه پیدا کرده است. البته باید خاطرنشان کرد که در صدور شناسنامه حساسیتهای ویژهای از جمله احراز ایرانیبودن اشخاص وجود دارد که قدری کار را پیچیده میکند.
به چه میزان زیرساختهای استفاده از فضای مجازی در استان سیستان و بلوچستان فراهم شده است؟
جالب است بدانید که من پیش از آنکه استاندار شوم، صفحه فیسبوک داشتم و به این دلیل مورد سرزنش برخی افراد نیز قرار میگرفتم. حتی وزیر کشور در سال۹۲ گفت که بهدلیل حضور شما در فیسبوک روی من فشار زیادی است. من نیز به وزیر گفتم که کنارگذاشتن فیسبوک کار سختی نیست اما باید یک هواپیمای ۱۲نفره در اختیار من قرار بگیرد تا هر زمان که لازم شد، برای ارتباط با مردم به اقصینقاط استان سفر کنم. در حقیقت وسیله ارتباطی ما با مردم استان، فضای مجازی بود. مردم از طریق فیسبوک، اینستاگرام و تلگرام خواستههای خود را به گوش من میرساندند و ارتباط خوبی با مردم برقرار شده بود. ارتباط مردم و مسئولان از طریق فضای مجازی فرهنگ خوبی است که باید بهطور کامل محقق شود. فضای مجازی یک امکان بسیار مهم در شیوه مدیریتی است که نباید آن را تهدید قلمداد کرد.
موضوع دیگری که اشاره به آن بد نیست، گسترش مدارس علوم دینی در استان سیستان و بلوچستان است. روستاهایی در این استان وجود دارند که هنوز دارای مدرسه نیستند اما در همان روستاها مدارس علوم دینی تشکیل میشود و سن طلاب به ۱۲سال کاهش یافته است. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
موضوع مورد اشاره شما را از دومنظر میتوان تحلیل کرد. نخست آنکه با وجود تعداد قابل توجه افراد بیسواد در استان، مدارس دینی زمینه باسوادشدن مردم را فراهم میکند و دوم علاقه مردم به حضور در این کلاسهاست. بیشتر معلمان این مدارس مولویها هستند. ما باید به مولویهای استان ایمان بیاوریم و نباید هرموضوعی را به ضرر مردم دانست. نگاه منفی در هرموضوعی چه در خصوص ایجاد مدارس دینی چه درخصوص اینترنت، ماهواره و پیشتر ویديو غلط است.
تولیتهایی در استانها وجود دارند که تحت نظر مقام معظم رهبری فعالیت میکنند و مدارس دینی با نظارت آن تولیتها به فعالیت میپردازند اما باید از این مدارس مراقبت لازم صورت گیرد و سعی شود تا مدیران این مدارس آلوده به دخالت بیگانگان نشوند. در کنار چنین مراقبتهایی باید تاثیرات مثبت مدارس دینی را به مردم اطلاع داد و مدیران خوش نام را تکریم کرد زیرا بسیاری از این مدیران با تمام وجود سعی دارند تا بار علمی و فقهی مدارس از کشورهایی چون پاکستان و عربستان هدایت نشود. نکته بسیار مهم دیگر در این موضوع توسعه روابط حوزههای علمیه با مدارس دینی اهل سنت در کشور است. ما باید زمینه تضارب آرا و هماندیشی را فراهم کنیم. مجمع دارالتقریب مذاهب، بهجای آنکه عمده توجه خود را معطوف به خارج از کشور کند، باید زمینه همزیستی مسالمتآمیز مذاهب را در کشور فراهم کند تا این همزیستی بهعنوان یکالگوی مناسب در جهان اسلام مطرح شود.
در دوران مسئولیت شما، حضور خانمها و اهل سنت در فعالیتهای اجتماعی و اجرایی چقدر بود؟
در طول چهارسالی که عهدهدار سِمت استانداری استان بودم سعی کردم که از تبعیض و ناعدالتی جلوگیری کنم. تمام تلاش بر این بود که توزیع مشاغل براساس شایستهسالاری صورت گیرد و گرایشهای قومی و مذهبی در کسب مشاغل تاثیری نداشته باشد. این رویکرد باعث جلب اعتماد مردم استان به مسئولان شد. از اینرو ایشان نیز با مسئولان در امور مختلف همکاری میکردند.
ارائه فرصت کاری به بانوان یکی از اولویتهای ما بود هرچند در این راه دو مانع مهم یعنی موانع خودساخته عرفی و مذهبی و دیگر خط قرمزهای فراقانونی مانند عدم ورود بانوان به ورزشگاهها وجود داشت. ما توانستیم با مدیریت این دو مانع بانوان زیادی را در پستهای مدیریتی اعم از معاون استاندار، مدیرکل، فرماندار، معاون دانشگاه، ناظر گمرکات و... منصوب کنیم و نتیجه این رویکرد پاسخ مثبت مردم بود. به نحوی که در انتخابات شوراهای سال۹۶، بانوان این منطقه توانستند تعداد زیادی از کرسیهای شورای شهر را نصیب خود کنند.
بهعنوان بحث پایانی بفرمایید که چرا با وجود فعالیتهای مدیریتی مثبت در دوران استانداریتان در این پست ابقا نشدید؟
پاسخ به این سوال برعهده من نیست اما تصور میکنم که زیاد از حد کار کردم. فعالیتهایی چون ایجاد امینت پایدار، توسعه پایدار، دورکردن تهدیدات خارجی، جذب سرمایهگذاری خارجی و... منافع برخی را در استان به خطر میانداخت و همچنين عدهای نیز تحت تاثیر گزارشهایی نادرست تصمیم گرفتند.
محمد آمره
- 15
- 2
رحمانی
۱۳۹۷/۳/۳۰ - ۲:۳۶
Permalink