به گزارش نامه نیوز، دولت دوازدهم نه برای روحانی آمد داشت و نه وزیر خارجه اش. حسن روحانی سال سختی را پشت سر گذاشته است و بارها به واسطه بحران های اقتصادی و اجتماعی به چالش کشیده شده است. محمد جواد ظریف محبوب ترین و موفق ترین وزیر او نیز حال و روز بهتری ندارد. او در سال ۹۲ به عنوان دیپلمات یک باسابقه در عرصه مذاکره – از قطعنامه ۵۹۸ گرفته تا مذاکرات سعدآباد- با آن لبخند قابل توجه و محاسن متفاوت به یاری روحانی شتافت تا پروژه اصلی دولت یازدهم یعنی مذاکرات هسته ای با غرب به ثمر رسانده شود. همین طور هم شد و موفقیت تیم او شعاری ماندی در تاریخ معاصر ایران ساخت؛ «وزیر اهل منطق یادآور مصدق».
این موفقیت، محبوبیت ظریف را به قدری افزون کرد که پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ گمانه هایی در مورد احتمال کاندیداتوری او به گوش می خورد. آقای وزیر این گمانه را بارها تکذیب کرد اما این احتمال تا آخرین روزهای ثبت نام برای انتخابات به قوت خود باقی بود. تحولات سیاست اما به نحوی پیش رفت که مسجل شد روحانی با حمایت اصلاح طلبان و کاندیدای پوششی خود قادر به حفظ کرسی ریاست جمهوری است. بنابراین ادامه کار ظریف در وزارت امورخارجه سودمند تر از نهاد ریاست جمهوری پنداشته و وی در میدان مشق ماندنی شد.
روزهای سخت ظریف
چرخ روزگار اما برای ظریف خوب نچرخید و دولت دوازهم شروع روزهای سخت تر بود. روی کار آمدن ترامپ نامی در ینگه دنیا بازی را کاملا بهم ریخت. رئیس جمهور جدید آمریکا هیچ شباهتی به سلف خود نداشت و از در ناسازگاری با برجام درآمد. خروج امریکا از برنامه جامع اقدام مشترک ضربه سنگینی به دولت روحانی و تیم دیپماسی اش زد. اصلی ترین پروژه دولت به چالش کشیده و وزیر محبوب اش رو به افول گذاشت.
ظریف اما مرد کوتاه آمدن و پا پس کشیدن نیست. یک بار دیگر قد راست کرد و مذاکره با اروپایی ها را از سر گرفت. پلن B او تبدیل برجام به برجام منهای آمریکا بود و نمره خوبی هم در این بازی گرفت. پیروزی دموکرات ها در انتخابات کنگره نیز بر امید ها افزود و این طور گمان رفت که تقویت این حزب سیاسی موجب احیای ظریف در ایران خواهد شد. هرچه باشد او همه تلاش خود را برای حفظ لابی خود با جان کری و حزب دموکرات کرده بود. برخی از تحلیل گران سیاسی حتی با اشاره به اینکه تقویت دموکرات ها در آمریکا و حفظ تعامل با آن ها از طریق تیم ظریف موجب سربلندی اعتدالگرایان و دولت مستقر در انتخابات ۱۴۰۰ خواهد بود؛ یک بار دیگر گمانه کاندیداتوری ظریف در انتخابات ریاست جمهوری را طرح کردند.
خطاهای ظریف و حامیانش
این گروه از تحلیل گران اما انتظار چالش های اخیر ظریف را نداشتند و بیش از حد خوشبین بودند. روی زمین ماندن لوایح چهارگانه FATF همکاری با اروپایی ها را بلاتکلیف نگاه داشته و این امر پیامدهای منفی قابل توجهی برای دولت دوازدهم به تبع آن شخص ظریف دارد.
مساله به همین جا یعنی تبعات اقتصادی عدم همکاری اقتصادی با اروپا ختم نمی شود زیرا مخالفان دولت در مجلس شورای اسلامی و خارج از آن رسم بدی دارند. آن ها هیچ وقت چارچوب انتقاد سازنده را به رسمیت نمی شناسند و برای رسیدن به هدف خود یعنی تخریب دولت و چهره های شاخص آن از هر وسیله استفاده می کنند. وضع وقتی بدتر می شود که آقایان دولتی نیز خویشتنداری را از کف داده و عصبی شوند.
مصداق این مدعا رساندن ظریف به جایی است که دست به افشاگری در مورد وجود پولشویی در کشور بزند. ظریف مشخصا از هیچ فرد یا نهاد خاصی سخن نگفته است اما مخالفان تندرو وی در مجلس این فرصت را از دست نمی دهند و همان طور که شاهدیم همه تلاش خود را به کار گرفته اند تا به آرزوی دیرین خود یعنی استیضاح ظریف برسند.
فشار منتقدان بر ظریف تنها یکی از عوامل چالش آفرین برای او است. اشتباهات تاکتیکی موافقان و حامیان وزیر نیز در نوع خود قابل بحث بررسی است. به طور مثال همین پوستر جنجالی که از ظریف ساخته اند و کار را به هشتک زدن علیه ظریف رساند. انتشار تنها یک جمله یا بهتر بگوییم یک عبارت از مصاحبه ای مفصل و مانور اشتباه دادن روی «دوام می آوریم» موجب رنجش افکار عمومی از ظریف شد.
تیشه به ریشه دولت
نمی توان به بدنه جامعه که عمدتا زیر فشار تحریم و دست به گریبان با بحران های اقتصادی هستند ، خرده گرفت اما می توان از فعالان عرصه رسانه به خصوص موافقان و حامیان دولت انتظار داشت که در این شریط کمی هوشمندانه تر عمل کنند.
در واقع جریان سیاسی حامی دولت ضعیف عمل می کند. در چند هفته اخیر تنها عده محدودی از نمایندگان اصلاح طلب مجلس در حمایت از ظریف مصاحبه کرده و استیضاح احتمالی را سیاسی خوانده اند. بسیاری از وکلای ملت در برابر این ماجرا ساکت مانده اند. فقط نمایندگان نبوده و فعالان و مسئولان سیاسی نیز همین رویه را در پیش گرفته اند.
سناریو تندروها
رویکرد دولت و حتی برخی رسانه های اصلاح طلب به نحوی است که برخی از رسانه های اصولگرا گمانه « عبور از ظریف» را طرح می کنند. به عنوان مثال کانال تلگرامی نشریه اصولگرای مثلث با اشاره به صفحه یک روزنامه شرق - دوشنبه ۵ آذر – که همزمان مصدق و ظریف را عکس کرده و از مذاکرات نافرجام و استیضاح نوشته بود ؛ نوشت : « مصدق وقتی به واقعیت شکست نهضت ملی پی برد، تسلیم دست تقدیر شد و در مقابل کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ هیچ مقاومتی نکرد ... به نظر می رسد امروز ظریف نیز بعد از عقیم شدن برجام و سقط جنین برجام اروپایی، در اندیشه پیدا کردن راهی است که ضمن حفظ چهره کاریزمای خود نزد اکثریت جامعه، مسئولیت اجرایی را به کس دیگری واگذارد و به دنبال برنامه های شخصی اش برود.»
این رسانه همچنین سکوت اصلاح طلبان در مقابل هجمه های دلواپسان را معنی دار دانست و نوشت: « شاید این گروه از اصلاح طلبان استیضاح ظریف را فرصت می بینند به این شکل که ظریف به صحنه بیاید و در نقش دلاوری شجاع یک تنه به صف دلواپسان بزند، تمام طراحی های آنها را نقش برآب کند اما بعد از جلسه استیضاح دیگر راهی وزارتخانه نشود بلکه به منزل برود و بعد از تجربه ۵ سال و نیم کار پراسترس و پرفشار به استراحت پردازد.
در چنین حالتی هم ظریف وجهه کاریزمای خود را حفظ می کند، هم صف دلواپسان به هم می ریزد و تا مدت ها از موضع هجومی به فاز دفاعی می روند، هم دولت به دلیل تغییر مرکز توجه جامعه از موضوعات معیشتی به موضوعات سیاسی از زیر فشار مطالبات اقتصادی خارج می شود و هم اصلاح طلبان سوژه ای جدید پیدا می کنند تا آن را دستمایه مظلوم نمایی قرار دهند.»
این تحلیل اما اگر درست باشد آنطور که «مثلث» نوشته است نتیجه خوبی برای اصلاح طلبان و روحانی نخواهد داشت. عبور از ظریف هم به دولت روحانی ضربه می زند و هم به اصلاح طلبان. ظریف همان قدر آلترناتیو ندارد که روحانی. لذا دولت دوازدهم با از دست دادن او ضربه سنگینی خواهد خورد و این یعنی دست اصلاح طلبان در انتخابات آتی از این که هست هم خالی تر می شود.
در این وضعیت از دولت و حامیان آن انتظار نمی رود که دست روی دست گذاشته و بستر را برای مخالفان تندرو فراهم کنند. شکستن سکوت ساده تری کاری است که می توان کرد. شاید بد نباشد اگر آقای ظریف به رسم روزهای اول یک پیام ویدئویی منتشر کرده و از افکار عمومی دلجویی کند. آقای روحانی و شورای عالی اصلاح طلبان نیز می توانند با یک حمایت لفظی صریح دلواپسان را در رویارویی با CFT خلع سلاح کنند.
- 13
- 8
محسن
۱۳۹۷/۹/۱۰ - ۱۹:۵۸
Permalink