رویکردها و عملکردهای دولت در حوزههای مختلف به حدی ضعیف و ناامید کننده بوده که اگر از کسی در این ارتباط پرسش شود همه دولت روحانی را مقصر وضع فعلی جامعه میدانند. مشخصا دولت نتوانسته به وعدههای خود و مطالبات مردم عمل کند. همین امر موجب شده تا موجی از نارضایتی میان بیش از ۹۰ درصد مردم از دولت بهوجود آید. چه اینکه به گفته برخی از فعالان سیاسی اگر همین فردا نیز انتخابات برگزار شود شاید رئیسجمهور ۲ میلیون نیز رأی نیاورد. اوضاع روابط روحانی با سرمایه اجتماعی خود به حدی بحرانی است که دیگر مردم حرف دولتمردان را باور ندارند. جریان حامی یعنی اصلاحطلبان نیز کمکم در حال جدا کردن کاسه خود از دولت هستند و جدایی از دولت و اعتدالیون را بر قرار مقدم میدانند. چه اینکه انتخابات ۹۸ نیز در پیش است. روحانی و مردانش باید بدانند که همین مردم آنها را بدین جا رساندند و لذا قدرت سرمایه اجتماعی را نباید دست کم بگیرند. امری که اصلاحطلبان آن را دریافتهاند و همواره بر محور مطالبات مردم حرکت میکنند. از این جهت دولت باید بتواند با عملکردهای مثبت حداقل در حوزه اقتصادی و معیشتی سرمایه اجتماعی خود را باز گرداند.
رصد شرایط موجود کشور نشان میدهد که دولت در ۱۸ ماه گذشته چگونه رفتاری با سرمایه اجتماعی خود داشته که اکنون با ریزش شدید محبوبیت در جامعه مواجه است. شرایط کنونی جامعه بیانگر آن است که بیش از ۹۰ درصد مردم نسبت به روحانی، وعدهها و عملکردهایش ناامید شدهاند، با بدبینی به دولت نگاه میکنند و مقصر شماره یک بهوجود آمدن شرایط فعلی را نیز شخص حسن روحانی و دولت متبوعش میدانند. مسلما این دولت بوده که با رویکردهای حداقلی بر ناامیدی سرمایه اجتماعی و اصلاحطلبان افزوده است.
لذا برای برقراری ارتباط بهتر رئیسجمهور با سرمایه اجتماعی خود وی باید صادقانه و بیآلایش با مردم سخن بگوید، واقعیات جامعه را که مردم به وضوح مشاهده میکنند بازگوکند و اگر توانایی برآورده سازی مطالبات و اجرای وعدههای مردم را دارد زمان معینی برای آن تعیین کند و جامعه را نیز در جریان روند امور قرار دهد. از طرف دیگر رئیسجمهور همین رویکرد را نسبت به اصلاحطلبان داشت و آنطور که باید در شأن جریان حامی عمل نکرد و به قول محمدرضا تاجیک نظریهپرداز اصلاحطلب فقط تا دم در پاستور اصلاحطلبان را خواست. رویکرد روحانی و چرخش او به حدی محسوس بود که چندی پیش سعید حجاریان نظریه پرداز اصلاحطلب اظهار کرده بود: «شاید بهتر بود سرنوشت اصلاحات را به روحانی گره نمیزدیم؛ روحانی از خود نیز عبور کرد.»
با این حال اصلاحطلبان همواره گفتهاند که تا ۱۴۰۰ از روحانی و دولتش حمایت میکنند، اما این مساله به تنهایی میسر نیست و دولت نیز باید در تمامی ساحتها از اصلاحطلبان و تفکراتشان برای بهبود شرایط جامعه و کشور بهره بگیرد. حال این مساله میتواند خود را در انتصابات دولت مثل استانداران، فرمانداران یا سایر مدیریتهای دولتی یا در سطح کلی در تغییر رویکردها و سیاستها نشان دهد. گرچه اکنون برخی طرح عبور از روحانی را مطرح میکنند، اما بهنظر میرسد که این راهکار نه تنها به نفع اصلاحطلبان نیست، بلکه آنها را در شرایط سختتری قرار میدهد. آنهایی که اکنون طرح عبور از روحانی را مطرح میکنند در اوایل دولت دوم اصلاحات نیز معتقد به عبور از رئیس دولت اصلاحات بودند. لذا باید دید واقع بینانهای نسبت به جامعه و رویکردهای حاکمیت نسبت به جریان اصلاحات داشت. چه اینکه در حال حاضر مردم نیز دیگر شور و شوق اردیبهشت سال گذشته را ندارند و معلوم نیست چه بازی با اصلاحطلبان کنند. نکته دیگر اینکه در اثنای برکناری مدیران بازنشسته، بیکاری فزاینده و تنگناهای اقتصادی و معیشتی مردم، اینکه هر از چندگاهی شنیده شود شخصی وابسته به اطرافیان رئیسجمهور به سمتی گمارده شده بیش از پیش منجر به بدبینی و بازگشت مردم از رئیسجمهور و دولتش خواهد شد. گرچه روحانی دیگر به صندوق رأی احتیاجی ندارد، اما نباید مطالبات مردم و وعدههای داده شده را از یاد ببرد.
انتقاد جدی در عین حمایت
یک فعال سیاسی اصلاحطلب درباره ارتباط روحانی با سرمایه اجتماعی خود و جریان حامی اظهار کرد: در یک سال و نیم گذشته متاسفانه روند عمل به وعدهها و شعارها از سوی دولت سیر نزولی پیدا کرده که طبعا بر خلاف دولت اول رأی دهندگان به آقای روحانی از مشوقین اصلاحطلب آنان به رئیسجمهور همواره مطالبهگرایانه و گلایهمندانه علت این سیر نزولی را جستوجو میکنند. حسن رسولی به «آرمان» گفت: بنابر این به نظر من در همگرایی راهبردی؛ اصلاحطلبان بنا به مسئولیت اجتماعی، سیاسی و تاریخی همچنان خود را پشتیبان و حامی آقای روحانی میدانند، اما به لحاظ تاکتیکی و فاصله قابل توجه وی با عملکردها انتقادات جدی به دولت دارند.
حامیان درگیر پیامد عملکرد دولت
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در ارتباط با نحوه تعامل دولت با اصلاحطلبان و مردم عنوان کرد: آقای روحانی بنا بر یکسری مصالحی، احساس کرد که عمل کردن به شعارهای زمان انتخابات برای وی مقدور نیست و بین خواستهها و مطالبات افکار عمومی و تثبیت شرایط خود راه دوم را برگزید. علی تاجرنیا به «آرمان» گفت: آقای روحانی صرفا یک شخص است و جریان سیاسی را رهبری نمیکند یا در آن حضور ندارد که درگیر پیامدهای آن شود. این حامیان آقای روحانی هستند که درگیر پیامدهای عملکرد دولت میشوند و باید پاسخگوی مردم باشند. وی تاکید کرد: وقتی مردم با این رویکردها از سوی دولت مواجه میشوند از انتخاب خود ناامید و منفعل میشوند. انفعال طرفداران اصلاحطلبان نیز مسلما سبد آرا را به سمت جریان مخالف دولت و اصلاحطلبان خواهد برد.
دولت و انتقاد مردم
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در ارتباط با تاثیر عملکرد متقابل دولت و اصلاحطلبان بر سرمایه اجتماعی اظهار کرد: اقداماتی که دولت در سطح کشور انجام داده متاسفانه قابل رضایت نبوده و مردم حق دارند ناراضی باشند از اینکه جریان اصلاحات آنها را به سمت و سوی انتخاب اصلحی نبرده که مشکلاتشان حل شود. فرزانه ترکان به «آرمان» گفت: دلیل اصلی این موضوع نیز نه فقط تنشهای بینالمللی بلکه انتخاب افراد بیکفایت برای تصدی پستهای دولتی است. اینکه در هر روز در فضای مجازی شنیده میشود که فلان آقا یا خانم به علت ارتباط با نزدیکان آقای روحانی در پستهایی قرارگرفتهاند که کمترین تخصصی در آن حوزه ندارند؛ پیامهایی است که مردم را ناامید میکند و موجب میشود که مردم از مشارکتهای اجتماعی کمکم خارج شوند. وی تصریح کرد: زمان کوتاه است؛ دولت و اصلاحطلبان باید با یک انسجام جدی قولهای قابل عملی به مردم بدهند.
حمید شجاعی
- 22
- 2