شاید زمانی که اعلام شد رئیسجمهور پس از ماهها قرار است در قاب جادویی تلویزیون مقابل مرتضی حیدری بنشیند و پاسخگوی سوالات وی باشد همه فکر میکردند که حسن روحانی قطعا اطلاعات جدیدی را در حوزههای مختلف به مردم ارائه خواد کرد. همین امر نیز موجب شد که همگان بیش از یک ساعت در مقابل تلویزیون نشسته و به سخنان رئیسجمهور گوش فرا دهند، اما هر چه زمان گذشت مشخص شد نه روحانی عوض شده و نه سخنانش. هنوز هم همانطور آرام و بدون دغدغه به کلیات پرداخت.
حتی وی از عذرخواهی از ملتی که برای او حماسه ۲۹خرداد ۹۶ را ثبت کردند نیز استنکاف ورزید، کاری که ظهر آن روز رئیس دولت اصلاحات به نمایندگی از اصلاحطلبان و دولت از مردم عذرخواهی کرد. البته شاید نباید خرده گرفت. گرچه به قرائت بسیاری از تحلیلگران روحانی هرچه از مسائل داخلی نگفت از برجام و سیاست خارجی گفت. اکنون بسیاری از سوالات در اذهان پیش آمده که با گذشت یک سال از روی کار آمدن دولت دوازدهم تکلیف مطالبات مردم، وعدههای دولت در حوزههای مختلف و مهمتر از آن وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم چه میشود. صداقت و صراحت با مردم بخشی از مشکلات را حل خواهد کرد.
برای بررسی عملکرد دولت، تحلیل مصاحبه تلویزیونی اخیر رئیسجمهور و طرح مذاکره ایران و آمریکا آرمان با حجتالاسلام والمسلمین قدرتا... علیخانی نماینده سابق مجلس و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
رئیسجمهور اخیرا در مصاحبه تلویزیونی در مورد مذاکره با آمریکا اظهار داشت که اگر صداقت باشد ایران از مذاکره استقبال میکند، به نظر شما این مذاکرات در آینده شکل خواهد گرفت؟
بله؛ من معتقدم که مذاکرات میان ایران و آمریکا شکل خواهد گرفت، اما نه به این زودیها. از طرف دیگر اصل مذاکره با آمریکا در اختیار رئیسجمهور نیست. گرچه این اتفاق در گذشته نیز اتفاق افتاده است. در مذاکرات هستهای، در موضع افغانستان و در حوزه مسائل مربوط به عراق نیز رخ داده بود، لذا اینکه مذاکره دو جانبهای بر سر مسائل فیمابین دو کشور انجام شود اجتناب ناپذیر خواهد بود. مذاکره اتفاق خواهد افتاد، اما شرایط و زمان فرق میکند و باید زمان مورد نظر برای مذاکره فرا برسد.
در حال حاضر که آمریکاییها از موضع بالا اظهار نظر و برخورد میکنند مذاکره با آنها به صلاح جمهوری اسلامی نیست. باید شرایط برابر ایجاد شود و همانطور که رئیسجمهور گفت، آمریکا چندقدم عقب بیاید و حقوق ملت ایران را محترم بشمارد و تحریمها را بردارد تا ایران مذاکره را مورد بررسی قرار دهد. تا زمانی که ایران برای مذاکره دست بالا را نداشته باشد و منافعش در این مذاکره تامین نشود مطمئنا مذاکرهای در کار نخواهد بود. تا ببینیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد و مسائل چگونه پیش خواهد رفت.
چرا با اینکه رئیسجمهور عنوان میکند که از مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم در سطح جامعه و فضای مجازی آگاهی دارد بازهم شاهد تغییری در راستای بهبود شرایط مردم نیستیم؟
من معتقدم واقعیتها با اطلاعاتی که به رئیسجمهور میدهند، فاصله دارد. آقای روحانی گفت که مردم مرتبا با وزرا و نهاد ریاست جمهوری تماس میگیرند، اما این سخنان با واقعیتهای جامعه و مشکلات عدیده مردم سازگار نیست. انگار رئیسجمهور اطلاعات جای دیگری را بیان کرد چرا که اساسا اطلاعات او با آنچه که در جامعه رخ میدهد، منطبق نبود. قرار بود کابینه ترمیم شود که نشد. رئیسجمهور دیر تصمیم میگیرد و این کندی عملکرد دولت به نحوی شده که دیگر صدای رئیس دولت اصلاحات نیز در آمده است.
اگر دولت تا پایان دوره خود به همین روال بخواهد ادامه دهد و همین فرمان را پیش بگیرد من نسبت به آینده دولت خوشبین نیستم که به کجا خواهد رسید. مخالفان دولت که از هر کاهی کوه میسازند و از هر بهانه برای تخریب دولت استفاده میکنند شاهد انفعال دولت هستند و به همین دلیل به راحتی دست به این اعمال میزنند. ما در دوره آقای احمدینژاد در مجلس بودیم، البته این درست که رقیب بودیم، اما واقعیتها را میگفتیم، اما مخالفان دولت فعلی در مجلس به هر عنوان درصدند دولت را مورد هجمه قرار دهند.
مثلا من شنیدم آقای بادامچیان و آقای محمدنبی حبیبی که عضو حزب موتلفه هستند و اگر همه آنها را جمع کنند، در یک فولکس واگن جا میگیرند، گفتهاند که با توجه به شکست سیاستهای اقتصادی و اینکه آقای جهانگیری فرماندهی اقتصادی دولت را در اختیار داشته وی باید استعفا دهد. اصلا این افراد در جریان نیستند و از بسیاری از مسائل خبر ندارند. فرض کنید آقای اسدا... بادامچیان که بازاری محترمی است و رفیق ما نیز هست و همانطوری که من از اقتصاد سردر نمیآورم قطعا او نیز اقتصاددان نیست.
یا آقای نبی حبیبی مثلا چقدر اطلاعات اقتصادی دارد و از سازوکاریهای اقتصادی دولت مطلع است که میگوید آقای جهانگیری شکست خورده و باید کنار برود؟ اکنون شاهد هستیم که همه در حال زدن دولت هستند و مخالفان دولت از هر شیوهای برای تخریب دولت استفاده میکنند. البته دولت نیز در این ماجرا بیتقصیر نیست و به مخالفان بهانه داده است. با وجود اینکه بارها و بارها گفته شده، اما توجهی از طرف دولت صورت نگرفته که دولت تیم رسانهای قوی ندارد و همین مساله موجب میشود که نتوانند آنطور که باید و شاید به شایعات و تهمتها پاسخ در خور بدهد. دفتر رئیسجمهور در این خصوص فعال نیست و روابط عمقی با گروهها و شخصیت های تاثیرگذار ندارد. گرچه بسیاری معتقدند که تمام مسائل و مشکلات کشور اقتصادی است، اما من میگویم بخشی از مشکلات سیاسی است و اینها دست به دست هم داده و این شرایط را بهوجود آورده است.
با این روند عملکردی دولت، تفاوت انتقادات مخالفان و حامیان دولت را در چه میبینید؟
بالاخره دولت در مجموعه خوب عمل نکرده و مقداری از این شرایط نیز تقصیر اعضای کابینه است. البته ما حامی دولت بودیم و همچنان نیز حامی هستم، اما بالاخره حامیان رئیسجمهور و آنهایی که در هر شرایطی پشت دولت بودهاند، حرف دارند. تفاوت اینجاست که ما نمیخواهیم این دولت با شکست مواجه یا تضعیف گردد، بلکه دوست داریم که دولت تا آخر قوی و قدرتمند در صحنه حضور داشته باشد.
اما با این اوصاف عملکرد دولت به نحوی است که با خواستهها و مطالبات مردم فاصله دارد. مثلا مجری از رئیس جمهور میپرسد که شما تغییر کردید؛ و او به ترامپ رئیسجمهور آمریکا میپردازد در حالی که کسی با ترامپ کاری ندارد. وعدههای آقای روحانی از دید مردم در داخل عملیاتی نشده است. من نیز به عنوان یک فعال سیاسی که دوست آقای روحانی هستم میگویم که به وعدهای خود حداقل در سیاست داخلی عمل نکرده است.
چندی پیش گفته بودید که گویا رئیسجمهور در تغییرات کابینه رودربایستی دارد، به نظر شما این مساله ناشی از چیست؟
خود رئیسجمهور وعده داد که کابینه را ترمیم خواهد کرد. آنطور که از ظواهر میگویند رئیسجمهور سکوت کرده است. گویا رئیسجمهور با آقای دکتر طیب نیا صحبت کرده بوده و آقای طیب نیا خواستهای داشته و آقای روحانی خواسته دیگری داشته و به توافق نرسیدهاند و رئیسجمهور فعلا تغییرات را کان لم یکن کرده است. خوب اینطور که نمیشود کشورداری کرد، باید مسئولان بنشینند تصمیمگیری کنند. اکنون عدهای از وزرا پا در هوا هستند و تکلیفشان معلوم نیست. البته من نمیخواهم بگویم که وزرا افراد بدی هستند نه، اما عدهای از این وزرا به درد شرایط امروز نمیخورند. برخی وزرا فعال، پاسخگو و همراه دولت نیستند. برخی از این وزرا در مجلس به نمایندگان باج میدهند. از قضا بیشتر هم به مخالفان دولت باج میدهند.
این وزرا بهدرد کابینه نمیخورند. رئیسجمهور و سایر مسئولان دولتی باید نگاهی به نظر سنجیها داشته باشند. نارضایتیها زیاد است. من معتقدم آقای روحانی نباید از واقعیات جامعه فاصله بگیرید. ما آقای روحانی را را دوست داریم و میخواهیم نگاه مردم نسبت به دولت اصلاح شود، اما در جامعه حضور داریم و مشکلات جامعه را مشاهد میکنیم. من که مسئول نیستم و یک فرد معمولی محسوب میشوم، اما فکر نمیکنم الان که پستی وسمتی ندارم کسی به اندازه من به روستاها و مناطق محروم سر بزند و در میان مردم باشد.
من هفتهای ۲ روز در میان مردم هستم و مشکلاتشان را به چشم میبینم. با استانها ارتباط دارم و در ایام انتخابات در استانها سخنرانی کردم و مردم بنده را به عنوان یک عنصر سیاسی میشناسند. نماینده مردم در مجلس بودم و سخن گفتهام از این جهت مردم به من مراجعه میکنند و استانها با من تماس میگیرند و میدانم که نارضایتیها فوقالعاده زیاد است.
به نظر شما سخن گفتن کلی اعتماد جامعه را نسبت به دولت کاهش نمیکند؟
اتفاقا همین طور است. اگر رئیسجمهور با من مشورت میکرد میگفتم که اصلا نیازی به این صحبتها و مصاحبه نبود چون آقای روحانی حرف جدیدی نداشت و بیشتر به اینکه مشکلات به چه زمانی باز میگردد، ترامپ و برجام صحبت کرد. از طرف دیگر چون رئیسجمهور گفته به زودی به مجلس میرود تا پاسخگوی سوالات نمایندگان باشد دیگر لزومی نداشت که در مصاحبه تلویزیونی شرکت کند.
برخی معتقدند که در شرایط فعلی صلاح نبود که سوال از رئیسجمهور صورت بگیرد، با اینکه رئیسجمهور گفته به مجلس میرود آیا در خانه ملت حقایق را خواهد گفت؟
نه؛ من معتقدم آقای روحانی در مجلس مطلب جدیدی نخواهد گفت، اما این حق نمایندگان است که سوال کنند. من با اینکه به خیلی از عملکرد نمایندگان اشکال دارم و خیلی از آنها را نیز قبول ندارم، اما بالاخره مجلس حق دارد که سوال کند. رئیسجمهور نیز نباید از این قضیه واهمهای داشته باشد و باید به مجلس برود و هرچه تشخیص میدهد را بیان کند. احمدینژاد دنبال فرصت میگشت تا ببیند کی فرصت پیدا میکند که به مجلس برود و با مردم حرف بزند. مجلس بهترین جایی است که آقای روحانی میتواند بدون هیچ مشکلی و بیتکلف با مردم حرف بزند. حال برخی میگویند که پشت طرح سوال از رئیسجمهور پایداریچیها قرار دارند، خوب با این فرض نیز آقای روحانی میتواند با حضور در مجلس و پاسخهای صریح و شفاف آنها را ناکام بگذارد و به نحوی صحبت کند که آنها پشیمان شوند.
چندی است شاهد اصطکاک میان مجلس و دولت هستیم؛ به نحوی که نمایندگان برخی وزرا را برای استیضاح به صف کردهاند، ارزیابی شما از این مساله چیست؟
بنده با اینکه کدام وزیر استیضاح شود کاری ندارم. نکته اینجاست که یا نباید نمایندهای طرح استیضاح را امضا کند یا اگر امضا کرد دیگر نباید امضای خود را پس بگیرد. بر اساس اینگونه مسائل و این روشی که گروهی از نمایندگان در طی چند سال گذشته در پیش گرفتهاند مجلس وجهه خود را از دست داده است. به بهانه اینکه مشکل استان یا حوزه انتخابیه خود را حل کنند به راحتی امضای خود را پس میگیرند. بالاخره در مجلس، میان سیاسیون اعم از اصلاحطلبان و اصولگرایان زدوبند وجود دارد. هیچ کس نمیتواند بگوید که من بیعیبم؛ اصلاحطلبان هم در مواردی چنان رفتار کردهاند که از عملکرد آنها به سختی میتوان دفاع کرد.
بسیار مطرح میشود که رئیسجمهور نسبت به گذشته محافظهکارتر شده و به همین جهت سرمایه اجتماعی وی ریزش داشته؛ تحلیل شما چیست؟
من هم معتقدم که عملکرد دولت اول آقای روحانی با دولت دومش که اکنون یک سال از آن گذشته اصلا قابل مقایسه نیست. در دولت یازدهم مردم راضیتر بودند، اما نمیدانم چه اتفاقی افتاده که دولت دوازدهم در خیلی از چیزها رها شده است. بالاخره ممکن است که مشاوران مشاورت خوبی ندهند و اطلاع رسانی خوب نباشد و دفتر رئیسجمهور نیز نقش کافی و لارم را ایفا نکرده باشد. مردم نیز با کسی عقد اخوت نبستهاند. بالاخره آنها در انتخابات سال گذشته ۲۴ میلیون به آقای روحانی رای دادند و از رئیسجمهورشان انتظاراتی دارند. ما دلمان نمیخواست که شرایط به نحوی رقم بخورد که رقبا بهانه بهدست بیاورند و به مردم بابت انتخابشان بتازند، اما متاسفانه برخی اتفاقات افتاده و امیدواریم که انشاءا... دولت زودتر این مسائل را جمع و جور کند. چند وقت است که گفتهاند ارز بگیران دولتی را اعلام میکنند، اما هنوز به یکدیگر پاس میدهند.
بانک مرکزی میگوید لیست را به وزیر اقتصاد داده و او میگوید به گمرک ارسال کردهام، معلوم نیست مشکل چیست که این لیستها اعلام نمیشود تا مردم در جریان قرار بگیرند. اگر ۱۳ میلیارد ۱۵ میلیارد یا هر رقمی رفته معلوم شود که کجا رفته و چه افرادی این پول را دریافت کردند. با اینکه مخالفان این سخن را میگویند اما حرف حقی است و وزرا باید نسبت به این امور شفاف سازی کنند. باید مشخص شود که چه کسانی این پولها را گرفتهاند. امید میرود قوه قضائیه به نحوی با این مساله برخورد کند که برای همه درس عبرت شود.
اخیرا رئیس دولت اصلاحات راهکارهای۱۵ گانهای را برای خروج کشور از شرایط فعلی ارائه داده، به نظر شما رئیسجمهور نباید بیش از گذشته به اصلاحطلبان بها دهد؟
من بر این باورم که دولت با این نحو عملکرد خود فاتحه اصلاحات را میخواند.
راهکار خروج از شرایط فعلی چیست؟
رئیسجمهور و مجموعه دولت اگر بخواهند بلدند که چطور از این شرایط خارج شویم. من در حدی نیستم که برای دولت تعیین و تکلیف کنم.
اخیرا رئیسجمهور به لزوم استفاده از اصل ۵۹ قانون اساسی و همهپرسی تاکید داشته، چه میزان میتوان از قانون اساسی برای پیشبرد امور استفاده کرد؟
من معتقدم با اینکه رئیسجمهور از مراجعه به قانون اساسی سخن گفته اختیار چندانی در این موضوع ندارد و رجوع به قانون اساسی صرفا در اختیارات وی نیست.
حمید شجاعی
- 20
- 4