هر یک از اقتصاددانان یا فعالان این حوزه علل و عوامل مختلفی را برای بحران اقتصادی اخیر مطرح میکنند. برخی معتقدند که خروج آمریکا از برجام و تاثیر آن بر بازار ارز ایران منشأ بحران اخیر کشور است. عدهای معتقدند که سیاستهای اقتصادی و پولی اشتباه دولت و عدم پیشبینی چنین روزهایی موجبات این اتفاقات را فراهم آورده و گروهی دیگر نیز به عدم کارآیی مردان اقتصادی حسن روحانی در سطوح مختلف از جمله بانک مرکزی، سازمان برنامه و بودجه و وزارت امور اقتصادی و دارایی اشاره میکنند.
مساله کاملا مشخص است؛ اینکه جامعه اکنون با بحرانی مواجه شده که اگر دولت نتواند در اسرع وقت آن را مرتفع سازد شاید حملات و هجمههای بیشتری مبتنی بر عدم کارآیی مجموعه دولت به گوش برسد. در این راستا اگر بخواهیم واقعگرایانه به موضوع بنگریم شاید بتوان راه حل برونرفت از شرایط فعلی را تغییرات همزمان در تیم اقتصادی دولت و تغییر در نگرش اقتصادی دولت نسبت به گذشته دانست. خوب یا بد دیدگاه مشاورین اقتصادی رئیسجمهور با بنبست مواجه شده و دولت نیاز به تزریق فکر جدید و البته افراد جدید دارد.
گرچه بسیاری هنوز هم این پرسش را مطرح میکنند که چرا تیم اقتصادی دولت یازدهم که توانست تورم را مهار و شاخصهای اقتصادی را مثبت کند با تیم منفعل اقتصادی دولت دوازدهم تعویض شدند.البته از گوشه و کنار شنیده میشود که روحانی قصد دارد در نخستین تغییرات اقتصادی در مجموعه خود تغییرات را از بانک مرکزی آغاز کند و علی طیبنیا وزیر جوان و موفق دولت یازدهم را جایگزین سیف رئیس فعلی بانک مرکزی کند.
باید دید تغییرات اقتصادی در دولت چه میزان در خروج از بحران اقتصادی و ثبات شرایط اقتصادی ایران میتواند موثر باشد. برای بررسی شرایط اقتصادی کشور، بازار آشفته ارز، سکه، خودرو و... و راهکارهای خروج از بحران «آرمان» با غلامرضا مصباحی مقدم، نماینده سابق مجلس و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
بحران اقتصادی اخیر در حوزههای مختلف موجب ایجاد نارضایتیهایی در جامعه شده، علل و عوامل این بحران را در چه میبینید و به نظر شما در این مساله باید چگونه برخوردی با اخلاگران اقتصادی از سوی قوای مختلف صورت گیرد؟
شرایط اقتصادی ما به طور عمده معلول عملکرد داخلی و مدیریت بخش اقتصادی است و ناشی از عوامل بیرونی چون تحریمها نیست. در سال ۹۱تا ۹۵ که بحث تحریمهای سازمان ملل مطرح شد، مشکلات جدی نیز در اقتصاد کشور بهوجود آمده بود که شاهد بههم ریختگی اوضاع داخلی کشور در آن دوران بودیم. در آن دوران اتاق بازرگانی چند تحقیق در این زمینه انجام داده و ریشه یابی کرده بود و مشخص شد در بحران آن زمان حدود۷۰ تا ۷۵ درصد علل و عوامل داخلی و ۲۵ تا ۳۰ درصد عوامل بیرونی است.
تحریمها حداکثر ۳۰ درصد اثرگذار است از این جهت نباید تصور کنیم که بیشترین مشکل را از ناحیه تحریمها داشته یا خواهیم داشت. اگر مدیریتی قوی وجود داشته باشد که بهنگام و به موقع عمل کند به خوبی میتوانیم مشکلاتمان را پشت سر بگذاریم. تجربه دوران ۴۰ساله پس از پیروزی انقلاب نیز نشان میدهد که چنین ظرفیت و توانایی را داریم. ما قدرت مدیریت بحران را داریم و دوران جنگ را پشت سرگذاردیم. در دوران جنگ درآمد ارزی ما سالانه بیش از ۶ تا ۱۰ میلیارد دلار نبوده و درآمد غیرنفتی کشور نیز حدود ۳ تا ۴ میلیارد دلار بود. در حالی که اکنون درآمد نفتی کشور ۵۰ میلیارد دلار و در آمد غیرنفتی ناشی از صادرات نیز نزدیک به ۵۰ میلیارد دلار است.
بنابراین فاصله بسیار عمیقی با دوران جنگ داریم. تازه در آن شرایط خصوصا در سال ۷۴ که در زمان ریاست جمهوری آیتا... هاشمی رفسنجانی بود بحران ارزی در کشور بهوجود آمد که موجب ایجاد تورم ۴۹ درصدی در کشور شد. این در حالی است که در آن زمان ما ۴۰ میلیارد دلار بدهی معوق خارجی داشتیم در حالی که اکنون چنین بدهی خارجی نداریم. این مساله حکایت از این موضوع دارد که شرایط ما نسبت به گذشته بسیار بهتر شده، اما آنچه موجب شده تا این مسائل پیش آید تفاوت در مدیریتهاست. نقدینگی عامل اصلی مشکلات اقتصادی کشور است.
رشد اقتصادی ما طی ۴۰ سال گذشته به طور میانگین ۴ درصد بوده است. بنابراین رشد نقدینگی باید با رشد اقتصادی متناسب باشد، یعنی رشد نقدینگی در حد ۴ تا ۸ درصد یا خیلی بیشتر ۱۰درصد است. ما طی سالهای متمادی رشد نقدینگی ۲۰ تا ۳۰ رصد را داشتیم، اما با رشد نقدینگی که مشکلات اقتصادی حل نمیشود؛ اتفاقا با رشد نقدینگی بالا سیلابی درست میشود که اگر این سیلاب کانالیزه و هدایت نشود همه پارامترهای اقتصادی را تحت تاثیر خود قرار میدهد. گاهی همین سیلاب نقدینگی به بازار ارز، سکه، خودرو و مسکن میزند و ممکن است هرجای دیگری را نیز تحت تاثیر خود قرار دهد. از این جهت اساسا نباید سیلاب ایجاد کرد؛ نه اینکه آگاهانه و عالمانه این سیلاب نقدینگی توسط دولت و بانک مرکزی ایجاد میشود و پس از آن میگوییم چکار کنیم. گرچه شنیدهام که برخی گفتهاند از دست ما کاری برنمی آید.
این سخن قابل پذیرش نیست دولت عامل بحران را خود ایجاد کرده و گام اول برای مهار این است که از همین امروز جلوی رشد نقدینگی را بگیرند و اجازه ندهند نقدینگی ما به شدت رشد کند. آخرین خبری که من دارم برای ساماندهی موسسات مالی و اعتباری ۳۳ هزار میلیارد تومان نقدینگی جدید ایجاد کردند که این یعنی استقراض از بانک مرکزی و این نقدینگی پول پرقدرت است. پول پرقدرت با ضریب فزایندگی ۷ برابر نقدینگی ایجاد میکند. یعنی ۳۳ هزار میلیارد تومان ضربدر ۷ میشود رقمی در حدود ۲۲۰ هزار میلیارد تومان؛ نقدینگی جدید که هنوز آثار خود را نشان نداده و بعد از این بدتر است.
جلوی اینها باید گرفته شود. این چه بساطی است که اگر عدهای آمدند، سوء استفاده کردند، موسسات مالی و اعتباری ایجاد کردند و مردم را به مشکل کشاندند باز هم باید چوب آن را مردم بخورند. استقراض از بانک مرکزی صورت گیرد، پمپاژ نقدینگی شود و بعد هم بگوییم چکار کنیم؟ بهنظرم این ندانمکاری دولت در بخش اقتصادی است و اینکه متاسفانه افراد باکفایتی در بخش اقتصادی ما کار را در اختیار ندارند.
حال این تفاق که رخ داده پس عامل اصلی داخلی است، اما عاملی خارجی نیز وجود دارد که دشمنیهای آمریکا است. آمریکا میخواهد ایران را نابود کند و نظام را سرنگون کند و ملت ایران را در فشار قرار دهد. اهرم ارز و تحریمها را در اختیار دارد و از سوی دیگر جنگ روانی را ایجاد کردند و از وضعیت داخلی کشور که این عامل داخلی سبب ساز آن بوده سوءاستفاده کرده و به آن دامن میزنند. در مجموع عوامل داخلی و خارجی دست به دست هم داده و این بحران بهوجود آمده است.
بسیاری از فعالان اقتصادی و سیاسی بر لزوم تغییرات در دولت بهخصوص در حوزه تیم اقتصادی اذعان دارند، اما دولت با وجود برخی ناکارآمدیها همچنان باروال سابق کار را جلو میبرد به نظر شما چرا دولت در شرایط حاضر تن به تغییرات نمیدهد؟
به نظرم نه رئیسجمهور شم اقتصادی دارد که بتواند مدیریت اقتصاد کشور را بهدست گیرد و نه تیم اقتصادی دولت کارآمدی لازم را دارد که بتواند از عهده این مشکلات برآید. من نیز با تغییر و تحول در تیم اقتصادی دولت موافقم و اینکه کسانی به میدان بیایند که خصوصا در مسائل اقتصادی توان مدیریت بحران دارند. ما افراد بسیار پخته و با تجربهای داریم که در دوران تحریمها بهخوبی توانستند تحریمها را دور بزنند.
در نقل و انتقال ارز فعال و موفق بودند و در تعامل با کشورهای دیگر و بانکهای درجه ۲ و ۳ خارجی توانستند کارکنند؛ به طوری که ما در شرایط شدت تحریم خیلی آثار آن را حس نکردیم. دولت باید از این افراد باتجربه استفاده کند ما نباید مدیریت کشور را بر اساس روابط بلکه باید بر مبنای تواناییها و شایستهسالاریها شکل دهیم. اکنون نیز این مساله اقتصادی نیازمند مدیران توانایی است که داریم، اما در هیأت دولت حضور ندارند.
برخی معتقدند که یکی از عوامل بحران اقتصادی عدم مبارزه جدی با اخلالگران اقتصادی از سوی دولت، مجلس و سایر نهادهای ناظر است، ارزیابی شما از این عدم برخوردها چیست و لزوم این مساله تا چه اندازه است؟
اتفاقا من گمان میکنم قوانینی که ما از پیش برای مدیریت چنین شرایطی داریم قوانین با کفایتی است. آنطور نیست که ما برای برخورد با اخلالگران اقتصادی و ارزی قوانین سخت و شدیدی را نداشته باشیم. آنچه مهم است اینکه دستگاه اجرایی عوامل این اقدامات را شناسایی کرده و به دستگاه قضائی دهد و دستگاه قضا نیز قاطعانه برخورد کند. بله اگر کسانی هستند که آنها عالما و عامدا موجب اخلال در بازار ارز کشور شدهاند که شدهاند حتما باید با آنها برخورد شود. من شنیدم که در جریان اخیر سکه چندین بانک مشتری خرید و خریدار سکه شدند.
خوب حتما باید با مدیران و هیأت مدیره این بانکها برخورد کرد. اگر چنین اتفاقی رخ داده آنها باید عزل و محاکمه شوند و به کیفر خود برسند. مگر بانکها باید در چنین شرایطی به چنین اقداماتی مبادرت ورزند. این یعنی سوء استفاده و اقدام خطرناکی که اوضاع اقتصادی کشور را بههم میریزد. علاوه بر این کسانی که ارز گرفتند تا وارداتی را انجام دهند بنابر اطلاعاتی که جدیدا منتشر میشود واردات را انجام ندادند یا کالاهایی که با این ارز خریداری کردهاند با مابهالتفاوت به بازار عرضه میکنند. باید جلوی اینها گرفته شود. وزیر ارتباطات کار خوبی کرد که لیست شرکتهایی را که ارز دولتی برای واردات موبایل گرفته بودند را منتشر کرد.
اینکه هر شرکت چقدر ارز گرفته و چه میزان کالا وارد کرده است. شبیه به این در بازارهای دیگر نیز وجود دارد. چرا باید زمانی که قیمت ارز به صورت جهشی رشد پیدا میکند شاهد رشد قیمت سایر کالاها نیز باشیم. این یعنی سوءاستفاده از شرایط که اخلال در اقتصاد و بازار است و مسلما باید دستگاه اجرایی در شناسایی و دستگاه قضائی در برخورد و سرعت برخورد با اخلالگران اقدام کند تا اوضاع آرام شود.
با توجه به ناکامی دولت در برخی از حوزها بسیاری از مخالفان درصدند فضا را به سمتی پیش ببرند که رئیسجمهور مجبور به استعفا شود که برخی معتقدند این تلاشها به زیان مجموعه نظام است؛ ارزیابی شما چیست؟
بهترین راه در چنین شرایطی مطالبه از دولت برای جدی گرفتن مدیریت کشور و قبول و ایستادن پای مسئولیت است.دولت باید تمام وقت خود را برای مدیریت این اوضاع صرف کرده و اهتمام لازم را نشان دهد. آقای روحانی نیز سیاستمداری تازهکار نیست و در شرایط بحرانهای اول انقلاب حضور داشته، در مدیریت جنگ شرکت داشته و در شرایط سخت اقتصادی کشور نایب رئیس مجلس بوده و در مقطع دیگری دبیری شورای عالی امنیت ملی را برعهده داشته است. بنابراین وی در جایگاههایی نبوده که بگوییم از اوضاع و احوال این چنینی بیخبر است.
بهتر این است که از رئیسجمهور خواسته شود تا به مسئولیت خود عمل کند. معلوم نیست در شرایط حاضر به استعفا کشیدن یا استیضاح رئیسجمهور مفید باشد یا به نتیجه برسد و شاید شرایط کشور را بدتر کرده و بهتر نکند.دولت باید با عزم و اراده و البته با کمک همه قوا و حمایت جریانات سیاسی پیش برود. البته به شرط اینکه دولت بحران را جدی تلقی کند و به سرعت و با تمام همت پای کار آید. اینجا باید شبانهروز وقت گذاشت و از حاشیه روی پرهیز کرد. با وجود بحران فعلی دولتمردان نباید راحت بخوابند بلکه باید مدیریت بحران را بهکار بگیرند تا بتوانند بهخوبی بحران را مهار کنند.
شرایط اقتصادی حاضر در کشور گویای مشکلات اساسی اقتصادی و معیشتی در جامعه است، اما اظهارات مسئولان امر به نحوی است که گویا مشکلی وجود ندارد؛این تناقض در دیدگاهها را چگونه میبینید؟
من تصور میکنم که مسئولان برای آرام کردن فضای جامعه از این ادبیات استفاده میکنند و این نگاه را دارند. البته بسیار خوب است که دولتمردان درصدد آرام کردن اوضاع باشند، اما با زبان نمیتوان اوضاع را آرام کرد. آنچه که میتواند اوضاع را آرام کند اقدامات عملی است و چون قدرت برای مهار بحران و مشکلات در جامعه وجود دارد نیاز به این نیست که مسئولان ادبیاتی به کار گیرند که مردم را بیشتر ناراحت کنند. اینگونه نگاه و اظهارات بیانگر این است که انگار مسئولان از دور دستی بر آتش دارند و حقایق را درک نمیکنند. دولتمردان خیلی راحت با مردم سخن بگویند که ما اوضاع و شرایط را درک میکنیم و شب و روز درصدد این باشند که این مشکلات برطرف شود و میتوانند این مشکلات را مرتفع سازند.
اصولگرایان از هم اکنون خود را آماده انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ میکنند. با توجه به اینکه این جریان در چند انتخابات گذشته از رقیب شکست خورده و گروههای اصولگرایی مثل پایداریها هرکدام جداگانه وارد خواهند شد حضور اصولگرایان را در انتخابات آتی چطور ارزیابی میکنید؟
آنچه که از فعالیتهای این روزهای اصولگرایان برای حضور در انتخاباتهای آتی روایت میشود برای من روشن نیست و به نظر میآید که هنوز بحث درباره انتخابات سال ۹۸ مقداری زود است. از طرف دیگر نه در این مورد خبری دارم و نه شرایط را برای بحث در مورد انتخابات آینده مساعد میبینم.
بعضا مطرح میشود که پس از رحلت آیتا... هاشمی مجمع تشخیص به لحاظ تصمیمگیری و تصمیمسازی از جایگاه و کارکرد لازم برخوردار نبوده این مسائل را چطور ارزیابی میکنید؟
مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی هرجا که بودند آنجا مهم میشد که در این مهم هیچ مناقشهای نیست. ایشان زمانی که رئیس مجلس بود مجلس مهم میشد، زمانی که رئیسجمهور بود ریاست جمهوری موقعیت برتری پیدا میکرد، زمان حضورشان در مجمع نیز مجمع جایگاه مهمی داشت. فقدان ایشان بسیار ضایعه بزرگی بود، اما این به این معنا نیست که با رحلت ایشان مجمع به حاشیه رفته باشد. با رحلت ایشان و مسئولیت آیتا... هاشمی شاهرودی مجمع تحرک بیشتری پیدا کرد. با تدبیر مقام معظم رهبری علاوه بر صحن مجمع تشخیص مصلحت نظام که کارکرد خود را دارد ما یک هیأت عالی نظارت نیز پیدا کردیم که منتخبی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام با مدیریت آیتا... هاشمی شاهرودی است که وظیفه نظارتی را برعهده دارد و بسیار پرتحرک است.
طی ماههای گذشته هیأت عالی نظارت و کمیسیونهای مجمع جلسات بسیار زیادی داشتند که بتوانند این نظارت را تقویت کنند که اتفاقات خوبی افتاده است. یکی از این مسائل مربوط به بودجه سال جاری بود که هیأت عالی نظارت به موقع نظارت خود را اعمال کرد و توانست مستقیم و از طریق شورای نگهبان مستندات خود را به مجلس اعلام کند و مجلس نیز اصلاح کرد. بنابراین مجمع خیلی روشن فعال و پرکارتر شده و اگر جلسات مجمع دوهفته یکبار بود اکنون هر هفته جلسه اصلی مجمع یا هیأت عالی نظارت را داریم. علاوه بر اینکه کمیسیونها نیز نسبت به گذشته جلسات بیشتری دارند و کار را پیش میبرند.
چند ماهی است که پرونده سپنتا نیکنام عضو زرتشتی شورای شهر یزد در مجمع تشخیص قرار دارد، اما هنوز خبری از نتیجه این پرونده نشده و هرکس از ظن خود نکتهای بیان میکند، به عنوان عضو مجمع بفرمایید این پرونده چه روندی را طی میکند؟
موضوع عضویت اقلیتهای دینی در شوراهای شهر یکبار در مجمع مطرح شد، اما آن جلسه به نتیجه نرسید و کار به کمیسیون امنیتی و قضائی مجمع بازگشت تا آن کمیسیون کار پختهتری را انجام دهد و نتیجه کار خود را به مجمع بازگرداند. هنوز آن کمیته قضائی و امنیتی نتیجه کار خود را به مجمع گزارش نداده تا مورد بحث و گفتوگو قرار گیرد، اما انشاءا... این کار انجام خواهد شد. این مساله بازه زمانی مشخصی ندارد و بستگی به دستور کارهایی که در مجمع مطرح میشود دارد. البته در حال حاضر حضور آقای نیکنام در شورای شهر یزد تعلیق شده و برگشت آن نیازمند آن است که مجمع اظهارنظر کند تا زمانی که نتیجه کار مشخص شد براساس آن تکلیف وی نیز مشخص شود.
اینکه سران قوا در جلسات مجمع شرکت نمیکنند علت خاصی دارد؟
این سوال را باید از خود آنها بپرسید. سران قوا در زمان مرحوم هاشمی نیز در جلسات شرکت نمیکردند یا کمتر شرکت میکردند.
حمید شجاعی
- 12
- 4