چندی است که اعتراضات نسبت به دولت افزایش یافته تا آنجا که حتی برخی از افرادی که به دولت فعلی رأی داده بودند اظهار پشیمانی کردند. با توجه به این موضوعات مخالفان دولت دست به تجمع زده و حتی در شعارهایشان رئیسجمهور را مورد هجمه قرار دادند. «آیتا... هاشمی حتی در برخی از صحبتهایشان مطرح کردند که آقای روحانی حتی به تذکراتی که بحق بود، گوش نمیکرد و حتی در زمان ریاست آیتا... هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت هم در اکثر جلسات مجمع شرکت نکرد و در صورت شرکت در مجمع به صورت کامل حضور نداشت». این جملات بخشهایی از گفتوگوی غلامعلی رجائی مشاوره رسانهای شهردار تهران و همچنین مشاور آیتا... هاشمی رفسنجانی با روزنامه آرمان است که در ادامه میخوانید.
شنیده میشود که برخی از اصلاحطلبان اعلام کردند که از انتخاب روحانی پیشمان هستند و گلایه دارند که جلسه رودررو با رئیسجمهور برگزار نمیشود. این گلایه بحق است؟
انتخاب روحانی محصول شراکت سهامی آیتا... هاشمی و رئیس دولت اصلاحات بود. در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و۹۶ افرادی نمیخواستند به هر دلیلی اصولگرایان پیروز شوند. باید پذیرفت که آقای روحانی از عقبه مردمی برخوردار نبود اما با این دو عصا یعنی آیتا... هاشمی و رئیس دولت اصلاحات توانست دولت تشکیل دهد اما انتظارات افرادی که برای تشکیل دولت به او کمک کرده بودند را نتوانست برآورده کند.
آقای روحانی در زمانی که رأی آوردند، از رهنمودهای آیتا... هاشمی استفاده کردند؟
من شاهد بودم که آیتا... هاشمی حتی در برخی از صحبتهایشان مطرح کردند که آقای روحانی حتی به تذکراتی که بحق بود، گوش نمیکرد. آقای روحانی در زمان ریاست آیتا... هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت هم در اکثر جلسات مجمع شرکت نکرد و در صورت شرکت در مجمع به صورت کامل حضور نداشت. با وجود آنکه روحانی وامدار آیتا... هاشمی بود باید در کنشش نسبت به مجمع نسبت به احمدینژاد تفاوتهایی قائل میشد. شاهد بودم که آقای روحانی در زمان ریاست آیتا... هاشمی چند بار بیشتر در جلسات مجمع شرکت نکرده بودند.
میپذیریم که آقای روحانی در جایگاه نخستین قدرت اجرایی کشور انتقاداتی را به برخی از مسائل درون مجمع داشته باشد اما به آن معنا نیست که در جلسات شرکت نکند. شاید نظرشان بر آن اساس بوده که در جلسه تصمیماتی گرفته خواهد شد که به نفع دولت نیست و نباید حضور پیدا میکردند اما دوباره این ایراد به ایشان وارد است که باید در آن جلسات شرکت میکردند و ایرادات را مطرح میکردند حتی اگر رأی هم نمیآورد.
برخی از انتقادات به آقای روحانی آنگونه است که انتظارات را به خوبی برآورده نکرده یا اصلا به آنها نگاهی نداشته است. چنین است؟
آقای روحانی نتوانست انتظارات را برآورده کند. مشاهده میکنید که حجم حضور اصلاحطلبان در دولت دوم روحانی نسبت به دولت اول بسیار کم شده است. در دولت قبلی هم از میان چهرههای شاخص اصلاحطلب غیر از آقای آخوندی و آقای انصاری حضور نداشتند که در نهایت آقای انصاری کنار گذاشته شد و دیگر در دولت دوم از ایشان استفاده نشد. آقای روحانی باید درصد حضور اصلاحطلبان را در دولت افزایش میداد زیرا چهرههای دیگری در دولت روحانی وجود ندارد که بتوان آنها را اصلاحطلب نامید، به طور مثال آقای ربیعی چهره اصلاحطلبی نیستند اما با توجه به محدودیتهایی که در مجلس وجود داشت، روحانی میتوانست در دولت از چهره اصلاحطلب میانه یا معتدل استفاده کند.
مگر آقای جهانگیری از چهرههای اصلاحطلب در دولت نیستند؟
آقای جهانگیری از چهرههای اصلاحطلبی است که از دولت قبل روحانی به این دولت پا گذاشتند و باید گفت او در حال حاضر از قدرت سیاسی لازم آنگونه که مطرح است برخوردار نیست. در دولت افرادی مانند آقایان نهاوندیان و واعظی معاون اولهای موازی هستند؛ باید پذیرفت که معتدلین و اصلاحطلبان از این وضعیت ناراضی هستند اما نتیجه روی کار آمدن آقای روحانی آن بود که آنها قصد جلوگیری از اتفاقی را داشتند. باید پذیرفت افراد شاخصی که مدنظر اصلاحطلبان برای ریاست جمهوری بودند، نتوانستند در صحنه حضور پیدا کنند و طی توافقی آقای روحانی گزینه ریاست جمهوری از سوی آنها شد.
چنین شرایطی آقای روحانی تا چه اندازه توانست در زمینه تحقق مطالبات مردمی موفق باشند؟
آقای روحانی در برخی از مطالبات مردم از جمله حقوق شهروندی به خوبی دفاع کرد یا در موضوع برجام به رغم بدعهدی آمریکا، آقای روحانی در ثمررسانی این توافقنامه خوب عملکرد کرد و با یک خوشفکری و پشتیبانی رهبر انقلاب و آیتا... هاشمی موضوع برجام را به سرانجام رساند که شاهد برداشته شدن تحریمها و بازگشت پولها به ایران بودیم. بنابراین باید نمره منصفانهای به آقای روحانی داد اما در حقیقت جریان اصلاحطلب بیشتر از جریان اعتدالی از وی دلخور است. شرایط سیاسی کشور از جمله مردم و جریانات سیاسی مشخصاتی دارد و مشخصه آن تاخیری عمل کردن است به طور نمونه میتوان اذعان داشت افرادی اعلام کردند که دولت با تاخیر تصمیم به تغییر گرفت و آن هم با تایید مجلس بود که آن تصمیم اجرا شد.
دومین موضوع آن است که در بیشتر مواقع دولت در زمان خطر تصمیم میگیرد به طور مثال هنگامی که یک اتفاق مهمی مانند جنگ یا زلزله کرمانشاه رخ دهد، به یک وحدت میرسیم و پس از مدت کوتاهی به دلیل مناسبتی برخورد کردن با آن حادثه، موضوعات را فراموش کرده مانند حادثه زلزله کرمانشاه که مردم مدتی را در سرما بسر بردند.
وحدتی که اشاره کردید در میان گروههای سیاسی هم محقق نشده است.
باید تاکید کرد که وحدت سیاسی در میان احزاب را شدنی نمیبینم مگر آنکه اتفاق بزرگی صورت گیرد اما راهحلی که برای این موضوع در نظر دارم آن است که مردم را در مسائل سیاسی شریک کنیم. اگر دولت حزبی بود بهتر میتوانستیم عمل کنیم اما در حال حاضر فقدان یا ناکارآمدی احزاب را داریم. در صورت خوب عمل کردن احزاب میتوان در جمع و تفریق منافع ملی و درنظر گرفتن مصلحت کشور، مانع گذاشتن چوب لای چرخ دولت شد و این موضوع به اصلاحطلب یا اصولگرا بودن ارتباطی ندارد. در هیچ کشوری چنین نیست که با آغاز به کار دولت، شهردار پایتخت بازداشت شود.
اگر تجمعهای اعتراضی مردم با برنامه پیش میرفت، بهتر نبود؟ به عبارت دیگر برای ساماندهی این تجمعات چه باید کرد؟
اگر احزاب در برگزاری تجمعات دخیل بودند، اینگونه شلوغیها را نداشتیم و باید پذیرفت مردم نباید به صورت مداوم موافق باشند و حق اعتراض دارند. در زمان امام علی(ع) خوارج حتی تا قسمتی از سجاده یا منبر ایشان جلو میآمدند، صحبت میکردند و ایشان چیزی نمیگفتند. اگر ما ادعا داریم که ساختار براساس آرمانهای علوی است قاعدتا باید این موضوع را قبول کنیم که مردم حق دارند اعتراض خود را مطرح کنند. بنابراین بهتر است تا مردم از طریق احزاب دست به تجمع بزنند، چراکه اگر احزاب مردم را به خیابان بیاورند خودشان هم آنها را هدایت میکنند تا تجمع تمام شود و دیگر شعارهای ساختارشکنانهای در میان نیست.
مردم باید اعتراض کنند اما این اعتراضها باید نظاممند و در چارچوب مشخص تشکیل شود و احزاب آنها مشخص شود. اگر به این موضوعات پرداخته شود طبیعی است که مردم به درآمد و قدرتشان نگاه میکنند که کاهش پیدا کرده و دست به اعتراض میزنند. سقوط ارزش پول ما از سقوط خرمشهر مهمتر است درست است آن شهر را گرفتند اما بالاخره آن را آزاد میکردیم یا نمیکردیم اما در حال حاضر ملت ما تحقیر شده و در مقابل برخی گروههای معاند به سختی میتوان چنین وضعیتی را تحمل کرد.
اگر احزاب بتوانند مردم را راهنمایی کنند، دولتها در موضوع وضعیت اقتصادی مردم، چندان دست و دلبازی نخواهند کرد. مثلا به فرض با کاهش ناگهانی ارزش پول ملی به یک سوم، چرا هیچ برنامه روشنی تعریف نمیشود؟ مردم ۳۰ سال زحمت کشیده و اندوختهای فراهم کردهاند و طی یک شب این درآمد یک سوم شده است. مردم چه کاری باید انجام دهند؟ مردم میگویند ما شما را نماینده خودمان نکردیم تا که صبح بلند میشویم، شاهد از میان رفتن دوسوم از پولمان باشیم و در نتیجه اعتراض میکنند.
چندی پیش تجمعی در فیضیه قم شکل گرفت و روی پلاکاردی نوشته شده بود «ای آنکه مذاکره شعارت؛ استخر فرح در انتظارت» و به شکل غیرمستقیم رئیسجمهوری را تهدید کردند، نظر شما در این باره چیست؟
برخی عناصر تندرو که تخریب آیتا... هاشمی را هنوز در دستور کار خود دارند این شعارها را مطرح کردند. از کسانی که این استخر را مطرح کردند شنیدم که آیتا... هاشمی بنا به ملاحظاتی که برای سلامتیشان که حضور در آب مفید بود، استفاده میکردند و سالی یک بار به کیش یا مازندران رفته و در دریا شنا میکردند. ایشان سلامتی خود را مدیون شنا میدانستند. امثال آقای هاشمی به دلیل آنکه شخصیتهای نادری هستند قاعدتا یکسری ملاحظات امنیتی دارند که دست خودشان هم نیست.
به عنوان مثال در استخر عمومی به دلایل امنیتی نمیتوانستند شنا کنند زیرا استخرها برای افراد ردههای بالای کشور معمولا از ۲۴ ساعت قبل چک و پلمب میشود و در نتیجه مردم این گونه موضوعات را نمیپذیرند. آیتا... در قسمتی از خاطراتشان عنوان کردند که ازاین استخر مقامات ارشد کشور هم استفاده کردهاند. پس از آنکه دولت احمدینژاد بر سر کار آمد دسترسی آقای هاشمی به این مجموعه که به لحاظ امنیتی از آن استفاده میکردند از میان رفت. بنابراین به این نتیجه رسیدند که فضایی را در سعدآباد برای ایشان ایجاد کنند. نوه آیتا... هاشمی گفت در آنجایی که استخر درست شد سولهای بود به آن صورت که اگر از پشت دیوار سنگی پرت میکرد به سقف این محوطه میافتاد. استخر فرح یک دروغ تاریخی است و میتوان گفت خباثت و شیطنت مخالفان است.
اولا فرح از آن استخر استفاده نمیکرده و در رابطه با این موضوع که استخر فرح از استخر شاه جدا بوده در فکر افراد کوتهنظر است، چراکه فرح یک استخر جدا از شاه نداشت و عنوان کردند که در گوشهای از کاخ سعدآباد دستور داده برایش استخر اختصاصی بسازند و در این منطقه نسبتا پرت از کاخ با شاه شنا میکرده است!» ملاحظاتی هم بود که آیتا... هاشمی به استخر دیگری برای شنا کردن نروند و قاعدتا از استخری که نزدیک خانهشان بود استفاده کنند. ایشان به این استخر میرفتند و از آن استفاده میکردند. بنابراین شعارها و صحبتهای آن دسته از افراد راجع به استخر دروغی است که سعی کردند آیتا... را با وسط کشیدن اسم فرح تخریب کنند و این موضوع هیچ گونه صحت تاریخی ندارد.
خانواده آیتا... قصد شکایت از شعاردهندگان را ندارند؟
خانواده آیتا... هاشمی مانند خودشان هستند و معتقدند که اینگونه حرفها، حرفهای بیربطی است که روی مردم تاثیری نخواهد گذاشت.
معاون حقوقی دولت ظاهرا اعلام کرده است که این موضوع را پیگیری خواهند کرد؟
موضوع این شعار قاعدتا بحث خانوادگی نیست. افرادی که باید به این مساله ورود پیدا میکردند شورای امنیت بود، چراکه کسانی که اینگونه شعارها را مینویسند مشخص است که از برخی اخبار مطلع بودند و از آن به عنوان سرنخهایی اشاره کردند که هنوز برای آنها فوت آیتا... هاشمی در هالهای از ابهام است. با این همه موضوع تجمع در فیضیه و بهخصوص این شعار، آنقدر به ضرر تندروهای اصولگرا تمام شد که در ادامه اعلام کردند این شعارها از سوی اصولگرایان نبوده است، در صورتی که اینگونه نیست و روی پلاکاردها نوشته شده بود پس از آنکه مراسم تمام شد پلاکاردها را به جای خودش بازگردانید.
آینده کشور را چگونه پیشبینی میکنید؟
اگر ما برخی بایدها را به درستی انجام دهیم و بعضی از نبایدها را هم جدیتر بگیریم، آینده خوبی خواهیم داشت. اگر مهمترین مشخصه بقای کشور، مردم است بنابراین عقل سیاسی و نظر امام راحل و نظر قرآن در اسلام این است که باید به مردم توجه داشت. اگر مردم امام راحل(ره) را نمیخواستند چرا باید از پاریس به تهران میآمد؟ شاه با هلیکوپتر از ایران رفت و با هلیکوپتر بالای سر مردم معترض که از میدان فردوسی تا میدان انقلاب حرکت کرده بودگفت که اگر مردم ما را نخواهند ما حرفی نداریم، بنابراین اگر ما به مردم بازگردیم و نظر مردم را ولو حتی تلخ باشد بپذیریم و فرافکنی نکنیم مشکلات ما حل میشود.
مشکلات کشور دستپخت بیرون از کشور نیست و بیشتر به دلیل بی تدبیری خودمان است، کشور دشمن داشته و دارد اما ما هم خوب عمل نکردهایم. با تمام این موضوعات اگر به مردم بها دهیم آینده را خوب میبینم، چرا که مردم حلال مشکلات خود، کشور و دولت هستند به شرط آنکه با آنها صادقانه رفتار شود. مردم حق اعتراض دارند و این حرف کاملا قانونی است که بیایند درخواستشان را مطالبه کنند. باید برخلاف آنهایی که آینده را تاریک میبینند، خوشبین بود اما نگران آینده هستم.
شهرداری که وعده تعیین محل تجمعات را داده بود چرا منفعلانه عمل کرد و اگر محل تعیین شده بود اعتراضات در چارچوب و با نظم مطرح میشد.
تصمیمگیری در این موضوع از شورای شهر و شهرداری بالاتر است به آن معنا که وزارت کشور و شورای عالی امنیت ملی باید در این باره اقدام کنند. به طور مثال شجریان اعلام کرده است که کنسرت خیابانی برگزار میکنم تا نشاط عمومی را در خیابانهای ایران شاهد باشیم اما شاهد این موضوع هستیم که هنوز به یک جمعبندی نرسیدهاند. هنگامی که در رابطه با برگزاری یک کنسرت به جمعبندی نرسیدهایم برای آن است که این موضوع فقط به شهرداری مربوط نمیشود و مجوز برگزاری کنسرتها از سوی وزارت ارشاد صادر میشود که تاکنون این مجوز را به آقای شجریان ندادهاند.
در صورت صدرو مجوز برگزاری کنسرت خیابانی اتفاقی رخ نمیدهد و به نظر من برخی از ردههای مسئولیت در کشور در رابطه با اینگونه موضوعات دچار توهم هستند. در چند ماه گذشته شاهد حضور مردم در استادیومها بودیم که بازیهای جام جهانی را دنبال میکردند و اتفاقی در آنجا نیفتاد، در صورتی که این موضوع یک تابو تلقی شده است.
نظرتان در رابطه با عملکرد وزیر کشور چیست؟
وزارت کشور یکی از وزارتخانههایی است که از دولت اول روحانی وزیر آن تغییر نکرده است و یکی از مشکلاتی که وزارتخانهها خواهند داشت آن است که یک وزیر به صورت طولانی در پستی بماند، چرا که در دوره دوم ریاست جمهوری وزیر مذکور حرف رئیسجهور را گوش نخواهد داد.
کارنامه آقای رحمانیفضلی متاسفانه در ترکیب دولت دوم روحانی مانند دولت اولش نبود، به طور مثال در یکی از استانها مانند استان خوزستان اختیار تمام در این استان را نیروهای پایداری در دست گرفتهاند و صدای تمام احزاب و حتی حامیان ستاد روحانی درآمده که قالب اصلاحطلبان را بنا به خواست نیروهای پایداری و جمنا جابهجا میکنند و این کار را انجام داده است. بنابراین رحمانی فضلی کارنامه مثبتی ندارد و به نظر من آقای روحانی میتوانست در جایگاه وزیر کشور در دولت دوم تغییری ایجاد کرده و فرد دیگری را برای وزارت کشور در نظر بگیرد.
راضیه فراهانی
- 14
- 6