مجلس دهم از ابتدای شکل گیری تاکنون همواره به وزرای پیشنهادی آقای روحانی رأی بالایی داده است. اتفاقی که در ادوار گذشته مجلس وجود نداشته و شکل غیرمرسومی به خود گرفته است. بهعنوان مثال بیش از ۵۰درصد کابینه حسن روحانی تاکنون بیش از۲۰۰ رأی از مجلس دریافت کردهاند که در نوع خود کم سابقه بوده است. نکته جالبتر اینکه وزیری که تا دیروز در آستانه استیضاح نمایندگان مجلس قرار داشت و اگر در صحن علنی حضور پیدا میکرد احتمال رأی آوری استیضاحش بسیار بالا بود، هنگامی که برای یک وزارتخانه دیگر معرفی شد با رأی مثبت ۱۹۵ نماینده مواجه شد.
اتفاقی عجیب که بیش از آنکه امیدوارکننده باشد نشان میدهد رویکرد تصمیمگیری در مجلس شورای اسلامی وضعیت نگرانکننده و غیرعلمی دارد و بیشتر متکی بر لابیها و تصمیمات سلیقهای و لحظهای است. از سوی دیگر در شرایطی که دولت حسن روحانی با بحران ناکارآمدی مدیران خود مواجه شده مجلس و به خصوص نمایندگان حامی دولت بهصورت کورکورانه و تنها برای اعلام حمایت از دولت به وزرا رأی اعتماد میدهند و در نتیجه بهصورت غیرمستقیم ناکارآمدی مدیران دولت را تقویت میکنند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع و همچنین شائبه پیش آمده درباره اختلاف مدیران دولت «آرمان» با حجتالاسلام سیدرضا اکرمی، نماینده پنج دوره مجلس شورای اسلامی و رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاستجمهوری گفتوگو کرده که میخوانید.
چرا در مجلس دهم اغلب وزرای دولت آقای روحانی با رأی بالا و غیرمرسومی رأی اعتماد گرفتند؟ آیا این مساله نمیتواند به منزله حمایت کورکورانه مجلس از دولت تلقی شود؟
هر دوره مجلس دارای یک رویکرد خاص است. بهعنوان مثال در دور اول مجلس شورای اسلامی بیش از۵۰درصد نمایندگان روحانی بودند. با این وجود پس از چند دوره تعداد نمایندگان روحانی کاهش پیدا کرد و به ۲۰ عدد رسید. این وضعیت درباره تعداد زنان نیز وجود داشته است. در نتیجه مجلس شورای اسلامی در گذر زمان رویکردهای متنوعی را به خود گرفته است.
نکته دیگر اینکه بهدلیل اینکه در رویکرد سیاسی در کشور بهصورت حزبی و تشکلی نیست شرایط به شکلی است که تصمیمگیریها با اعمال سلیقه و نظر شخصی صورت میگیرد. به همین دلیل نیز هنگامی که تصمیمگیریها با برنامه ریزیهای قبلی و سازماندهی شده صورت نمیگیرد به یکباره مشاهده میکنیم که یک وزیر۲۵ رأی از مجلس دریافت میکند. مساله مهم دیگری که در مجلس دهم وجود دارد این است که ۷۰درصد نمایندگان این مجلس جدید هستند و برای اولین بار در مجلس حضور پیدا کردهاند. اغلب این افراد هیچ تجربه نمایندگی ندارند و هنوز با رویکردهای تصمیمگیری در مجلس آشنا نیستند. این در حالی است که از سازماندهی خوبی نیز برخوردار نیستند و اغلب بهصورت فردی تصمیم میگیرند.
در شرایطی که براساس اظهارات اغلب کارشناسان مدیران دولت با ناکارآمدی مواجه هستند، آیا رأی بالای مجلس سبب ناکارآمدی بیشتر و انگیزه کاذب در مدیران انتخابی نمیشود؟
ما باید بپذیریم که در شرایط کنونی در یک وضعیت خاص و حساس قرار داریم. پژوهشگران و روزنامهنگاران باید این مساله را بررسی کنند که در سال۹۷ چه اتفاقی در زمینه تصمیمگیریهای اقتصادی و سیاسی در کشور رخ داده که به یکباره وضعیت تغییر کرده است. آیا در کشور جنگ، قطحی یا خشکسالی رخ داده که به یک باره همه چیز از این رو به آن رو شد؟ دولت یازدهم با جان کندن تورم بالای کشور را یک رقمی کرد، اما به یکباره مشخص نشد چه اتفاقی در کشور رخ داد که تورم به ۵۰ یا ۶۰درصد رسید.
تنها اتفاقی که در این زمینه رخ داد این بود که آمریکا از برجام خارج شد و ترامپ ایران را تهدید و سپس تحریم کرد. با این وجود بهنظر میرسد مردم از تحریمهای ترامپ هول و حریص شدهاند. در شرایطی که هنوز تحریمهای آمریکا آغاز نشده و هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده برخی مسابقه احتکار به راه انداختهاند و هرچه میتوانند احتکار میکنند. نکته دیگر اینکه بیش از۲۰۰ نفر از کارشناسان در نامهای به رئیسجمهور عنوان کردند که تیم اقتصادی دولت ناکارآمد است و بهتر است در این تیم تغییراتی به وجود بیاورید. این در حالی است که هیچ واکنش مناسبی به این نامه داده نشد و در نتیجه مجلس هنگامی که مشاهده کرد از سوی دولت هیچ تغییری صورت نمیگیرد تلاش کرد با استیضاح در تیم اقتصادی دولت تغییر ایجاد کند. یکی از دلایلی که نمایندگان مجلس به وزرای پیشنهادی آقای روحانی رأی میدهند این است که نمایندگان با توجه به شرایط کشور و وضعیت معیشتی مردم تمایل دارند هرچه زودتر تکلیف وزارتخانههایی که با سرپرست اداره میشود مشخص شود.
نمایندگان مجلس به آقای رحمانی که سه دوره نماینده مجلس بوده و قائم مقام وزارت صنعت ، معدن و تجارت بوده و همچنین آقای دژپسند که در سازمان برنامه و بودجه فعالیت میکرده و دارای تالیفاتی نیز بوده رأی اعتماد دادند. با این وجود مشخص نیست که چرا به آقای اسلامی که تنها استاندار بوده و حتی یک روز نیز در وزارت راه و شهرسازی فعالیت نکرده رأی دادهاند. از سوی دیگر چطور ممکن است مجلس بهدنبال استیضاح وزیری باشد اما به یکباره برای یک وزارتخانه دیگر به وی۱۹۵ رأی بدهد؟
این سوال بزرگ و مهمی است که چرا مجلس تا به این اندازه در تصمیمگیریهای خود دچار مشکل شده است. بدون شک اگر استیضاح آقای شریعتمداری دنبال میشد و ایشان در صحن علنی مجلس حضور پیدا میکردند استیضاح ایشان رأی میآورد و باید کابینه را ترک میکردند. با این وجود آقای روحانی ایشان را برای یک وزارتخانه دیگر معرفی کرده و در مقابل مجلس نیز با یک رأی بالا این انتخاب را تایید کردند. بهنظر میرسد نمایندگان مجلس تنها به این مساله فکر میکنند که وزارتخانهها از حالت بلا تکلیفی خارج شوند.
از سوی دیگر بنده پنج دوره در مجلس شورای اسلامی حضور داشتهام و به تجربه مشاهده کردهام که هر زمان نمایندگان به یک وزیر رأی اعتماد ندادهاند وزیری که به جای وی معرفی میشود ضعیفتر از قبلی است. به همین دلیل نیز نمایندگان احساس میکنند در شرایط کنونی باید به وزرای پیشنهادی آقای روحانی رأی اعتماد میدادند. با این وجود لحن مجلس نسبت به وزرا تغییر کرده و برخی از نمایندگان خطاب به وزرای پیشنهادی عنوان میکردند که ما به شما رأی میدهیم، اما اگر عملکرد قابل قبولی نداشتید حتما شما را استیضاح خواهیم کرد. این لحن جدیدی است که در گذشته وجود نداشت و در مجلس دهم به وجود آمده است.
آیا با این وضعیت مشکلات مردم حل میشود؟
برای فهم و درک مشکلات مردم باید به کف خیابان رفت و نمیتوان در صندلیهای ریاست مشکلات مردم را درک کرد. در شرایط کنونی مهمترین مشکل مردم گرانی، تورم و بیکاری است. این در حالی است که برخی بهدنبال فروش آبرو و اعتبار خود هستند و حاضر نیستند مشکلات مردم را درک کنند. زمان آن فرا رسیده که در دردشناسی و درمانشناسی مردم تجدیدنظر کنیم. رأی بالای نمایندگان به وزرای پیشنهادی نیز براساس زمانشناسی بوده است. ما هیچگاه بین خوب و خوبتر انتخاب نکردهایم و همواره یا بین خوب و بد و یا بد و بدتر انتخاب کرده ایم.
اگر قرار باشد به مجلس دهم در مقایسه با مجالس قبلی یک نمره بدهید چه نمرهای میدهید؟
من به مجلس دهم نمره متوسط میدهم. نمرهای که من به عملکرد مجلس دهم میدهم، نمره ۱۲ است و البته این وضعیت درباره دولت نیز وجود دارد. بهنظر من عملکرد دولت نیز در بسیاری از زمینهها متوسط بوده است. مجلس و دولت هر دو منتخب مردم هستند و من با درگیر شدن این دو نهاد مهم تصمیمگیر با یکدیگر موافق نیستم. با این وجود معتقدم بسیاری از مشکلات را میتوان بهصورت غیرعلنی و با صحبتهای کارشناسی حل کرد و آن را به سطح رسانهها نکشاند. امروز همه مسئولان باید نسبت به سلب اعتمادی که به مدیریتی کشور صورت گرفته توجه جدی داشته باشند.
باید در بین مردم حاضر شد و از مردم سوال کرد که چرا نسبت به آینده ناامید هستند و اعتماد خود را نسبت به رویکرد مدیریتی جامعه از دست دادهاند. براساس تحقیقاتی که برخی در زمینه دلایل نا آرامیهای دیماه۹۶ انجام دادهاند دلیل اصلی اعتراض مردم القای بدبینی و ناکارآمدی به افکار عمومی از تریبونهای رسمی نظام مانند نماز جمعه بوده است. اغلب این القای بدبینیها نیز درباره دولت صورت گرفته است. بهنظر میرسد عدهای تلاش میکردند به مردم این تفکر را القا کنند که دولت دچار ناکارآمدی شده و نمیتوان به حل کردن مشکلات مردم و بهبود وضعیت کشور در آینده امیدوار بود. در چنین شرایطی بود که برخی مسابقه احتکار و گران فروشی گذاشتند و تا آنجا که میتوانستند از این شرایط به سود خود استفاده کردند.
آیا با تغییر رویکرد دولت نمیتوان مشکلات را کاهش داد؟ پافشاری دولت روی برخی رویکردهای ناکارآمد چه معنایی میتواند داشته باشد؟
اگر بنا به تغییر باشد همه باید تغییر کنند و نهتنها دولت. دولت باید با مردم حرف بزند، این حرف زدن هم باید شفاف و به موقع باشد. هنوز برای من این مساله جای ابهام دارد که چطور ممکن است ۷۰هزار خودرو در تبریز یا تهران بهدلیل کمبود قطعه در پارکینگ متوقف باشند؟ من دلایل این مساله را نمیفهمم. چه اتفاقی در کشور رخ داده که صنعت ما به چنین روزی افتاده است؟ این همه دانشگاهی و تحصیلکرده در کشور وجود دارد که برای چنین روزهایی تربیت شدهاند. چه شده که با یک تغییر در معادلات بینالمللی همه چیز به هم خورده است؟ ما باید توانایی این مساله را داشته باشیم که تهدید را به فرصت تبدیل کنیم. با این وجود رویکردی که در پیش گرفتهایم به جای اینکه تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم در حال فرصت سوزی هستیم.
در ماههای اخیر اخبار ضد و نقیضی از اختلاف بین مدیران دولت و به خصوص در درون پاستور در فضای سیاسی کشور منتشر شده است. آیا برخی مسئولان در دولت با هم اختلاف دارند؟
بنده سخنگوی کسی نیستم و نمیتوانم از طرف کسی اظهارنظر کنم. با این وجود این سوال وجود دارد که آیا در وزارت راه و شهرسازی هیچمدیری وجود ندارد که سابقه کار در این وزارتخانه را داشته باشد که مجبور میشوند یک استاندار را بهعنوان وزیر معرفی کنند که تاکنون حتی یک روز هم در وزارت راه و شهرسازی فعالیت نداشته است؟ این وضعیت نشان میدهد که برخی از مدیران یا شرایط کشور را درک نمیکنند یا حاضر نیستند ضرورت تغییر مدیران را بپذیرند. متاسفانه در کشور ما انتخاب بهصورت فصلی دنبال میشود؛ یعنی تنها در یک فصل به خصوص مردم به پای صندوقهای رأی میآیند و پس از مدتی همه چیز مانند روز اول میشود.
ارزیابی شما از جایگاه آقای جهانگیری در دولت با توجه به حاشیههایی که در این زمینه به وجود آمده چیست؟
در مرحله نخست ما باید اختلافات را به دو دسته تقسیم کنیم. نخست اینکه ممکن است کسی با نظام، قانون اساسی و منافع ملی مشکل داشته باشد که در این صورت شرایط متفاوت است. اختلاف دوم اما زمانی شکلی میگیرد که دو مدیر بر سر روشها با هم اختلاف دارند. این یک مساله طبیعی است و در همه کشورها نیز وجود دارد. به همین دلیل نیز بنده به مسئولان توصیه میکنم که مسائل را بهصورت غیرعلنی مطرح کنند و آن را به سطح افکار عمومی نکشانند. آقای جهانگیری نیز در روشها با برخی از مدیران دولت اختلاف سلیقه دارد و مسائل دیگری که در این زمینه مطرح میشود صحیح نیست.
بنده به تجربه به این نکته پی بردهام که اصلاحطلبی و اصولگرایی همه دکان هستند و آبی از آنها برای مردم گرم نمیشود. آقای جهانگیری در یک جلسه خصوصی عنوان کردهاند که حتی قادر نیستند منشی خود را تغییر بدهند. این در حالی است که این صحبت ایشان را به اندازهای در فضای جامعه بزرگ کردند که گویا ایشان با دولت دارای اختلافات جدی است. بدون شک این مسائل صحت ندارد و آقای جهانگیری تا پایان دولت در دولت حضور خواهند داشت.
تحلیل شما از رفتارشناسی آقای واعظی بهعنوان رئیس دفتر رئیسجمهور در پاستور چیست؟
بهنظر من آقای واعظی شخص فعالی هستند و تلاش میکنند نهاد ریاستجمهوری را ساماندهی کنند. برخی رویکرد ایشان را با آقای نهاوندیان در دولت یازدهم مقایسه میکنند. با این وجود باید پذیرفت که شرایط دولت دوازدهم از بسیاری از جهات با دولت یازدهم متفاوت است و نباید این دو دوره را با هم مقایسه کرد. در دولت یازدهم برجام به نتیجه رسید و موجی از امید و انگیزه در بین مردم و مسئولان به وجود آمد با این وجود در دولت دوازدهم با خروج آمریکا از برجام دولت شرایط کشور به یکباره تغییر کرد و در شرایط کنونی برجام در وضعیت متزلزلی قرار گرفته است. به همین دلیل نمیتوان این دو دوره را با هم مقایسه کرد.
احسان انصاری
- 18
- 1