محتویات کتاب جدیدی که علیه حسن روحانی در فضای مجازی منتشر شده، آنقدر بی پایه و اساس هست که به تعبیر عباس سلیمی نمین از چهرههای اصولگرا از کنار آن باید گذشت، اما اگر روند مخالفخوانیها و طرح و برنامههای مختلف علیه دولت یازدهم و دوازدهم را کنار هم قرار دهیم، چه بسا به گمانههایی مشکوکی میرسیم که میطلبد جدیتر به آن نگاه کرد.
تلاشهای بی وقفه برای ناکارآمد جلوه دادن دولت، زمزمههای تشکیل دولت نظامی، شبیهسازیها با ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهور جمهوری اسلامی که فرجامش عزل توسط مجلس بود، حمله خودسرانه به رئیس جمهوری و برخی دیگر از اعضای دولت در حاشیه راهپیمایی روز قدس، خائن خواندن وزیر امور خارجه کشور و... نمونههایی است که در چند سال گذشته به صورت آشکار بروز و ظهور داشته است. حالا اما کتاب «حسن روحانی در یک نگاه» که ظاهراً اجازه چاپ نگرفته و به صورت «پی دی اف» در فضای مجازی منتشر شده است، حکایتگر زوایای پنهان و البته امنیتی یک پروژه دیگر علیه رئیس جمهوری مستقر است.
کتابی که اتفاقاً از سوی جدیترین مخالفان دولت همچون حمید رسایی بازنشر هم داده میشود و یادآور کتاب جنجالی «شنود اشباح» به قلم رضا گلپور علیه سید محمد خاتمی و دولت اوست. کامران غضنفری نویسنده این کتاب، اگر چه برای افکار عمومی چهره شناخته شدهای نیست، اما برای جریانهای تندرو اصولگرا آدم ناشناختهای نیست.
او سابقه همکاری با نشریه ۹ دی را در کارنامه خود دارد و نویسنده کتاب «رازهای قطعنامه» است؛ کتابی که تلاش میکند شکستهای جنگی ایران در سال ۶۷، ورود امریکا به جنگ و در نهایت پذیرش قطعنامه از سوی امام(ره) را ناشی از توطئه کسانی بداند که در همان زمان، جزو سران کشور و مورد وثوق امام(ره) بودند. غضنفری که رسانههای اصولگرا بارها درباره این کتاب و ادعاهای عجیب و غریبش با او گفتوگو و مطالبش را بازنشر کردند، در کتاب «حسن روحانی در یک نگاه» ادعاهای عجیبی را درباره رئیس جمهوری اسلامی ایران مطرح میکند که احتمال همکاری با ساواک، مجتهد نبودن و در نهایت زمینه سازی برای براندازی جمهوری اسلامی به نیابت از امریکا را شامل میشود.
او همچنین از نمایندگان مجلس خواسته است که طرح عدم کفایت رئیس جمهوری را پیگیری کنند. نکته قابل تأمل اینکه با وجود انتشار این اتهامات درشت، خبری از برخورد احتمالی با وی منتشر نشده است. اگر چه معاونت حقوقی رئیس جمهوری هم واکنشی به این کتاب نداشته، اما جای مدعیالعموم هم در این ماجرا هنوز خالی است. سال ۸۱ وقتی کتاب «شنود اشباح» منتشر شد، برخی جریانهای همسو با نویسنده از تخریب رقیب خرسند بودند، اما چند سال بعد وقتی گفته شد نویسنده به اتهامات امنیتی بازداشت شده است، مدیر مسئول روزنامه کیهان هم از وی تبری جست و به فارس گفت که «گلپور بعد از انتشار «شنود اشباح»، عازم لبنان بوده و در همین سفر نسبت به ارتباط احتمالی وی با موساد تردید پیدا شده است.» حالا به نظر میرسد غضنفری هم در کتاب جدید خود در بیان اتهامات بی پایه و اساس در همان مسیر نویسنده شنود اشباح گام برداشته است.
عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگو با «ایران»:
حرف آدمهای بیمنطق خریدار ندارد
دیدگاه شما درباره کتاب موهوم علیه رئیس دولت که بهتازگی در فضای مجازی دستبهدست میشود، چیست؟
درباره آقای روحانی حرفهای قلمبهتر از این هم، پیشتر از سوی آقای حسن عباسی مطرح شده بود، از جمله این اتهام که ایشان با اسرائیل ارتباط داشت، اما این اظهارات در جامعه واکنشی را برنینگیخت، چه بسا امثال ما جواب هم دادیم که این حرفها مستند نیست.
بنابراین، بهنظر من، مسأله نه این حرفها، بلکه بزرگ نمایی این حرفها از سوی یک جریان سیاسی است؛ این بزرگ نمایی است که موضوعیت دارد و باید به آن تأمل کرد. زیرا نویسنده این کتاب، هیچ هویت و هیچ اعتباری ندارد و هیچ کسی هم به حرف او توجه نمیکند، حتی شورای نگهبان. زیرا این فرد نه فقط شورای نگهبان، بلکه همه هیأت حاکمه را زیر سؤال برده است. با این حساب، چرا باید برای کسی که حرفش از سوی هیچ نهادی مورد پذیرش نیست، بهایی قائل شد؟
چون این حرفها با بسامد بسیار زیادی در شبکههای ارتباطی بازنشر میشود.
بازنشر، تعیینکننده نیست. چه کسی این حرفها را قبول دارد یا چقدر در جامعه پذیرش دارد؟ این فرد در کتاب و سخنرانی خود، کل هیأت حاکمه را در ارتباط با آقای روحانی زیر سؤال برد. کدام جناح از این حرف پشتیبانی میکند؟ هیچ کس. بههمین دلیل، معتقدم بیش از اینکه این اظهارات مهم باشد، تلاش کارگزاران (روزنامه سازندگی)برای بزرگ نمایی آن دارای اهمیت است.
طبیعتاً باید از انتشار این مسائل بهفکر فرو رفت، بویژه وقتی میبینیم مطالبی از این دست، تکمیلکننده پازلی است که در هفتههای اخیر بهصورت درگوشی مطرح شد.
اصولگرایانی که دارای وزنی هستند، از این حرفها پشتیبانی نکرده و نمیکنند. جریان اصولگرا حتی معتقد است در این مقطع سؤال از رئیس جمهوری هم نباید در مجلس مطرح شود. خود من مقاله نوشتم که این سؤال کار بیجایی است، دیگران هم تکرار کردند و در نهایت دیدیم که سؤال حذف شد. این، یعنی اصولگرایانی که دارای فکر و اندیشه هستند، شرایط کنونی را حتی برای انتقاد قانونی از رئیس جمهوری (سؤال در مجلس) هم مناسب نمیبینند.
رهبری هم در خطبههای عید فطر گفتند که پرداختن به هم را برای وقت دیگری بگذارید، صراحت از این بیشتر؟ اما اینکه کارگزاران فرد مجهولی را چنین بزرگ کنند، من پشت این بزرگنمایی یک انگیزه میبینم.
بارها تکرار کردید که پشت جریانهای اصلاحطلب یک جریان تشکیلاتی شبه امنیتی وجود دارد. اما از این سو هم وقتی تخریبهایی از این دست را در کنار پیامکهای انبوه تهدیدآمیز به نمایندگان قرار میدهیم، نتیجه میگیریم که تخریبها علیه دولت تشکیلاتی است.
اگر قرار بود این کارها تشکیلاتی باشد، قطعاً سؤال از رئیس جمهوری با فشار خود اصولگرایان اصلاح نمیشد. اتفاقاً در مواردی مانند کنار گذاشتن طرح سؤال است که رد پای تشکیلات را میبینیم. اما باید پرسید چرا کارگزاران سعی دارد وضعیت دولت را پیچیده نشان دهد؟
بهنظر شما چرا؟
هدف این کار ناموفق نشان دادن دولت است. از نظر تحلیلی معتقدم کاری که آقای کرباسچی در آن نامه (پیشنهاد مذاکره با امریکا) کرد، باعث معلق نگه داشتن وضعیت دولت میشود. به این معنی که پس از خروج امریکا از برجام، بار دیگر کشور را معلق نگه داریم تا ببینیم چه میشود. امضای آن نامه، بههمراه پیداکردن یک نفر که حرفهای بسیار بیربطی زده و مدعی شده که روحانی مجتهد نیست یا روحانی در سربازی ریش خود را نزده، کارگزاران با برجسته کردن این حرفهای بیربط یک من چهارغاز، میخواهد چه کار کند؟ آیا میخواهد دشمنی بیشتری در کشور ایجاد بکند؟ به نظر من هدف کارگزاران معطل کردن کشور است تا در نهایت کشور با موضع ضعیف در برابر امریکا کرنش کند. درحالی که هرچه سریعتر کشور را منسجم کنیم، از موضع بهتری میتواند در برابر امریکا بایستد.
شما مدعیانی مانند نویسنده آن کتاب را رد میکنید، اما این طرد، با صدای بلندی از سوی اصولگرایان مطرح نمیشود.
آیا شما نیروهای عاقله اصولگرا را پیرو رهبری نمیبینید که گفتند پرداختن به اختلافات الان صلاح نیست؟قبول ندارید که صدای نیروهای غیرعاقله، بلندتر است و بیشتر دیده و شنیده میشوند؟
بعضی آدمهای بیمنطق حرفهایی میزنند، اما حرف اینان بازتاب ندارد، کسانی که میخواهند در کشور ایجاد اختلاف کنند این حرفها را بازتاب میدهند. در این قضیه (کامران غضنفری) پیش از بازتاب این مسائل از سوی کارگزاران، در جامعه بازتابی دیده نشد. این کارگزاران است که اینها را بازتاب میدهد. زیرا وحدت در کشور باعث میشود جلوی امریکا بایستیم، اما چون آنان به امریکا گرایش دارند، نمیخواهند این وحدت ایجاد شود. و الا همه جریانهای اهل فکر و عقل اصولگرا توصیه رهبری را درک میکنند که نباید به اختلاف دامن زد و امروز باید متحد بود تا بتوانیم سربلند باشیم.
محمد عطریانفر در گفتوگو با «ایران»:
اصولگرایان در برابر تخریبها موضع بگیرند
با توجه به کتاب موهومی که فردی گمنام علیه رئیس دولت نوشته و در فضای مجازی بازنشر میشود و ارسال پیامکهای انبوه تهدیدآمیز به نمایندگان ، فضای سیاسی علیه دولت و جریان هوادار او را چطور رصد میکنید؟
مخالفان، رقبای انتخاباتی و جبهه سیاسی علیه آقای روحانی، برخی از مخالفتهای خود را در دوره رقابتهای انتخاباتی بروز دادند و ما هم این مخالفتها را دیدیم. پذیرفته هم بود که در فضای رقابتهای سیاسی، مخالفتهایی هم بشود
اما دیگر مرسوم است که پس از انتخابات، رقبا به شخص پیروز تبریک میگویند و ظرفیتهای خود را در جهت تحقق منافع ملی در اختیار رقیب پیروز قرار میدهند، اما این وضعیت برای آقای روحانی شکل نگرفت و شاهدیم روز به روز ایشان را تخریب میکنند. متأسفانه این یک بیماری است که عرصه سیاسی ما به آن دچار شده است. از این رو برخی از هر فرصتی برای ضربه زدن به آقای روحانی استفاده میکنند. آنان تصور میکنند به رقیب خود ضربه میزنند، درصورتی که دیگر بحث رقیب مطرح نیست بلکه از این طریق، منافع ملی کشور دچار آسیب میشود.
گستره این تخریبها را چطور میبینید؟ آیا آشکار و سیاسی است یا اینکه عمق هم گرفته است؟
فکر نمیکنم چندان عمیق باشد و حد نهایی آن هم در همین رسانهها است. به هر حال از کسانی که بزرگتر این چهرهها هستند، باید خواست و به آنان گوشزد کرد که دود این شیوه مقابلهجویی، بیش از آنکه به چشم رقیب پیروز آنان برود، به چشم مردم خواهد رفت. کسانی که خیرخواه مردم هستند، باید این روند را ابطال کنند و به این عناصر متذکر شوند که دست از این نوع برخوردها بردارند.
آقای سلیمی نمین معتقد است که این صداها از جنس اصولگرایان نیست، بلکه از جنس افرادی مانند آقای عباسی است که اصلاً نباید به آنان اهمیت داد و قاطبه اصولگرایان معتقد به همراهی با آقای روحانی هستند.
ما از تعبیر آقای سلیمی نمین استقبال میکنیم، اما یک انتظار منطقی هم داریم و آن، اینکه عزیزانی که با آقای سلیمی نمین همفکر هستند، این موضع خود را بیان و با صدای رسا اعلام کنند مبنی بر اینکه نقدهای شکننده و مخالفتهای ضدملی، هیچ گونه نسبتی با جریان اصولگرایی ندارد. اگر این کار را بکنند، مایه استقبال و شوق دوستان طرفدار آقای روحانی خواهد بود.
آقای سلیمی نمین معتقد است که اصولگرایان مخالفت خود را با این تخریبها به صراحت بیان کردند. آیا چنین نهی و انذاری را رصد کردید؟
من ندیدم، اما اگر همین فرمایش آقای سلیمی نمین عرضه و در رسانهها مطرح شود، قابل اعتنا خواهد بود. ما این موضع آقای سلیمی نمین را میپذیریم و اگر اجازه دهد که همین دیدگاه ایشان علنی شود، مایه تشکر ما است.
آقای سلیمی نمین معتقد است برجسته کردن کتاب موهوم، اتفاقاً کار کارگزاران و با هدف متشنج کردن فضا است و ما اصولگرایان به مواردی از این دست بها نمیدهیم.
کسی نمیخواهد به این افراد، به این مطالب یا ادعاها بها بدهد اما وقتی چنین کتابی نوشته شده و از طریق شبکهها نشر داده میشود، طبیعی است که جریان حامی دولت هم واکنش نشان میدهد. به هر حال باید بپذیریم که آقای عباسی و رفقای مشابه ایشان، ریشه در جریان اصولگرایی دارند، بنابراین این انتظار منطقی است که این آقایان، این افراد را کنترل کنند و اجازه ندهند مسائل تخریبی منتشر شود. وقتی منتشر میشود، خارج از اراده جریانهای سیاسی است و باید نسبت به آن موضع گیری شده، نقد شود و جلوی تأثیرات آن گرفته شود.
با توجه به حجم تخریبها، امروز چه وضعیتی را برای دولت تصور میکنید؟
دولت با همه همت خود برای حل مسائل مردم تلاش میکند، اما مشکلات اقتصادی و بسیاری از بحرانهای ایجاد شده خارج از اراده و دخالت دولت است؛ بخش بزرگی از آن ناشی از شرایط پس از برجام است که امریکاییها به وجود آوردند و بخش دیگری نیز ناشی از نابسامانیها و از بین رفتن زیرساختها و ثروت ملی است که در دولت قبل از دولت روحانی به این کشور لطمه زده شد. حل این مسائل زمان میبرد و دولت هم با همه ظرفیت و حیثیت خود تلاش میکند. در این شرایط باید توصیه کنیم که این جو روانی که مخالفان، ولو تندروهایی که متعلق به حوزه سیاسی اصولگرا هستند، حداقل این جو روانی باید متوقف شود تا دولت با آرامش روحی و یک آرامش ذهنی همه وقت خود را صرف حل مشکلات مردم کند.
این آرامش اکنون وجود دارد؟
این آرامش اکنون وجود ندارد و باید جلوی ریشههای به هم زدن تعادل روحی و آرامش دولت گرفته شود.
حسینعلی امیری، معاون امور مجلس رئیس جمهوری:
زمان مچگیری نیست، وقت وحدت است
ارزیابی شما از فشارها به دولت چیست؟
واقعیت این است که اکنون ما در یک نبرد سیاسی-اقتصادی با رژیم صهیونیستی و دولت امریکا قرار داریم. اینها عزم خود را جزم کردند تا شرایط ما را سختتر و حلقه مشکلات را تنگتر کنند. در این شرایط اگر همه ما کنار یکدیگر بوده و وحدت و انسجام داشته باشیم، از این شرایط هم عبور خواهیم کرد. تجربه ۴۰ سال گذشته ما مؤید همین نکته است اما هرگاه نقار، شکاف و اختلاف در کشور بود، بویژه در بخشهای حاکمیتی، قوای سه گانه و سایر بخشهای نظام، دشمن از آن سوءاستفاده کرده و مشکلات را زیادتر کرده است.
امروز با توصیههای رهبر معظم انقلاب در نماز عید سعید فطر، واقعاً وقت مچ گیری، تقبیح و سرزنش نیست. ضمن اینکه بارها اعلام کردیم اگر نمایندگان محترم مجلس در هر سطحی از دولت سؤال و ابهامی دارند، آماده هستیم توضیح و پاسخ دهیم. زیرا دولت واقعاً دنبال کار و تلاش برای عبور از وضعیت فعلی است، البته بخشهایی هم در اختیار دولت نیست. بنابراین شرایط اقتضا میکند همه به هم کمک کنیم تا از مشکلاتی که امریکا و رژیم صهیونیستی درصدد هستند برای ما ایجاد کنند، عبور کنیم.
غیر از هشدارهای علنی رهبری، آیا در پشت صحنه هم انذار جدی داده شده است؟
من از بخش پنهان خبر ندارم.
موضوع تخریب ها در دولت هم بحث شده؟
معمولاً در دولت براساس دستور کارها بحث میشود. بخشی هم طرح و بحث درباره اخبار است که اعضای دولت مطرح میکنند. چیزی که بهطور مستمر مورد تأکید رئیس جمهوری است و در روزهایی که رئیس جمهوری تشریف ندارند، مورد تأکید دکتر جهانگیری، این است که اعضای دولت باید بهفکر کار و حل مشکلات مردم باشند و به حواشی توجه نکنند. آنچه که در صحبتهای رئیس جمهوری در هر جلسهای پررنگ دیده میشود، تأکید بر وحدت، انسجام و همدلی و همگرایی دولت و بخشهای دیگر نظام جمهوری اسلامی است.
معصومه ابتکار، معاون رئیس جمهوری:
تخریبها پشتوانه سیستماتیک دارد
باوجود تأکید رهبری بر وحدت، اما همچنان شاهد هستیم که فشارهای زیادی به دولت وارد میشود. ریشه این فشارها را چه میدانید؟
دولت برای برنامههای اساسی مثلاً درباره ارز یا تجارت و روابط با دنیا، وقت زیادی صرف کرده و بههمین دلیل دولت با آمادگی کامل در حال ورود بهعرصه جدید است. متأسفانه عدهای که شرایط را درک نمیکنند و شناخت درستی از مسائل کشور ندارند و شاید نسبت به آینده ایران دلسوزی هم ندارند، همچنان رفتار دیگری دارند. این تخریبها هم در حدی نیست که در دولت مطرح شود. از ابتدای دولت یازدهم کسانی بودهاند که هرگز نپذیرفتند دولت مستقر و رئیس جمهوری با رأی مردم سر کار آمده اند که این روند در دولت دوازدهم اتفاق افتاد. اما اینها اقلیتی هستند که این کارها را میکنند. دولت از نقد و بیان مشکلات استقبال میکند، اما تخریبها قابل پذیرش نیست.
فکر نمیکنید این تخریبها بهصورت سیستماتیک باشد؟
بله، بهعنوان مثال برای من «دابسمش» درست میکنند. معلوم نیست با بودجه چه کسی این کار صورت میگیرد. خیلی دوست داریم بدانیم این کارها با بودجه کجاها تولید میشود و از کجا برای تولید خبر دروغ، اتهام زنی، درست کردن کلیپ و گزارش بودجه میگیرند، بالاخره از جاهایی بودجه میگیرند. درباره دیگر اعضای دولت یا خود آقای رئیس جمهوری هم این کارها میشود. بالاخره این اتفاقات هست و بسیار جای تأسف است که این مسائل با پشتوانه سیستماتیک اتفاق میافتد.
برای اقدام نسبت به پشتوانه سیستماتیک این تخریبها چه توصیهای دارید؟
دستگاههای مسئول باید در این زمینه ورود و رسیدگی کنند که اگر خلاف قانونی اتفاق میافتد که حتماً میافتد، شناسایی کنند زیرا چنین اقدامات و تخریبهایی حتماً نمیتواند از مجاری قانونی و رسمی اتفاق بیفتد و حتماً باید رسیدگی شود.
مرتضی گل پور
- 20
- 7
الف
۱۳۹۷/۴/۴ - ۳:۰۱
Permalink