رئیس جمهوری در روزهایی که کشور با مشکلات عدیدهای در حال دست و پنجه نرم کردن است، از طرح جدیدی رونمایی کرد. او از اعضای کابینه خواست تا اتاق فکری را با حضور نخبگان، دانشگاهیان، صاحبنظران و... تشکیل دهند تا بتوانند از مشاورههای آنان برای عبور از مشکلات بهره ببرند. اینکه این اتاق فکر باید از چه ترکیبی برخوردار باشد و چگونه خواهد توانست دولت را در حل مشکلات یاری برساند، از موضوعاتی است که محسن رهامی، چهره سیاسی اصلاحطلب و استاد حقوق دانشگاه تهران در پاسخ، آن را به فال نیک میگیرد اما در مقابل انتقاداتی را هم به وضعیت اقتصادی کشور دارد. مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
آقای روحانی اخیراً از وزرا خواستهاند که با حضور اساتید و نخبگان اتاق های فکری تشکیل دهند و از نظرات آنها استفاده کنند. به نظر شما این مهم میتواند به بهبود شرایط کمک کند؟
در اوایل روی کار آمدن دکتر روحانی در سال ۹۲ که جلساتی با برخی از وزیران و مشاوران ایشان و حتی با شخص رئیس جمهوری تشکیل شده بود، این پیشنهاد را خودمان مطرح کردیم. به ایشان گفتیم که حل مشکلات کشور و برآورده کردن وعدههایی که به مردم داده شد، علاوه بر وجود یک تیم اجرایی که باید از افراد قوی و کارکشته و زبده باشد، نیازمند حلقههای مشاوره یا همان اتاق فکر است تا در کنار مدیران اجرایی حضور داشته باشند.
در این اتاق فکر باید ترکیبی از مشاوران مختلف در حوزههای گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حقوقی وجود داشته باشد و مسئولیت مستقیم اجرایی نداشته باشند. به نحوی که هم بتوانند آزاد فکر کنند و هم اینکه آزادانه به نقد بپردازند.این پیشنهاد را خدمت آقای جهانگیری هم مطرح کردیم. ایشان پای این پیشنهاد نشست بعد از اینکه مباحث ما به طور مفصل به ایشان منتقل شد، وعده داد که موضوع را بار دیگر با آقای روحانی پیگیری کند و گفت ترتیب تشکیل حلقههای مشاوران را خواهد داد. اما به هر دلیلی این گونه نشد.
تشکیل چنین اتاق های فکری معمولاً در مرحله انجام و استفاده از ظرفیتهای نخبگان با مشکلاتی روبهرو میشود.
البته در این دولت متأسفانه به دلیل درگیری های یومیه اجرایی و کارهایی که به هر حال گردش امور کشور بر رئیس جمهوری و سایر مدیران اجرایی کشور تحمیل میکند از یک طرف و بینیازی به این اتاق فکر و حلقههای مشاورین از سوی دیگر باعث شد که این پیشنهاد به صورت عملی به اجرا درنیاید. اما در حال حاضر هم که خود رئیس جمهوری این موضوع را مطرح کرده، باید آن را به فال نیک گرفت.
این نخبگان در اتاق های فکر چه کمکی میتوانند به دولت بکنند؟
مسائلی در حوزه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، حقوقی و مذهبی در کشور پیش میآید که نیاز به همفکری و انسجام قویتری دارد. مدیران اجرایی چون آنقدر دچار روزمرگی شده اند طبعاً گاهی متوجه تصمیمات خود نیستند و گاهی با فکر و پشتوانه فکری کمتری تصمیم می گیرند. در همین حوزه ارز تنها در دو سه ماهه اخیر چندین نوع سیاست و روش اتخاذ، اعلام و اجرا شده که به نظر میرسد خیلی هم نتایج چشمگیری نداشته است. چون روند حل مشکلات جامعه، از داشتن یک نوع پشتوانه فکری قوی بی بهره است. این اتفاقات نشان میدهد که این نوع تصمیمات، آنی و در زمان بحران و تحت فشار افکار عمومی گرفته میشود و در مورد عواقب آن کمتر تأمل میشود.
این اتفاقات در حالی رخ داده که سال آینده انتخابات مجلس را پیش رو داریم و بعد از آن هم در سال ۱۴۰۰ انتخاب ریاست جمهوری برگزار خواهد شد و عملکرد سه سال باقیمانده دولت روحانی شدیداً در ترکیب مجلس یازدهم و اقبال مردم به اصلاحطلبان و نیروهای معتدل تأثیر خواهد گذاشت. یا برعکس میتواند به ناامید شدن مردم از صندوقهای رأی و رشد جریانهای افراطی کمک کند. بنابراین بهتر است که هرچه زودتر جلسات مشورتی از مشاورین تحصیلکرده و چهرههای آکادمیک و افراد با تجربه بعضاً از تهران و سایر استانها تشکیل شود.علاوه بر اصل ضرورت این نوع جلسات، بیشتر توجه ما باید به ترکیب این جلسات مشورتی و اتاق های فکر باشد.
حتی منتقدین هم باید در این اتاق فکر حضور داشته باشند. اشکالی ندارد کسانی حضور یابند که مخالف نظر رایج دولت و ایده فعلی مدیران اجرایی کشور باشد. اینکه ما کسانی را دعوت کنیم که نظرشان موافق دولت، تصمیمات اجرایی و سیاستهای اجرا شده ۵ سال گذشته کشور باشد کمک زیادی به حل مشکلات نمی کند. باید کسانی بیایند که نظر و پیشنهاد جدید داشته باشند. منتقد باشند هم اشکالی ندارد مهم این است جز منافع ملی و مصالح کشور مورد دیگری در نظراتشان دخیل نباشد.
احزاب چطور؟ بخشی از این نخبگان، شامل نخبگان سیاسی و بعضاً اعضای احزاب مختلف هستند. این افراد چگونه میتوانند در این لیست حضور مؤثری داشته باشند؟
ما به افکار گوناگونی از جریانات مختلف سیاسی نیاز داریم. این جریان های مختلف لزوماً به معنی احزاب اصلاحطلب نیستند. افراد شاخص در هر جریان فکری که میتوانند داخل در احزاب رسمی فعلی باشند یا خارج از آن میتوانند به ما کمک کنند. اشکالی ندارد در مسائل سیاسی و اقتصادی افرادی شاخص که برخی از تشکلهای سیاسی را رهبری میکنند، حضور داشته باشند ولو اینکه مخالف دولت باشند. این اتاقهای فکر به نوعی عصاره تفکرات ملت است که هیچ هزینه سنگینی بر دولت تحمیل نمی کند. برعکس بار دولت را سبکتر می کند.
آقای روحانی سه شنبه شب قرار است بار دیگر با مردم گفتوگوی تلویزیونی مستقیم داشته باشد. با توجه به اینکه این گفتوگو برای چندمین بار در دوران ریاست جمهوری ایشان صورت میگیرد و هر بار هم بعد از انجام آن برخی انتقاد دارند که چرا در مورد فلان موضوع حرف نزد، یا چرا برای توضیح این موضوع وقت زیادی اختصاص داد و مسائلی از این دست، فکر میکنید که در حال حاضر چه موضوعی بیشتر مد نظر جامعه ایران است که آقای روحانی بخواهد از آن حرف بزند و مشکلات موجود را با مردم در میان بگذارد؟
بهتر است که آقای روحانی درباره مسائلی که الان ذهن جامعه را درگیر خود کرده، بیشتر توضیح دهد. از جمله اینکه در حوزه مربوط به ارز و مسائل اقتصادی و رانتهایی که در این زمینه صورت گرفته، توضیح بدهند و بگویند که در برابر آن چه اقدامی انجام دادهاند. اکثر سخنرانیها و مصاحبههای ایشان ناظر به برنامههای آینده است. بهتر است بیایند و در مورد ارز حرف بزنند. بگویند که چه افرادی از طریق رانت، ارزهایی را از دولت گرفتهاند و در غیر اموری که قرار بر فعالیت آنها بود خرج کردهاند و کالایی را که با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کرده بودند، با دو برابر قیمت فروختند.
لازم نیست بگویند به کدامیک از مقامات گفتهام که در این مورد اقدام کنند. آنچه که در افکار عمومی مطرح است، این است که هر کدام از شرکتها و افراد در ارتباطاتی که با بانک مرکزی یا وزارت صنعت و یا سایر وزارتخانهها داشتهاند، میلیاردها تومان سود بردهاند. این یعنی درآمد حاصل از فروش نفت که تبدیل به ارز می شود و همه باید در آن به عنوان ثروت ملی سهیم باشند، به چند نفر تعلق گرفته و سودش هم به جیب همان عده محدود رفته است.
این مورد درخصوص مؤسسه ثامنالحجج و سایر مؤسسات اعتباری هم دیده شد. افرادی که در این مؤسسات سرمایهگذاری کرده بودند و چه بسا سودهای کلانی را هم گرفتهاند، خسارات مالی زیادی را به کل مردم وارد کردند.وقتی طلبکاران جلوی بانک مرکزی و مجلس تظاهرات کردند دولت مجبور شد که از جیب مردم و خزانه عمومی طلبهای آنان را پرداخت کند. در حالی که مردم عادی هیچ مسئولیتی در برابر بدهیهای صندوق های اعتباری نداشتند و ندارند. دولت آن را از جیب من و شما پرداخت کرد.
برخی البته معتقدند که بخش زیادی از مشکلات و نوسانات موجود در بازار ارز و سکه متأثر از فضای روانی جنگ اقتصادی امریکا و اعمال فشارهای این کشور است.
بلکه به گفته برخی ممکن است بخشی از این وضعیت به خاطر تهدید برگشت تحریمها باشد، اما هنوز تحریمهای ترامپ شروع نشده است. این تحریمها از شهریورماه و برخی دیگر از آبان ماه باز میگردد. به نظرم مشکلات اقتصادی اخیر را مؤسسات مالی غیرمجاز به مردم تحمیل کردند. آقای رئیس جمهوری بگویند که چه کسانی پشت پرده اینها بودند و دولت هم چه اقدامی در برابر آنها انجام دادهاند، با کدام مورد برخورد کردند، چه کسانی را عزل کردند، کدام وزیر و یا مدیر کل را به دلیل تخلفاتی که انجام داده از کار برکنار کردهاند؟ در مورد کدام مسئول از مرجع قضایی درخواست پیگیری کردهاند؟ و چه مقداری از سوء استفاده به خزانه دولت برگشت خورده است.
در شرایط فعلی این موارد از مهمترین موضوعاتی است که آقای روحانی باید آن را برای مردم توضیح دهد.
رضوانه رضایی پور
- 10
- 2