عضو شورای مرکزی موتلفه حذف جریان تندرو اصلاح طلب از بدنه دولت را مفیدمی داند و معتقد است اصلاح طلبان معتدلی همچون جهانگیری باید راه خود را از اصلاح طلبان تندرو جدا کنند.
اظهارات اخیر اسحاق جهانگیری با این مضمون که "تا این لحظه اجازه برکناری منشی خودم را نداشتهام، پس از من انتظار نداشته باشید که وکیل و وزیر را تغییر دهم" به نظر می رسد پالسی به بخشی از جریان سیاسی کشور بود که بر این باورند با وجود نقش داشتن در روی کار آمدن دولت اما از ثمرات آن بی بهره مانده اند.
گروهی که حال درتلاشند تا راه خود را از دولت جدا کرده و در همین راستا سیاست ترغیب معاون اول به خروج از دولت را در پیش گرفته است؛ موضوعی که در گفت وگوی اخیر غلامحسین کرباسچی دبیر کل حزب کارگزارن سازندگی به صراحت بیان شد. او در گفت و گویی در رابطه با انتقادات اسحاق جهانگیری از اختیارات خود اعلام کرد: اگر من جای جهانگیری بودم و در چنین شرایطی قرار داشتم، استعفا میدادم. محمد علی ابطحی هم روز گذشته در گفت و گو باخبرآنلاین گفت که باید جهانگیری زودتر از اینها مسیرش را از دولت جدا می کرد.
ترغیب و تشویق جهانگیری به خروج از دولت در حالی از سوی اصلاح طلبان تندرو در حال پیگیری است که آنها دلیل خود را بی نصیب ماندن از مسئولیت های دولتی می دانند ؛ ادعایی که حمید رضا ترقی آن را فرار به جلو خوانده و می گوید: اصلاح طلبان برای اینکه مسئولیت خود در اوضاع نامساعد اقتصادی را بر عهده نگیرند درتلاشند تا راه خود را از دولت جدا کرده و به این ترتیب خود را از هرگونه پاسخگویی نسبت به وضع موجود مبرا کنند.
ترقی اما حذف جریان تندرو اصلاح طلب از بدنه دولت را مفید می داند و معتقد است: در این شرایط اصلاح طلبان معتدلی همچون جهانگیری باید راه خود را از اصلاح طلبان تندرو جدا کنند.
متن کامل گفت وگوی خبرآنلاین با حمیدرضا ترقی در ادامه می آید:
آقای ترقی با توجه به اوضاع امروز کشور که در شرایط حساس اقتصادی، سیاسی و بین المللی قرار دارد و نیاز به همدلی بیش از هر زمان دیگری احساس می شود به نظر می رسد جریانی در تلاش است تا برای منافع جناحی فضای کشور را متشتت جلوه دهد. به طور مثال اظهارنظرهای اخیر آقای جهانگیری نشان داد که فشارهایی را از بخشی از جریان سیاسی کشور متحمل می شود و اینکه این جریان مترصد مجاب کردن معاون اول برای خروج از دولت است؟ علت چنین رفتارهایی را چه می دانید؟
با توجه به اینکه سیاست های اقتصادی دولت که تاکنون از سوی آقای جهانگیری و تیم شان دنبال می شده در دوران برجام به شکست انجامیده و نتوانسته مشکلات اقتصادی کشور را حل کند، به نظر می رسد که در دولت تصمیمی اتخاذ شده که تیم اقتصادی کارگزاران را از تاثیرگذاری بر سرنوشت اقتصادی کشور حذف و به جای آن تیم اقتصادی موردنظر آقای نوبخت مرتبط با حزب اعتدال و توسعه را جایگزین کند بنابراین اصلاح طلب ها که از طریق حزب کارگزاران با دولت ائتلاف داشتند همان طور که در رسانه هایشان طی چند ماه گذشته شاهد هستید موضع نقادانه ای نسبت به عملکرد دولت اتخاذ کردند و به طور مستمر به عنوان ناقد سعی کردند که خودشان را از اتهام نسبت به این شکست و ضعف در برنامه ریزی های اقتصادی نجات دهند و بدون اینکه پاسخگوی عملکرد و ضررهای اقتصادی که به کشور تحمیل کردند باشند تلاش می کنند تا طلبکارانه خود را در فضای سیاسی به عنوان کسانی که نمی توانند با دولت کار کنند جلوه دهند، بر همین اساس به نظر می رسد آقای روحانی در جمع بندی به این نتیجه رسیده که تیم اقتصادی خود را تغییر دهد و در این ماجرا بیشتر به سمت نوبخت و نیروهای ایشان تمایل دارد و اگر کارگزاران هم اکنون اختیاراتی در حوزه اقتصاد ندارد به دلیل ناموفق بودن در حل مسائل اقتصادی بوده که امری کاملا طبیعی است.
با این تفاسیر شما موافق خروج آقای جهانگیری از دولت هستید؟ فکر نمی کنید در شرایطی که کشور به ثبات نیازمند دارد خروج آقای جهانگیری هزینه هایی برای کشور داشته باشد؟
من موافق یا مخالف خروج آقای جهانگیری از دولت نیستم اما فکر می کنم سیاست های اقتصادی دولت از این حالت بلاتکلیفی، دوگانگی و اختلاف باید خارج شود و به سمت اتخاد یک سیاست ثابت پیش رود به طور قطع در چنین شرایطی امکان ارزیابی دولت به شکل بهتری فراهم خواهد بود.
آقای کرباسچی در مصاحبه ای اعلام کردند که اگر آقای جهانگیری اختیاری در دولت ندارد استعفا دهد اما به نظر می رسد تشویق اصلاح طلبان تندرو به خروج آقای جهانگیری از دولت منجر به از دست رفتن سرمایه اجتماعی خواهد شد که در انتخابات آینده خودش را نشان می دهد به این معنی که بی اعتمادی مردم به دولت و جریان سیاسی حاکم باعث خواهد شد همانند آنچه درسال های ۸۴ شاهد بودیم به دلیل بی رغبتی مردم به ادامه فعالیت گروه سیاسی حاکم و بحران کارآمدی اصلاح طلبان، احمدی نژادی جدید از دل انتخابات بیرون بیاید. آیا نگرانی از بازتولید احمدی نژاد در انتخابت آینده کشور وجود دارد؟
این ناکارآمدی در ذات جریان اصلاح طلب است به طوریکه هر زمان که روی کار آمده در دور دوم همین مشکلات را داشته و تاب و توان اداره امور کشور را ندارند بنابراین به دنبال بهانه ای هستند که به طریقی خود را از وضع موجود نجات داده و مسئولیت عملکرد خود را نپذیرند.
اما اینکه این بستر موجب بروز چه انتخابی در آینده خواهد شد به نظر نمی رسد جای نگرانی وجود داشته باشد؛ بالاخره انتخاب حق مردم است و باید شورای نگهبان و دستگاه های مربوط به انتخابات مراقبت و دقت های لازم را نسبت به فردی که در آینده مسئولیت را عهده دار خواهد شد داشته باشد که این مشکلات حادث نشود لذا فکر نمی کنم از این بعد جای نگرانی وجود داشته باشد. به طورطبیعی مردم وقتی عملکرد یک جریانی را نپذیرفته و نافع به حال خود نمی دانند به جریان مقابل گرایش پیدا می کنند .
اما آقای ترقی نکته این جاست که ما امروز دو جریان سیاسی فعال در کشور داریم که در دوره های ۸ سال مسئولیت را برعهده گرفتند. واقعیت این است که کاندیداهای اصولگراها چندان جذابیتی برای مردم ندارند از طرفی برخی چون شما معتقدند ما با بحران کارآمدی در اصلاح طلبان روبرو هستیم، آیا به نظر شما این شرایط زمینه ای را فراهم نمی کند تا همانند انتخابات سال ۸۴ شخصی مانند احمدی نژاد وارد میدان شده و با طرح شعارهای عامه پسند و پوپولیستی نتیجه انتخابات آینده را به نفع خود تمام کند؟
ببینید به هر حال جامعه ما به لحاظ سیاسی در حال رشد است شما نباید مردم امروز را با مردم ۸ سال پیش به یک شکل ببینید. مردم تجربه سیاسی پیدا می کنند و در انتخاب های خود متناسب با تجربه تصمیم می گیرند، اینکه بگوییم مردم اصلا رغبتی به اصولگراها ندارند تحلیل واقع بینانه ای نیست بلکه بستگی به این دارد که برنامه این جریان برای اداره کشور چه باشد و چه گفتمانی را برای انتخابات آینده دنبال کنند.
من فکر می کنم با رشد مردم این مسایل حل شدنی است، ما باید به مردم فرصت بدهیم که با آزمون و خطاهایی که در انتخابات دارند در نهایت به یک انتخاب درست و صحیح برسند، البته دستگاه های نظارتی هم باید دقت های خود را داشته باشند تا به یک تصمیم منطقی منجر شود.
در جریان صحبت های اخیر معاون اول رئیس جمهور شواهد حاکی از آن است که دولت از سوی اصلاح طلبان تحت فشار است، شما اعتقاد دارید اصلاح طلبان دولت را تحت فشار قرار می دهند؟ علت این فشارها را چه می دانید، در واقع مطالبه آنها از دولت چیست؟
البته چیزی در این زمینه بروز و ظهور پیدا نکرده اما نارضایتی در اصلاح طلبان وجود دارد. بعضا در اظهارنظر و موضع گیری اصلاح طلبان مثل همین جلسه ای که آقای روحانی با اصلاح طلبان داشت نارضایتی وجود دارد و نشان می دهد که راضی نیستند اما دولتی که خود را معتدل می داند طبیعی است که نتواند رضایت آنها را به طور کامل تامین کند و در تصمیم گیری ها فاصله ای را با اصلاح طلبان داشته باشد، البته روحیه شخص آقای روحانی هم نوعا همین طور نیست که تحت تاثیر تصمیمات آنها عمل کند و نظر خودش را لحاظ نکند.
خروجی این تندروی اصلاح طلبان و فشار آنها به دولت را چه می دانید؟
ببینید نتیجه رفتار اصلاح طلبان بعد از دوران هایی که آمدند و نتوانستند کاری کنند خروج از حاکمیت بوده، بعضی از آنها این نوع روش و سیاست را قبول ندارند و هم اکنون هم با شورای عالی اصلاحات مشکل و اصطکاک دارند و معتقدند اصلاح امور جامعه خارج از چارچوب قانون ممکن نیست اما بعضی افراد از همین جریان سیاسی حتی اعتقادی به رعایت قانون و مصالح نظام ندارند، خب بالاخره این ها در آینده نزدیک از هم جدا خواهند شد و به طور طبیعی یک نوع تفرقه و جدایی بین اصلاح طلبان معتدل و کسانی که می خواهند در چارچوب نظام کار کنند با آنهایی که با نظام چالش دارند به وجود خواهد آمد.
شما اعتقاد دارید اینکه طیفی از اصلاح طلبان به جهانگیری اصرار دارند از دولت خارج شود به دلیل سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی اصلاح طلبان است اما ظاهرا ادعای خودشان این است که منافع شان در دولت تامین نشده؟
بله؛ این ها در قبال مشکلاتی که در کشور به لحاظ اقتصادی ایجاد شده مسئول هستند و حال می خواهند به راحتی قسر در بروند تا کسی از آنها سوال نپرسد اما باید تاکید کرد شما که این همه خسارت به کشور زدید چرا نباید پاسخگو باشید؟
چطور شده علی رغم اینکه اصولگراها در دوره دوم احمدی نژاد با ایشان اختلاف داشته و نقد داشتند اما تمام ضعف های دور دوم وی را به حساب اصولگراها گذاشته و اصولگراها را به محاکمه می کشیدند که چرا از او حمایت کردید؟ آن وقت این آقایان امروز چطور به خاطر مشکلاتی که برای اقتصاد کشور ایجاد کردند می خواهند خودشان را کنار بکشند و پاسخگو هم نباشند؛ حتی بگویند ما دخالت و اختیاری در دولت نداشتیم یا اینکه اختیارات مان مطابق مسئولیت مان نبوده است در حالیکه تصمیم گیرنده بودند؛ ایفای نقش کردند، برنامه دادند و طبق برنامه عمل کردند بنابراین در همه مشکلات سهیم هستند.
آقای ترقی! آیا اصولگراها راضی به وجود انشقاق در دولت هستند به عبارتی عامیانه تر آیا از وجود انشقاق در دولت خوشحال می شوند؟
من فکر می کنم به هر حال به هر میزان که به طرد جریان های افراطی اصلاح طلب منجر شود به نفع کشور است چون جریان های افراطی اصلاح طلب همیشه ساختار شکن بوده و یکی از موانع اصلی حرکت انقلاب در ریل اصلی خود بودند.
آقای جهانگیری به عنوان یک شخصیت متعادل در جریان اصلاح طلب شناخته می شود ولی به نظر می رسد جریان تندرویی در این طیف سیاسی ایشان را ترغیب و تشویق به انصراف از دولت می کند؟ پیشنهاد شما برای جلوگیری از تشتت چیست؟
این ها باید راه شان را جدا کنند. در حال حاضر جریان تندرو اصلاح طلب کشور را بحرانی جلوه می دهد، حتی سند بحران تهیه کرده و بحث های فروپاشی را مطرح می کنند بنابراین باید جریان معتدل اصلاح طلبی راهش را گروه افراطی جدا کند نه اینکه در برابر حرف هایی که با تحلیل های درست انقلاب و نظام تطبیق نمی کند ساکت بماند.
زهره ترسایی
- 13
- 3