جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۴:۲۱ - ۰۴ مهر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۷۰۱۱۱۶
سیاست داخلی

عطریانفر: «صداهای متناقض» مردم را بی‌اعتماد می‌كند

محمد عطریانفر,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,اخبار سیاسی ایران

به گزارش آرمان، در روزهایی که اتفاقات ریز و درشتی در ساحت سیاست و جامعه رخ می‌دهد، اما مردم همچنان با تنگناهای معیشتی دست و پنجه نرم می‌کنند. اینکه دولت چه میزان در پیدایش چنین وضعیتی مقصر است موضوع بحث نیست، اکنون صحبت بر سر این است که چگونه از این معضل و مشکلات رهایی یابیم. درست است که تاثیرات خارجی بر شرایط کشور را نباید نادیده گرفت، اما دولت باید به کمک سایر دستگاه‌هایی که دستی بر آتش دارند چاره‌ای بیندیشد تا بتواند مردم را همچنان امیدوار به خود نگه دارد.

 

حسن روحانی هنوز دومین سال از دور دوم خود را به پایان نرسانده، اما شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به گونه‌ای است که بسیاری به دنبال انتخابات زود هنگام‌اند. پرواضح است که مشکلات اجتماعی و اقتصادی موجبات نارضایتی مردم را پدید می‌آورد وآنها را نسبت به کارآمدی برخی ارکان دولت و حاکمیت نا امید می‌کند. از این جهت تا فرصت باقی است باید فکری برای اعتماد و امید جامعه کرد؛ چراکه مردم امید واقعی می‌خواهند و امید کاذب از پشت تریبون دردی از مردم دوا نمی‌کند. در حالی که همه از شرایط اقتصادی جنگی سخن می‌گویند، اما انگار به گفته خود باور ندارند چراکه عملکرد آنها گویای چنین مساله‌ای نیست.

 

با این حال دولت می‌تواند با اصلاح روندها و رویکردهای خود به عنوان خط مقدم امور اجرایی کشور تحولاتی در جهت ایجاد ثبات و رضایت در جامعه شکل دهد. از این رو برای بررسی چگونگی خروج از شرایط نابسامان فعلی و ایجاد امید واقعی در جامعه و آنچه در سپهر سیاست ایران می‌گذرد، «آرمان» با محمد عطریانفر فعال سیاسی اصلاح‌طلب و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.

 

شرایط نابسامان امروز را ناشی از چه می‌دانید؟

آنچه که ما با آن مواجه هستیم عمدتا ناشی از ۲ بخش است. یکی شاخصی که ریشه در اقتصاد جهانی و قفل شدن روابط اقتصادی ایران با جهان دارد و دوم عدم تعادل در ساختار حقوقی قدرت. این ۲ شاخصه بیشترین تاثیر را در شرایط نامناسب، ابهام و بی اعتمادی مردم نسبت نسبت به شرایط عمومی کشور دارد.

 

قبلا گفته‌اید که از هر دولتی باید به اندازه اختیاری که دارد طلب کنیم، این پرسش اکثر مردم است که چرا رئیس‌جمهور با وجود اینکه حدود و اختیارات خود را می‌دانست، وعده‌هایی را داد که اکنون بعضا از عهده آنها بر نمی‌آید؟

من می‌گویم جامعه‌ای که اکنون چنین نظری به دولت دارند کارنامه آقای روحانی را در سال ۹۶ چگونه ارزیابی کردند. این مردم گفتند رئیس‌جمهور به وعده‌های خود عمل نکرد؟ مسلما کرد. پس این مردم نسبت به رئیس‌جمهور در دوره ۴ ساله اول قضاوتی دارند که با مردم صداقت داشته و صداقت و تعهد را خوب به جا آورده است. در بحث اقتصاد بالاخره ظرفیتی بود که فرصت‌های شغلی که ایجاد شد، کنترل تورم، ثبات در قدرت خرید مردم، آرامش عمومی در جامعه، ایجاد روابطه حسنه با جهان پیرامون، مساله دیپلماسی ایران، برجام و خیلی گام‌هایی برداشت که مردم بر اساس قضاوتی که بر عملکرد رئیس‌جمهور داشتند به او نمره مثبت دادند. باور من این است که اگر آقای رئیس‌جمهور از هیچکدام از این فرصت‌هایی که در حوزه تبلیغات برای دور دوم خود استفاده کرد نیز بهره نمی‌برد مردم متکی بر همان ارزیابی مثبت به او رأی می‌دادند.

 

نکته دیگر اینکه اتفاقا به نظر من آقای روحانی از این فرصت تبلیغاتی که در دور دوم انتخابات برایش فراهم شد خوب استفاده نکرد و به اعتقاد من چه بسا ریزش رأی نیز داشت و خوب نتوانست از این فرصت استفاده کند. اگر رئیس‌جمهور از این فرصت به نحو احسن استفاده می‌کرد شاید حتی رأی او به مراتب بیش از این بود، اما من فکر می‌کنم اگر آقای روحانی هیچ تلاش تبلیغاتی در دوم نمی‌کرد چه بسا رأی مردم چون متکی بر ارزیابی واقعی دور اول بود بهتر به او رأی می‌دادند. از طرف دیگر من در خاطرم نیست که رئیس‌جمهور به مردم وعده جدیدی داده باشد، اگر شما می‌دانید ۴ نمونه از انها را بگویید. رئیس‌جمهوردر قضیه محدودیت برخی افراد گفت که تلاش خود را می‌کنیم و تا آنجا که ما اطلاع داریم تلاش خود را انجام داده است.

 

همین شرایط بهبود این افراد ناشی از همان فعالیت‌ها است. البته این موضوع در مقابل بسیاری از مسائل و مشکلاتی که کشور با آن درگیر است اصلا مساله مهمی نیست. امروز این افراد نیز از دستاورد ۴ساله آقای روحانی مثل سایر مردم خوشحال هستند. حال نمایندگان محترم مجلس نیز ادعا بکنند که در این راه قدمی برداشته‌اند. همین نمایندگان چگونه به مجلس راه پیدا کردند؟ متکی بر شرایط جدید به مجلس راه یافتند و به اصطلاح همپیمانان رئیس‌جمهور هستند.

 

مگر می‌خواهیم خطی وسط بکشیم که بگوییم تو چه کردی و او چه کرد؟ چون مهم نیست. آنچه که از مجموعه فعالت‌ها، تلاش‌ها و ظرفیت‌های اندیشه اعتدالی و اصلاح‌طلبی دولت و پارلمان صورت گرفته در مسائل مختلفی مثل گشایش در برخی محدودیت‌ها دستاورد آقای روحانی است. ضمن اینکه من معتقد نیستم که مجلسی‌ها توانسته‌اند حرکتی صورت دهند، چراکه نمایندگان به اتکای چند سخنرانی نمی‌توانند ادعا کنند که کاری صورت گرفته است، چراکه بسیاری از مناسبات سیاسی و امنیتی پشت صحنه پخت و پز می‌شود. اینکه من پشت یک تریبون سخنرانی کنم تحت ثاثیر آن اتفافی نمی‌افتد. اتفاقا افرادی که در هویت امنیتی ظاهر می‌شوند و کار می‌کنند رفتارهای معکوسی نسبت به این شیوه عملکرد در پارلمان نشان می‌دهند.

 

رئیس‌جمهور و برخی دولتمردان همواره در مقاطع مختلف از لزوم ایجاد و حفظ امید در جامعه سخن می‌گویند، چیزی که به امید درمانی معروف شده، اما سخنان آنها با واقعیت جامعه در حوزه اقتصاد و معیشت مردم تناقض دارد این دوگانگی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

رابطه مردم با دولت در شرایط عادی بدین گونه است که مردم بر اساس قضاوت پیشینی و داوری گذشته خود اگر به دولتی اعتماد داشته باشند آن را به رسمیت می‌شناسند و متکی بر همان قضاوت پیشینی سخنان دولت و دولتیان را می‌پذیرند و هر پیامی که از ناحیه حاکمیت بدانها صادر شود آن را قبول کرده و به آن اعتماد می‌کنند. لکن اگر آن اعتماد پیشینی وجود نداشته باشد و مردم نسبت به اظهار نظر مسئولان نوعی تردید داشته باشند، به صرف دعوت عمومی مسئولان اعتماد نمی‌کنند و تصمیم نمی‌گیرند. مردم بلافاصله به خود رجوع می‌کنند و متکی بر منافع شخصی خود تصمیم می‌گیرند.

 

متاسفانه آن اعتماد فراگیر مردم نسبت به دولت مخدوش شده و از فرمایشات رئیس‌جمهور، وزرا و پایین‌تر هرگونه گفتار درمانی صورت بگیرد مردم به آن اعتقاد نداشته و اعتماد نمی‌کنند. اگر چنانچه مردم مبتنی بر نظر خودشان فرمایشی را که از جانب مقامات، رئیس‌جمهور یا وزرا و روسای مسئول در کشور صادر می‌شود با داوری خود همسو ببینند، آن را خواهند پذیرفت، اما اگر آن اظهار نظرات و فرمایشات با نظر افراد در تعارض قرار بگیرد به حرف خود تمسک پیدا می‌کنند. حتی اگر با سخنان اظهار شده از سوی مقامات مخالفت نکنند سکوت کرده و از کنار آن عبور می‌کنند. از این جهت من رأی دوستم آقای عبدی را بدین معنی که امید درمانی در گفتاردرمانی اکنون از ما دردی دوا نمی‌کند تایید می‌کنم.

 

برخی معتقدند برخی ناکارآمدی‌ها موجب، نوعی بدبینی و تزلزل در اعتماد مردم شده، شما این مساله را چگونه تحلیل می‌کنید؟

در گذشته در برخی اظهار نظرها گفتم که بر اساس نظریات سیاسی در فلسفه حکومت پایه‌های پایداری یک نظام بر ۴ اصل استوار است. محور نخست مشروعیت؛ یک نظام سیاسی مبتنی بر قبول مردم و جامعه، رأی مردم به قدرت می‌رسد. محور دوم کارآمدی است؛ ممکن است یک نظام مشروع باشد، اما اگر به قدرت رسید و کاری برای مردم انجام نداد و ناکارآمد بود خود به خود مشروعیتش نیز آسیب می‌بیند. محور سوم انسجام ساختار قدرت و هیأت حاکمه است. اکنون وضعیت ما به گونه‌ای است که نظام ما مشروع است، اما به دلیل ناکارآمدی در حال آسیب دیدن است یعنی محور دوم آسیب دیده است. محور سوم هم مشکلات خاص خود را دارد. مردم در مواردی نمی‌توانند میان دستگاه‌هایی که وظایف خاص خود را دارند، تمایزی قائل شوند از این نظر که در مسئولیت‌های هم وارد می‌شوند. نکته مهم این است که مردم همه اینها را در یک قالب می‌بینند. اینها همه باید وجوه متکثری از یک منشور باشند که یک نور را از خود ساطع کنند و یک بازتاب داشته باشند.

 

برای مردم عجیب است که مثلا رئیس یک دستگاه علیه دستگاه دیگر حرف بزند. این رفتارهای متناقض از نظر مردم به‌هم خوردن انسجام است. علت اینکه مردم اتفاقا اعتمادشان را می‌گیرند به دلیل صداهای متناقضی است که می‌شنوند. مردم اگر احساس کنند که یک صدای واحد از وجوه متکثره هیات حاکمه به گوش می‌رسد اعتمادشان بر می‌شود و حداقل این تلقی را دارند که حکومت کارهایی می‌کند که شاید ما ندانیم و حتما این حرف حکومت پشتوانه‌ای دارد. در این رابطه متاسفانه هم در اواخر دولت اول آقای روحانی و هم در ابتدای دولت دوم وی از این جهت بسیار آسیب دیدیدم. ما بیش از آنکه بخواهیم در ایجاد امید به صورت کلامی فقط گفتاردرمانی کنیم باید بتوانیم در ذهنیت جامعه نشان دهیم که برای عبور از این شرایط بحرانی که بخش بزرگی از آن ناشی از سیاست‌های غلطی است که آمریکا بر ما تحمیل کرده و تاثیرات خود را بر زوایای اقتصاد جامعه ما گذاشته همه اختلافات داخلی و سلیقه‌ها و رویکردهای فردی خود را کنار گذاشته و متحدا مسیری را دنیال کنیم که از این بحران عبور کنیم. درست مثل جماعتی که که در یک کشتی نشسته‌اند و در مورد مشخصی با هم اختلاف دارند، اما بحران و تلاطمی صورت گرفته که به همه ما مربوط است.

 

لذا همه در جهت پایداری، مقاومت و سلامت این کشتی اختلافات فی‌مابین خود را کنار گذاشتند و دست در دست هم گذاشتند. اکنون در چنین شرایطی قرار گرفتیم و شرایط بسیار خطرناک شده، لذا اینگونه رفتارها دیگر پذیرفته نیست. اینکه رئیس‌جمهور به سازمان ملل برود یا نرود موضوعی نیست که مورد اختلاف قرار گیرد. جماعتی از دلواپسان بگویند ما مخالفیم چون شاید ترامپ را ببیند و گروهی هم بگویند ما موافقیم. اصلا به اینها چه ربطی دارد؟ مصالح کشور در این رده در عالی‌ترین سطح تنظیم می‌شود. هر اتفاقی که می‌خواهد بیفتد. حال این مساله مبنای مخالفت قرار می‌گیرد و ۲ گروه علیه هم قرار می‌گیرند. اگر ما از این منظر وارد شویم به صورت واقعی امنیت و اعتماد را به مردم منتقل خواهیم کرد. واقعیت این است که ایجاد امید کاذب از تریبون‌ها به مردم حتما گزاره غلطی است.

 

رئیس‌جمهور یا برخی از دولتمردان بعضا اظهار می‌کنند که فلان مساله باید انجام شود در حالی که خود مامور به انجام هستند؛ به نظر شما مطالبه مردم را مطالبه کردن به نوعی آدرس غلط دادن نیست؟

من معتقدم این ادبیات و شیوه گفت‌وگو از عوارض همان بحران است که گفتم. ما از این تجارب در تاریخ ۴۰ ساله ایران داریم. یک زمانی آقای گل‌آقا تمامی وزرا را دست انداخته بود که مثلا وزیر کشاورزی می‌گویدکه باید کشت و صنعت ما چنین بشود یا وزیر صنعت می‌گوید باید صنعت خودرو ما فلان بشود، یا وزیر علوم گفته که باید دانشگاه‌های ما چنین و چنان بشود. خوب این مسائل گفتن ندارد بروند و انجام دهند. معمولا چه زمانی این شیوه صحبت کردن‌ها باب می‌شود؟ زمانی که مدیری که خودش مسئولیت کاری را دارد در انجام آن ناتوان می‌شود. اگر توان داشته باشد نمی‌گوید بلکه انجام می‌دهد.

 

ما از این شیوه سخن گفتن‌ها متوجه می‌شویم که رئیس‌جمهور محترم در ایفای این تکالیفی که به عهده دارد و مطرح می‌کند ناتوان شده است. از این جهت ما این نقد را وارد می‌دانیم؛ چراکه نمی‌توانیم این بشود، بشود‌ها را به رسمیت بشناسیم. حال باید چه کرد، اینکه باید ناتوانی این مدیر در راس آن رئیس‌جمهور است را به توانمندی تبدیل کنیم. وقتی این اتفاق بیفتد خود وی نیز دیگر این حرف را نمی‌زند. اینکه آقایان می‌گویند «باید بشود» به‌خاطر این است که در انجام کار توانمند نیستند. لذا اینجا بین عمل و شعار فاصله است. ما بر این عقیده‌ایم، وقتی که ظرفیت شعار بالا می‌گیرد دلالت بر این امر دارد که واقعیت انجام عمل فروکاسته شده است.

 

به نظر شما بر‌ای اینکه این ناکارآمدی به کارآمدی تبدیل شود باید چه فرایندی طی شود؟

باید آقایان از گفتار درمانی خارج شوند، کمتر سخن بگویند و بیشتر عمل کنند. به قول زبان فولکلوریک؛ زتعارف کم کن و بر مبلغ افزای. من فکر می‌کنم واقعا در بحران‌ها باید جامعه را به گونه‌ای که ناراحت نشود در جریان قرار داد. اتفاقا جامعه باید امید و اراده مستحکم را در سیمای رئیس‌جمهور ببیند، اما باید اتفاقاتی نیز رخ دهد و ما عملا نشان دهیم که اتفاقاتی رخ می‌دهد. فقط دنبال اظهار نظر کردن و عبور از آن نباشیم. در واقع در این شرایط احساس رئیس‌جمهور این است که چون جامعه از او انتظار دارد که حرفی را بشنود وی با روش‌های کلی می‌خواهد امید کاذبی را خلق کند، اما کفایت نمی‌کند. من با این شیوه صحبت کردن مخالف نیستم، اما با زیاد تکیه کردن به این شیوه گفتن‌ها مخالفم چون باید به قولی مرغ دولت تخمی بکند و کاری انجام بدهد و پس از آن سخنی گفته شود.

 

چندی پیش دکتر تاجیک طی اظهار نظری گفته بود که دیگر مردم اصلاحات را راه برون‌رفت از مشکلات نمی‌دانند، ارزیابی شما از ارتباط مردم و جریان اصلاحات در شرایط کنونی چیست؟

من این قضاوت را ۱۰۰درصد مردود می‌دانم. مردم ممکن است از من اصلاح‌طلب رویگردان باشند و بنده را دیگر باور نداشته بلاشند، اما مردم یک راهکار پیش رو دارند و آن اصلاحات است. اساسا اصلاحات فراتر از افراد است و جامعه همواره در صیرورت اصلاح و تحول در راه بهبود است. اساسا اصلاح‌طلبی جزء ذات مطالبات مردم است. اگر بخواهیم خوشبینانه به فرمایشات آقای تاجیک توجه کنیم شاید وی نظر بر اصلاح‌طلبان داشته تا اصلاحات. اگر رأی او بر این باشد که اصلاحات را در بن‌بست تعریف کنند، خطا است. اگر امروز من مدعی اصلاح‌طلبی در تامین منویات و منافع مردم نتوانستم کارنامه خوبی ارائه کنم مردم بنده را معاف می‌دارند و از مسیر خارج می‌کنند اما منویات اصلاح‌طلبی خود را در هویت و سیمای شخص دیگری حتما جست‌وجو می‌کنند.

 

مصیبتی که ما داریم ربطی به اصلاح‌طلبان ندارد و اصولگرایان نیز همینگونه‌اند. متاسفانه ما بعضی اوقات می‌خواهیم اصلاحات یا اصولگرایی را در وجود خود منجمد و منقبض کرده و ببندیم و بگوییم اصلاحات یعنی من؛ در حالی که اینگونه نیست. امام(ره) زمانی می‌گفت اینقدر با سرنوشت مردم بازی نکنید، مردم از شما عبور می‌کنند و راه خود را ادامه می‌دهند. اگر اصولگرایان و اصلاح‌طلبان با مردم صداقت داشته باشند و به مردم خدمت کنند.

 

حتی در خدمت به مردم هم در برخی مواقع ناتوان باشند، اما در رابطه با مردم صداقت خود را از بین نبرند مردم در حالی که طرف را ناتوان می‌دانند وی را رد نمی‌کنند، بلکه او را سفت کرده و اصطلاحا ناتوانی‌هایش را ترمیم می‌کنند. لکن ما متاسفانه پشت میز می‌نشینیم و فکر می‌کنیم تا ابد پشت آن می‌مانیم. در حالی که حضرت امیر(ع) می‌گوید: اگر قرار بود این میز به کسی وفا کند به تو نمی‌رسید.

 

ما باید حتما این مساله را باز کنیم که مردم در معیشت، رفاه، زندگی و رشد پرورش نسل‌های بعدی خود انتظار دارند به اقتضای شرایط کارگزاران حکومت در همه عرصه‌ها بهترین گزینه و انتخاب را برایشان انجام دهند. این برگزیدگان نیز باید مطالبات مردم را به اقتضای زمان، شرایط، مکان و حال و هوای روزگار خود تامین کنند. اگر دچار بی حالی و خستگی و بریدگی شدند مردم از اینها عبور می‌کنند. این را از جهتی عرض می‌کنم که برخی از دوستان ما از این نحوه استدلال‌ها می‌خواهند اینگونه استنباط کنند که جامعه مستعد یک انقلاب و تحول است که این اشتباه است. آنچه به خودی خود خوب است و در هر شرایطی ضرورتش احساس شده اصلاح‌طلبی، بهبود‌خواهی و روند نو شدن است.

 

 حمید شجاعی

 

  • 9
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش