پس از کش و قوسهای فراوان، بالاخره مشخص شده افشانی شهردار فعلی تهران بر اساس قانون منع بهکارگیری بازنشستگان، از بهشت رفتنی است. بر همین اساس شورای شهر تهران از روز دوشنبه ۷ آبان با انتشار یک لیست اولیه ۳۰ نفره (که انتقادهای زیادی را هم به همراه داشت) وارد پروسه انتخاب شهردار شده است و قرار است با انتخاب ۵گزینه نهایی و دریافت برنامه از آنها، در نهایت ۲۲آبان ماه جاری، سومین شهردار پایتخت ظرف یکسال گذشته انتخاب شود.
بر همین اساس «آرمان» در گفتوگو با محمد علیخانی عضو شورای شهر تهران به بررسی روند انتخاب شهردار تهران پرداخت. علیخانی در این گفتوگو ضمن حمایت از شهردار شدن محسن هاشمی که در حال حاضر ریاست شورا را بر عهده دارد، هاشمی را مدیری تحولگرا خواند و او را آگاه به مسائل و مشکلات پایتخت دانست و گفت: هاشمی معجزهگر نیست اما میتواند تحولی نو در تهران ایجاد کند. در ادامه متن کامل این گفتوگو را میخوانید.
لیست مقدماتی و ۳۰نفره گزینههای بعدی پست شهرداری تهران رسانهای شد. توضیحی درباره این لیست و اینکه چگونهاست اعضای شورای شهر به این تعداد گزینه رسیدند را توضیح دهید.
همانطور که قبلا هم اعلام شده بود قرار بود هر عضو شورا ۵نفر را پیشنهاد دهند و هر کس بر اساس شناخت خود از افراد ۵نفر را معرفی کرد که مجموع این اسامی ۳۰نفر شد. در فاصله دوشنبه (۷آبان) تا شنبه آینده قرار شد رئیس شورای شهر با این افراد تماس بگیرد تا مشخص شود که آیا این افراد تمایلی برای کاندیداتوری دارند یا خیر، زیرا ممکن است برخی از این افراد از این اتفاق بی خبر باشند، یا تمایلی برای این کار نداشته باشند. تا روز شنبه بین افرادی که تمایل به باقی ماندن در لیست اعضای شورا هستند مجددا رأی گیری میشود و ۵ نفر از بین افراد باقی مانده به ترتیب آرا انتخاب شده و مرحله بعد پی گرفته خواهد شد.
قطعا شورا به گزینه مورد نظر خود برای تصدی مدیریت ارشد شهرداری تهران خواهد رسید اما در بین ۳۰نفر اولیه افرادی حضور دارند که کاملا با حوزه مدیریت شهری بیگانه اند یا بازنشسته یا در شرف بازنشستگی هستند یا سن شان از آقای افشانی شهردار فعلی بیشتر است یا افراد گمانی حضور دارند که شاید در حد شهردار مناطق هم نباشند از آن مهمتر چند گزینه هستند که شائبه ژن خوب بودن را دارند، شورا برای این شائبهها چه پاسخی دارد؟
تا جایی که اطلاع دارم در این لیست بازنشسته نداریم. اما اینکه سن برخی گزینهها بالا یا در شرف بازنشستگی است، باید بررسی شود. شورا یک فرصتی برای بررسی دارد. حتما فرمی به گزینهها داده خواهد شد و این بحث بازنشسته بودن یا نبودن افراد را بررسی خواهیم کرد. قطعا پیش از مرحله رأی گیری این مورد را مد نظر خواهیم داشت و از این بابت نگرانی وجود ندارد. اما کسانی که تا آشنا به حوزه شهری هستند را خوب باید گفت که افرادی در این لیست هستند که به امور شهری آشنا نیستند و این را کتمان نمیکنیم.
اما به هر حال پیشنهاد اعضای شوراست و در مراحل بعدی این موارد لحاظ خواهد شد. دلیلی هم ندارد موافق همه افراد لیست باشیم. شاخصهایی داریم که بر اساس آن شاخصها که مورد توافق اعضاست، افراد را بررسی میکنیم. تجربیات افراد هم مد نظر خواهد بود. قابل انکار نیست که برخی از اسامی نمادین است، حضور خانمها، جوانان و...
نمادین بودن افراد یک بحث است اما یک بحث هم حضور افرادی است که انتقادهای زیادی را در فضای مجازی و بین فعالین سیاسی و رسانهای به همراه داشته است. برای مثال مبنای حضور فرزند آقای موسوی لاری یا شخصی به نام حمید امامی در این لیست چه بوده است؟
حالا گناه نکرده که پسر آقای موسوی لاری شده است، او تحصیلکرده و در شهرداری هم فعالیت میکند. اما به هر حال دوستان خواستند از جوانان هم در لیست استفاده کنند.
۵ گزینه انتخابی شخص شما از بین این ۳۰ نفر چه کسانی است؟ میتوانید برای ما نام ببرید؟
آقای مهندس محسن هاشمی گزینه اصلی بنده است. سایرین را هم پیشنهاد دادهایم.
نام آن ۴نفر دیگر را هم بگویید تا شفاف سازی شود.
عجب، اگر بگویم ممکن است سایرین ناراحت شوند که چرا نام آنها را جز ۵ نفر انتخابی بنده نبوده است. حالا بگذارید نگویم. اما گزینه اصلی بنده آقای محسن هاشمی است. با توجه به اینکه شهرمشکلات زیادی دارد و شرایطی که اکنون در شهرداری داریم، آقای هاشمی سوار بر کار است و مسئولیت دارند. ای کاش دوستان در شورا به این نتیجه میرسیدند و قانع میشدند که بهتر است ایشان شهردار شوند. اما فکر میکنم ایشان ۸ رأی بیشتر نداشته باشد.
شما محسن هاشمی را گزینه مطلوب شهرداری تهران عنوان کردید و گفتید که اکثر اعضای شورای شهر تهران مخالف یا مایل به حضور ایشان در شهرداری نیستند. آیا اعضا دلیل خاصی دارند؟
دلیلی که دوستان میآورند، چمرانهراسی است که بنده خیلی این دلیل دوستان را قانع کننده نمیدانم. این توجیه قابل پذیرش نیست. معتقدم این چمرانهراسی یک دلیل ظاهری است و دلیل اصلی این مخالفت چیز دیگری است. اما تحت عنوان اینکه آقای هاشمی از شورا و بروند آقای چمران جایگزین میشوند مطرح است. برخی هم میگویند مدیریت ایشان در مقام رئیس شورا خوب بوده و حضورش در شورا مفیدتر است، نظرات مختلف است. اما اعتقاد داریم که انتظارات مردم از مدیریت شهری برآورده نشده است و اگر آقای محسن هاشمی شهردار شوند بهتر میتوانند شهر را مدیریت کنند. به هر حال با انگیزهای که ایشان دارند، کارها بهتر پیش خواهد رفت زیرا ایشان آشنایی خوبی با امور شهری و مدیریت شهر به ویژه در حوزه حمل و نقل دارند. اما تاکنون به غیر از ۸ نفر، بقیه اعضای شورا برای حضور آقای هاشمی در شهرداری قانع نشدهاند. فکر میکنم ایشان همین تعداد رأی را داشته باشند.
احتمال دارد هر چه جلوتر برویم و گزینههایی اصلی مشخص شود رأی آقای هاشمی هم بیشتر شود؟
این نظر و این رأی قطعی نیست. بله احتمال اینکه نظر برخی از اعضا تغییر پیدا کند وجود دارد. با توجه به اینکه در نهایت ۵ گزینه نهایی انتخاب میشوند، بین آنها مقایسه صورت خواهد گرفت و ممکن است همین قیاس باعث شود تعداد بیشتری به آقای هاشمی رأی بدهند.
برخی از فعالین سیاسی و رسانهای معتقدند که برخی از کاندیداها سیاسی هستند. مثل آقای عباس آخوندی که به تازگی از وزارت راه و شهرسازی استعفا دادند. برخی میگویند آخوندی گزینه آقای ناطق نوری است و به جریان آقای لاریجانی هم نزدیک است و از سویی آقایان هاشمی یا حناچی را گزینههای شهری و تخصصی عنوان کنند. شما شخصا وجود این شائبه یا توصیهای یا فشاری مبنی بر انتخاب فردی خاص را قبول دارید؟
فشاری را که از بیرون شورا به اعضا وارد میشود را رد میکنم، واقعا اینگونه نیست. در شورا هر کسی بر اساس نظر و دیدگاه خودش رأی میدهد. بنده فکر میکنم و نظرم این است که در این شرایط آقای هاشمی بهترین گزینه است و شاید برخی معتقد باشند آقای آخوندی بهتر است. اما اینکه فشاری وارد شود خیر اینچنین نیست.
فشار را رد کردید، آیا توصیهای هم به اعضای شورا نشده است؟
خیر، خیر، خیر. اگر توصیهای بشود، حتما به بنده هم توصیه شده است. اما خیر چنین چیزی هم اتفاق نیفتاده است.
شما به برخی از مشکلات شهر تهران اشاره کردید و گفتید که محسن هاشمی به این مشکلات وقوف کامل دارد و به قولی از جنس این کار است. آیا برای دفاع از گزینه اصلی خود، دلایل دیگری هم دارید؟
بهترین دلیل این است که هیچ کدام از اعضای شورای شهر، در توانمندی آقای هاشمی اختلافی ندارند و روی این بحث، حرفی نیست. توانمندی و مدیریت ایشان را همه قبول دارند. اما اشکالی که میگیرند این است که از شورا نباید کسی خارج شود. به نظرم این دلیل خیلی قانع کننده نیست. اگر قرار است موفق باشیم و نتیجه مطلوبی حاصل نماییم و در پایان دوره کاری این شورا حرفی برای گفتن داشته باشیم، نتیجه و کار مهم است. اینکه خودمان را محدود کنیم و دست و پای خود را ببندیم و از یک مدیریت خوب خود و شهر را محروم کنیم، خیلی دلیل قانع کنندهای نیست. با اینکه همه اعضای شورا به توانمندیهای آقای هاشمی اذعان دارند، با این حال میگویند که ایشان از شورا خارج نشود.
عمدهترین مشکلات فعلی پایتخت یا ۳ مشکل و معضل اساسی گریبانگیر تهران در حال حاضر چیست که شهردار بعدی باید در اولویت کارها و برنامههای خود قرار دهد؟
در درجه اول بحث شفافیت مطرح است که این کار در این دوره آغاز شدهاست و باید شفاف سازی کارها ادامه پیدا کند. بحث دوم چالش منابع مالی و مشکلات مالی شهرداری است. منابع درآمدی شهرداری بحث مهمی است که گزینههای شهرداری باید در این زمینه برنامه قوی ارائه دهند. و بحث سوم داشتن قدرت تعامل با دستگاههای مختلف است. بههرحال در تهران تنها شهرداری نمیتواند از پس مشکلات برآید. شهردار تهران باید با دولت، نهادها و دستگاههای مختلف تعامل خوبی برقرار کند تا بتواند حداقل برخی از مشکلات را حل کند.
اعضای شورا بر اساس همین رویکردها و آشنایی به چنین مسائلی از گزینههای شهرداری برنامه میخواهند؟
پس از مشخص شدن ۵ گزینه نهایی، یکی از سوالات و مطالبات شورا همین چند موردی است که ذکر شد. اکنون شهرداری تهران بیش از ۵۰ هزار میلیاردتومان بدهی دارد و از سویی بیش از ۵۰هزار میلیارد تومان هم پروژه نیمه تمام دارد و ماهی ۷۰۰میلیارد تومان هم به کارکنانش حقوق میدهد در حالی که کل بودجه شهرداری تهران حدود ۱۸هزار میلیارد تومان است، از این مقدار هم ۷ تا ۸ هزار میلیارد صرف حقوق و سایر هزینههای جاری میشود. میماند حدود ۱۱ هزار میلیارد، خوب با این پول میخواهیم چکار کنیم؟ آیا شهرداری میتواند با ۱۱هزار میلیارد بدهی هایش را پرداخت کند؟
بنابراین شهردار بعدی برای این مساله باید برنامه داشته باشد و ایده بیاورد تا درآمدهای پایدار شهر افزایش یابد. شاید بگویند در سالهای قبل شهر چگونه و با چه پولی اداره میشد؟ حتما میدانید که در دوره گذشته تمام اموال و زمینهای شهرداری فروخته میشد، تراکم فروشی یکی از منابع درآمدی شهرداری بود. به هر حال اتفاقاتی افتاده است که توجیه آن عدم وجود درآمد و نداشتن سرمایه بوده است و میگفتند ما درآمد نداریم و باید برای شهر ایجاد درآمد کرد و با این حرف مجوزهای خارج از طرح تفصیلی پایتخت داده شد یا در معابر کوچک و باریک و مراکز پر رفت و آمد مجوز مجتمعهای بزرگ تجاری صادر و آن مناطق را با مشکلات جدیدی روبهرو کرد.
برای همه این کارها توجیه داشتند و میگفتند که پس ما باید شهر را چگونه و با چه پولی اداره کنیم؟ درآمد هم از همین راهها ایجاد میشد اما اکنون همه این موارد که برشمردم و این راههای درآمدزایی، بسته شده است. دیگر مانند قبل قرار نیست اینگونه مجوزها داده بشود. امروز شهرداری از درآمدهای تراکم و شهرفروشی محروم است و باید به سمت کسب درآمدهای پایدار حرکت کند. باید به دنبال درآمدهای درست و سالم رفت کما اینکه همه جهان به آن سمت حرکت کرده و درآمدهای پایدار کسب میکنند. شهرداری که روی کار خواهد آمد، برای همه اینها باید برنامه داشته باشد و در همین جهت حرکت کند.
آیا آقایان نجفی و افشانی در بحث درآمدزایی توانستند کاری انجام دهند؟ اصلا برنامهای برای افزایش درآمدها داشتند؟
متاسفانه تاکنون مدیریت شهری در بحث درآمدزایی موفق نبوده است. البته بنده بارها گفتهام که در حوزه حمل و نقل، شهرداری میتواند درآمدزایی زیادی داشته باشد. شاهد هستید که بحث پارک حاشیهای در خیابانهای تهران رها شده است (پارک خودروها در معابر و کنار خیابانها) که یکی از عمدهترین منابع درآمدی است که زمانی پارکومتر بود اما اکنون میتوان با برنامهها و نرم افزارهای کامپیوتری و اپلیکیشنها که در بسیاری از کشورها رواج یافته است، شهروندان میتوانند در لحظه خروج با خودرو از منزل جای پارک خود را در مقصد رزرو کرده و پول آن را بهصورت آنلاین پرداخت کنند.
متاسفانه در تهران اغلب فضای پارک در انحصار شرکتها، ادارات و سازمانها، وزارتخانهها و مغازهدارها قرار گرفته و با گذاشتن موانع، کله قندی و چهارپایه و صندلی جای پارک عمومی را از سایر شهروندان گرفتهاند. یک مغازه صندلی گذاشته دیگری خودرو یا موتور خود را پارک کرده است و شما اگر بخواهید برای کاری به یک اداره یا بیمارستانی مراجعه کنید باید چند بار دور آن منطقه و خیابانهای اطراف چرخ بزنید تا جای پارک چند دقیقهای پیدا کنید. این امر علاوه بر مزاحمت برای شهروندان، شهرداری را از درآمدزایی محروم کرده است.
این پارک حاشیهای خیابان میتواند محل درآمد باشد. فرض کنید رستورانی میخواهد برای مشتریان خود جای پارک رزرو کند، اشکالی ندارد اجازه یکسال آن را به شهرداری پرداخت کند و در اختیار مشتریانش بگذارد. باید حقوق مردم و شهر را پرداخت کنند بعد پارک را اشغال نمایند. اما اکنون اینگونه نیست، هر اداره هر سازمانی هر مغازه داری جای پارک سایرین را گرفته است و برخی مغازهداران جلوی مغازه و کنار خیابان را ملک پدری خود میدانند یا مانع میگذارند کسی پارک نکند. طبق مطالعات انجام شده، تهران حدود یک میلیون پارک حاشیهای دارد. اما این برای شهرداری یک ریال هم درآمد ندارد. میتوان حداقل از ۱۰۰۰ میلیارد تومان درآمد سالانه آن استفاده کرد، حداقل میتوان از این رقم شروع کرد و به درآمدهای بیشتری هم رسید. این یکی از مسائلی است که از آن غفلت شده است.
شهرداری مدام میگوید امروز انجام میدهیم، فردا شروع میکنیم اما برآورد شده هر روز که میگذرد ۱۱میلیارد تومان زیان به شهرداری وارد میشود. این پارک حاشیهای تنها یک مورد از موارد درآمدزایی شهر است. این مساله که سامان یابد خود به خود بخشی از ترافیک هم حل میشود و موجب رضایتمندی مردم هم خواهد شد. الان پارکینگهای خصوصی ساخته شد، توجیه اقتصادی ندارد زیرا پارک در خیابان رایگان است. بر همین اساس دیگر کسی به ساخت پارکینگ عمومی ترغیب نمیشود و آنهایی هم که ساختهاند ضرر کردهاند و به دنبال تغییر کاربری ملک و تجاری کردن ملک خود هستند تا به سود برسند.
شورای شهر برای مقابله با این زیاده خواهی ادارات، شرکتها و مغازهداران در غصب جای پارک عمومی شهروندان، آیا اقدامی انجام داده است یا فقط منتظر ورود شهرداری به سامان بخشی این افراد است؟
شورا در این باره مصوبه داشته و شهرداری را موظف به انجام کرده است. ما مصوبه الزام شهرداری به ساماندهی پارک حاشیهای را داریم. سال گذشته مصوب شده است. همان اوایل کار شورا و بر اساس شناختی که از این حوزه داشتیم، مطرح کردیم و به تصویب هم رسید اما تعلل شده و تاکنون عملی نشده است. به تازگی شهرداری گفته کار را آغاز کرده و در حال انجام است اما یک سال گذشت و شهر از این منبع درآمد خود محروم ماند و زیان مالی دید.
فرمودید تهران حدود ۱۰۰هزار میلیارد تومان بدهی و پروژه نیمه تمام یا رها شده دارد و نهایت بودجه هم حالا میگوییم ۲۰هزار میلیارد، این تراز منفی ۸۰هزار میلیاردی را چگونه میتوان جبران کرد؟ در حالی که به گفته شما پایتخت راههای کسب منابع درآمدی گذشته خود را هم مسدود کرده است.
ظرفیت تهران بیش از اینهاست و میتوان از راههای مناسب مانند خیلی از شهرها و کشورهای جهان، کسب درآمد کرد. درآمدهای خوبی هم میتوان به دست آورد بدون آنکه تخلفی صورت بگیرد و مانند دوره مدیریت قبلی شهری از راه تراکم فروشی و ملک و زمین فروشی پول در نیاورد، برای شما مثال پارک حاشیهای را آوردم یا مثلا در گردشگری تهران ظرفیت بالایی دارد و شهرداری میتواند مانند خیابان ۳۰تیر که اکنون محل رفت و آمد مردم شده و جاذبه گردشگری مناسبی است. همان کیوسکها و دکههای این خیابان هم ایجاد اشتغال کرده و هم محل درآمدی است برای شهرداری تهران. در هر منطقهای میتوان خیابان سی تیر داشت و کسب درآمد کرد. یا اماکن تاریخی و فرهنگی زیادی در پایتخت وجود دارد که میتوان با کمک سازمان میراث فرهنگی اینها را مرمت و بازسازی کرد و سامان داد و از محل بلیت فروشی و بازدید مردم و توریستها درآمد ایجاد کرد.
بنابراین ظرفیت برای درآمدزایی فراوان است، در بخش حمل و نقل، گردشگری، فرهنگی و غیره در بخش بافت فرسوده و ساماندهی این بافت میتوان درآمد و اشتغال ایجاد کرد. خوب باید کسی باشد مدیر و شهرداری باید که اینها را عملی کند تاکنون فقط حرف بوده و این کارها تایید شده است، اما چه وقت و چه کسی میتواند این امور را سامان دهد این مهم است. وقتی میگوییم کسی باید شهردار شود که آشنا به این مسائل شهری باشد یعنی اینکه بتواند این کارها را آغاز کند و سامان دهد. یک اتفاق نو و جدیدی باید در تهران و مدیریت شهری پایتخت بیفتد وگرنه قرار باشد کارهای قبلی تکرار شود و همچنان دچار روزمرگی شویم، مشکلات حل نخواهد شد که هیچ، بیشتر هم میشود.
یعنی به زعم شما کسی که میتواند طرح نویی در مدیریت پایتخت دراندازند، شخصی در قامت محسن هاشمی است؟
بنده نمیگویم محسن هاشمی بیاید معجزه میکند، خیر. میگویم میتواند در این جهت حرکت کند و امور را سامان بخشد. زمانی آقای کرباسچی آمدند و با یک رویکرد جدید و تحولی نو، سنگ بنای بسیاری از کارهای جدید را ایشان در تهران گذاشتند اکنون هم به شخصی نیاز داریم که تحول ایجاد کند. اینکه کسی بیاید دچار روزمرگی شود و حقوق ماهانه کارکنان را تامین کند یا بدهی مردم و پیمانکاران را کم کم پرداخت کند که همینی هست که میبینیم. الان بسیاری از پیمانکاران شهرداری در آستانه ورشکستگی و بدبختی هستند. درست است این مشکلات و بدهیها از گذشته مانده اما نمیتوان آنها را رها کرد، باید این مسائل حل شود. کار و مشکل در تهران زیاد است اما ظرفیت برای رفع این مشکلات هم وجود دارد و به هر حال مدیری میخواهیم که این امور را در جهت صحیح خود حرکت دهد. محسن هاشمی چنین مدیری است.
محسن هاشمی : به شورای شهر نمره ۱۵ میدهم
مقايسه هنوز زود است
آرمان: محسن هاشمی رفسنجانی پسر بزرگ مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی یکی از شخصیتهای تاثیرگذار در شورای شهر است که در حال حاضر به عنوان رئیس شورای شهر تهران در حال فعالیت است. شخصیتی که ۱۳ سال در هیأت مدیره و همچنین مدیرعامل شرکت متروی تهران حضور داشت. وی در سال ۹۶ در پنجمین دوره شورای شهر به عنوان یکی از اعضای لیست امید اصلاحطلبان وارد کارزار انتخاباتی شد و در نهایت به عنوان نفر اول پیروز انتخابات شد. وی که در دوره گذشته شورا یعنی دوره چهارم شورای شهر تهران به عنوان گزینه اصلی اصلاحطلبان برای شهرداری تهران بود که در نهایت مغلوب محمدباقر قالیباف شد.
وی در مصاحبه با الف به مباحثی از جمله عملکرد شورای شهر تهران و همچنین مشکلات شهر تهران در دوره قالیباف و و پس از او پرداخت که میخوانید: محسن هاشمی در پاسخ به پرسشی مبنی بر گذشت ۱۳ ماه از دوره پنجم شورای شهر و چگونگی عملکرد شورا در این مدت گفت: محل بروز اجرایی شورا در شهرداری است و عملکرد شهرداری در قضاوت مردم نسبت به شورای شهر تاثیر قابل توجهی دارد، در مجموع به عملکرد سال نخست شورای پنجم نمره ۱۵ میدهم، البته عملکرد در حوزههای مختلف متفاوت است، در برخی از ابعاد مانند تلاش در جهت شناخت مسایل شهر و تشخیص راه حل مناسب، عملکرد اعضای شورا خوب بوده است اما به دلیل ثباتی ناخواستهای که در شهرداری بدلیل استعفای آقای نجفی و تصویب قانون منع بکار گیری بازنشستگان ایجاد شده است، عملکرد شهرداری در حد مورد انتظار مردم نبوده است.
رئیس شورای شهر همچنین در مورد برخورد و ممنوعیت استخدام اقوام اعضای شورای شهر در شهرداری و لزوم عطف به ماسبق بودن این موضوع بیان داشت: به طور اصولی قانون عطف به ماسبق نمیشود، یعنی نمیتوان اقدامی را که در زمان انجام قانونی بوده، بعدها و با تغییر ضوابط غیرقانونی دانست، اما اینکه عضوی از شورا با اصرار و سماجت بستگان خود را صاحب پست کرده باشد صرف نظر از مساله قانونی اقدامی پسندیده نیست و در صورت وجود مصداق به آن رسیدگی میشود.
از دستاورد ۱۲ ساله تا ۱۲ ماهه!
وی همچنین در مورد اینکه بسیاری از مردم معتقدند اتفاق خاصی در این دوره برای شهر نیفتاده است و همچنان با دوره قالیباف مقایسه میکنند نیز تصریح کرد: شاید مناسب نباشد که دستاوردهای مدیریتی ۱۲ ساله را که در دوران رونق اقتصادی و ساخت و ساز و همچنین استفاده از تسهیلات بانکی، تهاترهای ملکی و پیش فروش تراکم بود را با عملکرد ۱۲ ماهه در دورهای که وارث بدهی سنگین بانکی، رکود در ساخت و بحران نقدینگی است، مقایسه کنیم، البته در همین دوره نیز علایم تغییر و تحول در مدیریت شهری دیده شده است اما قبول دارم که این علائم آنگونه که مردم انتظار داشتند قوی و فراوان نبوده است ونیاز به این داریم که این تحول چشمگیر و نمایان باشد.
فرهاد فدایی
- 12
- 2