وعده اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری، برای قرارگرفتن چهرههای نمادین نظام در کنار هم، آنهم در روزهایی که کشور با مشکلاتی دست به گریبان است، چقدر میتواند حامل وحدتی باشد که نیاز امروز جامعه ایران است؟ حسین موسوی تبریزی دبیر مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، دلیل اصلی کاهش اعتماد بین مردم و حاکمیت را وعدههای تحقق نیافته مسئولان میداند، به وعده جهانگیری هم چندان دلخوش نیست. او معتقد است که شعارها و ابتکارهای وحدتآفرین باید در عمل دیده شود.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
در ادامه مشکلاتی که کشور با آن دست به گریبان است اخیراً برخی اعتراضهای مردمی هم در بعضی شهرهای کشور برگزار شده است. اگر چه عمده نارضایتیها تعبیر به مشکلات اقتصادی میشود اما به نظر میرسد در حوزههای دیگر هم برخی نارضایتیها وجود دارد. به نظر شما در این شرایط چگونه میتوان در حوزه سیاسی فضا را تلطیف کرد؟
منهای اینکه در ایجاد اینگونه مسائل حتماً دشمنان انقلاب و اسلام بخصوص در خارج از کشور نقش داشته و از وضعیت موجود سوءاستفاده میکنند، اما محور اصلی برخی نارضایتیها را باید در حوزه اقتصاد دانست. بیکاری در جامعه بخصوص در میان جوانان تحصیلکرده زیاد است. مسلماً باید کار شاخص و برنامهریزی جامعی در این خصوص انجام شود. جوانان درس خواندند اما الان بیشترین درصد آمار بیکاری کشور به آنان اختصاص یافته است. یا وضعیت گرانی را در نظر بگیرید.
قیمت برخی کالاها افزایش یافته است. این اتفاقات، چنین وضعیتی را هم ایجاب میکند که البته در برخی از این اتفاقات تحریکات بیگانگان و حتی گفتارهای موذیانه هم میتواند و توانسته که مؤثر باشد. مردم وقتی میشنوند که مسئولان از حل شدن مشکلات میگویند و در عین حال تأثیر محسوسی در زندگی آنها ندارد معلوم است که عصبانی میشوند. البته مسئولان کشور باید مشکلات اقتصادی را زودتر مدیریت میکردند. برخی از این مشکلات اقتصادی که در ایران با آن روبهرو هستیم قابل مدیریت نیست مگر اینکه مدیران قوی و قدرتمند و دانا بر سر کار بیایند. فساد در کشور ما از کجا ریشه دوانده است؟ قطعاً از وجود برخی قوانین و مقرراتی بوده که پیش از اینها باید در جهت از بین بردن آن تلاش میشد.
اینکه بیاییم و هر روز حرف بزنیم که داریم اقدام میکنیم و وضعیت اصلاح میشود ممکن است تا زمانی که بحران ایجاد نشده است، جواب دهد اما الان که وضعیت به مرحله بحران رسیده و شکایتها نسبت به افرادی که در حاکمیت حضور دارند یا عضو قوای مجریه و مقننه و قضائیه هستند بالا گرفته، زمینه برای اعتراض و نارضایتی فراهم میشود.
برخی کارشناسان انتقاد دارند که چرا مسئولان در چنین وضعیتی شرایط را برای مردم تشریح نمیکنند یا در حقیقت ارتباط خوبی با مردم برقرار نمیکنند. شما چنین انتقادی را بجا میدانید؟
اینکه چرا مسئولان حکومت با مردم حرف نمیزنند به این دلیل است که مسئولان حاکمیتی در قوا و نهادهای مختلف وعدههایی دادند و اقداماتی را شروع کردند که در عمل خیلی مفید فایده نبوده یا به طور کامل عملیاتی نشده است و برخی مشکلات همچنان به قوت خود باقی است. لذا به نظر میرسد مسئولان هم دیگر رقبتی برای حرفهای تکراری ندارند. گفتاردرمانی فایدهای ندارد، وضعیت کشور باید درمان شود. زیاد حرف زدن دوای درد نیست، درست حرف زدن دوای درد است.
واقعیات را با مردم در میان گذاشتن درمان است. از مردم عذرخواهی کردن در جاهایی که ضعف و نقصاناتی وجود داشته مرهم است. وگرنه بخواهند مسائل و مشکلات را توجیه کنند وضعیت را مشکلتر خواهد کرد. اوضاع کشور واقعاً نگرانکننده است. مردم ایران مؤمن و طرفدار نظام و انقلاب هستند اما خداوند هم به ما قول نداده که این نظام را برایمان حفظ کند. آنهم وقتی که عمل ما بد باشد. مردم با هیچ کس عقد اخوت نبستهاند. اگر ضعفها به سمت ناکارآمدی برود و پاسخ درخوری نگیرد، ممکن است مردم هم از مسئولان روی برگردانند. بنابراین تا دیر نشده باید حتماً اصلاحات لازم در نظام مدیریتی کشور انجام شود.
چقدر بروز این مسائل را ناشی از عدم وجود وحدت در میان مسئولان میدانید؟
قطعاً این مهم هم تأثیرگذار است. همه مسئولان اعم از نمایندگان مجلس، قوای مجریه و قضائیه تقصیر دارند. ما شاهد آن هستیم که برخی مسئولان درباره حوزه کاری و مسئولیت خود توضیحی نمیدهند اما درباره مسائلی که ارتباطی به حوزه کاری آنها ندارد، بسیار سخن میگویند. این تداخلها باعث تشتت میشود. بخصوص باید مراقبت کرد که فرمایش مرحوم امام(ره) که نظامیان را از ورود به سیاست نهی کردند حتماً محقق شود. این تداخلها و تشتتها حتماً شکافها را عمیقتر کرده و چه بسا باعث ناامیدی مردم نسبت بهکارآمدی نظام شود. خود مسئولان باید مراقبت کنند که این موضوع در مسیر وحدت نیست.
چند روز پیش آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری خبر از آن دادند که بزودی شاهد نمایشی از وحدت خواهیم بود و سرمایههای نمادین کشور کنار هم قرار خواهند گرفت. نظر شما در این باره چیست؟
به نظرم این سخن هم در راستای ایجاد یا تقویت وحدت داخلی است. این یک اصل است که حرف و ایده هر دلسوزی که مردم هم به او اعتماد دارند را شنید با هر سلیقه و گرایش فکری و سیاسی.
این مهم اگر اتفاق بیفتد و به تعبیر آقای جهانگیری شاهد استفاده از ظرفیتهای نمادین نظام باشیم حتماً مفید خواهد بود. همواره شنیده و گفتهایم که مشورت یکی از بهترین راهها برای حل مشکلات است. حال این افراد از هر قشری که میخواهند باشند. روحانی باشد یا غیرروحانی، مجلسی باشد یا غیرمجلسی، افراد سابق باشند یا فعلی، میتوانند یاریگر ما برای حل مشکلات باشند. باید از فکر آنان استفاده کرد. باید انسانهای عالم، مدبر و دلسوز را در کنار هم گذاشته و مصلحت را از بین سخنانشان استخراج کرد. در این صورت خیلی از مشکلات حل میشود. این کار حتماً آرامش را به جامعه به ارمغان خواهد آورد.
پس شما خوشبین هستید که وعده آقای جهانگیری محقق بشود؟
اگر دغدغه وحدت اصولی و واقعی باشد بله میتوان خوشبین بود. امر پسندیده همین است که همه با یکدیگر گفتوگو و مراوده و بحث داشته باشند، همدیگر را طرد نکنند و اگر ایده و نظری برای اصلاح و رفع مشکلات شنیدند آن را بپذیرند. اگر این موارد رعایت شود و قبول واقع گردد میتواند به تقویت وحدت هم امیدوار بود و گرنه اگر هدف برگزاری یک نمایشی از وحدت باشد بهنظرم مردم نمیپذیرند.
در طول سالهای گذشته موارد نمایشی کم نبوده مثلاً هم اندیشی یا جلسات مشترکی که در آن بر ضرورت همافزایی و کمک به یکدیگر زیاد صحبت شده اما همین که از جلسه بیرون میروند، باز همان روند تخریبی را از سر میگیرند. بنابراین آنچه آقای جهانگیری وعده داده یعنی استفاده از ظرفیتهای نمادین اگر با هدف واقعی تقویت وحدت باشد و نه حرکتی نمایشی، حتماً ثمرات پر برکتی برای نظام و کشور خواهد داشت و حتماً فضای سیاسی را هم تلطیف میکند. در هیچ جای دنیا مدیریت کشور را از توانمندیها و ظرفیتهای موجود محروم نمیکنند اما متأسفانه در کشور ما ظاهراً روند برعکس است. مردم با دعوت این سرمایهها و نقشآفرینی آنها مشکلی ندارند. به نظرم مشکلی اگر هست در بین خود مسئولان است و چاره هم در بین خود آنها.
رضوانه رضایی پور
- 10
- 5